اصول دین مارتین لوتر

در نخستین سالیان آغاز جنبش اصلاح دینی، لوتر مجددا به این تعلیم آوگوستینی توجه کرد؛ اما بر روی نیاز به ایمان به عنوان شرط عادل شمردگی بیشتر تأکید کرد. وی خصوصا با این باور قرون وسطایی که آیین های کلیسایی مانند دار و یا یک آمپول، نجات را به شخص می بخشند، مخالفت می ورزید.
دوشنبه، 8 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصول دین مارتین لوتر
رساله آموزش مختصر اصول دین لوتر
 
چکیده:
در نخستین سالیان آغاز جنبش اصلاح دینی، لوتر مجددا به این تعلیم آوگوستینی توجه کرد؛ اما بر روی نیاز به ایمان به عنوان شرط عادل شمردگی بیشتر تأکید کرد. وی خصوصا با این باور قرون وسطایی که آیین های کلیسایی مانند دار و یا یک آمپول، نجات را به شخص می بخشند، مخالفت می ورزید.
 
تعداد کلمات: 926 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
اصول دین مارتین لوتر
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان

رساله آموزش مختصر اصول دین الوتر در وهله نخست، برای طرح آموزۂ عادل شمردگی تنها توسط ایمان، مشهور است. اما تاریخ تفکر مسیحی این آموزه که در نود و پنج اصل اعلام شده، از سوی او بیان نشده و نیز این آموزه علت اصلی جنبش اصلاح دینی نبوده است. علاوه بر این، سالها پس از اعلام نود و پنج اصل بود که لوتر آموزه ای در مورد عادل شمردگی تدوین کرد که به طور خاص آموزهای پروتستانی بود. وی ابتدا پیر و نگرش آوگوستینی در مورد عادل شمردگی بود. از نظر آوگوستین عادل شمردگی توسط ایمان به معنای این است که وقتی فرد گناهکار ناتوانی خود را در حفظ شریعت الاهی و نیاز خود را به نجات یافتن تشخیص می دهد، با ایمان به سوی خدا باز می گردد. در این حالت، خدا روح قدوس خود را به او می بخشد که اراده فرد را شفا می دهد و محبت را در قلب او می ریزد. از نظر آوگوستین، عادل شمردگی به معنای این است که فرد، عادل گردد و از فردی خودخواه و خود محور به شخصی پر محبت تبدیل شود. فرد ایماندار با عادل شدن و تغییر کردن قادر می شود تا قلبا و با انگیزه های محبت آمیز شریعت خدا را حفظ کند.

