نویسنده: سعید کاوه
یکی از نکات مهمی که لازم است در ارتباط با برطرف نمودن کمبود اعتماد به نفس در نظر گرفته شود، موضوع نقصها، نشدنها، ناکامل بودنهای رفتاری و وجودی است. به نحوی که همین امر میتواند تمامیت زندگی افراد را با مشکلات و دشواریهایی مواجه نماید. چنین امری به طور معمول و در اغلب افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس نیز ملاحظه میشود. میتوان امور، اهداف و کارهای موجود فرد را به سه دستهی کوچک، محدود، متوسط و بلند مدت تقسیم نمود، که در نهایت و با توجه به زمانبندی و مدیریت مناسب، فرد میتواند در به اجرا رساندن آن، اثرگذاریهای تعیین کنندهای را داشته باشد. به عبارتی افراد به واسطهی سردرگمیها، نتوانستنها و یا نداشتن انگیزه نمیتوانند به تکمیل ظرفیتهای وجودی خویش بپردازند و همین امر باعث میشود تا قسمتها و مواردی از زندگیشان با نقصها، کاستیها و ناتمام ماندنها مواجه شود. هم چنین امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام خود میتواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشد، زیرا مبتلایان به کمبود اعتماد به نفس به طور معمول توان ابراز وجود ندارند، به همین جهت آنها کارها و امور گوناگونی را در ذهن دارند که به واسطهی ناتوانی در اقدام به انجام چنین اموری، یا انجام نمیشوند و یا در صورت به اجرا درآمدن احتمال دارد که در مرحلهای فرد مبتلا این امور را رها کرده و انجام آن را به زمان دیگری موکول نماید. از این رو در اغلب افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام به طور معمول ملاحظه میشود.
در ارتباط با امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام به نکات و مواردی به قرار زیر میتوان اشاره نمود.
1- در زندگی هر فردی امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام وجود دارد.
2- میزان و مقدار امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام در افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس بیشتر از سایر افراد است.
3- امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی شخص را به مصرف میرساند.
4- بعضی از امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام احتمال دارد که شایسته و متناسب برای فرد نباشد.
5- عمدهترین ویژگی کارها و اموری که متناسب با استعداد و توانایی فرد باشد.
6- افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس با توجه به نظریهی کلگرایی نیاز به کامل کردن ظرفیتهای وجودیشان اعم از انجام امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام دارند.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شدهی فوق ارائه میگردد.
1- در زندگی هر فردی امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام وجود دارد.
این امری طبیعی و بدیهی است که افراد در تمامی دوران زندگی کارها و اموری را برای انجام دادن در اختیار دارند. اما شروع عمدهی آن از دوران نوجوانی و در میان سالی به بیشترین میزان و در دوران کهنسالی به تدریج به پایان خود میرسد. البته در اواخر عمر اغلب افراد در حد و اندازههایی از بابت بعضی امور و کارهایی که شخص در نظر داشته باشد تا به انجام رساند، اما نتوانسته اقدامی در جهت رفع آنها به اجرا درآورد، حسرتهایی را میتواند برای فرد به همراه داشته باشد.در هر حال میتوان امور، اهداف و کارهای موجود فرد را به سه دستهی کوچک، محدود، متوسط و بلند مدت تقسیم نمود، که در نهایت و با توجه به زمانبندی و مدیریت مناسب، فرد میتواند در به اجرا رساندن آن، اثرگذاریهای تعیین کنندهای را داشته باشد. در هر صورت در زندگی هر فردی امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام و اهداف دست نیافته وجود دارد.
2- میزان و مقدار امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام در افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس بیشتر از سایر افراد است.
یکی از ویژگیهای بارز افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس نداشتن توان ابراز وجود است. هم چنین آنها دچار اضطراب و ناهماهنگیهایی در درونشان هستند، از این رو مقدار قابل توجهی از نیروهای فکری و ذهنیشان صرف انجام چنین اموری میشود. به همین جهت آنها در زمینهها و مواردی با کاستیها و کمبودهایی روبرو میشوند و به همین جهت بدیهی است که با امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام نیز مواجه شوند.در هر حال نداشتن ابراز وجود و هم چنین درگیر شدن بیش از اندازهی فکر و ذهن بر امور و عواملی باعث میشود تا آنان نتوانند از نظر فکری و ذهنی بر امور و کارهای مورد نظرشان متمرکز شده و آنها را به انجام و اتمام برسانند.
3- امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی شخص را به مصرف میرساند.
یکی از ویژگیهای بارز امور انجام نشده، این است که کارهایی که به انجام نمیرسد، مقداری از ظرفیتهای فکری و ذهنی را به کار گرفته و ذهن را اشغال مینماید. چنان چه دقت کرده باشید، هنگامی که کار و یا امر انجام نشدهای به اجرا درآید و به پایان برسد، شخص در حد و اندازههایی و تا حدودی به آرامش فکری و ذهنی میرسد. به عبارتی پس از به اجرا درآمدن امور انجام نشده و یا کارهای نیمه تمام، قسمتهایی از ذهن که درگیر به اجرا درآوردن امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام است، آزاد شده و شخص نیز پس از آن تا حدودی به آرامش ذهنی دست مییابد.بنابراین افرادی که کارها و امورشان را سریعتر و در زمان محدودتری به انجام میرسانند، به دلیل این که ذهنشان کمتر درگیر امور انجام نشده و کارهای به پایان نرسیده میشود، از ظرفیتهای ذهنیشان به مراتب بهتر و بیشتر استفاده مینمایند و اوقات و زندگی مولدتری را خواهند داشت.
4- بعضی از امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام احتمال دارد که شایسته و متناسب برای فرد نباشد.
البته این احتمال همیشه وجود دارد که بعضی از امور و کارهایی را که فرد برای خود در نظر دارد، مناسب و مورد نیاز برایش نباشد و شاید یکی از دلایلی که شخص از انجام آن طفره میرود و یا وقت و نیری فکری لازم را برای آن به کار نمیبرد، به همین جهت باشد که شخص اگر چه این کارها، امور و اهداف را برای خود در نظر گرفته اما به واسطهی ناباوری و نداشتن اطمینان خاطر از بابت تعلق داشتن و متناسب بودنشان برای خود از انجام آن به نحوی ناخودآگاه خودداری مینماید.بسیاری از افراد به احتمال زیاد چنین امری را در زندگی خویش تجربه نمودهاند که بعضی از کارهای انجام نشده و امور نیمه تمام را هنگامی که در زمان و شرایطی که آماده انجام آن گشتهاند، پس از تلاشهای بسیار متوجه شدهاند که یا استعداد انجام چنین کاری را نداشتهاند و یا امر مورد نظر در صورت قرار داشتن در حوزهی استعدادش توانایی مورد نیاز برای انجامش را نداشته است. زیرا دو مهندس، دو تاجر و یا دو ورزشکار اگر چه هر دو در استعداد مهندسی، تجارت و ورزش با یکدیگر شباهت دارند، اما تواناییهای متفاوتی در مقایسه با هم دارند و احتمال دارد که کاری را که یکی از آنها میتواند از عهدهی انجام آن برآید، اما دیگری قادر به انجامش نباشد.
5- عمدهترین ویژگی کارها و اموری که متناسب با استعداد و توانایی فرد باشد.
علت انجام ندادن بعضی از امور بدین خاطر است که فعالیت مورد نظر در حوزهی استعداد و توانایی شخص قرار ندارد.برای مثال فردی که استعداد انجام امور ورزشی را داشته باشد و کارهایی در زمینههای تجاری و یا علمی را برای خود در نظر بگیرد. البته درصد محدودی از افراد احتمال دارد که در چند حوزه استعداد داشته باشند. حتی در شرایطی که فرد در چندین حوزه دارای استعداد باشد، بدین صورت نخواهد بود که دو یا چند استعداد او شبیه به هم باشند، بلکه و به طور معمول یکی از آنها پر رنگتر، قویتر و بارزتر از سایر استعدادها است.
