باید گفت اعتماد به نفس از دوران کودکی، توسط والدین و اطرافیان شکل می گیرد. به عنوان نمونه اگر کودکی در محیطی پر از ترس بزرگ شود، یاد می گیرد که بترسد یا اگر در محیط پر از تشویق بزرگ شود، به خوبی می آموزد که اعتماد کند. در واقع عزت نفس کودکان به نوع نگرش و رفتاری که دیگران نسبت به او دارند، برمی گردد و رفتارهایی مانند طرد، عدم محبت، عدم توجه، غفلت، جدی نگرفتن، توجه به نکات منفی، گوش ندادن، عدم احترام، تحقیر، تمسخر، سرزنش، تهدید، مقایسه، انتظار بیش از حد و بد رفتاری با کودک باعث کاهش عزت نفس او در همه مراحل رشد به ویژه دوران نوجوانی می شود. از طرف دیگر رفتارهایی چون پذیرش، احترام، محبت، توجه، جدی گرفتن، احساس تعلق، تشویق، حمایت، تحسین، احساس ایمنی و انتظارات مناسب، افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان را به همراه دارد.
اولین پله، سخت ترین حرکت
نوجوانان باید آنچه را که هستند، بپذیرند و احساس خوبی نسبت به خودشان داشته باشند تا با رسیدن به اعتماد به نفس مطلوب به فرد بهتر و ایده آل تری تبدیل شوند. نوجوانی که اعتماد به نفس مناسبی ندارد، خود را در حدی نمیبیند که بتواند پیشرفت کند و خیلی زود سرخورده و گوشه گیر خواهد شد. درواقع اولین پله برای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان این است که یاد بگیرند به خودشان احترام بگذارند و خود را دست کم نگیرند.پذیرش محدودیت ها و توانمندی ها در کنار هم نکته ای است که نباید آن را نادیده گرفت چرا که هر فردی حداقل یک یا چند نقطه ضعف دارد اما مهم این است که نوجوان نقاط ضعف خود را بدون نگرانی و ناراحتی بپذیرد و از آنها احساس گناه و شرمساری نکند چرا که هیچ فردی نمی تواند انسانی کامل باشد. نوجوان، دامنه محدودی از احساسات و عواطف را بروز می دهد و از موقعیتهای جدید و تازه دوری می کند و همواره نقاط ضعف خود را می بیند و خودش را سرزنش می کند.درواقع یک نوجوان موفق با آگاهی و پذیرش نقاط مثبت و ضعف خود احساس رضایت و خوشنودی می کند و اجازه نمی دهد تا محدودیت ها و نقاط ضعف جلوی موفقیت های او را بگیرد چرا که همواره درصدد برطرف کردن نقاط ضعف خود است.
نقش والدین در افزایش اعتماد به نفس نوجوانان
اگر فرزند نوجوانی دارید باید یاد بگیرید که انتظارات بیش از حدی از وی نداشته باشید. در عین حال، همواره توانایی ها و موفقیت های کوچک نوجوان باید مورد تشویق و تحسین خانواده قرار گیرد و از فعالیتهای سازنده و عواطفش حمایت شود. البته این به آن معنا نیست که همه رفتارهای نادرست نوجوان را نادیده بگیرید تا دچار اعتماد به نفس کاذب شود بلکه باید با او به گفت وگو بنشینید و با تکیه بر منطق و خرد نکردن شخصیت فرزندتان، مشکلات را حل کنید و مراقب باشید اعتماد به نفسش تخریب نشود. از طرفی شما به عنوان والدین باید بدانید گوش کردن به حرف های نوجوان و تایید عقاید مثبت و کوچک نشمردن او در جمع، تاثیر بسزایی در افزایش اعتماد به نفس او دارد. کافی است یک بار امتحان کنید تا نتیجه بگیرید.از کجا متوجه شویم نوجوان مان اعتماد به نفس مناسبی دارد؟
یک روان پزشک کودک و نوجوان و عضو انجمن علمی نوجوانان بریتانیا معتقد است نوجوانی که از اعتماد به نفس مطلوبی برخوردار است همواره مستقل عمل می کند، مسوولیت پذیر است و متکی به فرد خاصی نیست. یک نوجوان با اعتماد به نفس مطلوب از حضور در یک جمع غریبه و ناشناس احساس ترس نمی کند، گوشه گیر و پرخاشگر نیست و همیشه نسبت به پیشرفت هایش افتخار می کند و دامنه وسیعی از هیجان ها و احساسات را بروز می دهد. در عین حال، ناکامی را نیز به راحتی می پذیرد و خیلی راحت عقایدش را با منطق در جمع مطرح و از آن دفاع می کند. در مقابل، نوجوانی که اعتماد به نفس پایینی دارد همیشه توانمندی های خود را دست کم می گیرد، احساس درماندگی می کند و به آسانی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرد. این نوجوان، دامنه محدودی از احساسات و عواطف را بروز می دهد و از موقعیت های جدید و تازه دوری می کند و همواره نقاط ضعف خود را می بیند و خودش را سرزنش می کند.رابطه میان خجالت و اعتماد به نفس در نوجوانان
بروز هرگونه اضطراب و نگرانی موقع قرار گرفتن در محیطهای اجتماعی و گروه های فامیلی، تعریف مناسبی برای واژه خجالت کشیدن است و بروز این حس در نوجوانان به دوران کودکی آنها باز می گردد. کودکی که در مقابل پرسش های دیگران، پاسخی نمی دهد، تمایلی به شرکت در فعالیت های گروهی مهد کودک ندارد یا به مکان هایی مانند زمین بازی مدرسه نمی رود مگر اینکه از طرف یکی از والدین یا دوستان نزدیک مورد حمایت قرار بگیرد، در نوجوانی نیز با حس کم رویی و خجالت مواجه خواهد شد. البته بسیاری از کودکان در بعضی از موقعیت ها مانند مهد کودک یا پیش دبستانی خجالتی هستند. در این بین نباید فراموش کرد یک شخصیت درون گرا، خود به تنهایی مشکلی به وجود نمی آورد اما زمانی یک رفتار خجالتی می تواند آزار دهنده باشد که او را از داشتن دوست، شرکت در بازی و دیگر فرصت های یادگیری دور می کند که این موضوع خود می تواند مشکل ساز باشد و از یک کودک خجالتی، یک نوجوان خجالتی و با اعتماد به نفس پایین بسازد.منبع: روانشناسی کودک، بتول جعفری گلستان، چاپ دوم، نوید حکمت، قم 1396