مقدمه
رسانه ملی که در مسیر انقلاب اسلامی در حال شکوفایی و رشد بوده، برای دست یابی به وضعیت رسانه تراز انقلاب اسلامی، نیامند تقویت و ایجاد برخی خصوصیات در درون خود است. این ویژگی ها عبارت است از تطابق محتوا با فرهنگ اصیل اسلامی، ثبات رویکرد علمی و دانشگاهی در رسانه ملی، همسویی آرمان های انقلاب و محتوا و ساختار رسانه، تامین کننده بستر آزاد اندیشی، هدفمندسازی برنامه های سرگرمی، مروّج مستمر روحیه جهادی و انقلابی، برخورداری از عناصر متدین و پرهیز از به کارگیری افراد غیرمتعهد، عدم الگوگیری از رسانه های بیگانه که می توانند موثر در رویکرد اسلامی و انقلابی رسانه ملی باشند.رسانه ملی تراز انقلاب اسلامی
با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران توسط مردم و به رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی، دو تغییر عمده در این کشور روی داد: نخست تغییر قوانین و ارزشها که به خواست مردم، به محوریت اسلام در آمد و علاوه بر قانون اساسی، هنجارهای دینی ملاک ارزش های اجتماعی قرار گرفت. در این مسیر «فرهنگ سازی» و «انقلاب فرهنگی» مسئله ای اساسی بوده که پس از انقلاب سیاسی، اولویت نخست کشور لحاظ گردید.منهای ابزارهای قانونی و حاکمیتی، فرهنگ سازی در هر عصر و دوره تاریخی، بر اساس امکانات موجود آن عصر صورت می پذیرد. برای مثال در دوران کهن، شعر و خطابه و قصه گویی هر کدام ابزاری برای انتقال ارزش ها و ترویج هنجارها محسوب می شدند. اما در قرون جدید که صنعت و تکنولوژی پیشرفت نموده و ابزارهای ارتباطی جدید شده اند، روش های انتقال اطلاعات نیز نو شده و رسانه های جمعی در قالب های مدرن شکل گرفته اند. بخشی از این موارد در فضای مجازی و بخشی در قالب تلویزیون و رادیو نقش پررنگ فرهنگی خود را نشان می دهند. رسانه های جمعی در همه جای دنیا یکی از حساس ترین مراکز است. زیرا همه چیز یک دستگاه تبلیغاتی و یک وسیله عمومی مثل صدا و سیما هر لحظه جلوی چشم مردم است و آثارش خیلی زود مشاهده می شود.[1] هر برنامه از صدا و سیما در هر قالب و هر محتوایی که باشد، در حال انتقال نوعی پیام به مخاطب است و نوع خاصی از نگرش را به ذهن مخاطب ارسال می نماید. از آن جا که حجم مخاطب این رسانه، قابل مقایسه با رسانه هایی مانند مطبوعات نیست و میلیون ها نفر ببیننده و شنونده برنامه های آن هستند، اهمیت آن بسیار زیاد خواهد بود.
اینک آن چه اهمیت دارد آن است که بدانیم رسانه ملی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای اثرگذار فرهنگی بایستی به چه نقطه مطلوبی برسد و در واقع، چه وضعیت ایده آلی می توان برای آن تصور نمود؟ در یک نگاه کلی می توان گفت تراز رسانه ملی در انقلاب اسلامی بر سه نقطه مطوب استوار است: نخست آن که سهم خود را در رساندن جامعه به وضعیت مطلوب تمدنی به طور کامل ایفا نموده باشد و جهت گیری کلی و مستمر آن، به سمت آرمانهای انقلاب اسلامی باشد. دوم آن که نیازهای فرهنگی مردم را در قاب رسانه تأمین کند و مخاطب عمومی را به بهترین شکل جذب و اقناع نماید. سوم آن که انتظارات و دغدغه های رهبری انقلاب را به عنوان سکان دار کشتی انقلاب و مسئول ابلاغ سیاست های کلی نظام، به نحو جامع و دقیق برآورده نماید و هیچ کدام از مطالبات ولیّ فقیه را مغفول نگذارد. آن گاه رسانه در چنین وضعیتی می تواند رسانه تراز انقلاب باشد که دارای خصوصیات و ویژگی های متعددی خواهد بود. خصوصیات رسانه ملی در تراز انقلاب اسلامی را می توان این گونه بر شمرد:
1 . تطابق محتوا با فرهنگ اصیل اسلامی
مهم ترین و اصلی ترین شاخصه در مورد رسانه تراز انقلاب آن است که تمام آن چه به عنوان محصول رسانه ای در این سازمان تولید و پخش می شود، منطبق با آموزه های اسلامی و مبتنی بر اندیشه اسلام ناب باشد. رهبر معظم انقلاب آن را چنین عنوان فرمود: صدا و سیمای جمهوری اسلامی باید وسیله ای برای سوق دادن مردم به فرهنگ اسلامی و ابزار معرفت و آشنایی مردم با درخشندگی های اسلامی و انسانی باشد. جز این وظیفه ای ندارد و اگر مواردی بود که بر خلاف این هدف وارد صدا و سیما شد، نباید پخش کنند.[2] وقتی این مسئله به عنوان تنها وظیفه رسانه ملی عنوان می شود، بدان معنا است که کارکرد اصلی این سازمان، همان بوده و اولویت نخست در سیاست گذاری ها، برنامه ریزی ها و تولیدات رسانه ملی باید همین نکته باشد و سایر خصوصیات رسانه نیز در راستای این شاخصه اصلی لحاظ می شوند. به همین جهت تولید هر محصول رسانه ای که مغایر با این خصوصیت باشد، بایستی مورد ممانعت قرار گرفته و اگر تولید شد، به هیچ عنوان پخش نگردد. زیرا رادیو و تلویزیون برای ساختن انسان باب اسلام و انقلاب است[3] و محتوایی که معارض با چنین کارکردی باشد، محتوای باطل خواهد بود.می دانیم رسانه ملی در شرایط فعلی و پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، برنامه های ارزشی زیادی در رسانه ملی تولید و پخش می گردد و از دیگر سو، دارای معایب متعددی در بخش های نمایشی، گزارشی و خبری است. اما این وضعیت بایستی روز به روز به آن وضعیت تراز انقلابی نزدیک تر شده و در یک سیر کلی، انطباق محتوای پخش شده با فرهنگ اسلامی افزایش یابد و شاهد افت کیفی محتوا و کم رنگ شدن ارزش های اسلامی و انقلابی در طول زمان نباشیم. بر این اساس، هدف این است که صدا و سیما را به آن اوج و کمالى برسد که کلیه برنامه هاى آن، با بهترین کیفیت ها، در جهت رسوخ و نفوذ دادن اندیشهى اسلام ناب و همه ملحقاتش از اخلاق و عمل در زندگى مخاطبانش باشد.[4] در این راستا به نظر می رسد رسانه ملی نیازمند مجتهدانی است که در درجه نخست فقه و اندیشه اسلامی را می شناسند و در درجه دوم، به علوم مربوط به رسانه و ارتباطات را به نحو کامل اشراف داشته باشند و در درجه سوم، درک درستی از هنر، بیان هنری و هنر اسلامی داشته باشند. آنگاه با معیار قرار دادن ضوابط اسلامی، علاوه بر نظارت، نقش ایجابی خود را در تولید و تأمین محتوا نیز نشان بدهند.
از دیگر سو نقش ایجابی و سلبی مخاطبان نیز در این مسئله بسیار حائز اهمیت است. زیرا این مردم مؤمن و انقلابی هستند که می توانند با انتقال نظرات، دیدگاه ها و انتقادات سازنده خود، ناظر و راهبر اصلی رسانه ملی در تولید محتوای منطبق با ارزش های اسلامی باشند. در واقع مردم می توانند با استفاده از بسترهای نظرسنجی که رسانه ملی به صورت تلفنی، پیامکی و یا در فضای مجازی تعریف نموده، آمر به معروفهای رسانه ای و ناهی از منکرهای رسانه ای باشند و از هرگونه انحراف در جهت گیری های این سازمان جلوگیری نمایند.
2 . ثبات رویکرد علمی و دانشگاهی در رسانه ملی
دیگر شاخصه رسانه ملی در تراز انقلاب، لحاظ نکته ای است که فرهنگ اسلامی نیز به صورت اکید آن را در سبک زندگی انسان مورد توجه قرار داده است. امام صادق (ع) فرمود: دوست نمی دارم که جوانی از شما را مگر در دو حال ببینم: یا عالم و دانشمند و یا جویای دانش.[5] در راستای همین آموزه فرهنگ اسلامی، در رسانه ملی هم، محتواها باید آموزنده باشد؛ نه به معنای ساده آموزندگی، که فقط کسی درسی در آن جا بیان کند. بلکه آموزنده با همان معنای عمیقش یعنی کیفیت دهنده و پرورش دهنده روح و فکر مخاطب و جهت دهنده به تلاش و زندگی او[6]. پس رسانه ملی به معنای واقعی باید نهاد روح پرور و فکر پرور در جامعه اسلامی باشد.بر این اساس آن چه در رسانه ملی بایستی به عنوان یک خصیصه ثابت لحاظ گردد، آن است که صدا و سیما را واقعا باید در جهت یک دانشگاه پیش ببریم[7] و مدیران رسانه ملی آن را، دانشگاهی برای تدریس اصول اسلام انقلابی بدانند.[8] بنابر این دو بعد علمی بایستی در رسانه ملی در نظر گرفته شود: نخستین بعد که به شاخصه پیشین نیز ارتباط می یابد انتقال اصول اسلام انقلابی است که خود به عنوان یک دانش راهبردی در نظر گرفته می شود و می تواند جهت دهنده توده جامعه در مسیر آرمانهای انقلاب باشد. بعد دوم توجه به علوم روز و نیازهای علمی جامعه در برنامه های صدا و سیما است که هم عدالت آموزشی در جامعه بیشتر محقق گردد و هم ضریب دانایی در جامعه افزایش یابد.
در همین راستا نکته مهمی که بایستی رسانه ملی همواره بدان توجه داشته باشد، مسئله «علم نافع» است. در یک نگاه کلی بایستی روشن باشد که هر برنامه از رسانه ملی، چه نفعی به حیات دنیوی یا اخروی مخاطبان دارد و قرار است که چه نیازی از نیازهای مادی یا معنوی جامعه هدف را بر طرف نماید. برای مثال ممکن است مستندی در بدو نظر جذاب و دیدنی بیاید، ولی در واقع هیچ سودی برای مخاطب نداشته باشد؛ لذا نمی تواند برنامه مناسبی در رسانه ملی تراز انقلاب اسلامی باشد. زیرا مصداق بطالت است و جز گرفتن وقت انسان، حاصلی ندارد. بدتر از آن حالتی است که یک برنامه با محتوایی که به مخاطب میلیونی خود ارائه می دهد، بدآموزی داشته و آموزندگی را در جانب منفی بروز دهد.
بایستی توجه داشت که تا بحال فیلم ها و سریال های فراوانی در رسانه ملی تولید شده که نقاط ضعف جامعه را به نمایش گذارده و مسائلی چون اعتیاد، کودکان کار، اختلافات خانوادگی و فامیلی و قتل و جنایت را به تصویر کشیده اند،. این مجموعه ها بارها از شبکه های مختلف به مخاطب عرضه شده اند. در کنار این اکثریت، بوده اند معدود سریال هایی که به صورت جدی به مسئله علم و نخبگان علمی نیز توجه داشته اند و محتوای جذاب و ارزشمندی در این زمینه به مخاطب عرضه نموده اند. به نظر می رسد با توجه به نیاز جامعه امروز، بایستی این نسبت، معکوس شده و اکثریت محتوا به ترویج و تکثیر نقاط مثبت جامعه به خصوص در عرصه های مختلف علمی، فنی، مهارتی اختصاص یابد. «چهره های ماندگار» این سرزمین که هر ساله از آنان در قالب همایش تقدیر می شود، هر کدام در زندگی و حیات علمی خود، قصه ها و غصه هایی داشته و دارند که می تواند سوژه جذاب و بکر ساخت یک فیلم بوده و مانع تولید مکرر برخی سوژه های نخ نما و پرتکرار باشند.
3 . همسویی آرمان های انقلاب و محتوا و ساختار رسانه
قانون اساسی جمهوری اسلامی که حاصل شریعت اسلامی بوده و با همفکری اندیشمندان مسلمان شکل گرفته و از پشتوانه رأی مردمی هم برخوردار است، آرمانهای مشخصی برای حرکت انقلاب اسلامی تعریف نموده است که در بعد ملّی، منطقه ای و جهانی مسیر آینده این انقلاب را ترسیم نموده است. تمام نهادهای اجرایی کشور، تمام نهادهای فرهنگی و دینی و ابزارهای رسانه ای در جمهوری اسلامی موظف هستند که در این مسیر حرکت نموده و بر مبنای اهداف دراز مدت آن برنامه ریزی کنند. عدالت گستری، ظلم ستیزی و حمایت از مستضعفان جهان و نیز مسئله انتظار، مهدویت و ظهور منجی آخرالزمان، همگی به این آرمانها ارتباط می یابند که رسانه ملی نیز عهده دار این امور در بخش تبلیغاتی و ترویجی است. هرچند نمی توان انتظار داشت که برنامه های صدا و سیما همگی با لحاظ این امور به مخاطب عرضه شوند، اما می توان انتظار داشت که روح کلی برنامه ها منافی با آرمان های انقلاب نباشند و به آن هدف ضربه نزنند و یا این که باعث غفلت و یا زدگی مخاطب از آن آرمان ها نشوند. برای مثال اگر مسئله فلسطین و آزادی قدس شریف در دستور کار رسانه است، منهای بخش های خشک خبری و تحلیلی که به این موضوع می پردازند، بخش های هنری رسانه نیز بایستی بدان بپردازند و آن ظلم و مظلومیت بزرگ را در قالب های هنری در رسانه عرضه کنند. یا چه ایرادی دارد که منهای بخش های خبری و گزارشی، شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس، بخش کوچکی از یک قصه خانوادگی در سریال های تلویزیونی باشد و یک خانواده عادی و معمولی، دغدغه ظلم ستیزی خود را با این رفتار ارزشی در بخشی از سریال نشان بدهند؟ آیا نمی توان آرمان مهدویت را در دیالوگ های ماندگاری با موضوع امام زمان و مهدویت و ظهور عرضه نمود؟ آیا نمی توان گوشه ای از جنایات استعمارگران در ایران و سایر ملل مظلوم جهان را، نه لزوماً در فیلم های مناسبتی و مرتبط، بلکه در فیلم های با مضامین اجتماعی به مخاطب منتقل نمود؟ این موارد و ده ها نمونه از این دست، قابل عرضه در محتواهای نمایشی رسانه ملی هست. البته به صورتی که هنرمندانه و با لطافت عرضه شده و به فرایند قصه ضربه نزند یا حالت شعار زدگی پیدا نکند.نکته دیگر در همین راستا آن که رسانه تراز انقلاب باید آگاه ساز جامعه از مسائل مهم انقلاب و دشمنی دشمنان باشد. در واقع صدا و سیما موظف است مردم را نسبت به مسائل مهم کشور و انقلاب و آن چه که بر انقلاب و مسیر آن می گذرد و دشمنی هایی که می شود و نفوذی های داخلی آن دشمن ها، آگاه و روشن کنند.[9] این مسئله خوی استکبار ستیزی و سلطه ناپذیری را در میان مردم و نسل جوان زنده نگه داشته و نمی گذارد روحیه سازش گری و ذلت پذیری در مردم ایجاد گردد. بخشی از این مسئله نیز با بیان خبری و هنری تاریخ دشمنی دشمنان با مردم ایران تامین میگردد تا مردم فراموش نکنند که بیگانگان و استعمارگران در تاریخ دویست ساله اخیر، چه آسیب هایی بر این ملت وارد نموده و چه امتیازاتی از شاهان ذلیل و سازشکار گرفته اند.
نکته دیگر آن که امروزه به نظر می رسد شبکه افق سیما، به صورت خاص عهده دار انتقال مفاهیم ارزشی در آن چه که مربوط به آرمانهای انقلاب است، می باشد. اختصاص یک شبکه به محتوای انقلابی و آرمانی، مفید و ارزشمند است به شرطی که باعث نگردد که توجه سایر بخش های رسانه ملی به این مضامین، کمرنگ شده و مخاطبانی که کمتر به این مسائل توجه دارند، با عدم تماشای این شبکه، از آن محتوا محروم بمانند. در حالی که احساس می شود برخی از بخش های رسانه ملی رویکرد کاملا متفاوتی داشته و دوگانگی یا چندگانگی در همسویی برنامه ها با آرمان های انقلاب به چشم می خورد. به هر حال آن چه مهم است آن است که برنامهریزى در صدا و سیما باید با جهتگیرى به سمت وحدت ملى، ایجاد امید، نشان دادن افقهاى روشنى که در پیش روى ملت ماست، شجاعت دادن به مجموعهى مبتکر و محقق و فنّان کشور، شجاعت دادن به ادارهکنندگان و مسئولان و تصمیمگیران کشور در زمینههاى مختلف، ترغیب مردم به حضور در صحنه- که حلال همهى مشکلات حضور و ارادهى مردمى و تصمیم مردمى است- باشد.[10]
4 . تامین کننده بستر آزاد اندیشی
امروزه در شرایطی به سر می بریم که قشرهای مختلف مردم اعم از مذهبی و غیر مذهبی، تحصیل کرده و کم سواد، شهری و روستایی، همگی در دریافت اطلاعات سیاسی، اجتماعی، مذهبی و حتی پزشکی و بهداشتی خود به یک رسانه اکتفا نمی کنند. مردم اگر مخاطب برنامه های رسانه ملی هستند، در کنار آن، روزنامه و مجله می خوانند، از شبکه های ماهواره ای استفاده می کنند و از همه شایع تر، حجم فراوانی از اطلاعات خود را از فضای مجازی می گیرند. این وضعیت تا جایی پیش رفته که برخی مردم به علت گرایش های سیاسی و یا فرهنگی خاص، رسانه ملی را از سبد رسانه ای خود حذف نموده و رسانه های جایگزین را انتخاب نموده اند.در چنین شرایطی، اگر رسانه ملی بخواهد معتمد عموم ملت بماند و نیز در تراز انقلاب باشد، باید به مسئله آزاداندیشی توجه دو چندان نموده و بستر آن را به نحو شایسته ای در رسانه ملی فراهم نماید. در غیر این صورت، اتهام «میلی» بودن، روز به روز پر رنگ تر شده و به تدریج طیف بیشتری از مخاطبان رسانه، ریزش خواهند نمود. این شاخصه در دو بعد نمود می یابد:
آزاد اندیشی سیاسی: امروزه در سراسر جهان شبکه های مختلف تلویزیونی و ماهواره ای وابسته به حکومت های مختلف و یا وابسته به گروه های مختلف در حال فعالیت هستند که بر اساس دیدگاه مالک شبکه و یا صاحب امتیاز آن، محتوایی را به مخاطب عرضه می کنند. صدا و سیما مانند رسانه حکومتی هر کشور دیگر، به عنوان رسانه دولتی ایران و جمهوری اسلامی شناخته می شود و این طبیعی است که آن چیزی در این رسانه به مخاطب انتقال داده شود که همسو با منافع نظام جمهوری اسلامی شناخته گردد. با این وجود بر اساس فرهنگ اسلامی و بر اساس دغدغه های رهبر معظم انقلاب، نباید این مسئله حالت تک صدایی در آن رسانه ایجاد نماید و به گونه ای باشد که مردم احساس کنند، آنان که همسویی سیاسی با این نظام ندارند، صدایشان از این رسانه شنیده نمی شود و یا اخبارشان به گوش مخاطبان نمی رسد. درست است که رسانه های معاند بیگانه، در تلاش های رسانه ای خود علیه نظام اسلامی، به هر راست و دروغی چنگ زده و دائما در تلاش برای فریب افکار عمومی هستند، اما تمام این اقدامات به گونه ای نیست که رسانه ملی، ظرفیت مقابله با آن را نداشته باشد و نتواند به روشنگری در برابر آن بپردازد. ما اگر باور داریم که «جریان حق» را می پوییم و در تقابل با «جریان باطل» هستیم، نباید واهمه ای از بیان ضعف های سیاسی و حاکمیتی در رسانه ملی داشته باشیم. منتقدان، تشکل های دانشجویی، خواص سیاسی از طیف های مختلف باید در رسانه ملی مجال داشته باشند تا دیدگاههای موافق و مخالف خود را در موضوعات سیاسی مختلف مطرح نموده و در فضایی باز آن را به گفتگو بگذارند.
چالش موجود در این بخش آن است که بودجه رسانه ملی، توسط دولت تامین می گردد و به همین جهت رسانه ملی به جریان حزب حاکم، حالت وابستگی پیدا می کند و این مانع جدی آزاد اندیشی سیاسی خواهد بود. در چنین وضعیتی، جریان حاکم می تواند رسانه ملی را تحت فشار قرار داده تا دیدگاه های سیاسی ناهمسو از رسانه حذف شده و نیز انتقادات موجود از عملکرد دولتها در رسانه منعکس نگردد. این موضوعی است که نیازمند یک راهکار جدی است. رسانه ملی اگر قرار است در تراز انقلاب اسلامی باشد، نباید مطیع امر یک جریان سیاسی خاص بوده و لزوماً همسو با دولت های مستقر، موضع بگیرد.
خبررسانی و ارائه اخبار، دیگر حوزه ای است که به شدت نیازمند آزاداندیشی سیاسی است. هرچند یک بسته خبری که به مخاطب عرضه می گردد، بر اساس سیاستهای خاص و روشنی تولید و تدوین گردیده است، اما در تولید این بسته، بایستی آزاد اندیشی مورد اهتمام باشد. اگر قرار باشد برخی اخبار خاص و حساس را مردم از شبکه های مجازی و یا شبکه های ماهواره های با دروغ پردازیهای فراوان ببینند و بشنوند، هم مرجعیت خبری رسانه ملی تضعیف شده و هم مردم در دیدگاه سیاسی خود دچار خطا و کج اندیشی خواهند شد. رسانه ملی باید پوشش دهنده هر خبری باشد که قرار است رسانه های بیگانه از آن سوء استفاده کنند؛ با این تفاوت که حقیقت را بی کم و کاست به مخاطب عرضه کند و خود نیز پیگیر ابعاد سیاسی و اجتماعی آن باشد.
آزاد اندیشی عقیدتی: قرآن کریم در آموزهای وحیانی خود، به دیدگاههای مخالفان توحید و نبوت معاد توجه داشته، در موارد متعدد آنها را منعکس نموده و سپس به تحلیل و پاسخگویی به آنها پرداخته است. پیشوایان دین، امامان معصوم نیز در رویکردی همسان، همواره پاسخگوی منکران عقائد اسلامی بوده اند و در محیط های خصوصی و عمومی به گفتگو و مناظره با آنان نشسته اند. چنین رویکردی نیاز مبرم رسانه ملی ما نیز هست. صدا و سیمایی که قرار است اسلام ناب محمدی را به جامعه مسلمان ایرانی در درجه نخست و به جامعه جهانی در درجه دوم انتقال دهد، بایستی متناظر با تمام شبهات ضد اسلامی و ضد شیعی به ارائه محتوا بپردازد. البته این بدان معنا نیست که هر شبهه و سخن ضددینی در فضای رسانه منعکس شود. ولی این امکان وجود دارد که در برنامه های خاص دیدگاه های ضد اسلامی منعکس شده و پاسخ آن نیز در قالبی متقن و علمی مطرح گردد. حتی شخصیت های ضددینی می توانند در فضای رسانه حضور یابند و فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ اسلامی به مناظره با آنان بنشینند. قطعاً چنین برنامه هایی از حجم بالایی از مخاطب برخوردار خواهند بود و به طور قطع، هم به تحکیم باور مسلمانان و شیعیان کمک نموده و هم دیگران را جذب خواهند نمود.
5 . هدفمند سازی برنامه های سرگرمی
می دانیم یکی از کارکردهای اصلی رسانه، تامین محتوای سرگرم کننده و جذاب برای مخاطبان است تا از آن به عنوان وسیله ای مفرح در اوقات فراغت و یا زمان استراحت خود بهره ببرند. بسیاری از مردم تلویزیون را تنها در هنگام استراحت و یا هنگام صرف غذا تماشا می کنند و به دنبال محتوایی هستند که لحظات خوشی برای آنها بیافریند و اساساً توقعی فراتر از این از این از رسانه ندارند.با این وجود بر اساس رویکرد دانش محوری، باید توجه داشت که رادیو و تلویزیون یک دستگاه سرگرم کننده نیست؛ یک دستگاه آموزنده است.[11] در واقع حتی اگر رسانه، برنامه ای برای سرگرمی هم نمایش دهد، به نوعی انتقال دهنده پیام و محتوای خاصی در سبک زندگی خواهد بود. لذا با توجه به نکته پیشین یکی از مهمترین شاخصه های رسانه تراز انقلاب آن است که بتواند تمام برنامه هایی که در این قالب عرضه می شوند را جهت مند نموده و آنان را با «علم نافع» غنی سازد. قطعا چنین وضعیتی نیازمند فکر، ابتکار عمل و نوآوری بوده و به سادگی صورت نمی پذیرد.
به عنوان مثال در فرهنگ سنتی ایرانیان، بازی های بسیاری بوده که بر اساس حکمت مشخصی ابداع شده اند. این بازی ها منهای آن که فضای سرگرمی و نشاط را برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان فراهم می کردند، متضمن نوعی «آموزش علمی یا مهارتی» نیز بوده اند. حال باید اندیشید که چگونه می توان همین فرهنگ تاریخی را به فضای رسانه وارد نمود و در قالب برنامه ای تلویزیونی آن را به مخاطبان عرضه نمود.
نکته دیگر در رابطه با همین شاخصه، مسئله شادی آفرینی در رسانه ملی است. رسانه ملی در تراز انقلاب اسلامی بایستی به گونه ای برنامه سازی کند که شادى در مردم با لودگى و ابتذال و بىبندوبارى همراه نشود. بلکه از نوع صحیح آن شادى داده شود. گاهى اوقات یک لطیفه یا یک تعبیرِ بجا مخاطب را شاد و خوشحال مىکند؛ گاهى هم ممکن است یک آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آنطور شادى را ایجاد کند. شادى کردن و شادى دادن به مردم، به معناى لودگى نیست.[12] این در حالی است که از برخی برنامه های سرگرم کننده رسانه ملی در شرایط فعلی، چنین چیزی استشمام می شود که تلاش می شود به هر قیمتی شده از مخاطب خنده گرفته شود و چنین وضعیتی ناهمسو با رسانه تراز انقلاب است.
6 . مروّج مستمر روحیه جهادی و انقلابی
آن چه در مسیر انقلاب اسلامی چه در پیروزی انقلاب و چه در دوران های پر فراز و نشیب پس از انقلاب اسلامی، عنصر پیش برنده بوده است، روحیه جوانانی است که با ایمان خود و با روحیه معنوی خود، گام در عرصه های خطیری گذاشتند که بایستی تا پای جان در آن استقامت می کردند. مبارزه با رژیم ستم شاهی و شهادت طلبی در میدان جهاد و دفاع مقدس، موضوعی نبوده که بدون وجود روحیه انقلابی قابل انجام و پیگیری باشد. این روحیه امروز در چند بخش از جامعه مورد نیاز است:نخست در عرصه فرهنگی که دشمن مدتها است شبیخون فرهنگی خود را با استفاده از ابزارهای مختلف و به طور خاص ابزار رسانه به راه انداخته و به وسیله آن، فرهنگ، اندیشه، دیانت، و باورهای این مردم را هدف گرفته است. امروز این سرزمین به جوانانی نیاز دارند که با همان روحیه انقلابی، جهاد فرهنگی نموده و تا پای جان بکوشند آسیب های فرهنگی را پیشگیری یا درمان کنند.
دوم در عرصه اقتصادی که جنگ و یورش دشمن در این حمله نیز سال ها است آغاز گردیده است و مقابله با آن، منهای برنامه های حکومتی بایستی در زندگی آحاد مردم جاری گردد. جنگ اقتصادی نیاز به هماوردی تمام مردم در بخشهای حمایت از تولید داخلی، درون زایی اقتصاد، رونق و جهش تولید دارد که این مسئله نیز مانند کارزار فرهنگی، معضلات، گرفتاری ها و سختی های خاص خود را دارد. اما آن چه نیاز مشترک هر دو عرصه نبرد فوق است، وجود روحیه ای در میان مردم است که اولا نشاط آنان را محفوظ داشته و از آنان سلب امید نکند؛ ثانیا انگیزه ای در آنان ایجاد کند که با انرژی بالا به فعالیت های فرهنگی و یا اقتصادی در مسیر پیشرفت معنوی و مادی ایران اسلامی گام بردارند.
در چنین وضعیتی قطعاً یکی از شاخصه های رسانه ملی در تراز انقلاب آن است که این عنصر پیش برنده را در مردم محفوظ داشته و اگر تضعیف شده، همواره به تقویت آن بپردازد؛ نه آن که برنامه های رسانه به گونه ای باشد که باعث سستی و خرفتی مخاطبان شده و یا انگیزه های والای اجتماعی را از آنان بزدادید. نباید در محتوای نمایشی رسانه، گونه خاصی از سبک زندگی ترویج گردد که بیگانه از روحیه جهادی باشد و تنها تلاش در جهت رسیدن به منافع فردی را منتقل سازد. بلکه بایستی الگوهایی ترویج و تکثیر شوند که این موضوع را در طیف وسیع تری از جامعه بگسترانند.
هر ساله طلاب و دانشجویان مؤمن و انقلابی، صدها اردوی جهادی در مناطق مختلف این سرزمین به صورت مخلصانه و بی هزینه برگزار می کنند و هم نقش تمدن ساز و مثبت خود را ایفا می کنند و هم بخشی از کاستی های دستگاه های دولتی را جبران می نمایند. با این وجود تا کنون هیچ فیلم و سریالی با محوریت این موضوع در رسانه ملی تولید نگردیده است که ارزش و جایگاه واقعی عملکرد آنان را به نمایش بگذارد. هرچند در قالب مستنداتی نه چندان جذاب و اثرگذار به این مسئله توجه شده است. این در حالی است که فارغ از اثرات ارزشمند اجتماعی، اردوی جهادی برای جوان امروز، هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ جسمی مثبت و سازنده است و ترویج آن، هم بعد فردی دارد و هم دارای ابعاد اجتماعی است.
7 . برخورداری از عناصر متدین و پرهیز از به کارگیری افراد غیر متعهد
یک نهاد و سازمان با هر مدیریتی و با هر سیاستی که اداره شود، همواره تحت تاثیر افراد و شخصیت هایی است که در آن به فعالیت و ارائه محتوا می پردازند. یک مستند، خلاصه دیدگاهی است که تولید کننده آن در موضوعی خاص به تصویر کشیده است. یک فیلم تلویزیونی یا نمایش رادیویی، تحت تاثیر فضای ذهنی کارگردان آن مجموعه شکل می گیرد. اگر سازنده یک مجموعه در سیما یا صدا، باور درستی به مسئله محوری و حیاتی توحید نداشته باشد، نمی توان انتظار داشت که در محصول تولیدی وی، اثری از نقش خدا در زندگی دیده و شنیده شود؛ هرچند الزامات سازمانی و آیین نامه ای به دقت مراعات شده باشد. به همین جهت است که رسانه نیازمند عناصری باورمند به اندیشه اسلامی و فرهنگ اسلامی است که بتوانند همین اندیشه و همین فرهنگ را به مخاطب عرضه نمایند.یکی از معضل هایی که متاسفانه صدا و سیما امروزه دچار آن است به همین شاخصه ارتباط می یابد. افراد غیرمتعهدی با استفاده از ظرفیت رسانه ملی به کار مشغول شده و سپس چهره شده و جایگاه اجتماعی پیدا می کنند؛ آن گاه در بستر شهرت و با عدم برخورداری از تعهد مومنانه و ایمان کافی، در فضای اجتماعی و مجازی اقدام به ابراز دیدگاه، موضع گیری و شبهه پراکنی بر ضد مقدسات مردم، ارزشهای اسلامی و حتی خود صدا و سیما می نمایند. عجیب آن که همین افراد به پشتوانه شهرت خود هم چنان در رسانه ملی فعال بوده و کسب درآمد می کنند. چنین وضعیتی هم از خاصیت محتوایی که در رسانه ارائه شده می کاهد و فضای دو گانگی رفتاری را دامن می زند و هم جسارت افراد مشهور را در اظهار نظرهای بی جا و بی تخصص، افزایش می دهد.
یکی از آسیب های موجود در فرهنگ سازی نیز به همین مسئله مرتبط است. برای مثال اگر قرار است مسئله حجاب در رسانه ملی فرهنگ سازی شود، مخاطب رسانه شاهد است که برخی بانوان در مقابل چشم بینندگان رسانه با ظاهری مشخص ظاهر می شوند اما در فضای مجازی و محیط اجتماعی، بدون تقید به این مسئله ظاهر می شوند. این دوگانگی رفتاری در عناصری که به این ارزش اسلامی اعتقادی ندارند، اثر مورد هدف از برنامه های رسانه را می زداید و مخاطب را به این باور می رسانه که وی صرفاً به دلیل الزام سازمانی چنین پوششی دارد و الا در زندگی شخصی آن را ارزش نمی داند. آن گاه طبیعتاً نقشی که بایستی باعث فرهنگ سازی ارزشی شود، باعث ترویج دو رویی و دو شخصیتی بودن می شود.
8 . عدم الگوگیری از رسانه های بیگانه
دیگر ویژگی که رسانه ملی را به تراز انقلاب نزدیک می سازد آن است که در محتوا و در روش برنامه سازی خود، تحت تأثیر روش و محتوای رسانه های بیگانه نباشد. رسانه انقلابی بایستی صراط مستقیم رسانه ای خود را دنبال نموده و با اثرپذیری از رسانه های ضدارزشی اقدام به تولید و ارائه محتوا ننماید. برای مثال در تولید و پخش موسیقی از انواع مختلف آن، چنین موضوعی در رسانه ملی احساس می شود. اگر مثلا سیر ده ساله ای را در این موضوع لحاظ نماییم، خواهیم دید که گرایش به سمت الگوهای بیگانه در موسیقی، چه در نوع موسیقی و چه در محتوای منتقل شده در آن موسیقی سیر صعودی داشته است و این چالشی است که رسانه انقلابی نباید گرفتار آن باشد. این به معنای آن نیست که در رسانه ملی لزوماً موسیقی سنّتی پخش شود؛ بلکه مسئله مهم عدم پیروی از فرهنگ غیرایرانی و غیر اسلامی است که بایستی مورد توجه قرار گیرد.هم چنین مضامین ارزشی و ضدارزشی در رسانه ملی بایستی بر محوریت اخلاق اسلامی ارائه شوند نه با الهام از سبک زندگی غربی. برای مثال اگر در فیلمهای تولید شده در فرهنگ بیگانه، عشق مثلثی یکی از سوژه های جذابیت داستان به شمار می رود، نمی توان همین مسئله را در سریالی برای مخاطبی با فرهنگ اسلامی ایرانی ارائه نمود، هرچند ذیل مسئله ازدواج باشد. هم چنین رسانه ملی نباید تحت تاثیر فرهنگ بیگانه، در قالب های نمایشی و غیر نمایشی خود، مرّوج معاشرت و ارتباط با جنس مخالف خارج از حریم خانواده و ازدواج باشد که اگر چنین شد، پیامدهای منفی آن از فیلم های بیگانه بیشتر خواهد بود. زیرا بر اساس الگوی وطنی ساخته شده و برای مخاطب باور پذیرتر خواهد بود.
در مجموع بایستی توجه داشت که امروزه رسانه ملی در مقایسه با دهه های پیشین تاریخ انقلاب، پیشرفت زیادی از لحاظ کیفی داشته و نقاط مثبت فراوانی دارد. اما با رسانه تراز انقلاب نیز فاصله زیادی دارد که نیازمند اهتمام بیشتر مدیران و دقت نظر بیشتر سیاستگذاران این مجموعه اثرگذار و پرمخاطب است.
پینوشت:
[1] . بیانات مقام معظم رهبری 7 / 5 / 1369
[2] . بیانات مقام معظم رهبری 15 / 9 / 1368
[3] . بیانات مقام معظم رهبری، 8 / 11 / 1370
[4] . بیانات مقام معظم رهبری 14 / 12 / 1369
[5] . امالی طوسی، ص 303.
[6] . بیانات مقام معظم رهبری 14 / 12 / 1369
[7] . بیانات مقام معظم رهبری 7 / 5 / 1369
[8] . همان
[9] . بیانات مقام معظم رهبری 22 / 9 / 1368
[10] . بیانات مقام معظم رهبری 28 / 2 / 1383
[11] . بیانات مقام معظم رهبری 15 / 9 / 1368
[12] . بیانات مقام معظم رهبری، 11 / 9 / 1383