  بیشتر بخوانید :   مسئله سقط جنین در مسیحیت امروز

در نخستین سالیان آغاز جنبش اصلاح دینی، لوتر مجددا به این تعلیم آوگوستینی توجه کرد؛ اما بر روی نیاز به ایمان به عنوان شرط عادل شمردگی بیشتر تأکید کرد. وی خصوصا با این باور قرون وسطایی که آیین های کلیسایی مانند دار و یا یک آمپول، نجات را به شخص می بخشند، مخالفت می ورزید. از فردی که در آیین‌ها شرکت می کرد تنها انتظار می رفت که مانعی بر سر راه اجرای آیین ها و شرکت در آنها به وجود نیاورد. بنابراین، تأکید اصلی لوتر، روی معنای عادل شمردگی نبود، بلکه بر نیاز به داشتن ایمانی زنده و شخصی، در برابر نگرشی مکانیکی در مورد آیین‌های کلیسایی تأکید داشت. اما در اوایل دهه ۱۵۲۰ میلادی، لوتر به این نتیجه رسید که برای پولس، فرد عادل به معنای فرد «عادل شده» یا فردی که «به شخصی نیکو تبدیل گشته» نبود، بلکه از نظر پولس، فرد عادل کسی بود که «عادل محسوب می شود» یا تبرئه گشته است. در واقع، عادل شمردگی به جایگاه فرد و نه شرایط وی بستگی دارد و به این امر که خدا چگونه به انسان می نگرد مربوط می شود، نه به این موضوع که چگونه در وی عمل می کند. به طوری که خدا در وهله نخست، فرد را می پذیرد و سپس او را تغییر می دهد. بنابراین، لوتر تمایزی را که آیین پروتستان بین عادل شمردگی (موقعیت انسان در برابر خدا) و تقدس (رشد انسان در قدوسیت) قائل است، مطرح ساخت.
 رساله آموزش مختصر اصول دین الوتر در وهله نخست، برای طرح آموزۂ عادل شمردگی تنها توسط ایمان، مشهور است. اما تاریخ تفکر مسیحی این آموزه که در نود و پنج اصل اعلام شده، از سوی او بیان نشده و نیز این آموزه علت اصلی جنبش اصلاح دینی نبوده است. علاوه بر این، سالها پس از اعلام نود و پنج اصل بود که لوتر آموزه ای در مورد عادل شمردگی تدوین کرد که به طور خاص آموزهای پروتستانی بود. وی ابتدا پیر و نگرش آوگوستینی در مورد عادل شمردگی بود.
اما اگر ما تنها بر اساس ایمان و بدون انجام دادن اعمال نیکو، توسط خدا عادل شمرده شده، از سوی او پذیرفته شویم، شاید این تصور در ذهن به وجود آید که فرد ایماندار می تواند هرگونه که می خواهد و بدون نگرانی از عواقب رفتار خود، زندگی کند. لوتر را متهم به تعلیم این باور کرده اند؛ اما این اتهام ناعادلانه است. در واقع، اگرچه لوتر عادل شمردگی و تقدیس را از همدیگر متمایز می دانست؛ آنها را از یکدیگر منفصل و مجزا نمی انگاشت. وی نمی توانست تصور کند که یکی بدون دیگری وجود داشته باشد. هنگامی که خدا فردی را می پذیرد، او را تغییر هم می دهد. اما اگر این دو مفهوم از یکدیگر جدایی ناپذیرند و بدون هم نمی توانند وجود داشته باشند، پس چه نیازی به قائل شدن تمایز بین این دو وجود دارد؟ پاسخ این سؤال این است که عادل شمردگی تنها توسط ایمان (یا دقیق تر بگوییم تنها توسط مسیح و به واسطه ایمان)، به معنای این است که من می توانم مطمئن باشم که در حضور خدا پذیرفته شده ام و این پذیرفته شدن، نه بخاطر اینکه من زندگی نیکویی داشته ام، بلکه بخاطر اینکه مسیح برای من مرده است، انجام شده است. نکته اصلی در اینجا، این نیست که عادل شمردگی بدون تقدس می تواند وجود داشته باشد ( که بدیهی است نمی تواند وجود داشته باشد، بلکه نکته اصلی، بنیان و اساس عادل شمردگی است. اگر پذیرفته شدن ما از سوی خدا بر اساس اعمال نیکوی ما صورت بگیرد، در مورد پذیرفته شدن نمی توان هیچ اطمینانی داشت؛ مگر اینکه شبیه فریسی از خودراضی ای باشیم که در انجیل (لوقا باب 14 - 9 : ۱۸ ) شرح آن رفته است. اما عادل شمردگی توسط ایمان به معنای این است که ما بر اساس صلیب عیسی مسیح می توانیم در برابر خدا اطمینان داشته باشیم. به این معنی که ما می توانیم به انجام دادن کارهای نیکو مبادرت کنیم، اما کارهای نیک ما، به منظور کسب تأیید الهی و پذیرفته شدن از سوی او نیست؛ بلکه ما بدین جهت اعمال نیکو انجام می دهیم، چون خدا ما را پذیرفته است. بنابراین، اطاعت از خدا به معنای معامله ای کاسبکارانه و محاسبه شایستگی های کسانی که در پی کسب تأیید الهی هستند، نیست بلکه واکنش داوطلبانه و محبت آمیز فرزندان خدا نسبت به او به شمار می آید.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1396)

  بیشتر بخوانید :
  رنج، وسیله راستیآزمایی ایمان
  بازخوانی و باز اندیشی «یک کتاب مسیحی، یک ترجمه اسلامی»
  رنج نتیجه اعمال غیراخلاقی انسان

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.