1. چگونه ار ترس کودکم پیشگیری کنم؟
2. آیا رفتار والدین در تضعیف یا تقویت اعتماد به نفس کودک تأثیر دارد؟
3. کدام یک از برخوردهایم ناسالم است و باعث ترسو شدن کودکم میشود؟
در زمینهی تربیت، به طور معمول والدین و مربیانی موفقترند که ریشه و علل مشکل را شناخته، در پی پیشگیری از بروز آن برآیند؛ زیرا پیشگیری، بسیار آسانتر و عملیتر است و اثری ماندگارتر از درمان دارد.
برای افزایش اعتماد به نفس کودک به شخصیت او احترام بگذارید. مشورت با فرزند و نظرخواهی از او در نشستهای خانوادگی، گوش دادن به سخنانش، پاسخ دادن به پرسشهایش، پذیرش احساسات او و ... نمونههایی از احترام گذاشتن است. مسئلهی ترس ناموجه کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیست و والدین و مربیان باید با کاربست اصول و شیوههای پیشگیری، کودک را در برابر این بیماری روحی واکسینه کنند. از این روی، با توجه به اصل مهم «پیشگیری بهتر از درمان است» میکوشیم شیوههای مهم پیشگیری از ترس کودک را بر شماریم.
روشهای پیشگیری
1. تقویت اعتماد به نفس در کودکان
از جمله عوامل بسیار مهم در پیشگیری از ترس کودک، افزایش اعتماد به نفس اوست. در تعریف اعتماد به نفس اینگونه میتوان گفت:«میزان احترام و ارزشی که هر فرد برای خودش قایل است، و میزان اعتمادی که به خود و تواناییها و باورهای خود دارد، اعتماد به نفس نامیده میشود». (1)
حال اگر اعتماد به نفس کودک پایین باشد، مانع از آن میشود که کودک با برخی موقعیتها و رویدادها روبهرو شود و ترسناک نبودن آنها را تجربه کند. از این روی، باید کودکان را با اراده و متکی به خود بار آورد و آنان را با سلاح اعتماد به نفس مجهز ساخت. همچنین باید ایشان را از هر چیز که اعتماد به نفسشان را میگیرد دور نگاه داشت. باید کودکان را به انتخاب دوستان، و شرکت در همکاریهای گروهی و فعالیتهای اجتماعی تشویق کرد و از سرزنش کردن و به رخ کشیدن ضعفها و ناتوانیهای آنان، که نیروی اعتماد به نفس را در ایشان سست میکند پرهیز کرد. لازم است کودکان را امیدوار کرد و به ایشان دلگرمی داد تا بر مشکلات خویش چیره شوند. (2)
بیشتر بخوانید: ترسها و هراسها در کودکان
توصیههایی به والدین برای افزایش و تقویت اعتماد به نفس کودک
1. به کودکان خود محبت کنید. ایجاد این احساس که در نزد دیگران ارزشمند، پسندیده و دوست داشتنی است، به احساس خوب و ارزشمند بودن فرد کمک میکند. (3) این مسئله گام مهمی در جهت ارتقای اعتماد به نفس کودکان است.بر این مسئله، در متون دینی ما نیز تأکید شده است؛ چنان که در سیرهی پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: ایشان هر روز صبح بر سر فرزندانش دست نوازش میکشید. (4)
2. به شخصیت کودک احترام بگذارید. مشورت با فرزند و نظرخواهی از او در نشستهای خانوادگی، گوش دادن به سخنانش، پاسخ دادن به پرسشهایش، پذیرش احساسات او و...، نمونههایی از احترام گذاشتن به کودک است. (5)
3. موقعیتی را فراهم کنید تا کودکان تجربههایی موفقیتآمیز داشته باشند. اگر کودک در زمینههای گوناگونی مانند ورزش، حل مسئله، مهارتهای اجتماعی و... احساس موفقیت کند، این احساس، با ترغیب دیگران و لذت همراه میشود و احساس خوب بودن را، در ابعاد گوناگون برای فرد در پی خواهد داشت. (6) در نتیجه، اعتماد به نفس کودک بالا خواهد رفت.
4. بکوشید به کودک در مواردی که مناسب سن اوست، استقلال دهید. اعطای استقلال به فرزند در امور شخصی از همان سالهای آغازین تولد (غذا خوردن، درآوردن و پوشیدن لباس و کفش، استحمام و...)، خرید وسایل شخصی (البته مناسب با سن)، رفت و آمد به مدرسه و منزل نزدیکان (با فرض ایمنی کودک)، مراقبت از خود، و حضور در اردوها، عامل مهمی در خودباوری و افزایش اعتماد به نفس اوست. (7)
5. هنگام موفقیت، او را تحسین کرده، در جمع از او تعریف کنید.
6. در قضاوتهای خود دربارهی کودک افراط و تفریط نکنید.
7. مهارتهای لازم در زندگی اجتماعی (مثل شیوههای ارتباط مؤثر با دیگران) را به او بیاموزید.
8. شایسته است والدین، کودک را به انجام کارهای شجاعانه ترغیب کنند؛ زیرا اینگونه کارها اعتماد به نفس او را بالا میبرد.
برای افزایش اعتماد به نفس کودک به شخصیت او احترام بگذارید. مشورت با فرزند و نظرخواهی از او در نشستهای خانوادگی، گوش دادن به سخنانش، پاسخ دادن به پرسشهایش، پذیرش احساسات او و ... نمونههایی از احترام گذاشتن است.
2. آماده کردن کودک برای رویارویی با چیزهایی که احتمال ترس از آنها وجود دارد
سزاوار است پدر و مادر، کودکان را با اموری که احتمال ترس از آنها وجود دارد، رفته رفته آشنا و روبهرو کنند، مثلاً برای پیشگیری از ترسِ مدرسه بهتر است پدر و مادر پیش از آغاز مدارس، چند بار کودکشان را به مدرسه برده، او را با محیط آن، مدیر و معلم آشنا کنند تا احتمال ترس از مدرسه در ایشان کاهش یابد.3. برخورد سالم با کودک در خانواده
با توجه به مطالبی که در فصل اول دربارهی شیوههای نادرست تربیتی گفته شد، برای پیشگیری به طور خلاصه چند توصیه میکنیم:1. پدر و مادر باید از تهدیدهای بیحساب و نادرست خودداری کنند؛ زیرا همانگونه که در فصل اول روشن شد، اینگونه تهدیدها میتواند به طور غیر مستقیم ترسهای بیمورد را به کودک القا کنند.
2. پدر و مادر باید از حمایت و پناه دادنهای افراطی کودک پرهیز کرده، به او فرصت دهند تا در حد اعتدال با رویدادهای گوناگون روبهرو شود.
3. باید توجه داشت که دستورهای متضاد، امر و نهیهای ضد و نقیض، اِعمال خشونت و فرمانهای مستبدانه، خود عامل اضطراب و ترس است؛ به ویژه از آن روی که طفل ظرفیت کافی ندارد. (8)
4. پدر و مادر باید از طرد و تحقیرهای افراطی کودک، به ویژه میان جمع پرهیز کنند؛ زیرا اینگونه تحقیرها موجب کاهش اعتماد به نفس شده، در نتیجه زمینهی ترس را فراهم میکند.
5. پدر و مادر باید بکوشند کودکشان به طور افراطی به آنان وابسته نشود؛ زیرا اینگونه وابستگیها سبب میشود کودک در صورت جدایی دچار ترس شود.
4. الگو بودن پدر و مادر و ارائهی مدلهای شجاع
پدر و مادر در تربیت کودک، باید خود الگوی جرئت و قدرت باشند. اینکه پدری ترسو، به کودک فرمان شجاعت دهد یا مربیای ترسو، از کودکان بخواهد شجاع باشند نادرست است. (9)یک کودک اگر در زمینههای مختلفی مانند ورزش، حل مسأله، مهارتهای اجتماعی و... احساس موفقیت کند، این احساس موفقیت با ترغیب دیگران و احساس لذت همراه میشود و احساس خوب بودن را در ابعاد مختلف برای فرد در پی دارد. در زمینهی تربیت عملی، این روایت زیبا را از امام علی (علیهالسلام) نقل کردهاند: «هر کس خود را پیشوای مردم قرار دهد، باید پیش از آموختن به ایشان، یاد دادن به خود را آغاز کند، و باید پیش از تربیت زبانی، با رفتارش تربیت کند. آموزگار و مربیِ خود، بیش از آموزگار و مربی مردم شایستهی احترام است». (10) اگر چه این روایت دربارهی فردی است که خود را پیشوای مردم قرار میدهد، این نکته را به آسانی میتوان فهمید که تربیت عملی، بر تربیت زبانی مقدم است. پدر و مادر نیز اگر ترس خود را در عمل از بین نبرند، نمیتوانند به راحتی از ترس کودکشان جلوگیری کنند.
افزون بر این، والدین بهتر است الگوهای گوناگون شجاعت را نیز به کودک معرفی کنند. برای مثال قصههایی از افراد شجاع برای او تعریف کنند که به طور غیر مستقیم به وی القا کند که آدمی باید شجاع باشد. (11) البته اینگونه مدلها باید به گونهای القا شوند که کودک، آنها را کنایه و سرزنش به شمار نیاورد.
بیشتر بخوانید: چگونه ترس بر بدن انسان تأثیر میگذارد؟
یک کودک اگر در زمینههای مختلفی مانند ورزش، حل مسأله، مهارتهای اجتماعی و... احساس موفقیت کند، این احساس موفقیت با ترغیب دیگران و احساس لذت همراه میشود و احساس خوب بودن را در ابعاد مختلف برای فرد در پی دارد.
5. آموزش اقدامهای احتیاطی و فراهم کردن محیط امن
آموزش اقدامات احتیاطی، در پیشگیری از برخی ترسها میتواند مؤثر باشد. برای مثال، اگر به کودک شیوهی خاموش کردن آتش را بیاموزید این یادگیری میتواند در کاهش ترس کودک از آتش نقش بسزایی داشته باشد.آموزشهای دیگر مانند استفاده از تلفن، دفاع از خود در صورت حملهی سگ و حیوانات دیگر، روشهای جلوگیری از ورود دزد به خانه، اقدامهای احتیاطی هنگام سیل و زلزله، آموزش شنا و... در کاهش ترس تأثیر بسزایی خواهد داشت.
به طور کلی، اگر شخصی اقدامات امنیتی را آموخته باشد و از سوی دیگر نیز مکان امنی داشته باشد، بسیار بعید است که دچار ترس شود. در حدیثی از امام علی (علیهالسلام) نقل شده است: لایَنْبَغِی لِلعَاقِلِ أنْ یُقیمَ عَلَی الخَوْفِ إِذَا وَجَدَ إِلَی الأمْنِ سَبِیلا؛ (12) «سزوار نیست که عاقل در ترس باقی بماند، هنگامی که [میتواند] به سوی امنیت راهی بیابد». شاید بتوان از حدیث بالا این نکته را برداشت کرد که اگر راهی برای رسیدن به امنیت وجود دارد، دیگر دلیلی وجود ندارد که آدم عاقل بترسد، و باید بکوشد این راه امن را طی کند تا به آرامش برسد.
6. جلوگیری از تماشای صحنههای دلخراش و فیلمهای وحشتناک
تماشا کردن فیلمهای وحشتناک و صحنههای دلخراش میتواند ترس را به کودکان القا کند. برای مثال، کودکی از حمام رفتن و آب میترسید. با بررسی و دقت معلوم شد، او پیشتر فیلمی دیده که در آن، بچهای را در استخر خفه میکنند و این مسئله موجب شده است که او از آب و رفتن زیر دوش بترسد.البته نه تنها برخی از فیلمها، بلکه نگاه کردن به صحنههای دلخراش میتواند چنین تأثیری، حتی به صورت شدیدتر، داشته باشد. از این روی، برای پیشگیری، بهتر است کودک را از دیدن فیلمهای وحشتناک و صحنههای دلخراش که مناسب سن او نیستند بازداریم.
7. بالا بردن سطح آگاهی
یکی از عوامل مهم در پیشگیری از ترس کودک، بالا بردن سطح آگاهی او از محیط، اشیا و موجودات اطرافش است. هرچه سطح آگاهی و اطلاعات او بالاتر رود، احتمال بروز ترسهای بیمورد و نابجا کاهش مییابد. به عبارت دیگر، آگاهی کودک به این امور، او را از ترس (که نوعی آفت است) حفظ میکند. در روایتی از امام علی (علیهالسلام) نقل شده است: العِلْمُ (الحِلْمُ) حِجَابُ مِنَ الآفَات. (13) آقا جمالالدین در شرح این حدیث نوشته است: «علم مانع از آفتهای اخروی و آفتهای دنیوی است». (14)فرض کنید کودک شما که تاکنون سگ ندیده، قرار است به زودی روستا برود. بیشک در آنجا سگ خواهد دید، حال آنکه احتمال میدهید با دیدن سگ بترسد. بنابراین بهتر است چند روز پیش از سفر، اطلاعات او را (بدون اینکه موجب حساسیت وی شوید) دربارهی سگ بالا ببرید. برای مثال، به او نشانههای سگهای آرام و خطرناک و روش برخورد با آنها را بیاموزید. همچنین به او اطمینان دهید که هر سگی خطرناک نیست و به راحتی میشود با آنها روبهرو شد.
8. رسیدگی به وضعیت تغذیه
داشتن تغذیهی خوب و مناسب نیز به منزلهی عامل جانبی، میتواند در پیشگیری از بروز ترس نقش داشته باشد. نوع تغذیه، به شکلهای گوناگون میتواند در سطح ترس و استرس انسان تأثیر بگذارد. برای مثال، بعضی غذاها موجب کاهش سطح سورتونین (15) در خون میشوند. برخی غذاهای دیگر نیز موجب کاهش سطح هورمونهای کورتیزول و آدرنالین (16) میشوند. (17) همچنین بعضی غذاها با تقویت سیستم ایمنی و کاهش فشار خون، بدن را از عوارض استرس در امان نگاه میدارند.برخی از غذاها و خوردنیها که میتوانند در کاهش احساس ترس و استرس مفید باشند، عبارتاند از: روغن ماهی، اسفناج، پسته، شیر، سبزیجات خام (به ویژه نعناع)، کربوهیدراتها، مرکبات (18) و عرق بهارنارنج. (19)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهی رابطهی «بِه» با ترس فرمودهاند: کُلُوا السَّفَرْجَلَ فَإِنَّهُ یُقَوِّی القَلْبَ وَ یُشَجَّعُ الجَبَان؛ (20) بِهْ بخورید که همانا دل را نیرومند، و ترسو را شجاع میکند».
دو نکتهی مهم
1. لازم است یادآور شویم که سوءتغذیه بیشک و صددرصد به ترس نمیانجامد، بلکه به منزلهی عاملی کمکی میتواند بروز ترس را آسان کند. از این روی، بر والدین لازم است تا حد امکان مراقب تغذیهی کودکان خود باشند و بکوشند با تغذیهی مناسب، کافی و سالم، زمینهی پیدایش ترس و استرس را کاهش دهند.2. هرچه بتوان نشانههای جسمانی ترس مانند تندی ضربان قلب، گرفتگی عضلانی، تعریق و... را به وسیلهی تغذیهی مناسب کاهش داد، احساس ترس نیز کمتر خواهد شد.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند:
«إِذَا هِبْتَ أَمراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیه أعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْه» (21)
هنگامی که از امری ترسیدی خودت را در آن بنداز پس همانا شدت و سختی نگهداری خود (از وارد شدن به کاری که میترسی) بزرگتر از چیزی است که از آن میترسی
نمایش پی نوشت ها:
1. میرمحمد ولی مجد تیموری، اعتماد به نفس (روند شکلگیری در فرزندان)، ص 11.
2. هاشمیان، «دشواریهای تربیت کودکان: علل پیدایش ترس در اطفال و راههای پیشگیری آن»، ماهنامهی پیوند، ش 33، تیرماه 1361، ص 42-47.
3. نورالدین میرکاظمی مقدم، «اعتماد به نفس و چگونگی تقویت آن در فرزندان»، ماهنامهی پیوند، ش 281، ص 373.
4. وَ کانَ النَّبِیُّ صإِذَا أصْبَحَ مَسَحَ عَلَی رُءُوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 101، ص 99).
5. حسین دهنوی، نسیم مهر (3)، ص 64.
6. نورالدین میرکاظمی مقدم، «اعتماد به نفس و چگونگی تقویت آن در فرزندان»، ماهنامهی پیوند، ش 281، ص 374-375.
7. حسین دهنوی، نسیم مهر (3)، ص 63.
8. علی قائمی، ترس و اضطراب در کودکان، ص 189.
9. همان.
10. محمد محمدی ریشهری، حکمتنامهی کودک، با همکاری و ترجمهی عباس پسندیده، ص 181.
11. علی قائمی، ترس و اضطراب در کودکان، ص 191.
12. عبدالواحد تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 263.
13. همان، ص 64.
14. ر.ک: آقا جمالالدین خوانساری، شرح آقا جمالالدین خوانساری بر غررالحکم، ج 1، ص 188.
15. مادهی شیمیایی که در مغز موجب ایجاد آرامش میشود.
16. هورمونهایی که در بدن موجب ایجاد استرس میشوند.
17. ر.ک: http://www.asriran.com؛ نویسنده: منا باقری، کارشناس تغذیه.
18. ر.ک: همان.
19. ر.ک: www.magiran.com، روزنامهی جامجم، ش 2663، 88/6/26، ص 5 (سلامت).
20. حسن طبرسی، مکارم الأخلاق، ص 171.
21. نهجالبلاغه، سید محمدرضی، ص 501.
امیری، حسین؛ (1391)، ترسی بود، ترسی نبود: (ترس کودک؛ عوامل، راههای پیشگیری و درمان)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمةالله علیه)، چاپ اول.