نویسنده: الهام رسولی ثانی آبادی
به طور كلی در ادبیات نظامی استراتژیك، تسلیحات (1) در روابط بین الملل به دو دسته تسلیحات متعارف و تسلیحات غیرمتعارف تقسیم میشوند. تسلیحات متعارف شامل سلاحهایی هستند كه بیشتر در جنگهای ابتدایی كاربرد داشته و اصولاً نوع بازدارندگی این سلاحها نسبت به سلاحهای غیرمتعارف كه به سلاحهای كشتار دسته جمعی (2) نیز شهرت دارند، كمتر است. به طور كلی نیروهای نظامی دریایی، هوایی و زمینی شامل نیروهای زرهی هواپیماهای جنگنده، بمب افكنها، بالگردهای جنگی، تانكها و ... در حوزه تسلیحات متعارف قرار میگیرند.
نوع دوم از تسلیحات شامل تسلیحات غیرمتعارف هستند كه به دلیل تأثیرات مخرب و قدرت ویرانگی شان، كمیسیون تسلیحات متعارف سازمان ملل متحد در سال 1948 عبارت «سلاحهای كشتار دسته جمعی» را برای متمایز كردن این گونه از سلاحها از سلاحهای متعارف ایجاد كرد و مهم ترین این تسلیحات را شامل سلاحهای انفجاری اتمی، سلاحهای دارای مواد رادیواكتیو، سلاحهای شیمیایی، سلاحهای میكربی و هر گونه سلاحی كه در آینده ابداع شود و دارای خواص قابل مقایسه با اثر تخریبی بمب اتمی یا سایر سلاحهای مذكور باشد، بیان كرد (جوزف، 1998: 54).
به طور كلی سلاحهای كشتار دسته جمعی به گونهای از تسلیحات گفته میشوند كه قابلیت بر جای گذاشتن تلفات انسانی در مقیاس وسیع را داشته باشند. این سلاحها شامل سلاحهای اتمی، بیولوژیك، شیمیایی و رادیولوژیك میشوند كه تسلیحات اتمی در میان این گونه از سلاحها از قابلیت بیشتری برای كشتار جمعی و ویرانی برخوردار است و به همین دلیل اهمیت بیشتری نیز دارد.
تسلیحات هستهای (3) از مخرب ترین جنگ افزارهای كشتار دسته جمعی محسوب میشوند كه نسبت به سایر انواع سلاحهایی كه در زمره سلاحهای غیرمتعارف جای میگیرند از قدرت آسیب رسانی بیشتری برخوردارند. از سوی دیگر در میان تسلیحات غیر متعارف اگر چه جنگ افزارهای میكربی و شیمیایی تقریباً به اندازه خود جنگ دارای قدمت و سابقه هستند، اما تسلیحات هستهای پدیدهای جدیدتر و اختراع سده بیستم هستند.
به لحاظ تاریخی در سال 1945 تنها دولت ایالات متحده امریكا در نظام بین الملل از توانایی و امكانات ساخت سلاح هستهای برخوردار بود و برای اولین بار همین كشور بود كه در جریان جنگ جهانی دوم (1945) از این سلاح علیه كشور ژاپن، استفاده كرد و دو شهر هیروشیما و ناكازاكی را مورد تهاجم قرار داد (جعفری، 1391: 3- 2)؛ اما تا سال 1964 چهار كشور دیگر نیز از آستانه ساخت سلاحهای هستهای عبور كردند كه این گذر به معنای آزمایش بمب هستهای توسط این كشورها بود. این كشورها به ترتیب عبارت بودند از: شوروی در سال 1949؛ انگلستان در سال 1952؛ فرانسه در سال 1960؛ جمهوری خلق چین در سال 1964.
این پنج كشور همان كشورهایی هستند كه در پیمان منع تكثیر سلاحهای هستهای به عنوان كشورهای دارا (دارنده سلاح هستهای) شناخته شده اند؛ به عبارت دیگر كشورهای دارا كشورهایی هستند كه تا پیش از 1967 یك سلاح هستهای یا انفجار هستهای را آزمایش كردهاند. از آن پس تاكنون هیچ كشوری به طور رسمی به عضویت كشورهای دارنده سلاح هستهای پذیرفته نشده است، اما این به این معنا نیست كه برخی از كشورها نظیر رژیم اسرائیل، هند، پاكستان و ... به این توانایی دست پیدا نكرده باشند (Jo and Garzke 2007: 167 - 168).
مهم ترین انگیزههای دستیابی به سلاحهای غیر متعارف
معمولاً كشورهای مختلف نظام بین الملل برای دستیابی به تسلیحات غیر متعارف به خصوص تسلیحات هستهای انگیزههای گوناگونی دارند كه مهم ترین این انگیزهها را میتوان این گونه برشمرد:1. فرصت و یا ساختار فرصت:
این مؤلفه مربوط میشود به توانایی و امكانات هر موجودیت سیاسی از جمله كنشگران دولتی كه در هر محیطی دارای آن است. این تواناییها شامل فرصت برای تولید سلاح مثلاً سلاح هستهای و مجموعه فناوریها و دانشهای مرتبط با ساخت این گونه از سلاحهاست (لطیفیان، 1388: 205). مسلماً دولتی كه دارای فرصتهای بیشتری در این زمینه است تمایل بیشتری نیز برای تولید سلاحهای غیر متعارف دارد؛2. انگیزه و تمایل:
در این رابطه سیگن نظریه پرداز معروف روابط بین الملل بیان میكند كه ناامنی موجود در روابط بین الملل ناشی از تهدیدهای هستهای و یا تهدیدات متعارف دیگر، یكی از مهم ترین انگیزههای آشكار برای كسب تواناییهای هستهای توسط دولتهاست؛ چرا كه فرض بر آن است كه این گونه از سلاحها با ایجاد قدرت بازدارندگی دشمن و یا رقیب در عرصه منازعات نظام بین الملل میتوانند امنیت را برای دارندگانشان به ارمغان آورند (ر.ك: Sagan 1996: 54 - 86). افزون بر فائق آمدن بر ناامنی موجود در نظام بین الملل و كسب بازدارندگی در قبال تهدیدات موجود، یكی دیگر از انگیزههای دولتها برای كسب تسلیحات هستهای نمایش قدرت و كسب پرستیژ به خصوص برای دولتهایی است كه در نظام بین الملل طرد شده و یا منزوی هستند (Sagan 1996: 86 - 54).3. مشكلات داخلی، عدم ثبات و بحران مشروعیت:
یكی دیگر از مهم ترین انگیزه دولتها برای كسب تسلیحات غیر متعارف مشكلات داخلی و بحرام مشروعیت رهبران نظام سیاسی است كه در این شرایط كسب این گونه از تواناییها افزون بر انحراف افكار عمومی از مسائل و مشكلات داخلی به تقویت احساسات ملی گرایانه و وفاق ملی كمك بسیار زیادی میكند؛ به عنوان مثال دو كشور پاكستان و هندوستان از طریق تلاش برای كسب سلاحهای مانع ایجاد ناامنی داخلی و مردمی در درون كشورهای خود شده اند. در همین زمینه طبق نظر سنجی مؤسسه گالوپ در سال 1998، 97 % مردم پاكستان با آزمایش هستهای كشورشان موافق بوده اند كه این خود نشان از وفاق و اتحاد ملی ملت این كشور دارد (Jo and Garizke 2007: 178 - 179).افزون بر موراد فوق یافتههای یك پژوهش كمّی در مورد مهم ترین انگیزههای دولتها برای كسب سلاح هستهای به عنوان یكی از مهم ترین گونههای تسلیحات غیر متعارف به نتایج زیر میرسد:
1. دولتهایی كه با تهدیدهای امنیتی بزرگ روبه رو هستند، تمایل بیشتری برای كسب این گونه از سلاحها دارند؛ مثال رژیم اسرائیل در منطقه خاورمیانه؛
2. دولتهایی كه زیر چتر اتمی دولت دیگری قرار دارند، انگیزه كمتری برای كسب این گونه از سلاحها دارند؛ مثال كشور كره جنوبی؛
3. قدرتهای بزرگ احتمال بیشتری دارد تا به سمت كسب این گونه از تسلیحات بروند؛ مثال دولت ایالات متحده و یا دولت روسیه؛
4. رهبرانی كه با ناامنی و فشارهای داخلی و همچنین عدم مشرعیت روبه رو هستند، راه حل هستهای شدن بیشترین كمك را به آنها برای انحراف افكار عمومی و ایجاد وفاق ملی میكند؛ مثال دولتهای هند و پاكستان (برای توضیحات بیشتر ر.ك: لطفیان، 1388: 226 - 189).
پینوشتها:
1. Weapons.
2. Weapons of Mass destruction (WMD).
3. nuclear Weapons.
رسولی ثانی آبادی، الهام؛ (1393)، درآمدی بر مهمترین مفاهیم و اصطلاحات روابط بین الملل، تهران: انتشارات تیسا، چاپ یكم.