نویسنده: سعید کاوه
کمبود اعتماد به نفس به عنوان یک اختلال انواع گوناگونی دارد که میتوان آنها را به گروههای گوناگونی تقسیم نمود. البته این تقسیمبندیها را میتوان بر اساس عوامل ویژهای انجام داد. اما عمدهترین گروهبندی که میتوان در این مورد اعمال نمود به قرار زیر است. تعداد و درصد افرادی که مبتلا به کمبود اعتماد به نفس عادی میشوند، به مراتب بیشتر از افرادی است که مبتلا به کمبود اعتماد به نفس کنشی میگردند. این مطلب با توجه به تجارت به دست آمده در ارتباط با مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره به دست آمده است. البته برای اطمینان بیشتر میتوان از طریق پژوهش آماری به میزان حقیقی آن دست یافت. الف: کمبود اعتماد به نفس عادی
ب: کمبود اعتماد به نفس کنشی
تعریف و توضیح مختصری در مورد هر یک از دو نوع کمبود اعتماد به نفس ارائه میشود.
الف: کمبود اعتماد به نفس عادی
این نوع از کمبود اعتماد به نفس بیشتر در دوران کودکی و اوایل نوجوانی آغاز میشود و علت عمدهی آن ناشی از نداشتن شناختها و مهارتهای لازم از نظر شخصی و بین فردی یا ارتباطی است و با کسب شناختها و مهارتهای مورد نیاز کمبود اعتماد به نفس عادی قابل برطرف شدن است.ب: کمبود اعتماد به نفس کنشی
این نوع از کمبود اعتماد به نفس به طور معمول در سنین بعد از کودکی و نوجوانی اتفاق میافتد. همچنین شخص قبل از ابتلا از اعتماد به نفس لازم برخوردار بوده، اما به واسطهی مشکلات و دشواریهای عمده و اساسی که در زندگیاش ایجاد شده، به تدریج اعتماد به نفساش را از دست میدهد، زیرا مشکلات موجود به قدری نیروی فکری و ذهنیاش را به مصرف میرساند که توان رسیدگی به نیازهای اصلی و اساسی روزمره خود را نخواهد داشت، از این رو به تدریج اعتماد به نفس خویش را از دست میدهد.عمدهترین ویژگیهای هر یک از دو نوع کمبود اعتماد به نفس به قرار زیر است.
الف: کمبود اعتماد به نفس عادی
1- میزان مبتلایان به این نوع از کمبود اعتماد به نفس به مراتب بیشتر است.2- در اواخر دوران کودکی و اوایل نوجوانی بروز داده میشود.
3- نارساییهای تربیتی و کمبود آموزشهای لازم، عمدهترین عامل کمبود اعتماد به نفس عادی است.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شدهی فوق ارائه میگردد.
1- میزان مبتلایان به این نوع از کمبود اعتماد به نفس به مراتب بیشتر است.
تعداد و درصد افرادی که مبتلا به کمبود اعتماد به نفس عادی میشوند، به مراتب بیشتر از افرادی است که مبتلا به کمبود اعتماد به نفس کنشی میگردند. این مطلب با توجه به تجارت به دست آمده در ارتباط با مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره به دست آمده است. البته برای اطمینان بیشتر میتوان از طریق پژوهش آماری به میزان حقیقی آن دست یافت.در هر حال و با توجه به نتایج حاصل از تجارب موجود تعداد افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس عادی به مراتب بیشتر از افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس کنشی است.
2- در اواخر دوران کودکی و اوایل نوجوانی بروز داده میشود.
کمبود اعتماد به نفس نوع اول یا عادی از همان اوایل در ارتباطهای کودک با اطرافیان و به ویژه در اوایل دورهی نوجوانی در روابط متقابل با سایرین و در ارتباطهای اجتماعی بروز داده میشود. در عین حال و لزوماً بدین صورت نخواهد بود که در تمامی زمینهها فرد مبتلا، دچار کمبود اعتماد به نفس باشد، بلکه احتمال دارد که در مواردی خاص و در روابطی ویژه نیز بروز داده شود. اما در هر حال کمبود اعتماد به نفس در این سنین بارز و آشکار میگردد.3- نارساییهای تربیتی و کمبود آموزشهای لازم، عمدهترین عامل کمبود اعتماد به نفس عادی است.
فرزندانی که مورد غفلت قرار میگیرند و توجهات و رسیدگیهای لازم را نیز دریافت نمیکنند، یا والدین به قدری مشغول درگیریها و مشکلات خود هستند که نمیتوانند به عوامل پرورشی و تربیتی فرزندان توجه لازم را داشته باشند، به این امر منجر خواهد شد که فرزند با کمبودهایی در زمینهی مهارتهای فردی و ارتباطی مواجه شود.همچنین در نظام آموزشی عمومی آن طور که باید مهارتهای اساسی زندگی مورد آموزش قرار نمیگیرد، از سوی دیگر نوجوانان خود نیز اقدامی در جهت کسب این گونه مهارتها انجام نمیدهند، از این رو بدیهی است که کودکان و نوجوانان در بعضی مهارتهای مرتبط با عوامل فردی و ارتباطی با کمبودهایی روبهرو شوند.
البته کودکان و نوجوانان اوقات قابل توجهی را صرف بازی، تماشای تلویزیون، کامپیوتر و انواع بازیهای رایانهای مینمایند، اما عادت به مطالعه و به ویژه مطالعهی عوامل مهم و اساسی در زمینهی مهارتهای مختلف زندگی را ندارند. به همین جهت بدیهی است که از نظر مهارتهای فردی و ارتباطی و تواناییهای اساسی زندگی دچار کمبودهایی شده و در نهایت کمبود اعتماد به نفس برایشان ایجاد شود.
بیشتر بخوانید: کسب اعتماد به نفس و تقویت اراده
در هر حال کمبود اعتماد به نفس با توجه به این امر که موضوعی کم و بیش رایج در دورهی نوجوانی است و اغلب دختران و پسران به نوعی آن را تجربه مینمایند، به همین جهت در زمینهها و مواردی احساس ضعف نموده و یا آمادگی لازم برای رویارویی و انجام فعالیتهای متداول زندگی را ندارند.
ب: کمبود اعتماد به نفس کنشی
در ارتباط با کمبود اعتماد به نفس کنشی به نکات و مواردی به قرار زیر میتوان اشاره نمود.1- به طور معمول پس از نوجوانی و در دورهی میانسالی اتفاق میافتد.
2- کمبود اعتماد به نفس ایجاد شده ناشی از مشکلات عمده و حل نشدنی در زندگی است.
3- کمبود اعتماد به نفس کنشی، همان عوارض کمبود اعتماد به نفس عادی را دارد.
4- با برطرف شدن مشکل یا عامل ایجاد کننده، کمبود اعتماد به نفس کنشی نیز برطرف خواهد شد.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شدهی فوق ارائه میگردد.1- به طور معمول پس از نوجوانی و در دورهی میانسالی اتفاق میافتد.
عمدهترین ویژگی کمبود اعتماد به نفس کنشی ظهور آن در سنین غیر از نوجوانی و جوانی است. البته احتمال دارد که در این سنین نیز بروز داده شود. اما به طور معمول کمبود اعتماد به نفس کنشی در دورهی میانسالی به بعد ایجاد میگردد.
2- کمبود اعتماد به نفس ایجاد شده ناشی از مشکلات عمده و حل نشدنی در زندگی است.
به طور معمول شخص مبتلا به کمبود اعتماد به نفس کنشی مشکلات، ناراحتیها و درگیریهایی را در زندگی دارد و این مشکلات برای مدت طولانی ادامه داشته و تداوم یافتن آن مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی شخص را به خود مشغول مینماید و همین امر باعث میشود تا شخص اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.
البته یک فرد عادی و سالم نیاز دارد تا هر روز به یک سری از نیازهای فردی خود توجه نموده و آنها را برآورده نماید. مشکلات زیاد و حل نشدنی موجود در زندگی بدان صورت نیست که حل نشود و مشکل، آزار، ناراحتی، اضطراب و پیامدهای دیگر را برای شخص ایجاد ننماید، بلکه این عوارض را به همراه داشته و شخص به تدریج اعتماد به نفساش رو به کاهش گذاشته و توانایی متداول خود را نیز از دست میدهد و قادر به انجام دادن امور عادی و روزمره خود نخواهد بود.
3- کمبود اعتماد به نفس کنشی، همان عوارض کمبود اعتماد به نفس عادی را دارد.
البته انتخاب نام کنشی برای این نوع کمبود اعتماد به نفس بدین خاطر است که کمبود اعتماد به نفس ایجاد شده بر اثر تعاملهای متقابل با افرادی دشوار، آسیب خورده و مشکلدار به وجود میآید، به نحوی که خود فرد نیز به تدریج به مشکلات موجود دچار میگردد و یا مسائلی در زندگیاش ایجاد میشود که قادر به حل و برطرف نمودن آن نیست. همین امر مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنیاش را مورد استفاده قرار میدهد و به تدریج علائم کمبود اعتماد به نفس آشکار میشود.
اختلال کمبود اعتماد به نفس کنشی همان عوارض کمبود اعتماد به نفس عادی را دارد که شخص قادر به ابراز وجود نیست و سعی میکند تا کمتر در مجامع و میان افراد حضور پیدا کند.
5- با برطرف شدن مشکل یا عامل ایجاد کننده، کمبود اعتماد به نفس کنشی نیز برطرف خواهد شد.
کمبود اعتماد به نفس کنشی به واسطهی بعضی مشکلات بزرگ و شدیدی که در زندگی فرد ایجاد میگردد و در مواردی ناراحتیها و مشکلات متداول و معمولی که حل نمیشود و برای مدت طولانی تداوم پیدا میکند، به وجود میآید. به همین جهت کمبود اعتماد به نفس به وجود آمده، ناشی از مشکلات ایجاد شده است، لذا با برطرف شدن مشکل و یا مشکلات موجود، کمبود اعتماد به نفس کنشی به وجود آمده، برطرف خواهد شد. از این رو بدیهی است که برای برطرف نمودن کمبود اعتماد به نفس عادی لازم است که شناختها، مهارتها و عملکردهای فرد تغییر یافته و تحولات مورد نیاز در آن ایجاد گردد. اما برای رفع کمبود اعتماد به نفس کنشی مشکلات ایجاد کننده و زمینهساز آن لازم است برطرف گردد.منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، کمبود اعتماد به نفس: شناخت و بررسی اختلال کمبود اعتماد به نفس و راهکارهایی در جهت درمان و بر طرف نمودن آن، تهران: سخن، چاپ اول.