حوزه‌های مذهبی

از ابداعات بزرگ غرب، وجود نظم ذاتی در طبیعت بود، نظمی که سازوکار آن می تواند به لحاظ سیستمی فهمیده شود و در چارچوب مفاهیم خود تبیین گردد، نظمی که این سوال را نیز مطرح می کند که آیا اهمیت این نظم بیشتر است که در این صورت ما باید به خالق آن اشاره کنیم.
جمعه، 14 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حوزه‌های مذهبی
حوزه مذهبی به ایجاد نظم بین المللی معاصر کمک می کند. این امکان برای بسیاری از دانشمندان، مستلزم نفی برخی دانش‌های متعارف است. به طور کلی، نظریه پردازان روابط بین الملل با نظم جهانی لیبرال موافقند، اما از آنجا که عموما مفهوم لیبرال را با سکولار یکسان تلقی می کنند، نظم جهانی لیبرال نمی تواند محتوای مذهبی داشته باشد. آیا این بدان معنی است که لیبرالیسم و انواع پروژه های نوسازی دیگر باید جنبه مذهبی داشته باشند؟ شاید این امکان را بسیاری از دانشمندان مذهبی از جمله چارلز تیلور در کتابش تحت عنوان "عصر سکولار" پیشنهاد کرده است. تیلور به پیروی از سنت دیرینه، بین نظم ذاتی و متعالی تمایز قایل می
شود.
 
از ابداعات بزرگ غرب، وجود نظم ذاتی در طبیعت بود، نظمی که سازوکار آن می تواند به لحاظ سیستمی فهمیده شود و در چارچوب مفاهیم خود تبیین گردد، نظمی که این سوال را نیز مطرح می کند که آیا اهمیت این نظم بیشتر است که در این صورت ما باید به خالق آن اشاره کنیم. این تصور از "نظم ذاتی" مستلزم انکار- یا حداقل جدایی و یا شاید پیچیده کردن هر نوع نفوذ متقابل بین حوزه طبیعی از یک طرف و حوزه فراطبیعی از طرف دیگر می باشد، موضوعی که به لحاظ وجود خداوند متعال یا الهه ها یا ارواح یا نیروهایی سحرآمیز و غیره درک می شود.
 
اما این نظم ذاتی هرگز نمی تواند نشانه‌های فراطبیعی را کاملا حذف کند، به این خاطر که انسان نیاز مداومی به رابطه با چیزی فراتر از خودش دارد. اقدامی که تنها، جستجو برای معنی نیست، بلکه نوع خاصی از معنی است که به آنها اجازه میدهد تا خودشان را چنان تصور کنند که با عالم وجود و در حال ظهور پیوند دارند. در نتیجه، تیلور، شواهد و نشانه هایی از نظم متعالی را در نظم ذاتی موجود در حوزه های متعدد زندگی می یابد. برای نمونه، میهن پرستی آمریکایی و انگلیسی همواره با نوعی حس معنوی همراه بوده است، یا حداقل این باور وجود دارد که همه کشورها به پیشرفت روند تمدن سازی که جزئی از برنامه الهی است کمک می کنند.نظم جهانی معاصر ما می تواند جنبه های مذهبی آشکار و پنهانی داشته باشد. یکی از دغدغه های نظریه پردازان روابط بین الملل از مدت ها قبل همواره ایجاد نظم بوده است.حس برتری که اساسا مذهبی بود میتواند دستخوش سکولاریزاسیون شود، همان طور که حس برتری تمدنی از پروردگار جدا شد و آن را به نژاد یا روشنگری و یا ترکیبی از هر دو نسبت دادند. اما نکته تعیین کننده چنین برداشتی از نظم، این است که جایگاه دیگری را فراهم می کند که در آن خدا می تواند در زندگی یا در تصور اجتماعی مان حضور یابد؛ نه تنها به عنوان آفریننده طرح و الگویی که هویت سیاسی ما را تعیین می کند، بلکه الگویی که نظم تمدنی را نیز مشخص می کند.
 
او همچنین پیشنهاد می کند که نظم لیبرال مبنی بر برابری، حقوق و دموکراسی باید توسط چیزی فراتر از "اجماع مشترک" رالزی بر اساس زمینه های فایده گرایانه کانتی و پایه های مذهبی حفظ شود. سکولاریزاسیون، مذهب را تباه نمی کند. در عوض، بسیاری از پروژه هایی که سکولار تلقی می شوند، در واقع به واسطه اعتقادات مذهبی، معنی می یابند و ماندگار هستند.
 
گرچه تیلور نظم الهی را به حوزه مذهبی محدود می کند، کریگ کالهون و دیگران استدلال می کنند که نظم الهی نیازی ندارد تنها حول محور خدا باشد بلکه می تواند در هر جایی که باورهای جمعی در ارتباط با حوزه الهی وجود داشته باشد و یا رفتاری در راستای پیشبرد خود و محیط به طرف خیر بیشتر طراحی شده باشد، برقرار گردد. حقوق بشر را ملاحظه کنید. استدلال ها درباره حقوق طبیعی و کرامت انسانی نه تنها از جهت ارزش ابزاری آنها برای دستیابی به نتایج مثبت (شامل صلح و پیشرفت) بلکه همچنین به جهت مفاهیم اساسی عدالت و پیشرفت که قسمتی از حوزه الهی هستند، قابل دفاع می باشند. اقدام بشردوستانه نه تنها به دلیل کمک به صلح و امنیت بین المللی بلکه همچنین به دلیل معنی بخشیدن به نوعی نظم جهانی، مورد حمایت قرار می گیرد. بسیاری از ویژگی های نظم بین المللی لیبرال (و به طور گسترده تر اخلاقیات بین المللی در ایده جهان وطنی و فلسفه ماورای طبیعی قرار گرفته اند که نه تنها نگران پیشرفت بشر بلکه امکان تغییر رابطه خود با دیگران و حوزه اخلاق هستند. به طور خلاصه، لیبرالیسم مدرن (لیبرالیسم سکولار) به واسطه رابطه اش با حوزه ماورائی، محتوایی مذهبی دارد. بر این اساس، همان طور که اکثر نظریه پردازان روابط بین الملل معتقدند، نظم بین المللی لیبرال نشان دهنده پیروزی سکولاریسم نیست بلکه ارتقاء نوع خاصی از سکولاریسم است که از محتوی مذهبی قوی برخوردار است و با حوزه ماوارائی پیوند دارد.
 
من تاکید می کنم که حوزه ماورائی، حوزه ای فراگیر و جهانی نیست، زیرا این حوزه همواره در چارچوب تاریخ و فرهنگ شکل می گیرد. اخلاقیات بین المللی می تواند شامل مفاهیم مذهبی متاثر از حوزه ماورایی باشد اما این حوزه ماورایی برخلاف تصور کسانی که آن را فراتر از زمان تلقی می کنند، مربوط به زمان و مکان خاص است. دوباره رویکرد بشر دوستانه را ملاحظه کنید. ایده بشردوستانه (تلاش برای بهبود بخشیدن وضع اسف بار دیگران) شاید چنان بنظر برسد که ویژگی جهانی دارد. نهادهای امداد رسانی مسیحی و اسلامی هر دو از تعهدات مذهبی برای کمک به فقرا و مصیبت زدگان الهام گرفته اند. با وجود این، چنین سنت های اعتقادی متفاوت، هدف و اصول های بشردوستانه را به شیوه هایی کاملا متفاوت درک می کنند و آنها را به همان فهم های متفاوت از نظم جهانی ماورائی پیوند می دهند. برای بسیاری از نهاد های امداد رسانی مسیحی، عملا غیرممکن است که مسیحیت را بدون تغییر مستقیم یا غیرمستقیم جنبه های متعدد روابط اجتماعی و ایجاد انواع جدید روابط فراملی، توسعه دهند. این وضعیت درباره بسیاری از نهادهای امداد رسانی اسلامی نیز صدق می کند. به عبارت دیگر، میل به رهایی مصیبت زدگان که احتمالا نوعی خیر جهانی و پاک ترین تجلی اخلاق معنوی تلقی می شود، منعکس کننده فهم خاصی از نظم است.
 
به طور خلاصه، نظم جهانی معاصر ما می تواند جنبه های مذهبی آشکار و پنهانی داشته باشد. یکی از دغدغه های نظریه پردازان روابط بین الملل از مدت ها قبل همواره ایجاد نظم بوده است. در قرن گذشته، چنین فرض می شد که نظم، ماهیتی مسیحی دارد یا حداقل بیشتر نظریه پردازان معتقد بودند که باید چنین باشد. روند مداوم سکولاریزاسیون جهان و جامعه دانشگاهی که این روند را مطالعه می کند، تصور و درک نظم را در نتیجه عقلانیت و جستجوی منافع جمعی مستقل، تغییر داده است. در واقع، نه تنها نظم بین المللی به دین توجهی نداشت، بلکه به طور روز افزونی دین را به عنوان عاملی بی ثبات کننده تلقی می کرد. در حالی که نظریه پردازان روابط بین الملل روز به روز نسبت به این موضوع که نظم نه تنها از طریق رفتار ابزاری بلکه همچنین ساختارهای هنجاری شکل می گیرد، آگاه تر شده اند. در این راستا، آنها به طور ضمنی چنین فرض کرده اند که این نظم، ماهیتی سکولار دارد. با وجود این، عناصر سکولار و مذهبی نظم بین المللی ممکن نیست به روشنی تقسیم بندی نظریه پردازان روابط بین الملل از هم جدا شوند. ارزش های مذهبی که قسمتی از اخلاقیات بین المللی و نظم بین المللی هستند در نهادهای حکمرانی جهان نهادینه شده اند. از طرف دیگر، نظم بین المللی لیبرال نیز می تواند جنبه ای مذهبی داشته باشد. بنابراین، نظریه پردازان روابط بین الملل برای یاد گرفتن درباره جهان و خودشان، موضوعات زیادی در پیش دارند.
 
منبع: دین و نظریه روابط بین الملل، جک اسنایدر، ترجمه سیدعبدالعلی قوام، رحمت حاجی مینه، چاپ اول، نشر علم تهران ۱۳۹۳


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.