پیامدهای دنیوی فردی غیبت
از جمله پیامد های فردی غیبت، منزوی شدن، خروج از ولایت الهی، محاربه با خدا و حبط عمل مى باشد که به توضیح آن مى پردازیم .1. منزوی شدن
انسان بدون داشتن حس اعتماد به دیگران، نمى تواند اجتماعى زندگى کند و همواره باید درعزلت و انزوا به سر برد و این حالت، وجدان بشری را رنج مى دهد و طراوت و نشاط روحى او را سلب مى کند.2. خروج از ولایت الهی
غیبت در بُعد معنویش باعث میشود که به رشته دوستی میان خالق و مخلوق، ضربه وارد شود. انسان وقتی تحت حکومت پروردگار باشد، همه اعمالش در محور خواستههای خدا قرار میگیرد و رنگ الهی مییابد؛ اما وقتی تحت حکومت و سرپرستی شیطان باشد، کارهایش رنگ شیطانی میگیرد و از اوج عظمت به حوض ذلت سقوط میکند.امام صادق (ع) فرمود: مَنْ رَوَی عَلَی مُؤْمِنٍ رِوَایَةً یُرِیدُ بِهَا شَیْنَهُ وَهَدْمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسْقُطَ مِنْ أَعْیُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلَایَتِهِ إِلَی وَلَایَةِ الشَّیْطَانِ فَلَا یَقْبَلُهُ الشَّیْطَان. (1) هر کس به منظور عیب جویى و ریختن آبروى مؤمنى سخنى علیه او بگوید تا او را از چشم مردم بیندازد خداوند چنین کسى را از ولایت خودش بیرون مى کند و به سوى ولایت شیطان مى فرستد ولی شیطان او را نمى پذیرد.
از این عمل دربیانى دیگر به کفر و شرک تعبیر شده است؛ آنجا که امام صادق (ع) مى فرمایند: الْغِیبَةُ کُفْرٌ وَالْمُسْتَمِعُ لَهَا وَالرَّاضِی بِهَا مُشْرِکٌ. (2) غیبت، کفر، وشنونده و خشنود از آن، مشرک است.
3. محاربه با خدا
و در جایى دیگر خوار ساختن مؤمن را که مى تواند نتیجه غیبت کردن از او باشد با محاربه با خدا یکسان دانسته و مى فرمایند که رسول خدا فرمودند: قال الله تبارک و تعالی، مَن اَهان لی ولیا فقد ارصد لمحاربتی. (3) خداوند تبارک و تعالى فرموده است: هر کس دوستى از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است. پس غیبت باعث مى شود که به رشته دوستى میان خالق و مخلوق، ضربه وارد شود.بى شـک، کسى که مرتکب غیبت گردد، دین خود را از دست داده و در قیامت به عذاب سختى گرفتار خواهد شد. در روایتى از این عمل ناروا به کمترین حد کفر تعبیر شده است؛ پیامبر اکرم (ص) مى فرمایند: أَدنَى الکُفرِ أن یَسمَعَ الرجلُ عن أخیهِ الکَلِمَةَ فَیَحفَظَها علَیهِ یُریدُ أن یَفضَحَهُ بها، اُولئکَ لا خَلاقَ لَهُم. (4) کمترین حد کفر آن است که انسان مطلبى را در مورد برادر (مسلمانش) بشنود و آن را حفظ کند با این قصد که روزی او را رسوا نماید؛ آنان در پایان کار و در رستاخیز بهره ای نمى برند.
4. عدم قبولی عبادات
رسول خدا (ص) در ضمن حدیثی میفرمایند: مَن اغتابَ مُسلِماً أو مُسلِمَة، لَم یَقبَل الله تَعالی صَلاتَه و لا صِیامَه أربَعینَ یَوماً و لَیلة، إلّا أن یَغفِرَ لَهُ صَاحِبه. (5) هرکس از مرد یا زن مسلمان، غیبت کند، خداوند متعال نماز و روزه او را تا چهل شبانهروز نمیپذیرد؛ مگر آنکه شخص غیبت شده، او را ببخشد.پیامدهای اخروی غیبت
علاوه بر بیان عواقب دنیوی غیبت، روایات به تفصیل به بیان عقوبت های اخروی ناشى ازغیبت نیز پرداخته اند، که بعضی از آنها در ذیل ذکر می شود:1. ناخوشایند بودن حال غیبت کننده
در روایات معصومان (ع) حال غیبت کننده در روز قیامت بسیار ناخوشایند توصیف شده است. امام صادق (ع) از پدران معصومش چنین روایت مى فرماید: مَنِ اغْتَابَ امْرَأً مُسْلِماً بَطَلَ صَوْمُهُ وَ نُقِضَ وُضُوؤُهُ وَ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَفُوحُ مِنْ فِیهِ رَائِحَةٌ أَنْتَنُ مِنَ الْجِیفَةِ یَتَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَوْقِفِ. (6) کسى که از فرد مسلمانى غیبت کند، روز قیامت در حالى که از دهانش بویى بدتر از بوی مردار به مشام مى رسد، مى آید که اهل محشر از آن اذیت مى شوند.پیامبر اکرم (ص) نیز فرمود: مَنْ أَکَلَ لَحْمَ أَخِیِهِ فِی الدُّنِیا قَرَّبَ إِلَیِهِ یَوْمَ القِیَامَةِ فَیُقَالُ لَهُ کَلِّهِ مَیِّتاً کَمَا أَکَلَتْهُ حَیَّاً فَیَأْکُلُهُ وَیَکْلَحُ وَیَضِجُّ. (7) کســی که در دنیا گوشـت برادر خود را بخورد و غیبتش را بکند روز قیامت که می شـــود او را پیش کســی که غیبتش را کرده است می برند و به او می گویند همان گونه که در دنیا گوشـت او را در حالی که زنده بود، خوردی اکنون که مرده اســت نیز گوشــت او را بخور.
2. حبط عمل
از دیگر آثار غیبت، حبط اعمال نیک است که درروایات به نابودگری آتش تمثیل شده است: اَلْغَیْبَةُ حَرامٌ عَلى کُلِّ مُسْلِم وَ اِنّها لَتَأکُلُ الْحَسَناتِ کَما تَأْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ. (8) غیبت کردن برای هر مسلمانى حرام است و همان گونه که آتش هیزم را مى خورد ، غیبت نیز کارهای نیک انسان را مى خورد و از بین مى برد.گاه اتفاق مى افتد که انسان با کلى زحمت و تلاش عمل نیک و پسندیده ای را انجام مى دهد اما با یک لحظه غفلت مرتکب غیبت مى شود و بدین وسیله مانع ثبت آن در نامه عمل خویش مى شود، چرا که یکى از پیامدهای غیبت عدم قبولى طاعات و عبادات است و سرمایه های معنوی انسان بیشترین خطر را از سوی خود انسان متحمل مى شود. رسول خدا (ص) فرمود: اَلْجُلُوسُ فِی اَلْمَسْجِدِ اِنْتِظَارَ اَلصَّلاَةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ یُحْدِثْ قِیلَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَا اَلْحَدَثُ قَالَ ص اَلاِغْتِیَابُ .(9) نشـستن در مسجد و انتظار کشیدن برای رسیدن وقت نماز عبادت است تا زمانى که حدثى از انسان سر نزند. سؤال شد : حدث چیست ؟ فرمود : غیبت.
همچنین روایت دیگری عاقبت شوم غیبت را متوجه غیبت کننده کرده و فرموده است: لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ ؛ فإنّ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ ، ومَن تَتَبّعَ اللّه ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ ولو فی جَوفِ بَیتِهِ. (10) پیامبراکرم (ص) فرمود که به دنبال خطاهای مؤمنین نباشید که اگر کسى چنین کند، خداوند نیز در احصاء خطایای او سخت گیری خواهد نمود و در نتیجه او را حتى اگر در دل خانه اش باشد، رسوا مى سازد.
3. غیبت بدتر از زنا
یکی دیگراز آثار غیبت این است که غیبت کننده به گناهی بدتر از گناه زنا آلوده می شود چون در روایات و احادیث آمده است که غیبت از زنا بدتر است. پیامبر اکرم (ص) خطاب به ابوذر فرمود: یا أباذَرَ إیّاکَ وَ الغَیبَةَ فَإنَّ الغَیبَةَ أشَدُّ مِنَ الزِّنا. (11) ای اباذر برحذر مى دارم تو را از غیبت کردن؛ چرا که بدتر از زناست.بر این اساس مى توان گفت که غیبت کردن و غیبت شنیدن از رذائل اخلاقى است که پیامدهای شوم دنیوی، معنوی و اخروی فراوانى را برای شخص به همراه مى آورد. از این روست که معصومین (ع) به بیانات مختلف آن را توصیف نموده وعواقب شوم آن را متذکر شده اند.
4. محرومیت از بهشت
یکی از پیامدهای ناگوار غیبت، محرومیت از بهشت است. پیامبر اعظم (ص) در این رابطه میفرمایند: تحرمُ الجَنّةُ عَلی ثَلاثة: عَلی النَّمامِ، وَ عَلی المُغتَابِ، وَ عَلَی مدمِن الخمر، و أوحَی الله عَزوَجَل إلی مُوسَی بنِ عِمران إن المُغتَاب إذَا تَابَ فَهُوَ آخر مَن یَدخُلُ الجَنَة وَ إن لَم یَتُب فَهُوَ أوَل مَن یَدخُلُ النَار (12) بهشت بر سه نفر حرام است: سخنچین،کسی که غیبت میکند و کسی که دائمالخمر باشد، و خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که اگرغیبتکننده توبه نماید، آخرین کسی است که به بهشت وارد میشود و اگر توبه نکند اولین کسی خواهد بودکه داخل آتش میشود.پی نوشت ها:
(1) حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 12، ص 285.(2) محدث نوری: مستدرک الوسائل ص 133، ح 10462.
(3) کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج 2، ص351.
(4) مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج78، ص276.
(5) نوری طبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج7، ص322.
(6) حر عاملى، محمد بن حسن، همان، ص282.
(7) ورام، مسعود بن عیسى، مجموعه ورام (آداب و اخلاق در اسلام) ج1، ص116.
(8) نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج3، ص305.
(9) حرانی، حسن، تحف العقول، ج 2، ص47.
(10) کلینی، محمد بن یعقوب، همان، ص355.
(11) حر عاملى، محمد بن حسن، همان، ج8، ص598.
(12) همان، ج12، ص281.