سرچشمه‌های اخلاق انسانی

پژوهشگران اجتماعی با دلایل موجه یکسان به عوامل اجتماعی - فرهنگی اشاره می کنند که در جوامع متعدد در رفتار اخلاقی نقش دارند. در واقع تغییر زیست شناختی و مکانیکی برای توضیح منشأ ارزشها و معیارهای اخلاقی کافی نیست.
يکشنبه، 27 مرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سرچشمه‌های اخلاق انسانی
پرسش از آغاز همه چیزها چنین پرسش‌هایی را نیز دربردارد: «ارزش ها، معیارها و هنجارهای دقیق اخلاقی از کجا آمده اند؟» من به اجمال و اختصار به این پرسش خواهم پرداخت. ژرد کمپرمن Gerd Kemperman پزشک مولکولی اهل برلین در این باره می نویسد: «تنها آدمیان می توانند اخلاق داشته باشند. شناخت واقعیت های زیست شناختی به معنای آزاد بودن از مسئولیت های برآمده از این اخلاق نیست.»
 
الهی دانان نباید بر سر این مسئله که رفتار اخلاقی آدمیان ریشه در طبیعت زیست شناختی آنها دارد، نزاع کنند. آلفرد ژیلر Alfred Gieler که یک زیست شناس اجتماعی است اشاره درستی به عوامل زیست شناختی تکامل که در تکامل رفتار آدمی دخیل بوده اند، دارد: انسان از عالم حیوانات آمده است. على الخصوص در مراحل اولیهی فرآیند انسان شدنش به خاطر اینکه زنده بماند به شرایط زیست شناختی اولیه ی حیاتش وابسته بود. اما در حیوانات سطح بالا در میان تمام آنهایی که به هم وابسته اند یا به لحاظ اجتماعی به هم نزدیکند، نوعی رفتار تعاون گونه وجود دارد که به لحاظ ژنتیکی ایجاد می شود. شاید اینجا بتوان به نوعی دوستی «متقابل» به عنوان خصلتی برای یاری رساندن به دیگران به حساب فرد انجام دهنده پی برد که بدون جهت گیری آگاهانه است: «همان گونه که تو با من رفتار می کنی، من با تو رفتار می کنم.» این رفتاری است که با توقع دریافت چیزی در بازگشت انجام می شود.
 
بنابراین پژوهشگران اجتماعی با دلایل موجه یکسان به عوامل اجتماعی - فرهنگی اشاره می کنند که در جوامع متعدد در رفتار اخلاقی نقش دارند. در واقع تغییر زیست شناختی و مکانیکی برای توضیح منشأ ارزشها و معیارهای اخلاقی کافی نیست. شکی نیست که توانایی سخن گفتن توانایی منحصر به فردی بود که در میان آدمیان برای تعاون تکامل یافت و با وجود توانایی ذاتی و ژنتیکی آدمیان برای یادگیری این توانایی به لحاظ اجتماعی آموخته شد. با تکامل تفکر راهبردی در آدمیان توانایی همدلی، احساس ترس، توقع و امید از دیگران و احساس همدردی نیز تکامل یافت که مبنای رفتار اجتماعی قرار گرفت.مردم بدون دین وجود ندارند چه رسد به مردمانی که بدون اخلاق یا به عبارتی بدون ارزشها و معیارهای خاص خود باشند. در فرهنگ های قبیله ای، هنجارها نانوشته اند و شکل گزاره ای ندارند.بعد از دوره‌ی ایل های شکارچی - گردآورنده، تکامل فرهنگ های عالی تر بر اساس شرایط زیست شناختی پایه انجام گرفت. دریافت ها، ارزشها و هنجارهای ملموس اجتماعی طی یک فرآیند پیچیده و پویای اجتماعی به تدریج پیدا شدند. «اخلاق خودمختار» بدین معنا از جانب اخلاق گرایانی که به لحاظ اعتقادی آزاد هستند، مورد حمایت قرار می گیرد. جهت گیری ها برای اعمال و مقررات رفتار انسانی از آغاز بسته به نیازهایی که در زندگی احساس می شد و مسائل ضروری و واجبی که در روابط بین افراد پدیدار می شد، خود را تحمیل کردند. یعنی آداب و رسوم، تعالیم، سنت های خاص و در یک کلام هنجارها، دستورات و معیارهای خاص اخلاقی. این آداب و ... در طی قرنها و در واقع طی هزارهای همه جا در میان نوع بشر آزموده شدند و یا می توان گفت تثبیت شدند.
 
مردم بدون دین وجود ندارند چه رسد به مردمانی که بدون اخلاق یا به عبارتی بدون ارزشها و معیارهای خاص خود باشند. در فرهنگ های قبیله ای، هنجارها نانوشته اند و شکل گزاره ای ندارند. اخلاق خانوادگی، گروهی و قبیله ای در قالب داستان ها، تمثیلها و تشبیهها صادر می شوند که اگر «خوب» تلقی شوند- تعمیم می یابند :
 
- حس اشتراک، عدالت، سخاوت (شاید در دادوستد متقابل)
 
- احترام عمیق به تمام زندگی ها (مثلا در فروکش کردن نزاعها، در مجازات خشونت، در برقراری ارتباط با طبیعت)

- قواعد خاص برای زندگی مشترک زناشویی (مثلا پرهیز از حشرات و طرد بی بندوباری)
 
- احترام فراوان به والدین( و در عین حال مراقبت از فرزندان)
 
جالب توجه است که به نظر می رسد معیارهای اولیه و مسلم اخلاقی در تمام جهان یکی هستند. به عقیده ی انسان شناسان فرهنگی، هنجارهای نانوشته اخلاقی به عنوان سنگ زیربنای جامعه ی انسانی قرار گرفت. می توان گفت این «اخلاق اولیه» هسته مرکزی اخلاق مشترک بشری یا «اخلاق جهانی» را شکل داد. این به معنای وجود «دین اولیهی» واحد نیست که در میان قبیله یا مردمانی یافت شده باشد (در واقع کشف شدنی هم نیست. بلکه برعکس چنین اخلاق اولیه ای ممکن است در میان هر قبیله و مردمی وجود داشته باشد. بنابراین بنیان «اخلاق جهانی» تنها بر مبنای هنجارهای اساسی مشترکی که امروزه بین ادیان و فرهنگ‌های مختلف (به نحو همزمان وجود دارد، نیست. اخلاق جهانی به نحو تاریخی بر مبنای هنجارهای اساسی فرهنگ‌های قبیلهای نیز هست، هنجارهایی که قبلا در دوران ماقبل تاریخ تثبیت شده اند (قبل از آغاز منابع مکتوب). البته حتی اگر هنجارها از اخلاق اولیه اخذ نشده باشند، برای تاکید بر پیوستگی و انسجامی که با وجود تمام دگرگونی ها حفظ شده است، باید بگوییم که امروزه اخلاق جهانی در فضایی به سر می برد که نهایتا مبتنی بر اخلاق زیست شناختی و تکاملی اولیه است که به مرور زمان آزموده شده است. اما این نکته برای اخلاق برآمده از ادیان عالی تر، مخصوصا برای اخلاق برآمده از کتاب مقدس چه معنایی دارد؟ و در واقع این مسئله در مورد جهت گیری اخلاقی برخی از دانشمندان نیز مطرح است.
 
منبع: علم و دین، هانس کوک، ترجمه رضا یعقوبی، چاپ اول، نشر تمدن علمی، تهران 1395


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط