مقدمه:
کدام ایدهها برای ارتقا و بهسازی تصویر نماز در تلویزیون ایران تاثی گذارند؟ مسئولین امر درتلویزیون ایران برای ارتقا نماز چه ایده های بکار برده اند.آیا صرفا پخش اذان و اکتفا به یک نماز عادی کافی است ؟ چند درصد از نمازگزاران از طرق تلویزیون ایران نماز خوان شده ا ند.
اینها سولاتی هستند که در ذهن دانش پزوه خطور می کند. برای ارتقا نماز از تلویزیون ایران ، قاعدتا بدنبال ایده و الگوی مناسب می گردد.آیا راکاری برای جذب نماز خان از ماز از تلویزیون ایران وجود دارد.
نمازخوانها اغلب ستارهها و قهرمانان داستاناند و آدمهای متوسط نماز نمیخوانند. در سریالهای تلویزیونی از مقدمات نماز مثل اذان، اقامه، وضو و حتی غسل خبری نیست.
هیچگاه از احکام نماز سخنی گفته نمیشود. همهی افراد به آداب و شرایط نماز آگاهاند و سؤال و ابهامی ندارند. مسائل طهارت و نجاست، شکیات، قرائت صحیح، نحوهی درست وضو، شرایط لباس نمازگزار و مسائل بسیاری از این دست مسئلهی نویسندگان و کارگردانهای ما نبوده است.
یکنواختی و بی مایگی اذان در تلویزیون ایران
نماز، چه از حیث ترویج و تبلیغ رابطهی با خداوند و چه به دلیل غنای معنایی آن در ارتقای قابلیتهای تبیینی سازههای هنری و چه به عنوان عنصری ثابت و طبیعی در فرهنگ و منش ایرانی، از سالهای دور مطمح نظر برنامهسازان تلویزیونی بوده است.
برنامههای «اذان گاهی» که بصورت روزانه از مدتی قبل از وقت شرعی اذان شروع و تا مدتی بعد از آن ادامه دارد از کانونهای اصلی بازنمایی نماز در تلویزیون ایران است. اذان گاهیها از قدیمیترین برنامههای تلویزیون پساانقلابی ایران است که سالهاست .
بخش قابل توجهی از آنتن روزانه را به خود اختصاص میدهند؛ با این وجود، شاید کمترین ابتکار و خلاقیت و نوآوری هنرمندانه را در تولیدات تلویزیون به خود دیده باشند.
بخشی از یکنواختی و بی مایگی اذان گاهیها، به کیفیت نازل سیاستگذاری رسانه ملی در خصوص برنامههای مناسبتی بازمیگردد که در این میان مناسبتیهای اذان گاهی را بیش از سایر برنامههای مناسبتی تحت الشعاع قرار داده است.
نمایش نماز در تلویزیون ایران فقط مختص «اذن گاهیها» نیست
2. نمایش نماز در تلویزیون ایران فقط مختص «اذن گاهیها» نیست؛ بلکه از گذشتههای دور در برخی سریالهای تلویزیونی صحنههایی از نماز به چشم میخورد.
جالب اینکه مشابه اذان گاهیها، در حوزهی سریالها نیز شاهد کلیشههای یکنواختی از صحنههای نماز هستیم. کارگردانان ایرانی عموماً به انگارههای ثابتی از نماز در نمایش تلویزیونی دست یافته و بر روی آن اجماعی ادراکی کردهاند. به نظر میرسد .
مخاطبان هم به چنین قالبهای آشنایی از نماز تلویزیونی خو گرفتهاند. در کل، انگارهی تلویزیونی نماز بین نسلهای مختلف تماشاچیان صدا و سیمای ایران همچنان یکسان و دست نخورده باقی مانده است.
بیشتر نمازخوانها را شخصیتهای میانسال و پیرند
3. نماز خوانهای سریالها اغلب در حین برخاستن از سجدهی آخر نماز یا گفتن تشهد و سلام و سپس سه الله اکبر پایانی نمایش داده میشوند. بیشتر نمازخوانها را شخصیتهای میانسال و پیر تشکیل میدهند که آنها نیز فقط در برخی گرفتاریها و برای حل معضلات بغرنج وارد نماز شدهاند.
و گرنه نماز خواندن در مواقع غیراضطراری و عادی کاری معمول و رایج نیست. در این میان، نوجوانان و کودکان، چه در وضعیت عادی و چه اضطراری، غایبان اصلی صحنههای نمازند.
نمازها به صورت تک نفره، در فضایی ساکت، در جانمازی مهیا و آرامشی وصف ناپذیر اقامه میشود. کمتر مشاهده شده است که نمازگزار فقط با گذاشتن مُهری ساده، بدون حالت عرفانی ویژه و در وضعیتی معمولی به اقامهی نماز مشغول شود و یا در محل عبادت وی دیگران نیز حضور داشته باشند.
نماز خانمها، اغلب در هالهای از نورانیت چادر و مقنعهی سفید به تصویر درآمده است. نماز با چادر مشکی و در غیاب سجادههای پرزرق و برق و تسبیحهای درخشان کمتر مشاهده شده است. خانمها یا بی نمازند یا نماز عرفا را میخوانند.
در نمایش اغلب نمازها معلوم نمیشود نمازگزار در حال اقامهی نماز واجب است یا مستحب و یا در حال ادای نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب یا عشاست. نمازخوانها اغلب ستارهها و قهرمانان داستاناند و آدمهای متوسط نماز نمیخوانند.
در سریالهای تلویزیونی از مقدمات نماز مثل اذان، اقامه، وضو و حتی غسل خبری نیست. هیچگاه از احکام نماز سخنی گفته نمیشود. همهی افراد به آداب و شرایط نماز آگاهاند و سؤال و ابهامی ندارند.
مسائل طهارت و نجاست، شکیات، قرائت صحیح، نحوهی درست وضو، شرایط لباس نمازگزار و مسائل بسیاری از این دست مسئلهی نویسندگان و کارگردانهای ما نبوده است.
نمازهای خاص مانند نماز میت، نماز آیات، نماز عید فطر، نماز عید قربان، نماز عید غدیر، نماز شب، نماز جمعه، نماز پس از زیارت عاشورا در هیچ سریال تلویزیونی به تصویر کشیده نشده است. جالب اینکه نماز جماعت هماره در مساجد برگزار میشود.
گویا نمیتوان در خارج از مسجد نماز جماعت خواند. صحنههای مربوط به زیارت امامزادهها به کلی عاری از نماز است؛ در حالی که نماز زیارت جزو برنامهها و آداب اصلی یک زیارت کامل به شمار میرود.
زیارت در سریالهای تلویزیونی عبارت است از حضور در امامزادههای خلوت، گره کردن دستها به ضریح یا حرکت به دور آن و گفت و گوی فارسی بلند با امامزاده، نماز در مسافرت، در هواپیما، نماز بیمارها در بستر، نماز جانبازان با عصا یا روی ویلچر و نمونههایی از این دست که برای مخاطب تلویزیونی جذاب و جالب و آموزنده است.
از نظر دستاندرکاران تولید مغفول مانده است. در نمونههای متعددی مشاهده شده که صاحبان نقشها پس از طلوع آفتاب از خواب شبانه بیدار میشوند.
در حالی که نشانهای دال بر اقامه نماز صبح مشاهده نمیشود و به ویژه خواب سنگین و سخت بیدار شدن شخصیت چنین برداشتی را تقویت میکند.
دعوت ضمنی مخاطبان به تماشای «نماز تلویزیونی»
4. فارغ از آسیب شناسی بازنمایی نماز در سریالها، آنچه که موضوع اصلی این نوشتار را شکل داده است بررسی بازنمایی نماز در «اذان گاهیها» است. اولین نکته، تناقض معنایی در همزمانی پخش نماز و دعوت به نماز است؛
اگر هدف از پخش نماز جماعت در موقعیت پس از اذان، دعوت بینندگان تلویزیونی به اقامهی نماز است، آیا دعوت ضمنی مخاطبان به تماشای «نماز تلویزیونی» مانع تحقق این هدف نیست؟
تصمیم بهتر شاید، قطع برنامهها و حک کردن جملهی سادهای با مضامینی شبیه به این که «به دلیل مشغول شدن دستاندرکاران برنامه به نماز، تلویزیون به مدت... دقیقه تعطیل است» باشد.
همچنین می توان در نظر داشت که دستاندرکاران برنامههای زنده با داخل شدن به وقت اذان بدون ترک صحنه، خود به نماز بایستد و پس از آن ادامه برنامه را از سر بگیرند. این اتفاق بالاخره در برنامهی مناظرهی شبکه اول سیما افتاد که با استقبال مواجه شد.
تلاقی برنامههای جذاب و پرمخاطب با اوقات شرعی و قطع آنها
5. مواجهه تلویزیون با وقت اذان، در موارد زیادی با کمترین تدبیر فرهنگی ارتباطی صورت میگیرد؛ تلاقی برنامههای جذاب و پرمخاطب با اوقات شرعی و قطع آنها با پخش اذان از این دست است.
آسیب این تلاقیهای ناشیانه و از روی بی تفاوتی وقتی به اوج میرسد که برنامههای کودک و نوجوان با وقت اذان تداخل پیدا کند و طبق رسمی تلویزیونی، ناگهان با قطع برنامهی بچههایی که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند.
از آنها خواسته شود که به اجبار به اذان و نماز پس از آن توجه کنند. به راستی، چه کاری میتواند بهتر از این به بددلی کودکان از نماز و دیانت بینجامد؟ البته در اوضاع کنونی به همت مدیران تلویزیون ایران، این آسیب بزرگ از برنامههای کودکان برطرف شده است.
ولی در دیگر برنامهها همچنان به چشم میخورد. جالب است که در مواردی بلافاصله پس از پخش اذان و نماز، مجری شبکه که از قراین موجود در سواد رسانهای مخاطب، خود به نماز اول وقت بی اهمیت بوده است.
بر صفحهی تلویزیون ظاهر میشود و ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات بینندگان، آنها را به تماشای ادامهی برنامه دعوت میکند!! در اوضاع کنونی که پس از پخش اذان مدتی از زمان آنتن به پخش نماز میگذرد.
جملههای کلیشهای مجریها معقولتر است، و گرنه در زمانهایی دورتر که هنوز سیاست پخش نماز پس از اذان در پیش گرفته نشده بود، جناب مجری آرزوی قبولی اعمال تماشاچیانی را داشت که در مدت اندک پخش اذان، قاعدتاً فرصت اقامهی نماز را نداشتهاند!
از طرف دیگر، پخش قرائت قرآن ضبط شده در فضای بی روح و مصنوعی استودیوها نه تنها از پرداختهای هنری حداقلی بی بهره مانده است.
بلکه در مجموعهی آداب و مستحبات نمازهای واجب ظهر و عصر و مغرب و عشا، دستور یا توصیهای مبنی بر استحباب قرائت قرآن پیش از وقت نماز ملاحظه نشده و معلوم نیست این سنت تلویزیونی از کجا و چرا به وجود آمده است؟!
خانمها در تلویزیون هیچ وقت برای نماز نمایس داده نمی شوند.
6. نمازهای جماعت تلویزیون انگارهای مردانه را از نماز جماعت مساجد و مکانهای مقدس القا میکند، گویا خانمها در هیچ کجای ایران در نمازهای جماعت حاضر نمیشوند و در هر شهری که بروی فقط مردان را ایستاده به جماعت میبینی!
گسترهی نمازهای جماعت شهرهای مختلف ایران بنا به هر دلیلی از صحنهی تلویزیون ایران غایب است. نباید نماز را صرفاً تهرانی، قمی، کاشانی، شیرازی یا مشهدی معرفی کرد.
در نمازهای جماعت ما تقریباً اثری از کودکان و نوجوانان نیست. غیر از پخش نماز جماعت مقام معظم رهبری با دختران نوجوان تازه مکلف که در سالهایی دورتر پخش میشد،
تقریباً نماز دیگری از نوجوانان و کودکان پخش نشده است و نمیشود؛ هر چند که با آغاز به کار «شبکهی پویا» بازنمایی نسبت کودکان و نوجوانان با نماز پررنگتر شده است.
نمازهای جماعت پخش شده به صورت تک نمازی
7. اگر قرار است تماشاگران تلویزیون از طریق پخش نماز به اقامهی آن دعوت شوند، چرا فقط نماز مغرب بدون عشا و ظهر بدون عصر پخش شود؟
آیا معنی این تک نمازها این است که برای اقامهی نماز دوم بعداً وقت هست و فعلاً به ادامهی برنامهها توجه کنید یا منظور این است که آنها را هم در وقت فضیلت خود بخوانید.
که در این صورت باید در وقت فضیلت آنها نیز اقامهی نماز را پخش کرد یا اینکه نمازهای جماعت پخش شده به صورت تک نمازی اقامه شده است؟!
به نظر میرسد وقتی تلویزیون برای ترویج فرهنگ اقامهی نماز اول وقت هزینهی گزاف قطع روند برنامهها را پذیرفته است، دیگر پخش ناقص مناسک آن دلیلی ندارد؛ چه بسا پخش ناقص، نوعی فرار از نماز برای از سرگیری پخش برنامههای عقب افتاده را که مهمترند! تداعی کند.
تکرار مدام برخی نمازهای تاریخی مانند نماز جماعت امام
8. تکرار مدام برخی نمازهای تاریخی مانند نماز جماعت امام امت با مسئولان وقت در ماه رمضان، قطعاً به کاهش جذابیت تلویزیونی آن میانجامد. گاهی ملاحظه شده است که دو شبکه هم زمان یک نماز را پخش میکنند.
و جالب اینکه بعضاً در ماه مبارک رمضان ملاحظه شده که بهنگام پخش نماز مرجع تقلید از یک شبکه، ایشان در شبکهی دیگر در حال سخنرانی پس از افطار تلویزیونی نشان داده میشوند!
وع لباس، معماری مسجد، لهجهی قرائت
9. در پخش نمازهای جماعت شهرها و استانهای مختلف باید سعی کرد نشانهها عناصری از فرهنگ بومی ایشان مانند نوع لباس، معماری مسجد، لهجهی قرائت و... لحاظ شود .
تا نماز نمایندهی فرهنگ دینی آن منطقه باشد. گاهی ملاحظه میشود نمازهایی که در فصلهای سرد سال ضبط شده در فصلهای گرم پخش میشود تا عدم تناسب پوشش نمازگزاران با شرایط فصلی پخش به چشم بزند.
وضعیت، فیزیک، قرائت و... امام جماعت
10. به نظر میرسد اولویت برنامهریزان تلویزیون در انتخاب و ضبط نمازهای جماعتی بیشتر ناظر به وضعیت، فیزیک، قرائت و... امام جماعت است.
هر چند این توجه لازم و جدی است، ولی نباید از وضعیت نمازگزارها به ویژه نمازگزارهای صف اول غافل بود. وجود صحنههای ناهنجار، اکثریت افراد مسن و مسائلی از این دست عموماً از نظر دستاندرکاران ضبط و پخش دورمانده است.
پخش نماز جماعت حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله
11. پخش نمازهای جماعت شیعیان از سراسر جهان نیز ایدهی جدیدی است که بهتر است بیشتر دربارهی آن فکر شود. برای نمونه پخش نماز جماعت حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن نصرالله به همراه برادران و خواهران حزب الله لبنان، اقدامی جالب خواهد بود.
همچنین، نمازهایی که در آن شیعه و سنی در کنار هم به جماعت ایستادهاند، بسار مهم و شایستهی توجه است.
توجه تلویزیونی به نماز صنفهای گوناگون چنان که در خصوص نمازهای دانشگاهیان یا پاسداران یا هیئت دولت با مقام معظم رهبری اتفاق افتاده است، ظرفیت بصری عظیمی را ایجاد میکند.
12. قرار دادن دوربین اصلی در جلوی امام جماعت، به وجه تماشاگرانهی نماز جماعت دامن میزند؛ امری که قطعاً هدف اصلی از پخش نماز نیست؛ بلکه هدف دستاندرکاران تلویزیون، دعوت تماشاگران به نماز است.
جالب اینکه سنت تماشای نماز جماعت از روبه رو، برای اولین بار از تلویزیون توسعه و ترویج داده شد، و گرنه در سابقهی ذهنی و تجربهی مذهبی مخاطبان، نماز جماعت معمولاً از پشت صف جماعت مشاهده شده است.
به نظر میرسد قرار دادن دوربینهایی در پشت صفها و واگذارکردن باراصلی تصویر به دوربین پشت، با اهداف پخش نماز و با تجربهی فرهنگی مخاطبان تلویزیون همخوانتر باشد.
نماز و تبلیغات غیرمستقیم در تلویزیون
تبلیغات در عرصه نوین فرهنگی، نقش تعیین کننده ای دارد و بسیار مهم است. با توجه به تنوع و گستره تهاجم فرهنگی، به نظر می رسد یکی از راه های رویارویی با تهاجم فرهنگی، تبلیغات دینی منظم و حساب شده و بر پایه مخاطب شناسی کامل و دقیق است.
متأسفانه، وضعیت فرهنگی و نظام ارزشی جامعه به شکلی است که تبلیغات دینی مستقیم همیشه مؤثر نیست و گاهی با حساسیت مخاطبان روبه رو می شود.
این امر، از سویی به علت حساب نشده بودن تبلیغات دینی است و از سوی دیگر، شاید حاکی از موفقیت تهاجم فرهنگی باشد.
در نتیجه، بهترین راه، تبلیغات غیرمستقیم است که بدون ایجاد حساسیت در مخاطب، ناخودآگاه او را با خود همراه می کند و مؤثر واقع می شود. تبلیغات غیر مستقیم، عرصه گسترده ای است که هر چند ممکن است دیر پاسخ بدهد، ولی مؤثر و مفید است.
یک جنبه تبلیغات دینی غیرمستقیم، ایجاد فضای معنوی است که در ادامه، به طور کامل درباره آن بحث می شود. یکی دیگر از جنبه ها، پیام بازرگانی است.
شاید در آغاز ارتباط روشنی بین تبلیغات دینی و پیام بازرگانی وجود نداشته باشد و به نظر برسد که این رویه با فضای تبلیغات و پیام بازرگانی مخالف است و توجه به این نکات، اثر تبلیغات را کم می کند.
ولی می توان پیام های بازرگانی را به شکلی طراحی کرد که به طور غیر مستقیم، مفاهیم دینی را نیز تبلیغ کند و در عین حال، روند اقتصادی تبلیغات به هیچ عنوان آسیب نبیند. مهم این است که جهت دهی کلی، معنوی و دینی باشد؛ نه این که به طور مستقیم از مفاهیم دینی استفاده شود.
به این ترتیب، آثار سوء اجتماعی و فرهنگی تبلیغات نیز کم می شود. برای توضیح بیشتر، چند پیام بازرگانی با جهت دهی دینی را در راستای تبلیغات دینی غیر مستقیم مثال می زنیم:
1. در تبلیغ یک کالا، برای نشان دادن کیفیت بالای کالا، کارخانه و دستگاه های مربوط به تصویر کشیده می شود؛ در این میان، یک لحظه دوربین از سر در نماز خانه عبور کند.
2. در تبلیغ یک تلویزیون برای نشان دادن وضوح و کیفیت تصویر، تصویر مکه و مدینه نشان داده شود. از آن جا که مکه، قبله گاه نماز است، جنبه های دینی و عرفانی آن زیاد است.
3. در تبلیغ اتومبیل، موتور یا دو چرخه، در حالی که وسیله نقلیه در حال حرکت است، از محل سنتی و قدیمی که مسجد نیز دارد، بگذرد، مانند میدان امام اصفهان.
4. در تبلیغ عطر و ادکلن، یک لحظه جانمازی نشان داده شود که در آن عطر یا ادکلن است. (استفاده از عطر در نماز مستحب است و به کار بردن عطر، از آداب ظاهری نماز است.)
5. برای درست مصرف کردن آب، تصویری از وضو پخش شود.
6 . در تبلیغ صابون، فردی نشان داده شود که آستینش را بالا زده و دستانش را می شوید (لازم نیست وضو گرفتن به تصویر کشیده شود، همین که حالت وضو دارد، کافی است.)
7. در تبلیغ پودر لباس شویی، درمیان لباس های تمیز شسته شده روی بند جانماز و سجاده شسته شده نیز نشان داده شود.
8 . در تبلیغات فرش، فرش هایی که به صورت سجاده یا مخصوص مسجد است، به تصویر کشیده شود.
9. در تبلیغ کاشی و سرامیک، تصویری از گنبد، گلدسته و محراب پخش شود.
همان طور که مشاهده می شود، در این موارد بدون این که به روند اقتصادی و تبلیغاتی پیام لطمه بخورد و بدون این که بیننده احساس کند، می توان پیام دینی خود را به طور غیر مستقیم به او منتقل کرد.
نتیجه:
در هر حال، پیشنهاد میشود که در مراکز تحقیقاتی صدا و سیما، پژوهشهایی گوناگون و از ابعاد مختلف نظری در این باره پیگیری و اجرا گردد.
ضرورت این اقدامات با بیانات مقام معظم رهبری در دیدار سالهای اخیر ایشان با شرکتکنندگان همایش ملی اقامهی نماز و تأکیدات مکرر معظم له بر ظهور و بروز نشانههای اسلامی به ویژه نماز در جامعهی اسلامی دو چندان شده است.
بدیهی است صدا و سیما به عنوان جدیترین و چشمگیرترین عرصهی حیات مجازی نظام جمهوری اسلامی و ملت مسلمان ایران، بیش از دیگر عرصههای مجازی و تصویری در معرض مطالبهی رهبری معظم انقلاب است.
به نظر میرسد با اجرای برخی تدبیرهای ساده ولی مؤثر در فاصلهی زمانی تا اولین همایش ملی نماز بتوان قدمهای بزرگ و رضایتبخشی در این راستا برداشت.تبلیغ کتاب های دینی چاپ شده و اعلام مراسم دینی نیز نوعی تبلیغات دینی به شمار می آید.
منبع مقاله :
http://pajuhesh.irc.ir/product/book/show.text/id/783/order/155
نویسنده جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایدهپردازی و ایدهپردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.
*این مقاله در تاریخ 1401/12/18 بروز رسانی شده است.