کودکی که می گوید «من نمی فهمم از من می خواهید چه کار کنم»، به مشکل پردازشگری زبان مبتلاست.
شیوع بچههایی که مبتلا به مشکل پردازشگری زبان ، بیشتر از مواردی است که شما تصور می کنید. به دلیل اینکه آنها مشکل رفتاری جدی ندارد، مشکلش توسط معلم یا والدینش شناخته نمی شود. اگرچه بعضی وقتها کاملا واضح است و مادرش می داند. آیا فقط کودکی است که مکالمه کردن را دوست ندارد. یا اتفاق دیگری افتاده؟مانی یک اختلال پردازش زبانی کلاسیک دارد. این باعث می شود در درک گفته های مردم دچار مشکل شود. کلمات در ذهنش معلق می مانند و برای پردازش به وسیله مغزش، به زمان نیاز دارد، قبل از اینکه واقعا آنها را بفهمد. زمانی که یک نفر خیلی تند صحبت می کند یا چیزهای زیادی می گوید، افکارش قاطی میشوند و نمی تواند آنها را درک کند. این مشکل چندین نام دارد که می تواند به صورت مترادف به جای هم بکار روند: زبان دریافتی تأخیری ، نقص پردازشگری شنیداری، نقص ادراک شنیداریه. با وجود این، من احساس می کنم اصطلاح مشکل پردازشگری زبان بهترین توصیف برای مشکل مانی است، زیرا کلماتی که مردم به کار می برند، «زبان»، علت گیج شدن اوست. نظر به اینکه درباره چند مشکل دیگر بحث کرده ایم، مشکل پردازشگری زبان با سایر مشکلات گفتاری، زبانی و گوش کردن یا ناتواناییهای یادگیری همراه است و اغلب با یکدیگر در تعامل هستند. اگر مانی یکی از این مشکلات را داشته باشد، ممکن است زودتر تشخیص داده شود، چون آسیب شناس گفتار و زبان، مهارتهای پردازش زبان او را به عنوان بخشی از ارزیابی ادراکی اولیه، انجام می دهد. اما چون مانی جزو آن دسته از کودکانی است که مشکل اولیه او پردازش زبان است، بعضی وقتها تشخیص داده نمی شود. تأثیر این مشکل اکنون به آهستگی وارد زندگی او می شود. کودکانی که در سنین کوچکتر به این مشکل مبتلایند، کمتر آسیب می بینند و تشخیص داده می شوند، چون گفتگوهای آنها پیچیدگی کمتری دارد و تقاضاهای شنیداری کمتری وجود دارد. در خصوص کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی، کلیه قابلیتهای پردازشگری مهارتهای گوش کردن و زبان، همیشه تحت تأثیر هستند. برای یک کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی، ضعف در مهارتهای پردازش زبانی، قسمتی از یک مشکل بزرگتر و کلی تر است، لذا صرف تشخیص اختلال پردازشگری زبان برای وی کافی نیست.همان طور که بچه ها بزرگتر می شوند، در معرض پردازش بیشتر زبان قرار می گیرند. بازیهای آنها شکل جک گفتن به خود می گیرد. برنامههای تلویزیونی را که نگاه می کنند، به درک گفته های بازیگر نیاز دارند. شخصیتها در مورد احساساتشان صحبت، دعوا و سعی می کنند آن را هدایت نمایند. همه نوع عقاید دیوانه کننده و داستان وجود دارد. در مدرسه بیشتر روی شنیدن گفته های معلم در مورد قوانین درس ریاضی، مفاهیم علوم و... متمرکز می شود و همچنین با سایر دانش آموزان در مورد انواع چیزها صحبت می کنند.
یک کودک با اختلال پردازشگری زبانی، بسیاری از اطلاعات را در همه موقعیتها از دست می دهد. موارد زیر مشکلاتی است که چنین بچه هایی با آنها مواجه می شوند.
• شوخی: کودکانی با مشکل پردازش زبانی قادر به درک جک ها نیستند، زیرا این موارد بسیار انتزاعی است و به پردازشگری بالایی نیاز دارد.
• کنایه ها: عباراتهایی هستند که آنها را به طور غیررسمی به کار می بریم و معنایی کاملا متفاوت نسبت به چیزی که گفته شده، دارد. وقتی یک نفر می گوید «زیر هواه» چه منظوری دارد، آیا بدین معناست که می خواهد باران ببارد؟» یا مواردی نظیر «پایت را در کفشهای من قرار داده ای» یا «فضا را تغییر دهیم» مثالهای دیگری است.
• دستورالعملهای طولانی و پیچیده: این دستورالعملها در ذهن بچه درهم و برهم می شوند. نظر به اینکه مشکل پردازش شنیداری دارند، آنها نمی فهمند «بعضی چیزها را روی خط بالایی بنویسید»، یا «دور حرف صدادار خط بکشید» یعنی چه، یا به خاطر نمی آورند که باید چه بکنند. کودک برای پردازش اطلاعات قبل از رفتن به سراغ نکته بعد، به زمان نیاز دارد، یا اینکه کاملا گیج میشود. موقعیتهای بسیار (اولین، دومین، بالا، چپ، راست و...) در یک جمله برای پردازش، در مرحله اول به زمان نیاز دارند.
• داستانهایی با شخصیتها و وقایع بسیار زیاد : گوش کردن به چنین داستانهایی ممکن است آنها را گیج کند. این مشکل همچنین زمانی که سعی می کنید نقشه هایی برای بعدازظهر یا یک مسافرت خانوادگی را توضیح دهید که دارای نام مکان، افراد و زمانهای زیاد است، مشخص می شود.
در بسیاری از روشها، خواندن یک تکلیف گوش کردن است. هنگامی که چیزی را می خوانیم، واقعة کلمات را درون ذهنمان می گوییم. در حقیقت، به صدای خودمان گوش می دهیم. اگر به تعداد زیادی از کلمات گوش کنیم، این کلمات ممکن است در ذهن بعضی ها قاطی شوند. چنین اتفاقی هنگام خواندن رخ می دهد. هنگامی که چیزی را بسیار تکنیکی می خوانیم و مجبوریم برای ذخیره سازی در مغزمان آن را چندین بار بخوانیم، این حس را تجربه می کنیم. چنین اتفاقی هنگامی که خسته ایم، رخ می دهد. ممکن است یک صفحه را چند بار بخوانید، اما آنها را پردازش نکنید. شما می شنوید و می بینید، اما آن را درک نمی کنید. مشکلات پردازش زبانی به وسیله مشاهده کودک در موقعیتهای شنیداری مختلف، به خوبی در زمان اجرای آزمونهای رسمی و موقعیتهای استاندارد، قابل تشخیص است. آیا کودک گیج شده است؟ آیا اغلب از مردم می خواهد چند بار ساختارها و دستورالعملها را تکرار کنند؟ آیا می تواند یک داستان را گوش کند و بفهمد چه اتفاقی افتاده؟
در چنین مواردی، آسیب شناس گفتار و زبان نقش یک کارآگاه را بازی می کند. آیا کودک مشکل پردازشی دارد، یا در درک اطلاعات مشکل دارد، چون نمیداند کلمات دقیقا به چه معنایی هستند؟ مثلا کودک به راحتی گیج می شود، اگر معنای کلمه «بزغاله» را نداند. بنابراین، آزمایش دایره لغات یک کودک برای فهم ریشه و علت گیجی او، روش مهمی است.
مهارت دیگری که ارزیابی کننده باید آن را بررسی کند، حافظه شنیداری کودک است که در ابتدای این فصل بحث شد، اگر کودک چیزی را که گفته شده به خاطر نمی آورد، درک آن برایش غیر ممکن نیست اما مشکل خواهد بود. بسیاری از مواقع، کودک هم مشکل پردازش زبانی و هم مشکل حافظه شنیداری دارد. تفاوت اولیه بین این دو مشکل این است که کودک مبتلا به مشکل حافظه شنیداری، می تواند چیزی را که گفته شده درک و پردازش نماید، اما به سرعت آن را فراموش می کند، حتی شاید قبل از پاسخ دادن. پیام ورودی از ذهن کودک بیرون می پرد. ولی کودک مبتلا به مشکل پردازش زبانی، چیزی را که گفته شده درک نمی کند. پیام اصلا دریافت نمی شود یا به روشی که انتظار می رود، دریافت نمی شود. چنین کودکی، بیشتر از اینکه فراموش کند چه گفته شده است، اشتباه تفسیر می کند.
مشخص است که مشکل شنوایی باید رد شود. اگر سایر نشانه ها وجود داشته باشد، از آسیب شناس گفتار و زبان یا سایر متخصصان می خواهند تا یک آزمون شنوایی شناسی برای مشکلات پردازشگری شنیداری مرکزی داشته باشند، که در آغاز این بخش مورد بحث قرار گرفت. اگر کودک در حفظ توجه روی یک چیز مشکل دارد، اختلال نقص توجه ممکن است باعث شود کنشش به گونه ای باشد که فکر کنیم مشکل پردازشگری زبانی دارد. در این مورد، درمان اختلال نقص توجه، باعث بهبود توانایی کودک برای تمرکز روی یک پیام طولانی و درک آن می شود.
در خصوص کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی، کلیه قابلیتهای پردازشگری مهارتهای گوش کردن و زبان، همیشه تحت تأثیر هستند. برای یک کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی، ضعف در مهارتهای پردازش زبانی، قسمتی از یک مشکل بزرگتر و کلی تر است، لذا صرف تشخیص اختلال پردازشگری زبان برای وی کافی نیست.
منبع: مشکلات گفتاری، زبانی و شنیداری کودکان، پاتریسا هاماگوچی، نادر باقری،علی غنایی، چاپ اول، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1390