رابطه دین و صراط مستقیم از منظر قرآن کریم

در قرآن کریم آیات متعددی راجع به صراط مستقیم است که چندین مصادیق برای صراط مستقیم ذکر شده است، یکی از مصادیق صراط مستقیم، دین است.
چهارشنبه، 22 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن جوادی
موارد بیشتر برای شما
رابطه دین و صراط مستقیم از منظر قرآن کریم

چکیده: در قرآن کریم آیات متعددی راجع به صراط مستقیم است که چندین مصادیق برای صراط مستقیم ذکر شده است، یکی از مصادیق صراط مستقیم، دین است.
 

رابطه دین و صراط مستقیم از منظر قرآن کریم


تعریف دین

دین حق و جامع و کامل، دینی است که پاسخگوی همه نیازهای جسمی و روحی، دنیوی و اخروی و مادی و معنوی انسان باشد و همه قوانین و برنامه‏های لازم برای نیل به این هدف متعالی را تشریع کرده و فرا راه بشر نهاده باشد و این دین جامع و کامل، همانا آیین مترقی اسلام است که آخرین و کامل‏ترین دین از سلسله ادیان الهی و آسمانی می‏باشد. (۱)

تعریف صراط مستقیم

مرحوم علامه طباطبایی در توضیح معنای صراط مستقیم می فرمایند: صراط مستقیم عبارت میشود از صراطى که در هدایت مردم و رساندنشان بسوى غایت و مقصدشان ، تخلف نکند، و صد در صد این اثر خود را به بخشد. (۲)
در قرآن کریم آیات متعددی راجع به صراط مستقیم است که چندین مصادیق برای صراط مستقیم ذکر شده است، یکی از مصادیق صراط مستقیم، دین است. اکنون به بررسی این آیات می پردازیم:

دین و صراط مستقیم

۱. "قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ"، "بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حق گرا، و او از مشرکان نبود". (۳)
در اینجا" دین ثابت و پا بر جا و آئین توحیدى ابراهیم و نفى هر گونه شرک" به عنوان صراط مستقیم معرفى شده که این جنبه عقیدتى را مشخص مى‌کند.(۴) آن گونه که از بررسی آیات قرآن بر می آید، صراط مستقیم همان آیین خدا پرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است و معانی مختلفی که مفسران در این زمینه ارائه کرده اند در واقع به همین معنا باز می گردد.   (۵) صراط مستقیم از نظر قرآن کریم، همان "دین قیّم" است... دین قیم دینى است که خود ایستاده است و دیگران را نیز به پا مى‏دارد. و سرّ این که از دین قیّمى که همان صراط مستقیم است به "ملّت ابراهیم" یاد مى‏شود و دین به روش او نسبت داده مى‏شود، این است که برجسته‏ترین روش را ابراهیم خلیل (ع) ارایه کرده است و "حنیف" به معناى کسى است که در متن راه حرکت مى‏کند و در مقابل "جنیف" و "متجانف"؛ یعنى کسى است که به راست و چپ گرایش دارد. (۶) خداى تعالى بطور کلى اسلام و احکام آن را ملت ابراهیم خوانده. (۷)

 
۲. در آیه ذیل حجت الاسلام انصاریان صراط مستقیم را قرآن و اسلام ترجمه کرده اند:
"فَمَن یُرِدِ اللَّـهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کَذَٰلِکَ یَجْعَلُ اللَّـهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ . وَهَـٰذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ"؛ "پس کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام می گشاید؛ و کسی را که [به خاطر لجاجت و عنادش] بخواهد گمراه نماید، سینه اش را چنان تنگ می کند که گویی به زحمت در آسمان بالا می رود؛ خدا این گونه پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد. و این [قرآن و اسلام] راه راست پروردگار توست؛ ما آیسات را برای گروهی که متذکّر می شوند، بیان کردیم".  (۸) (انعام، آیات ۱۲۵، ۱۲۶).
البته در تفسیر آیه فوق آیت الله مکارم شیرازی برای صراط مستقیم معنای اسلام و قرآن را به صورت احتمال ذکرده اند. ایشان می نویسند:
این که مددهاى الهى شامل حال حق طلبان مى‌گردد و سلب موفقیت به سراغ دشمنان حق مى‌رود، یک سنت مستقیم و ثابت و دگرگونى‌ناپذیر الهى است، مى‌فرماید: «این راه مستقیم (و سنت) پروردگار تو است» «وَ هذا صِراطُ رَبِّکَ مُسْتَقیماً ».
این احتمال نیز در تفسیر آیه هست که «هذا» اشاره به اسلام و قرآن بوده باشد؛ زیرا صراط مستقیم و راه راست و معتدل است. (۹)
حجت الاسلام قرائتی می نویسند: کلمه‏ ى «هذا»، ممکن است اشاره به کلمه ‏ى «اسلام» باشد که در آیه‏ى قبل آمده بود. (۱۰)
آیت الله جوادی آملی می نویسند: صراط هم به خدای سبحان اسناد داده می شود: (هذا صراط ربّک مستقیماً)، (صراط الله الّذی له ما فی السماوات وما فی الأرض)، و هم به راهیان: (صراط الّذین أنعمت علیهم). اسناد صراط به خداوند از آن جهت است که صراط همان دین، یعنی مجموعه معارف و قوانینی است که خدای سبحان آن را به وسیله‌ی وحی بر پیامبران نازل کرده است. پس مبدأ آن خداست و از سوی دیگر عمل به آن نیز انسان را به لقای خدا می رساند. پس منتهای آن نیز خداست و چون مبدأ و منتهای آن خداوند است، اسناد آن به خداوند صحیح و موجّه است. اما استناد آن به سالکان، به عنوان (أصحاب الصّراط السَوِیّ)، مستلزم رابطه و پیوندی عینی بین صراط و سالک آن است و این پیوند، مصحح آن استناد است. حال باید بررسی شود که چه پیوندی میان صراط و سالک، یعنی همان «دین» و «متدیّن» وجود دارد و در مقدمه باید گفت: این ارتباطْ مادّی نیست؛ زیرا صراط همان دین است و دین امری مادی نیست بلکه یک سلسله عقاید، اخلاق و احکام است که همه معنوی است. (۱۱)

َآیت الله جوادی آملی (حفظه الله): اسناد صراط به خداوند از آن جهت است که صراط همان دین، یعنی مجموعه معارف و قوانینی است که خدای سبحان آن را به وسیله‌ی وحی بر پیامبران نازل کرده است.

۳. آیه ذیل که بعد از ذکر بخش مهمی از عقائد و برنامه های عملی و اخلاقی اسلام آمده، و مشتمل بر چندین فرمان اسلامی است، می فرماید:
"وَأَنَّ هَـٰذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ"؛ "و مسلماً این [برنامه های محکم و استوار و قوانین و مقرّرات حکیمانه] راه راست من است؛ بنابراین از آن پیروی کنید و از راه های دیگر پیروی مکنید که شما را از راه او پراکنده می کند؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا پرهیزکار شوید". (۱۲) (انعام، آیه ۱۵۳).

بیانات حضرت امام خمینی (ره) درباره صراط مستقیم

با توجه به اینکه تنها یک صراط مستقیم وجود دارد، امام خمینی در مورد تفسیر و جمع بین این مصادیق و بیان یکی بودن حقایق آنها می‌نویسد اطلاق کلمه «صراط» بر صورت انسانیت که عبارت از همان صفات انسانیت باشد، و بر امام و بر هدایت او و بر شریعت، و بر پلی که بر دوزخ کشیده شده جملگی صحیح است، زیرا همه این‌ها که بیان شد راه بهشت و طریق عالم نور و وسیله تقرّب به خداست. (۱۳)
امام (ره) در تفسیر سوره حمد در این باره می فرمایند: راه مستقیم راه آنهایی است که خداوند به آنها منت گذاشته و نعمت عطا فرموده، نعمت اسلام، نعمت انسانیت، دفاع و پاسداری از اسلام و قرآن، مجاهده در راه اسلام این راه مستقیم است. این همان صراط مستقیمی است که شما در نماز از خدا می خواهید. (۱۴)
نویسنده: حسن جوادی

پی نوشت:

(۱) دین پژوهی، ابراهیم زاده، عبدالله، ص۲۳.
(۲) ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱، ص۵۳.
(۳) ترجمه حجت الاسلام انصاریان.
(۴) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۴۹.
(۵) تفسیر نمونه، ج 1، ص ۵۰.
(۶) تفسیر تسنیم، جوادی آملی، ج 1، ص ۴۶۶.
(۷) ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۴۹.
(۸) ترجمه حجت الاسلام انصاریان.
(۹) تفسیر نمونه، ج۵، ص ۵۳۶.
(۱۰) تفسیر نور، محسن قرائتی، ذیل آیه.
(۱۱) تفسیر تسنیم، ج۱، ص۴۹۴.
(۱۲) ترجمه حجت الاسلام انصاریان.
(۱۳) اسرار الصلوة، ص۳۹۶.
(۱۴) تفسیر سوره حمد، ص ۲۵۰.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط