به کوشش: جمعي از نويسندگان
در چند سال گذشته يکي از مدعيان انرژي درماني جنجال و تبليغات گستردهاي را براي معرفي خود همراه با ادعاي شفاي بيماران آغاز کرد.
اين ادعاها ابتدا از نشريات زرد شروع و در ادامه به کانالهاي ماهوارهاي کشيده شد و او پس از مدتي با استخدام چند محافظ شخصي با حضور در دفتر نشريات و يا چند مکان اجارهاي با وجود مخالفتهاي وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکي به فعاليت خود ادامه داد و پس از ارتباط با برخي مسوولان و تصويربرداري هنگام انرژي دادن به اين افراد، به سوء استفاده از اين تصاوير اقدام کرد تا خود را موجه جلوه دهد.
وي که به خود لقب دکتر را نيز اضافه کرد، فردي است که در سال 1336 در محله حصار بوعلي به دنيا آمد. پدرش يک کارگر لبنياتي بود. وي در سال 1358 به کشور فرانسه عزيمت و در اين کشور با يک خانم فرانسوي ازدواج کرد که حاصل اين ازدواج يک دختر است. او پس از مدتي از همسرش جدا و عازم سوئيس شد و در اين کشور نيز با خانمي سوئيسي ازدواج کرد و از وي نيز صاحب يک فرزند پسر شد.
تحقيقات نشان ميدهد وي ازدواج سومي نيز با يک خانم ايراني داشته است.
برخي از شعبده بازيهاي وي در سالهاي گذشته از برنامه ديدنيهاي تلويزيون پخش شده است.
وي در حال حاضر تابعيت فرانسوي دارد و با پاسپورت اين کشور به ديگر کشورها تردد ميکند.
وي پس از حضور در کشور در مجله راه زندگي در تاريخ 84/11/1 براي کسب شهرت ميگويد: در 7 سالگي روزي در مدرسه احساس عجيب و غريبي درباره يکي از دوستان صميميام به من دست داد. وقتي بچهها در سلف سرويس مدرسه دور هم جمع شدند، اين احساس به سراغم آمد که اتفاقي براي دوستم روي خواهد داد، به سوي او رفتم و گفتم بهتر است امروز از مدرسه بروي، زيرا يک حادثه در کمين توست. دوستم به من گفت: بس کن، باز هم رفتارهاي عجيب و غريب خودت را شروع کردي و سپس از من دور شد و موضوع را با يکي از معلمان در ميان گذاشت. معلم مدرسه مرا صدا زد و در اين ارتباط از من سوال کرد. به او گفتم احساسي دارم که به آن مطمئن نيستم. فقط احساس ميکنم امکان دارد صدمهاي به دوستم وارد شود. 3 دقيقه پس از اين ماجرا در حالي که معلم و دانش آموزان دور او حلقه زده بودند، صداي گوشخراشي را شنيدم و متوجه شدم آويز سقف با سقوط به سر دوستم اصابت کرده است.
او براى ملاقات دسته جمعي در يک مرحله که حدودا بالغ بر 300 نفر ميشد، از هر نفر 50 هزار تومان در هر جلسه دريافت ميکرد. بنا بر تحقيقات انجام شده، وي کساني را که به دلايلي امکان حضور در جلسات را نداشتند، در منزل آنها ويزيت ميکرد و حق ويزيت وي 350 تا 500 هزار تومان تعيين شده بود.
وي از بيماران درخواست ميکرد در ساعت معيني از شب با قرار دادن ليوان آبي مقابل خود به آن خيره شوند و به وي فکر کنند تا او بتواند از طريق امواج با آنها ارتباط برقرار کند!
القائات او موجب شده بود خانمي که سر تا پا لباس سفيد پوشيده بود، به وي نزديک شود و گل به پاي او بريزد و خطاب به وي بگويد: من شما را فرشته ميدانم، من شما را عارفانه دوست دارم، من شما را عبادت ميکنم و خطاب به جمع حاضران بگويد: هر کس چند بار نام مدعي انرژي درماني را فرياد بزند، دست خالي از مجلس بيرون نمي رود و بعد فرياد ميزند يا ... و نام وي را ذکر ميکند.
1. مداحي و اذان گفتن در ميان جماعت و مجاب کردن آنها براي همصدايي با وي
2. گفتگو با کساني که پس از برگزاري مداحي تحت تاثير قرار گرفته و با التماس از وي درخواست کمک ميکنند
3. ديدار با تعدادي از افراد سرشناس و ورزشکاران
4. پخش تصاويري از بيماران در خارج از کشور
5. مصاحبه با تعدادي از اساتيد دانشگاههاي ايراني و خارجي و تاييد علمي کارش
6. حضور تعدادي از پزشکان در برنامههاي فرد مدعي و معرفي بيماران خود براي مداوا با انرژي درماني
2. در اختيار نداشتن مدرک معتبر که به تاييد مراجع ذي صلاح رسيده باشد
3- اغفال و فريب مردم و القاي اين که قادر است بيماريهاي لاعلاج را مداوا کند
4- ارائه نکردن دلايل علمي در خصوص ادعاها
5- دريافت مبالغ گزاف از مردم نيازمند ...
6- ...
1. فرد مدعي، تصاوير و فيلمهايي از مسوولان و برخي دست نوشتههاي آنان را در اختيار دارد که از اين مدارک براي تطهير خود و فرار از مجازات استفاده ميکند.
2. با توجه به رعايت نکردن شئونات اخلاقي و دست کشيدن به سر و صورت خانمها، اين نگرش وجود دارد که تمام کارهاي وي تظاهر و رياکاري است و وي اعتقادات مردم را به بازي گرفته است.
3. وي پس از تبرئه شدن در آخرين مرحله از دستگيري اعتراف ميکند پيش از اين نيز 17 بار دستگير، محاکمه و آزاد شده است و ادعا ميکند: مردم به من نياز دارند، من کاري به مردم ندارم و...
به هر تقدير، اين فرد با ادعاي انرژي درماني مبالغ هنگفتي درآمد کسب کرد و هر بار پس از حضور در کشور و با يافتن کوچکترين روزنهاي به دنبال جلب توجه افکار عمومي به خود است تا باز با دريافت پولهاي آنچناني به ساده دلي مراجعه کنندگان خود لبخند عاقل اندر سفيه بزند.
اي کاش همه هوشيار بودند...
منبع مقاله:
جمعي از نويسندگان؛(1388)، کژراهه (گزارشهايي از فرقههاي نوپديد و عرفانهاي دروغين)، تهران: موسسه جام جم، چاپ اول.
اين ادعاها ابتدا از نشريات زرد شروع و در ادامه به کانالهاي ماهوارهاي کشيده شد و او پس از مدتي با استخدام چند محافظ شخصي با حضور در دفتر نشريات و يا چند مکان اجارهاي با وجود مخالفتهاي وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکي به فعاليت خود ادامه داد و پس از ارتباط با برخي مسوولان و تصويربرداري هنگام انرژي دادن به اين افراد، به سوء استفاده از اين تصاوير اقدام کرد تا خود را موجه جلوه دهد.
وي که به خود لقب دکتر را نيز اضافه کرد، فردي است که در سال 1336 در محله حصار بوعلي به دنيا آمد. پدرش يک کارگر لبنياتي بود. وي در سال 1358 به کشور فرانسه عزيمت و در اين کشور با يک خانم فرانسوي ازدواج کرد که حاصل اين ازدواج يک دختر است. او پس از مدتي از همسرش جدا و عازم سوئيس شد و در اين کشور نيز با خانمي سوئيسي ازدواج کرد و از وي نيز صاحب يک فرزند پسر شد.
تحقيقات نشان ميدهد وي ازدواج سومي نيز با يک خانم ايراني داشته است.
از شعبده بازي تا انرژي درماني
او در کشور سوئيس علاوه بر کار در مراکز سالمندان در امور هنري از جمله شعبده بازي نيز فعاليت داشت و مدتي نيز با يک شعبده باز معروف همکاري ميکرد.برخي از شعبده بازيهاي وي در سالهاي گذشته از برنامه ديدنيهاي تلويزيون پخش شده است.
وي در حال حاضر تابعيت فرانسوي دارد و با پاسپورت اين کشور به ديگر کشورها تردد ميکند.
تحصيلات
مدرک مدعي انرژي درماني ديپلم رياضي است و پس از حضور در کشور فرانسه و سپري کردن کلاسهاي زبان فرانسه وارد دانشگاه شد و در رشته اقتصاد مشغول تحصيل گرديد.وي پس از حضور در کشور در مجله راه زندگي در تاريخ 84/11/1 براي کسب شهرت ميگويد: در 7 سالگي روزي در مدرسه احساس عجيب و غريبي درباره يکي از دوستان صميميام به من دست داد. وقتي بچهها در سلف سرويس مدرسه دور هم جمع شدند، اين احساس به سراغم آمد که اتفاقي براي دوستم روي خواهد داد، به سوي او رفتم و گفتم بهتر است امروز از مدرسه بروي، زيرا يک حادثه در کمين توست. دوستم به من گفت: بس کن، باز هم رفتارهاي عجيب و غريب خودت را شروع کردي و سپس از من دور شد و موضوع را با يکي از معلمان در ميان گذاشت. معلم مدرسه مرا صدا زد و در اين ارتباط از من سوال کرد. به او گفتم احساسي دارم که به آن مطمئن نيستم. فقط احساس ميکنم امکان دارد صدمهاي به دوستم وارد شود. 3 دقيقه پس از اين ماجرا در حالي که معلم و دانش آموزان دور او حلقه زده بودند، صداي گوشخراشي را شنيدم و متوجه شدم آويز سقف با سقوط به سر دوستم اصابت کرده است.
دستور به مار و گربه
پدر اين مدعي انرژي درماني نيز ميگويد: وقتي او نوجوان بود، با تعدادي از دوستان خود به ماري برخورد کرد و چوبدستي خود را روي سر مار گذاشت و سپس فرمان داد تا مار به لانهاش بازگردد و گاهي هم به گربهها فرمان ايست و حرکت ميداد و گربه هم اطاعت ميکرد. مدعي انرژي درماني ادعا ميکند از 13 سالگي متوجه نيروي خارق العادهاي در خود شده است. وي 15 سال است که به صورت حرفهاي به انرژي درماني ميپردازد و بنا بر اظهارات نزديکانش، نامبرده تحصيلاتي ندارد و کارهاي او حالت تجربي دارد.فعاليتها
وي در سال 84 با همکاري تعدادي از افراد که او را در جلسات مختلف همراهي ميکردند، محلي را اجاره کرد و همزمان از طريق ماهوارههاي ضد انقلاب نشاني و شماره تلفن تعيين وقت را به اطلاع مردم ميرساند. وي براي ملاقات عمومي 10 هزار تومان و براي ملاقات خصوصي با بيماران 50 هزار تومان دريافت ميکرد؛ بيماراني که صرفا تحت تاثير تبليغات ماهوارهها قرار گرفته و به اين فرد مراجعه کردند. او دامنه فعاليت خود را گسترده تر کرد و در يک محل اجارهاي تابلويي نصب کرد با عنوان «راز شگفت جادوگري، دست شفابخشي...».او براى ملاقات دسته جمعي در يک مرحله که حدودا بالغ بر 300 نفر ميشد، از هر نفر 50 هزار تومان در هر جلسه دريافت ميکرد. بنا بر تحقيقات انجام شده، وي کساني را که به دلايلي امکان حضور در جلسات را نداشتند، در منزل آنها ويزيت ميکرد و حق ويزيت وي 350 تا 500 هزار تومان تعيين شده بود.
انرژي درماني از راه دور
مدعي انرژي درماني که با تبليغات گسترده از جمله ياري گرفتن از برخي نشريات و هفته نامههاي زرد، هر روز جمع زيادي را به دام ميانداخت، حتي در شهر مرودشت استان فارس هزاران نفر را در يک استاديوم فوتبال جمع کرد و از هر کدام 5 هزار تومان دريافت کرد تا از مقابل آنها رد شود و براي آنها دست تکان دهد.وي از بيماران درخواست ميکرد در ساعت معيني از شب با قرار دادن ليوان آبي مقابل خود به آن خيره شوند و به وي فکر کنند تا او بتواند از طريق امواج با آنها ارتباط برقرار کند!
القائات او موجب شده بود خانمي که سر تا پا لباس سفيد پوشيده بود، به وي نزديک شود و گل به پاي او بريزد و خطاب به وي بگويد: من شما را فرشته ميدانم، من شما را عارفانه دوست دارم، من شما را عبادت ميکنم و خطاب به جمع حاضران بگويد: هر کس چند بار نام مدعي انرژي درماني را فرياد بزند، دست خالي از مجلس بيرون نمي رود و بعد فرياد ميزند يا ... و نام وي را ذکر ميکند.
تهيه فيلم براي تبليغ
بررسيها نشان ميدهد کساني که مدام در اطراف وي حضور دارند، براي معرفي وي به عنوان دکتر انرژي درماني تعدادي فيلم را به صورت گسترده در داخل و خارج از کشور منتشر کردهاند که محتواي اين فيلمها عبارت است از:1. مداحي و اذان گفتن در ميان جماعت و مجاب کردن آنها براي همصدايي با وي
2. گفتگو با کساني که پس از برگزاري مداحي تحت تاثير قرار گرفته و با التماس از وي درخواست کمک ميکنند
3. ديدار با تعدادي از افراد سرشناس و ورزشکاران
4. پخش تصاويري از بيماران در خارج از کشور
5. مصاحبه با تعدادي از اساتيد دانشگاههاي ايراني و خارجي و تاييد علمي کارش
6. حضور تعدادي از پزشکان در برنامههاي فرد مدعي و معرفي بيماران خود براي مداوا با انرژي درماني
تخلفات قضايي
1. استفاده از عنوان دکتر براي ويزيت بيماران که در اصل به منزله فريب افکار عمومي است.2. در اختيار نداشتن مدرک معتبر که به تاييد مراجع ذي صلاح رسيده باشد
3- اغفال و فريب مردم و القاي اين که قادر است بيماريهاي لاعلاج را مداوا کند
4- ارائه نکردن دلايل علمي در خصوص ادعاها
5- دريافت مبالغ گزاف از مردم نيازمند ...
6- ...
حکايت همچنان باقي است
اگر بخواهيم به پرونده اين فرد که در نوع خود مورد توجه مردم است اشاره کنيم، قطعا بايد صفحات فراواني را به وي اختصاص دهيم، اما در يک نتيجه گيري کلي ميتوان اشاره کرد:1. فرد مدعي، تصاوير و فيلمهايي از مسوولان و برخي دست نوشتههاي آنان را در اختيار دارد که از اين مدارک براي تطهير خود و فرار از مجازات استفاده ميکند.
2. با توجه به رعايت نکردن شئونات اخلاقي و دست کشيدن به سر و صورت خانمها، اين نگرش وجود دارد که تمام کارهاي وي تظاهر و رياکاري است و وي اعتقادات مردم را به بازي گرفته است.
3. وي پس از تبرئه شدن در آخرين مرحله از دستگيري اعتراف ميکند پيش از اين نيز 17 بار دستگير، محاکمه و آزاد شده است و ادعا ميکند: مردم به من نياز دارند، من کاري به مردم ندارم و...
به هر تقدير، اين فرد با ادعاي انرژي درماني مبالغ هنگفتي درآمد کسب کرد و هر بار پس از حضور در کشور و با يافتن کوچکترين روزنهاي به دنبال جلب توجه افکار عمومي به خود است تا باز با دريافت پولهاي آنچناني به ساده دلي مراجعه کنندگان خود لبخند عاقل اندر سفيه بزند.
اي کاش همه هوشيار بودند...
منبع مقاله:
جمعي از نويسندگان؛(1388)، کژراهه (گزارشهايي از فرقههاي نوپديد و عرفانهاي دروغين)، تهران: موسسه جام جم، چاپ اول.