اعتماد روشنفکر استعمارزده بر منابع خارجی

یک روشنفکر استعمارزده جانب افراد، اقشار، گروهها و سازمانهای مختلف مستعمراتی ابراز شده بی اطلاع است یا اگر اطلاعی هم دارد متکی بر منابع خارجی است. نظریه پردازی با تکراری نویسی روشنفکران استعمارزده درباره مسائل عمومی و کلی جهانی، سیاست و فلسفه و تاریخ جوامع سرمایه داری، خطری برای طبقات حاکم وابسته به استعمار و نظامهای استثماری - استعماری ایجاد نمی کند
شنبه، 8 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اعتماد روشنفکر استعمارزده بر منابع خارجی
روشنفکران استعمارزده خطری برای طبقات حاکم ایجاد نمی کند
 
چکیده:
یک روشنفکر استعمارزده جانب افراد، اقشار، گروهها و سازمانهای مختلف مستعمراتی ابراز شده بی اطلاع است یا اگر اطلاعی هم دارد متکی بر منابع خارجی است. نظریه پردازی با تکراری نویسی روشنفکران استعمارزده درباره مسائل عمومی و کلی جهانی، سیاست و فلسفه و تاریخ جوامع سرمایه داری، خطری برای طبقات حاکم وابسته به استعمار و نظامهای استثماری - استعماری ایجاد نمی کند
 
تعداد کلمات: 959 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
اعتماد روشنفکر استعمارزده بر منابع خارجی
نویسنده: شاپور رواسانی
 
در جوامع مستعمراتی بخش عمده ای از مطالبی که درباره تاریخ، فلسفه، نظریات سیاسی و... انتشار می یابد بیشتر ترجمه است تا تألیف و مفاهیمی که برای توضیح و تشریح مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به کار می رود، بیشتر از فرهنگ کشورهای سرمایه داری استعماری اقتباس شده است. یک روشنفکر استعمارزده از تاریخ نهضتهای ضد ستم، جنگهای طبقاتی و نظریاتی که درباره این مسائل در طول تاریخ از جانب افراد، اقشار، گروهها و سازمانهای مختلف مستعمراتی ابراز شده بی اطلاع است یا اگر اطلاعی هم دارد متکی بر منابع خارجی است.
 
نظریه پردازی با تکراری نویسی روشنفکران استعمارزده درباره مسائل عمومی و کلی جهانی، سیاست و فلسفه و تاریخ جوامع سرمایه داری، خطری برای طبقات حاکم وابسته به استعمار و نظامهای استثماری - استعماری ایجاد نمی کند و بدین سبب نیز از تمرکز توان فکری روشنفکران در نشریات، مؤسسات فرهنگی و دانشگاهها در این جهت حمایت و تشویق می شود. برای روشن نگهداشتن این چراغ با سوخت خارجی نظریه پردازان محافل سرمایه داری استعماری با فاصله های زمانی اما به طور مرتب اسباب بازیهای لازم را تحویل می دهند (به طور مثال نظریاتی مانند پایان عصر ایدئولوژی، پایان تاریخ، برخورد تمدنها ) و سالهاست که این بازی ادامه دارد و نیروی فکری روشنفکران جوامع مستعمره بدین ترتیب «کانالیزه» می شود. طبقات حاکم در جوامع مستعمراتی با واسطه روشنفکران مرفه و مقامات دولتی که در استخدام دارند، با کمال میل و علاقه در این بازی شرکت می کنند و چون رسانه های گروهی را در اختیار دارند، می توانند هر لحظه افکار عمومی» بسازند. در جامعه مستعمراتی به جای این که مسائل، مشکلات عمده و اساسی اکثریت مردم همچون علل تورم، علل فقر، فرار سرمایه های مادی و معنوی از کشور مطرح گردد، درباره جامعه مدنی جهانی، همکاری ادیان جهانی داد سخن داده می شود و در طوفان سخنان نغز و شعارهای بزرگ، چنان گرد و خاکی برپا می شود که کسی به فکر کودکان سرگردان در خیابانها و کوچه ها، زنان و مردانی که با وجود کار و زحمت فراوان در چنگال فقر اسیرند نمی افتد و گویا اصلا مسئله ای به نام فقر اقتصادی در جامعه وجود ندارد و اگر گاهی هم سخنی در این باب گفته می شود می توان مشکل را در یک سمینار با شرکت بزرگان یا با تصویب یک لایحه در مجلس حل کرد. روشنفکر استعمار زده ای که دچار عقده حقارت تاریخی است، چه مجذوب و چه مرعوب در زمینه اقتصاد نیز الگوبردار، مقلد و مترجم است و به طور عمده برای رفع مشکلات اقتصادی جامعه مستعمراتی ورود سرمایه های خارجی را توصیه میکند. جانبدار شیوه تولید سرمایه داری و در ساختار سیاسی نیز در پی استقرار نهادهای سیاسی جوامع سرمایه داری است و به علت بی اطلاعی از تاریخ و جامعه خود قادر به ارائه برنامه اقتصادی یا بدیل اجتماعی براساس واقعیات، امکانات و نیازهای جامعه خود و خروج از قفس فکری در آن گرفتار شده نیست یا با آگاهی به علت وابستگی های طبقاتی و امتیازات مادی تمایلی برای رهایی ندارد.

   بیشتر بخوانید :  کجا و چگونه سرمایه گذاری کنیم؟

آن گروه از روشنفکران جوامع مستعمراتی که تحت نفوذ فرهنگ استعماری دچار عقده خود بزرگ بینی اند نیز درباره اقتصاد و چگونگی دفع بلای فقر و گرسنگی و ظلم در جامعه خود نظرروشنی ندارند، زیرا به علت عدم درک صحیح از میزان واقعی امکانات و اجبارهای جامعه خود و توان و امکانات دول و انحصارات سرمایه داری از سردرگمی در کلیات و ابهامات و حل مشکلات اقتصادی به کمک الفاظ زیبا و شاعرانه خارج نمی شوند و می کوشند مسائل اقتصادی را با ابزارهای سیاسی و فرهنگی حل کنند.
 روشنفکر استعمار زده ای که دچار عقده حقارت تاریخی است، چه مجذوب و چه مرعوب در زمینه اقتصاد نیز الگوبردار، مقلد و مترجم است و به طور عمده برای رفع مشکلات اقتصادی جامعه مستعمراتی ورود سرمایه های خارجی را توصیه میکند. جانبدار شیوه تولید سرمایه داری و در ساختار سیاسی نیز در پی استقرار نهادهای سیاسی جوامع سرمایه داری است و به علت بی اطلاعی از تاریخ و جامعه خود قادر به ارائه برنامه اقتصادی یا بدیل اجتماعی براساس واقعیات، امکانات و نیازهای جامعه خود و خروج از قفس فکری در آن گرفتار شده نیست یا با آگاهی به علت وابستگی های طبقاتی و امتیازات مادی تمایلی برای رهایی ندارد.
فرهنگ استعماری زمانی نفوذ و سلطه خود را در جوامع مستعمراتی از دست خواهد داد که روشنفکران متعهد و آگاه این جوامع، با همه توان فکری و فرهنگی خود و با به کار بردن روشهای دقیق علمی به طور مستقیم و بدون واسطه و الگوبرداری به بررسی و شناخت همه جانبه جامعه خود چه از نظر تاریخی و چه از نظر تعریف شیوه تولید مسلط تعیین صفات عمده اقتصادی و اجتماعی آن و کشف ساختار طبقاتی، بافت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، دینی و قومی خود بپردازند. شناسایی تاریخ تحولات اقتصادی و اجتماعی جوامع مستعمراتی تا کنون، به طور عمده به آنچه باستان شناسان، جامعه شناسان و مورخان در جوامع سرمایه داری استعماری ارائه کرده اند محدود مانده است. حتی اطلاع از محتوای واقعی کتیبه ها و اسناد تاریخی و بررسی حوادث اقتصادی و سیاسی نه با مطالعه و بررسی مستقیم، بلکه با استناد ترجمه این متون و اسناد از زبانهای رایج در کشورهای سرمایه داری استعماری متکی است.
بررسی محتوای آنچه در رابطه با مطالب فوق در جوامع مستعمراتی انتشار می یابد، نشان می دهد که بخش قابل توجه و عمده ای از آنها ترجمه است و نه تألیف؛ البته صرف نظر از دیوان اشعار شعرای معاصر یا تصحیح مکرر دیوان اشعار شعرای گذشته که تألیف است.
 
تاریخ مبارزات طبقات محروم جوامع مستعمراتی در طول تاریخ علیه ستمهای اقتصادی، سیاسی و تقلبات فرهنگی طبقات حاکم استثمارگر این جوامع با توجه به رابطه این مبارزات با استعمار سرمایه داری در دوره های مختلف یک جامعه مستعمراتی و در روابط میان جوامع مستعمراتی باید کشف و بازگو گردد تا بتوان در برابر فرهنگ استثماری - استعماری فرهنگ عدالت خواهانه مردمی در جوامع مستعمراتی را احیا و ارائه نمود.
 
منبع:
مفاهیم اجتماعی در جوامع مستعمراتی(مجموعه مقالات سیاسی- اقتصادی) ، شاپور رواسانی ، طهران: امیر کبیر، چاپ اول (1386)

   بیشتر بخوانید :
   توسعه، رهایی یا تشدید وابستگی؟
  نان، آزادی و استقلال
  دشمنی با خود

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.