فاصله میان خود واقعی و خود حقیقی

فاصله میان خود واقعی و خود حقیق

در ارتباط با کمبود اعتماد به نفس لازم شد تا در مورد وجوه گوناگون خود از جمله خود حقیقی و خود واقعی توضیحاتی ارائه شود. زیرا هر قدر افراد شناخت بیش‌تری در ارتباط با ویژگی‌های رفتاری،
سه‌شنبه، 29 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
فاصله میان خود واقعی و خود حقیق
فاصله میان خود واقعی و خود حقیق

نویسنده: سعید کاوه
 


در ارتباط با کمبود اعتماد به نفس لازم شد تا در مورد وجوه گوناگون خود از جمله خود حقیقی و خود واقعی توضیحاتی ارائه شود. زیرا هر قدر افراد شناخت بیش‌تری در ارتباط با ویژگی‌های رفتاری، عاطفی و شخصیتی به دست آورند، توانایی و مدیریت بهتری در برخورد با امور عاطفی و رفتاری‌شان به دست خواهند آورد و در ادامه با توجه به شناخت‌ها و بینش‌های به دست آمده خواهند آورد و در ادامه با توجه به شناخت‌ها و بینش‌های به دست آمده خواهند توانست تا بهداشت و سلامت رفتاری خود را حفظ کرده و از آسیب‌های احتمالی پیش‌گیری نمایند. آدمی ظرفیت‌های بسیاری را دارد که در بیش‌تر موارد پی به تمامی آنها نمی‌برد و آن دسته افرادی که به ظرفیت‌ها و توانایی‌های وجودی خود پی می‌برند و در حد و اندازه‌هایی نیز بدان دست می‌یابند به مراتب کم‌تر از آنهایی هستند که تا حدودی نسبی توانسته‌اند به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های وجودی‌شان دست یابند. در شرایطی که اختلال کمبود اعتماد به نفس ایجاد می‌گردد، لازم است که افراد مبتلا با مفهوم خود واقعی و خود حقیقی نیز در حد و اندازه‌هایی آشنا شده و با توجه به کاربردهای آن توانایی بهتری در اداره‌ی امور مرتبط با زندگی خود پیدا کرده و هم چنین بتوانند اقدام‌های سازنده‌ای در برطرف نمودن عارضه‌ی کمبود اعتماد به نفس را به انجام برسانند.
ابتدا لازم است تا تعریف مختصری از خود واقعی و خود حقیقی ارائه شود.
خود واقعی: کلیه‌ی توانایی‌ها، مهارت‌ها و آموخته‌های موجود شخص و هم چنین رشد و پیشرفتی که فرد بدان دست یافته و شرایط و موقعیت‌هایی که شخص در حال حاضر بدان‌ها نایل شده، خود واقعی نامیده می‌شود.
خود حقیقی: کلیه‌ی توانایی‌ها، ظرفیت‌ها، استعدادها و توانایی‌های بالقوه‌ای که در فرد وجود داشته و می‌تواند به فعل درآید، خود حقیقی نام دارد.
به عبارتی خود حقیقی تمامی ظرفیت‌های وجودی است که شخص می‌تواند به آن دست یابد، اما خود واقعی ظرفیت‌های وجودی است که فرد در حال حاضر توانسته بدان نایل شود. در واقع خود واقعی آن چیزی است که فرد در حال حاضر بدان دست یافته و هست.
در ارتباط با خود حقیقی و خود واقعی به نکات و مواردی به قرار زیر می‌توان اشاره نمود.
1- فاصله‌ای میان خود حقیقی و خود واقعی در تمام طول عمر وجود خواهد داشت.
2- امکان اشتباه در ادراک خود حقیقی و خود واقعی وجود دارد.
3- افراد هر قدر به سلامت رفتاری نزدیک‌تر باشند، بهتر می‌توانند این فاصله را برطرف نمایند.
4- در افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس، فاصله‌ی میان خود واقعی و خود حقیقی بیش‌تر است.
5- برآورده کردن نیازهای خود حقیقی باعث برطرف شدن کمبود اعتماد به نفس و در نهایت موجب شکوفایی فرد خواهد شد.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شده‌ی فوق ارائه خواهد شد.

1- فاصله‌ای میان خود حقیقی و خود واقعی در تمام طول عمر وجود خواهد داشت.

خود واقعی ظرفیت‌های وجودی است که شخص شناخت و آگاهی لازم نسبت به آنها را پیدا کرده و با انگیزه، تلاش‌ها و شایستگی‌هایی که از خود نشان داده، توانایی دستیابی به اهداف مورد نظر خود را یافته است.
اما این واقعیتی است که آدمی ظرفیت‌های بسیاری را دارد که در بیش‌تر موارد پی به تمامی آنها نمی‌برد و آن دسته افرادی که به ظرفیت‌ها و توانایی‌های وجودی خود پی می‌برند و در حد و اندازه‌هایی نیز بدان دست می‌یابند به مراتب کم‌تر از آنهایی هستند که تا حدودی نسبی توانسته‌اند به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های وجودی‌شان دست یابند.
البته نکته‌ی دیگری که در ارتباط با ظرفیت‌های بالقوه آدمی برای رشد، تعالی و دستیابی به ظرفیت‌های وجودی ملاحظه می‌شود، در حد و اندازه‌هایی در ارتباط با بی‌کران بودن، تداوم یافتن و متوقف نشدن رشد و تحولات وجودی آدمی است. از این رو همیشه و در تمامی طول دوران زندگی، هدف، مسیر و راهی برای طی کردن و اهدافی برای دستیابی وجود خواهد داشت. به همین جهت هر فردی با رسیدن به اهدافی که در چارچوب ظرفیت‌های وجودی خود حقیقی‌اش قرار دارد، هدف و یا اهداف دیگری را پس از آن که مرتبط با توانمندی‌هایش باشد پیدا خواهد کرد و این امر در تمام طول عمر ادامه خواهد داشت.
در هر صورت، با توجه به این امر که ظرفیت‌های وجودی آدمی در هر سن و هر دوره‌ای از زندگی می‌تواند به رشد و مراحل پیشرفته‌تری دست یابد و تا زمانی که عمر انسان به پایان نرسیده باشد، رشد آدمی ادامه خواهد داشت، به همین جهت همیشه فاصله‌ای میان خود حقیقی و خود واقعی موجود خواهد بود.

2- امکان اشتباه در ادراک خود حقیقی و خود واقعی وجود دارد.

اکثریت افراد در موقعیت‌ها و مواردی به آگاهی‌هایی بیدارکننده و حرکت آفرین دست می‌یابند و در وضعیت و شرایط دیگر نیز در ناآگاهی به سر می‌برند. به همین جهت دست‌یابی به حقیقت نه همیشه بلکه در مواقع و مواردی با دشواری‌هایی توام بوده و فرد به همین جهت نتوانسته به خود واقعی و خود حقیقی خویش دست یابد.
البته این امر در مورد بعضی افراد مصداق دارد که بنا به دلایل گوناگون به آگاهی و نوعی بیداری از وضعیت موجود خود پیدا نمی‌کنند. چنین موردی در ارتباط با تمامی اختلال‌های رفتاری مصداق دارد که تا فرد مشکل‌دار و آسیب خورده از نظر رفتاری به نوعی بیداری و آگاهی رفتاری و وجودی دست نیابد و متوجه نشود که چه آسیب‌هایی به او وارد شده و در شرایط حاضر در کدام مرحله از تحول وجود قرار دارد و یا از نظر وضعیت رشد رفتاری، در کدام موقعیت قرار دارد.
در هر صورت و با توجه به این امر که احتمال دارد شخص نتواند به وضعیت و شرایط خود واقعی و خود حقیقی‌اش پی ببرد. چنین امری را می‌توان از طریق کمک‌های مشورتی، کارشناسی و تخصصی گرفتن از صاحب‌نظران به حداقل رساند. به عبارتی ادراک درستی نسبت به خود واقعی و خود حقیقی نداشتن مانع از آگاهی و ایجاد انگیزه برای تغییرهای رفتاری و تحولات وجودی و رشد توانایی‌های فرد خواهد شد.

3- افراد هر قدر به سلامت رفتاری نزدیک‌تر باشند، بهتر می‌توانند این فاصله را برطرف نمایند.

یکی از ویژگی‌های افرادی که سالم‌تر از نظر رفتاری باشند، ارتباط ملموس‌تر و واقع‌بینانه‌تری با واقعیت‌ها و حقایق موجود در زندگی نیز نسبت به خود و شرایط موجود خویش دارند. هم چنین یکی از ویژگی‌های افراد مبتلا به اختلال‌های رفتاری و شخصیتی ناتوانی آنان در درک مطالب و امور منطقی موجود در زندگی است. این گونه‌ امور رنجش‌های بسیاری را برای افرادی که با اشخاص مبتلا به اختلال‌های رفتاری و شخصیتی در ارتباط هستند، به همراه خواهد داشت.
در هر حال ابتلا به انواع اختلال‌های رفتاری و شخصیتی باعث می‌شود تا شخص به حقایق و واقعیت‌های موجود زندگی پی نبرد. آگاه نشدن از حقایق و واقعیت‌های وجودی امری است که ادراک فرد را نسبت به وضعیت موجود به نحوی انحراف داده و همین امر باعث می‌شود تا تغییر و تحول چندان سازنده‌ای در شرایط فرد ایجاد نگردد، یا به عبارتی هم چنان میان خود حقیقی و خود واقعی فرد فاصله‌های قابل ملاحظه‌ای به وجود آید.

بیشتر بخوانید: خودشناسی و راهکارهای آن

 

4- در افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس، فاصله‌ی میان خود واقعی و خود حقیقی بیش‌تر است.

در تمام طول عمر و در سالم‌ترین افراد نیز همیشه فاصله‌ای میان خود واقعی و خود حقیقی وجود دارد. اما این فاصله در میان افراد به نسبت سالم از نظر رفتاری فاصله‌ای معقول و منطقی است، اما در میان افراد مبتلا به اختلال‌های رفتاری و شخصیتی فاصله خیلی بیش‌تر است. چنین امری دلایل متعددی دارد زیرا که آنها در درجه‌ی اول قادر به شناسایی خود واقعی و خود حقیقی‌شان نیستند و بدیهی است که اقدامی هم جهت دستیابی به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های درونی‌شان برای نزدیک‌تر نمودن خود واقعی به خود حقیقی خویش انجام نمی‌دهند.
از سوی دیگر اضطراب و نگرانی‌هایی که آنان در درون دارند، باعث می‌شود تا مقدار قابل توجهی از توانایی‌های فکری و ذهنی خود را صرف نگهداری و برطرف نمودن نگرانی‌های‌شان شود.
هم چنین آنها با ورود به مراحل جدیدتری از زندگی نیازهای تازه‌تری پیدا می‌کنند، اما با توجه به پشت سر نگذاشتن مراحل رشد یا تکمیل نشدن ظرفیت‌های خود حقیقی‌شان، شرایط و موقعیت لازم برای ورود به مرحله‌ی جدید از رشد و زندگی را ندارند.
افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس نه تنها فاصله میان خود واقعی و خود حقیقی آنان در حد و اندازه‌ای مشکل‌آفرینی‌هایی را برای‌شان ایجاد می‌نماید، بلکه آنها در مواردی خیلی پایین‌تر از ظرفیت اصلی خود واقعی‌شان نیز عمل می‌نمایند. یا به عبارت دیگر فاصله‌ای میان خود واقعی و خود حقیقی‌شان بیش‌تر از حد متعارف است.

5- برآورده کردن نیازهای خود حقیقی باعث برطرف شدن کمبود اعتماد به نفس و در نهایت موجود شکوفایی فرد خواهد شد.

خود حقیقی لزوماً بدان صورت نیست که خواسته‌ها، اهداف و نیازهای خیلی بزرگ و سطح بالایی را شامل شود، بلکه مجموعه‌ای از امور و عوامل جزیی، کوچک، متوسط و در مواردی اهدافی بزرگ را شامل می‌شود. ابتلا به کمبود اعتماد به نفس به واسطه‌ی ناتوانی فرد در برآورده کردن نیازها و کمبودهای خود حقیقی است که بعضی از آنها اموری محدود و جزیی است که می‌توان با کمی تلاش و پشتکار موارد مورد نظر را برآورده نمود.
پریسا 16 ساله به همراه خواهر بزرگترش به مرکز مشاوره مراجعه کرد. او به واسطه‌ی کمبود اعتماد به نفس صحبت نمی‌کرد و اجازه و ترجیح می‌داد که خواهر بزرگترش جای او صحبت کند. اما پس از مدتی او نیز شروع به صحبت کرد و در ارتباط با خود و امور مرتبط با زندگی روزمره‌اش و مشکلاتی که در ارتباط با اطرافیانش داشت، مطالبی را مطرح نمود.
در مورد پریسا نیز چنین امری اتفاق افتاده بود و به عبارتی میان خود واقعی و خود حقیقی‌اش فاصله ایجاد شده بود. او خواسته‌هایی داشت که نیازهای حقیقی‌اش بود، اما هیچ گاه در راستای برآورده نمودن آنها قدمی برنداشته بود. برای مثال پریسا دوستانی داشت که از معاشر بودن با آنها رضایت چندانی نداشت و می‌خواست که آنها را کنار بگذارد، اما هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده بود. او هم چنین مهارت‌ها و اعمال خرد و کوچکی بود که مدت‌ها می‌گذشت و قصد انجام دادن‌شان را داشت، ولی اقدامی جهت به اجرا درآوردن‌شان از خود نشان نداده بود.
به پریسا خاطر نشان شد که لازم است هرچه سریع‌تر تصمیم خود را گرفته و اقدام‌های لازم جهت برآورده نمودن نیازهای خود حقیقی‌اش را به انجام برساند. او توانائی خیلی خوب و کارآمدی در پی‌گیری و به اجرا درآوردن این امور داشت. پریسا یکی از هم کلاسی‌هایش را که دیگر رغبتی برای ادامه‌ی معاشرت با وی نداشت، ارتباط با او را به حداقل رساند و معاشرت با فرد دیگری از هم کلاسی‌هایش که برای او جذابیت بیش‌تر داشت را آغاز کرد. او هم چنین به واسطه‌ی کمبود اعتماد به نفس خریدهایش را به تنهایی نمی‌توانست انجام دهد. اما اخیراً به تنهایی خرید می‌کرد و در مواردی قادر به پرسیدن قیمت اجناس از مغازه‌ها و فروشنده‌ها نبود و با تمرین‌هایی که انجام داد، به خوبی از عهده‌ی انجام این امور برآمد.
در واقع پریسا خود حقیقی‌اش دارای چنین توانایی و ظرفیت‌هایی بود، اما خود واقعی او فاقد این گونه مهارت‌ها و توانایی‌ها بود و کاری که توسط او به اجرا درآمد این بود که خود واقعی خویش را به خود حقیقی‌اش که ظرفیت‌های لازم برای انجام این گونه امور را داشت نزدیک‌تر نمود.
در مجموع آگاهی و آشنایی‌های لازم نسبت به خود واقعی و خود حقیقی خویش پیدا کردن و در عین حال کمک‌های مشورتی و کارشناسی از متخصصین گرفتن می‌تواند شخص مبتلا به کمبود اعتماد به نفس را به آگاهی و شناختی به نسبت سازنده از خویش برساند و با برآورده نمودن کمبودها و نیازهای خود حقیقی، خود واقعی فرد داناتر و کامل‌تر و به خود حقیقی‌اش نزدیک‌تر شده و نارسایی‌ها و ضعف‌های موجود از جمله کمبود اعتماد به نفس نیز به تدریج برطرف خواهد شد.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، کمبود اعتماد به نفس: شناخت و بررسی اختلال کمبود اعتماد به نفس و راه‌کارهایی در جهت درمان و بر طرف نمودن آن، تهران: سخن، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط