فرق علم حضوری با علم حصولی

علم یا شناخت انسان بر دو نوع است: علم حضوری و علم حصولی (علم فکری). بین علم حضوری و علم حصولی تفاوت‌هایی وجود دارد که برخی از آن‌ها از این قرار است
شنبه، 10 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرق علم حضوری با علم حصولی
 فرق علم حضوری با علم حصولی

 

نویسنده: دکتر حسین معصوم




 

علم یا شناخت انسان بر دو نوع است: علم حضوری و علم حصولی (علم فکری). بین علم حضوری و علم حصولی تفاوت‌هایی وجود دارد که برخی از آن‌ها از این قرار است: (1)
1. در علم حصولی، واقعیتِ معلوم غیر از واقعیتِ علم است؛ یعنی کاشف و مکشوف یا حاکی و محکی دو چیز است، ولی در علم حضوری، واقعیت علم عین واقعیت معلوم است.
2. در علم حصولی، این سؤال پیش می‌آید که آیا شناخت و علم انسان، مطابق با واقع است یا خیر، ولی در علم حضوری، شناخت و علم انسان همان واقع است و سؤال کردن از مطابقت و عدم مطابقت معنا ندارد.
3. علم حضوری عین وجود است، ولی علم حصولی کاشف و حاکی از وجود است.
4. علم حضوری بدون واسطه‌ی صورت ادراکی حاصل می‌شود، ولی علم حصولی با واسطه‌ی صورت ادراکی به دست می‌آید؛ یعنی واسطه‌ای بین عالم و معلوم وجود دارد که آگاهی به وسیله‌ی آن حاصل می‌شود؛ به عبارت دیگر، علم آن گاه حصولی است که بین فاعل شناسایی (یا سوژه) و متعلق شناسایی (یا ابژه) واسطه‌ای به نام صورت ادراکی در کار باشد.
5. علم حضوری خطاناپذیر است، برخلاف علم حصولی که احتمال خطا در آن می‌رود.
6. در علم حضوری، عالِم دارای معلوم و دارای واقعیت است، ولی در علم حصولی، عالِم دانای به معلوم و دانای به واقعیت است. (2)
مثلاً، ما رنگ پوست و شکل بدن خودمان را با چشم می‌بینیم و زبری و نرمیِ اعضایِ آن را با حس لامسه تشخیص می‌دهیم (علم حصولی)، اما ترس و محبت و خشم و اراده و فکر خودمان را بدون نیاز به اندام‌های حسی درک می‌کنیم (علم حضوری). هیچ کس نمی‌تواند در این شک کند که آیا فکری دارد یا خیر؛ آیا تصمیمی گرفته است یا خیر و آیا شکی دارد یا خیر. یقینی‌ترین علوم و آگاهی‌های انسان از طریق علم حضوری است.
اکنون سؤال این است که آیا «من» همان بدن مادی است و این حالات روانی هم از اعراض بدن است یا خیر. ما «منِ» خود را با علم حضوری می‌یابیم، ولی بدن را باید به کمک اعضای حسی بشناسیم.
7. اندیشه‌ی منطقی از ویژگی‌های علم حصولی است و علم حضوری محکوم منطق و قواعد و قوانین آن نیست. تعریفی که در ابتدای علم منطق از «علم» ارائه می‌دهند، همان علم حصولی است، زیرا در تعریف «علم» این گونه آمده است:
اَلعِلمُ هُوَ الصُّورَةُ الحاصِلَةُ مِنَ الشّیءِ عِندَ العَقلِ؛
علم عبارت است از صورتی که از شیء نزد عقل حاصل می‌شود.
8. مقسمِ تصور و تصدیق علم حصولی است.
9. معلوم در علم حضوری شخص خارجی است، ولی معلوم بالذات در علم حصولی مفهوم کلی یا جزیی است.
10. علم حضوری به کلی و جزیی و به اعتباری و حقیقی تقسیم نمی‌شود؛ حال آن که علم حصولی چنین تقسیماتی دارد.
11. در علم حصولی سه امر وجود دارد: درک کننده، درک شونده و واسطه که همان صورت ذهنی است، اما در علم حضوری، غیر از واقعیت درک کننده و واقعیت درک شونده، امر دیگری متحقق نیست، بلکه احیاناً درک کننده و درک شونده نیز یکی هستند.
12. انسان در علم حصولی دنبال معلوم می‌گردد، ولی با علم برخورد می‌کند و پیوسته جهان خارج را می‌جوید، ولی همواره علم به آن را می‌یابد.

پی‌نوشت‌ها:

1. برخی از این خصوصیات و ویژگی‌ها با یک دیگر تداخل دارند، ولی برای روشن‌تر شدن مطلب، ذکر جداگانه‌ی آن‌ها بی‌مناسبت نیست.
2. برگرفته از افادات شفاهی آیة الله جوادی آملی.

منبع مقاله :
معصوم، حسین؛ (1390)، مطالعات عقل محض در فلسفه ی کانت، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط