زیاده‌طلب

هِرمِس به عابدی پرهیزگار غازی داد که تخم طلا می‌گذاشت. امّا مرد، شکیبایی نداشت و نمی‌توانست منتظر ثروتی بماند که آرام‌آرام روی هم انباشته می‌شد. او با خود فکر کرد شکم پرنده‌ای که هر روز تخم طلا بگذارد، از
شنبه، 21 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
زیاده‌طلب
 زیاده‌طلب

نویسنده: ازوپ
بازنویسی: اس. ای. هندفورد
برگردان: حسین ابراهیمی (الوند)

 
هِرمِس به عابدی پرهیزگار غازی داد که تخم طلا می‌گذاشت. امّا مرد، شکیبایی نداشت و نمی‌توانست منتظر ثروتی بماند که آرام‌آرام روی هم انباشته می‌شد. او با خود فکر کرد شکم پرنده‌ای که هر روز تخم طلا بگذارد، از طلای خالص است و در کشتن او درنگ نکرد، امّا درون شکم پرنده جز گوشت و خون چیزی نیافت و بدین ترتیب با این کار نه‌تنها امیدش به نومیدی بدل شد؛ بلکه از تخم‌های طلا نیز محروم گشت.
افراد آزمند، به طمع یافتن بیش از آن‌چه دارند، آن‌چه را که به‌دست آورده‌اند نیز از دست می‌دهند.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِی و دیگران؛ (1392)، افسانه‌های مردم دنیا (جلدهای 9 تا 12)، ترجمه‌ی حسین ابراهیمی (الوند) و دیگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.