حكومت امام زمان (ع)
در روايتهاي شيعه و سني مدت زمانهاي متفاوتي براي حكومت مهدوي ذكر شده كه كمترين آنها هفت سال و بيشترين آنها 309 سال (به مقدار توقف اصحاب كهف در غار) است. در اينجا ابتدا برخي از روايت مرتبط با اين موضوع را نقل ميكنيم و در ادامه به تحليل و بررسي وجه تفاوت مدت زمانهاي ذكر شده در روايات و در صورت امكان جمع بين آنها ميپردازيم.
1. مدت زمانهاي بيان شده در روايات
الف) روايتهاي هفت و نه سال
«زمين از ظلم و جور پر ميشود، آنگاه مردي از خاندان من قيام ميكند، او هفت يا نه [سال] حكومت ميكند و زمين را از عدل و داد آكنده ميسازد».1
نكتة قابل توجه در مورد اين دسته از روايات آن است كه در بيشتر آنها پيامبر(ص) در پاسخ اين پرسش كه امام مهدي(ع) چند سال حكومت ميكند؟ به جاي سخن گفتن و بيان عددي مشخص، به وسيلة انگشتان دست، زمان حكومت آن حضرت را مشخص ميساختند. محدثان اهلسنت هم با توجه به اين عمل پيامبر مدت حكومت امام مهدي(ع) را هفت يا نه سال2 ذكر كردهاند؛ از اينرو اين احتمال وجود دارد كه مراد پيامبر از عددي كه با نشان دادن انگشتانشان بيان ميكردند، نه هفت سال بلكه هفت دوره زماني باشد.3
گفتني است علامة مجلسي هم برخي روايتهاي سني را كه در آنها مدت حكومت امام زمان(ع) هفت يا نه سال بيان شده است، نقل كردهاند كه روايت زير از آن جمله است:
«... پس خداوند مردي از عترت و خاندان مرا برميانگيزد و زمين را از عدل و داد پر ميكند، چنان كه از ظلم و جور پر شده بود. ساكنان آسمان و زمين از او خشنودند، آسمان چيزي از بارانش را نگه نميدارد و همه را پي در پي، فرو ميفرستد، زمين هيچ روئيدني را در خود نگه نميدارد و همه را خارج ميسازد. تا آنجا كه انتظار ميرود مردگان نيز زنده شوند، جهانيان هفت يا هشت، يا نه سال در اين وضع زندگي ميكنند».4
ب) روايتهاي نوزده سال
در يكي از اين روايات كه از امام صادق(ع) نقل شده است، چنين ميخوانيم:
«همانا قائم [بر او درود باد] نوزده سال و چند ماه حكومت خواهد كرد».6
در يكي از روايات اين باب، افزون بر نوزده سال از 309 سال هم به عنوان مدت حكومت امام مهدي(ع) ياد شده است، كه در ادامه دربارة آن سخن خواهيم گفت.
ج) روايتهاي چهل سال
امام حسن مجتبي (ع) نيز از پدر بزرگوارش نقل ميكند كه فرمود:
«خداوند در آخرالزمان مردي را بر ميانگيزد... او زمين را از عدل، داد، برابري، نور و برهان پر ميكند... او [به مدت] چهل سال بر شرق و غرب عالم فرمانروايي ميكند. پس خوشا به حال كسي كه زمان او را درك كند و سخن او را بشنود».8
د) روايتهاي هفتاد سال
عبدالكريم خثعمي ميگويد، به امام صادق(ع) عرض كردم: «قائم ـ بر او درود باد ـ چند سال حكومت ميكند» و آن حضرت فرمود: «هفت سال، روزها و شبها طولاني ميشوند تا آنجا كه هر سال از سالهاي او با ده سال از سالهاي شما برابري ميكند، و بدين گونه مدت حكومت او با هفتاد سال از سالهاي شما برابر ميشود».9
اين موضوع كه در عصر امام مهدي(ع)، سالها طولانيتر شده و هر سال با ده سال از سالهاي كنوني برابري ميكند در روايتهاي متعددي بيان شده است. از جمله در روايتي كه از امام ششم شيعيان(ع) نقل شده، آمده است: «خداوند در عهد او به چرخ گردون فرمان ميدهد كه آرامتر بگردد، تا آنجا كه در روزگار او يك روز برابر با ده روز از روزهاي شما، يك ماه برابر با ده ماه [از ماههاي شما] و هر سال برابر با ده سال از سالهاي شما ميشود».10
ه ) روايتهاي 309 سال
«قائم مدت 309 سال حكومت ميكند، به تعداد سالهايي كه اصحاب كهف در غار خود درنگ كردند. او زمين را از عدل و داد پر ميكند. چنان كه ستم و بيداد پر شده بود».11
نعماني در كتاب خود از جابربن يزيد جعفي نقل ميكند كه امام باقر(ع) ميفرمود:
«به خدا سوگند مردي از ما اهل بيت سيصد سال [و سيزده سال] به اضافة نه [سال] حكومت خواهد كرد، گويد: به آن حضرت عرض كردم: [و] اين كي خواهد شد؟ فرمود: پس از وفات قائم(ع). به آن حضرت گفتم: قائم (ع) چقدر در عالم خود برپاست تا از دنيا برود؟ فرمود: نوزده سال از روز قيامش تا روز مرگش».12
2. جمع بين روايات
«اخبار متفاوتي كه در زمينة مدت حكومت امام مهدي(ع) وارد شده است، برخي بر همة مدت فرمانروايي آن حضرت، برخي بر زمان استقرار دولت او، برخي بر سالها و ماههايي كه در نزد ما وجود دارد و برخي هم بر سالها و ماههاي طولاني زمان ايشان حمل ميشود».13
نويسنده كتاب «الشيعة و الرجعة» پس از نقل روايات مختلفي كه در زمينة مدت حكومت امام مهدي(ع) وارد شده است، مينويسد:
«اين اقوال در ظاهر متناقض هستند و به هيچيك از آنها نميتوان اعتماد كرد. بله، روايت هفت سال در احاديث سنيان و اخبار ما (شيعيان) تكرار شده است و چهبسا اين روايت بر ديگر روايات ترجيح داشته باشد؛ زيرا اين روايت مطابق با برخي اخبار ماست كه ميگويند مراد از هفت سال، هفتاد سال است و آن حضرت با قدرت خداي تعالي پس از ظهور، اين مدت زندگي ميكند. يعني هر يك سال [از مدت زندگي ايشان] برابر با ده سال از سالهاي ما خواهد بود. اين موضوع در اخبار ما كه ائمه حديث و حافظان علم دراية و حديث آنها را نقل كردهاند، تبيين شده است».14
سيد صدرالدين صدر(ره) دركتاب خود پس از اشاره به اختلاف روايات وارد شده در زمينة مدت حكومت امام مهدي(ع) به ويژه در رواياتي كه از طريق اهل سنت نقل شده است، ابتدا سخني را از اسعاف الراغبين (ص 155) در ترجيح روايات هفت سال ـ به شرح زير ـ
نقل ميكند:
«بيشتر روايات بر اين موضوع اتفاق دارند كه مدت حكومت او هفت سال است و ترديد در زيادتر از اين مقدار تا تمام شدن نه سال است. در مورد روايت شش سال هم همين موضوع مطرح است. ابنحجر گفته است: آنچه احاديث بر آن اتفاق دارند اين است كه او بيترديد هفت سال حكومت ميكند. و از ابن الحسين ابري هم نقل شده است كه اخبار مستفيض و متواتر دلالت دارند كه او هفت سال حكومت ميكند».15
و در ادامه مينويسد:
«اين قول ظاهرتر و مشهورتر است و اين خود فضيلتي بزرگ براي مهدي است كه قيام او براي اصلاح ديني و دنيايي وعده داده شده، در اين مدت كوتاه رخ ميدهد. چنان كه قيام جد بزرگوار او
ـ درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد ـ
نيز در مدت هشت سال؛ يعني از سال دوم هجري به بعد، به ثمر نشست».16
ايشان در پايان بحث، ديدگاه خود را در زمينة جمع بين روايات اين گونه بيان ميكند:
«ممكن است گفته شود دليل اختلاف روايات اين است كه اساساً نميخواستهاند حقيقت را در مورد مدت زمان زندگي مهدي بيان كنند ـ چنانكه وقت ظهور او را نيز پوشيده نگه داشتهاند ـ تا شنونده خود هر يك از اقوال را كه مايل بود برگزيند و طولانيترين زمان را براي بقاي مهدي آرزو كند. اگر چه ترجيح
ـ چنانكه دانستي ـ با قول هفت سال است و همين هم اقواست».17