در هر حال این اشتباهی است که بعضی افراد به آن مبتلا میشوند، بدین صورت که میپندارند در هر حوزه و زمینهای که اراده کنند، میتوانند در آن وارد و به فعالیتهای موفقیتآمیز در آن زمینه نیز بپردازند. در حالی که هر فردی دارای استعدادی ویژه است و در زمینههایی که استعداد مورد نیاز را نداشته باشد، قادر به ارائهی فعالیتهای مفید، سازنده و کارآمد نخواهد بود.
بیشتر بخوانید: برنامه ریزی و مدیریت زمان
با توجه به این امر که بعضی از فعالیتها و امور انجام نشده و نیمه تمام در حوزهی استعداد شخص قرار ندارند. از این رو لازم است به چند ویژگی اشاره نمود تا شخص از آن طریق بتواند به شناسایی اموری که در حوزهی استعداد و تواناییاش قرار ندارد، بپردازد.
این چند ویژگی که نشاندهندهی متناسب بودن کار و یا امر انجام نشده با استعداد و توانایی فرد است، به قرار زیر میباشد.
الف: انجام کار و یا فعالیت مورد نظر با خوشایندی و لذت توأم است.
ب: تمایل به ادامه دادن داشتن
ج: در مقایسه با هم ردیفان بالاتر از آنان قرار گرفتن
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شدهی فوق ارائه میشود.
الف: انجام کار و یا فعالیت مورد نظر با خوشایندی و لذت توأم است
از عمدهترین ویژگیهای کار و یا فعالیتی که منطبق با استعداد فرد باشد، خوشایند و لذت بخش بودن کار و یا فعالیت مورد نظر است. در واقع اموری که انجام آن با سختی و ناراحتی توأم باشد و یا شخص برای ادای وظیفه به انجام آن بپردازد، با رنجشها و سختیهای ویژهای توأم خواهد بود.فرشید 32 ساله حدود 5 سال پیش اقدام به خرید یکی از آلات موسیقی نموده بود و هر از چندی تصمیم به شرکت در دورههای آموزشی برای یادگیری آن میگرفت. اما پس از مدتی از تصمیم خود منصرف میشد، با گذشت چند سال این وضع برای او شرایط آزاردهندهای را ایجاد کرده بود، طوری که خود را از بابت ناتوانی در یادگیری و نواختن ساز مورد نظر سرزنش میکرد.
البته او در ارتباط با استعداد شغلیاش نیز دچار تردید بود، به همین جهت در جلسهای فرشید مورد آزمون شغلی نیز قرار گرفت و نتایج آزمون نشان داد که او استعداد چندانی در زمینهی امور هنری ندارد و فقط به صرف خوشایند بودن و لذت بردن از موسیقی قصد داشت که نواختن سازی را بیاموزد، در حالی که استعدادی در این زمینه نداشت. مانند فردی که از تماشای فوتبال لذت ببرد و تصمیم بگیرد که فوتبالیست حرفهای شود. به عبارت دیگر لذت بردن از تماشای فوتبال با استعداد فوتبال داشتن دو امر متفاوت از هم هستند. زیرا تماشای فوتبال حتی برای افرادی که استعداد فوتبال را نیز ندارند، میتواند لذت بخش باشد.
در هر صورت برای فرشید موضوع نپرداختن به آموزش موسیقی حتی با توجه به خرید ساز مورد نظر به صورتی آزار دهنده درآمده بود و در واقع خرید ساز نوعی اجبار بود که فرشید با انجام آن خود را ملزم به یادگیری و نواختن آن بداند، اما این امر فقط به صورتی آزار دهنده او را میرنجاند.
ب: تمایل به ادامه دادن داشتن
یکی دیگر از ویژگیهای کار و یا فعالیتی که با ویژگیهای درونی فرد اعم از استعداد و توانایی هم خوانی داشته باشد، این مطلب است که حتی پس از به اتمام رسیدن آن شخص هم چنان رغبت برای انجام و ادامه دادن آن داشته باشد. بنابراین کار و یا فعالیتی که رغبتی در آن احساس نمیشود و لازم است که شخص انگیزهی قابل توجهی را در خود برای انجام آن به وجود آورد و یا در حین به اجرا درآوردن و یا به اتمام رساندن از بابت پایان یافتن آن خوشحال باشد، که به اتمام رسیده است و تمایل چندانی برای انجام مجدد آن نداشته باشد، فعالیت و یا امری نیست که با استعداد و توانایی وی هم خوانی داشته باشد، به همین جهت شخص از آن خودداری نموده و یا انجام آن را به تعویق میاندازد.ج: در مقایسه با هم ردیفان بالاتر از آنان قرار گرفتن
از دیگر مواردی که میتوان برای تشخیص و شناسایی منطبق بودن کار و یا فعالیتی با استعداد و توانایی شخص، از آن استفاده نمود، مقایسه میان افراد هم رده و هم سابقه است. بدین صورت که فرد برای مثال، پس از مدتی حدود دو سال که از انجام فعالیت مورد نظرش گذشت، چنان چه خود را با افرادی که حدود دو سال سابقه دارند، مقایسه کند، در صورتی که شخص در حد و اندازهی آنها باشد، به طور معمول دارای استعدادی متوسط و در صورتی که پایینتر از آنها باشد، دارای استعدادی بالاتر از متوسط در زمینهی مورد نظر است.در مجموع و با در نظر گرفتن این سه ویژگی میتوان دریافت که آیا امور انجام شده و یا کارهای نیمه تمام در حوزهی استعداد و توانایی شخص قرار دارد یا خیر؟
6- افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس با توجه به نظریهی کلگرایی نیاز به کامل کردن ظرفیتهای وجودیشان اعم از انجام امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام دارند.
مبتلایان به کمبود اعتماد به نفس در موارد و زمینههای گوناگون زندگیشان با کمبودهای متنوعی در ارتباط هستند. در واقع برای برطرف شدن کاستیهای موجود در کمبود اعتماد به نفس که شخص به واسطهی نداشتن آنها خود را کمتر از آن چه هست میپندارد. از این رو لازم است تا کلیه کاستیها و کمبودهایی که ماهیت وجودی فرد را به صورت یک کل یک پارچه با مشکل و نقص مواجه نموده، شناسایی شده و اقدامهایی در جهت برآورده نمودنشان به اجرا درآید.در این میان غیر از اقدامهای کارشناسی و تخصصی که میتوان موارد نیمه تمام و ناقص را شناسایی نمود، امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام از اولویت به مراتب بیشتری برخوردار است. زیرا چنین مواردی را برای مدتها فرد با آنها در ارتباط بوده و به دلیل این که در زمینهها و مواردی خود فرد مبتلا بیشتر از سایرین شناخت بهتر و بیشتری نسبت خود دارد، به همین مناسبت وجود این گونه امور به صورت انجام نشده و نیمه تمام از اهمیت ویژهای برخوردار است و برای اقدام جهت شناسایی و برطرف نمودن از آنها شروع نمود.
در هر حال با به اجرا درآوردن امور انجام نشده و کارهای نیمه تمام مقداری محدود از ظرفیت وجودی شخص مبتلا به کمبود اعتماد به نفس تکمیل و در همین حدود نیز اضطراب و کمبود اعتماد به نفس وی برطرف میگردد. در وضعیتی نیز که برای شخص معین شود که امور انجام نشده و یا کارهای نیمه تمام مورد نیاز وی نبوده و آن را رها نماید. باز هم قدم سازندهای در جهت آزاد شدن ظرفیتهای ذهنی فرد از اموری است که فکر و ذهناش را بیهوده مشغول نموده است.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، کمبود اعتماد به نفس: شناخت و بررسی اختلال کمبود اعتماد به نفس و راهکارهایی در جهت درمان و بر طرف نمودن آن، تهران: سخن، چاپ اول.