نویسنده: علی شیرازی
«كُمَیت بن زید اسدی» از شعرای بزرگ و از حماسه سرایان سلحشور شیعه بود كه همواره با اشعار وزین خود، به حمایت از اسلام و ائمه بر میخاست و در هنگامهی خفقان طاغوتهای اموی، از امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) جانبداری میكرد.
دژخیمان «خالدبن عبدالله قسری»، استاندار هشام بن عبدالملك در كوفه، وی را به همین علت دستگیر كردند و به زندان افكندند.
كمیت در زندان دریافت كه او را اعدام خواهند كرد، لذا مخفیانه برای همسرش پیام داد و وی را از جریان مطلع ساخت.
در یكی از روزهای ملاقات، همسر كمیت، لباسهای شوهرش را به تن كرد و لباسها و نقاب خود را به كمیت پوشاند، یكی دو بار او را برانداز كرد و گفت: «هیچ معلوم نیست، فقط مردانگی شانههایت پیداست، آنهم عیبی ندارد، به نام خداوند خارج شو!»
كمیت بن زید اسدی به همراه دو زن دیگر از زندان خارج شد و كسی از مأمورین متوجه خروجش نشد. جمعی از جوانان بنی اسد كه دورادور مراقب كمیت بودند، او را از محل دور كردند و به یكی از نقاط كوفه كه از قبل مشخص شده بود، بردند.
اما در زندان، وقتی مأمورین، كمیت را صدا زدند، جوابی نشنیدند، وارد زندان شدند تا از او خبر بگیرند، ناگهان با زنی روبرو شدند كه لباسهای كمیت را بر تن كرده و كمیت را فراری داده است.
زندانبانها با كمال ناراحتی، جریان را به استاندار كوفه خبر دادند، خالدبن عبدالله قسری، همسر شجاع كمیت را احضار كرد و او را سخت تهدید كرد و گفت: «باید شوهرت را تحویل زندان بدهی!!»
در این كشمكش، جمعی از جوانان دلاور بنی اسد نزد خالد آمدند و به حمایت از همسر قهرمان كمیت پرداختند.
سرانجام، استاندار كوفه احساس خطر كرد و این بانوی شجاع را آزاد ساخت. (1)
پینوشتها:
1. الدرجات الرّفیعه، ص 574.
منبع مقاله :شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.