حضرت آيتالله مكارم شيرازي نيز در اين باره مينويسد: «گرچه دربارة مدت حكومت او احاديث مختلفي در منابع ا سلامي ديده ميشود كه از پنج يا هفت سال تا 309 سال (مقدار توقف اصحاب كهف در آن غار تاريخي) ذكر شده است كه در واقع ممكن است اشاره به مراحل و دورانهاي آن حكومت باشد (آغاز شكل گرفتن و پياده شدنش پنج يا هفت سال و دوران تكاملش چهل سال و دوران نهايياش بيش از سيصد سال! دقت كنيد)، ولي قطع نظر از روايات اسلامي، مسلم است كه اين آوازهها و مقدمات براي يك دوران كوتاه مدت نيست بلكه قطعاً براي مدتي است طولاني كه ارزش اين همه تحمل زحمت و تلاش و كوشش را داشته باشد».18
ابن حجر عسقلاني از علماي اهل سنت نيز دربارة جمع روايات مدت حكومت مهدي موعود، چنين مينويسد:
«در نشانههاي مهدي منتظر روايتهاي هفتسال بيشتر و مشهورتر هستند. بر فرض درستي همة روايتهاي [وارد شده در اين موضوع] ميتوان آنها را اينگونه جمع كرد: حكومت او از نظر ظهور در قدرت متفاوت است. پس چهل سال ـ به عنوان مثال ـ به اعتبار همة مدت حكومت اوست. هفت سال و مانند آن به اعتبار نهايت ظهور و قدرت حكومت او و بيست سال و مانند آن نيز به اعتبار حد ميانة [ظهور و مدّت حكومت او] است».19
با توجه به مطالب ياد شده شايد بتوان گفت كه دوران زمامداري امام مهدي(ع) به طور خاص، يا كلّ مدت استمرار حكومت عادلانهاي كه پس از ظهور تشكيل ميشود 309 سال است و ساير سالهايي كه در روايت ذكر شده است ـ بر فرض صحت روايات ـ ناظر به دورانهاي مختلف استقرار حكومت مهدوي از ظهور امام مهدي(ع) تا تشكيل حكومت است. توجه به نكات زير در تأييد اين برداشت مؤثر است:
1. استقرار حكومت عادلانه در سراسر زمين پس از قرنها حاكميت كفر و ظلم نيازمند مجاهدتي طولاني و گسترده است و قطعاً حضرت مهدي(ع) بايد سالها در جهان حضور داشته باشد تا بتواند به همة اهداف خود جامة عمل بپوشاند.
2. پذيرش اين مطلب كه مردم قرنها براي تحقق عدل مهدوي در انتظار باشند و سختيها و مشكلات بسياري را در اين راه تحمل كنند، ولي اين حكومت چند سالي بيشتر به طول نينجامد بسيار دور از ذهن است.
3. پس از ظهور امام مهدي(ع) عصر رجعت آغاز ميشود. پيشوايان معصوم(ع) يكي پس از ديگري به دنيا باز ميگردند و پس از وفات يا شهادت آن حضرت راه او را ادامه ميدهند.21
پي نوشت :
1. احمدبن حنبل، المسند، ج 3، ص 28
2. اين احتمال وجود دارد كه كلمة «سبع = هفت» در نسخه برداريهايي كه از كتابهاي روايي صورت گرفته است، تصحيف و تبديل به «تسع = نه» شده باشد.
3. ر. ك: معجم احاديث الإمام المهدي(ع)، ج 2، ص 527.
4. بحارالآنوار، ج 51، ص 104، ح 39.
5. ر. ك: كتاب الغيبة، ص 331 ـ 332.
6. همان، ص 332، ح 4.
7. بشارت الاسلام، ص 255؛ الزام الناصب، ص 304.
8. بحارالآنوار، ج 52، ص 280، ج 6.
9. بحارالآنوار، ج 52، ص 337، ح 77.
10. همان، ص 333، ح 61؛ شيخ طوسي، كتاب الغيبة، ص 283.
11. بحارالآنوار، ج 52، ص 291، ح 34.
12. كتاب الغيبة، ص 331ـ332 ، ح 3.
13. بحارالآنوار، ج 52، ص 280.
14. محمدرضا طبسي نجفي، الشيعه و الرجعة، ج 1، ص 225.
15. سيد صدرالدين صدر، المهدي(ع)، ص 241.
16. همان، ص 242.
17. همان.
18. ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني موعود(عج)، ص 281.
19. به نقل از: المهدي، ص 242.
20. ر. ك: بحارالانوار، ج 53، صص 139 ـ 144 (باب الرجعة).
21. بر اساس روايات: پس از ظهور امام مهدي(ع)، ابتدا امام حسين(ع) به عنوان نخستين رجعت كننده به دنيا برميگردد. پس از او اميرمؤمنان علي (ع) و پيامبر اكرم(ص) نيز به دنيا رجعت ميكنند و ساليان سال به زندگي خود ادامه ميدهند.
/س