آثار اندیشه‌های فوکو در تعلیم و تربیت

در این مقاله برخی از پژوهش‌های صورت گرفته درباره آثار تفکر فوکو در دنیای تعلیم و تربیت مورد بحث قرار می گیرند
جمعه، 19 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آثار اندیشه‌های فوکو در تعلیم و تربیت
پژوهشهای زیادی در سالهای اخیر، به دلالتها و آثار نگرش‌های فلسفی فوکو در عرصه تعلیم و تربیت پرداخته‌اند و در این بخش به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود.
 
١. مارشال J.D. Marshal در مقاله ای که در سال ۱۹۹۰ با عنوان "طرح پرسشهای فلسفی درباره تعلیم و تربیت: نظر فوکو در باب تنبیه نگاشته (Asking Philosophical Questions About Education: Foucault on Punishment) ، برخی بینش های فوکو درباره تنبیه را در عرصه تعلیم و تربیت تبیین کرده است. این پژوهش که در مجله "فلسفه و نظریه تربیتی" به چاپ رسیده است، تلاش می کند تا بر اساس نظریات فوکو، تنبیه را در عرصهای غیر از تحلیل منطقی مورد واکاوی قرار دهد و نقش قدرت را در آن در نظر گیرد. این پژوهش، در نوشتار اخیر مورد استفاده و ارجاع قرار گرفته است.
 
۲. والتون J. Walton در مقاله ای که در سال ۲۰۰۵ در مجله "اندیشه تربیتی" نگاشته، مسأله سرکشی دانش آموزان را از منظری جدید مورد بررسی قرار داده است. این مقاله که با عنوان "مفهوم سرکشی از منظر فوکو و نظریه انتقادی" به چاپ رسیده، مفهوم سرکشی را در عرصهای وسیع تر از رفتارگرایی و با در نظر گرفتن قدرت و روابط آن با سوژه، بررسی کرده است. والتون موافق با هوکس معتقد است، نمی توان این مسأله را مسألهای فردی دانست که تنها در شخصیت و رفتار دانش آموزان ریشه دارد، بلکه باید ارتباط آن را با سیاست ها و برنامه های تربیتی و نیز زمینه های تاریخی بررسی کرد و به جای یک منشاء، به دنبال تبارهای آن بود. این منظر بررسی، خود، می تواند در حل این مسأله نیز راه حلهای بدیعی ارائه نماید.
 
3. در پایان نامه کارشناسی ارشدی که در سال ۱۳۸۷ به راهنمایی سید مهدی سجادی در دانشگاه تربیت مدرس صورت گرفته، دیدگاه‌های انسان شناختی و معرفت شناختی فوکو تحلیل شده و دلالتهای آن برای حدود وظایف و اختیارات کنشگران تربیت رسمی تبیین شده است. این پایان نامه که به قلم اسماعیل حسینی و با عنوان "تبیین دیدگاه های اانسان شناسی و معرفت شناسی فوکو و نقد دلالتهای آن برای حدود وظایف و اختیارات کنشگران آموزش و پرورش رسمی نگاشته شده، بیشتر به دلالتهای نظریات فوکو در آموزش و پرورش پرداخته و مبانی این نظرات را مورد واکاوی قرار نداده است. پژوهشگر در نهایت به نتیجه رسیده است که نهاد آموزش و پرورش باید انتقادی، ضد اقتدارگراه به دنبال خودآفرینی، مبتنی بر کثرت گرایی روشی، گفتمان و توجه به عنصر "دیگری" باشد. به نظر می رسد، مبتنی بودن آموزش و پرورش بر گفتمان، امری تجویزی نیست که بتوان از نظریات فوکو استنباط کرد. همچنین دقت در آثار فوکو نشان میدهد که خودآفرینی فوکویی در بستر عقلانیتهای خاص و موقعیت مند معنا می شود و نمی تواند به گونه ای منفک از این عقلانیتها ظهور یابد. پژوهشگر در این پایان نامه تلاش کرده تا برای محتوا و ساختار آموزش و پرورش رسمی، دلالتهایی را استنباط نماید و سلبی بودن نظرات فوکو، سبب شده تا این دلالت یابی به نحو منسجمی صورت نگیرد. نقدی که در این پژوهش به نظرات فوکو وارد شده، مشخص نبودن حدود وظایف و اختیارات کنشگران تربیت رسمی و در نتیجه عدم دستیابی مطمئن به اهداف آموزشی است. می توان گفت پژوهشگر به نقد بیرونی نظرات فوکو پرداخته که از اساس با پیش فرض های وی در تعارض است. زیرا مبانی اندیشه فوکویی، اهداف آموزشی از پیش تعیین شده را از اساس انکار می کند و بنابراین دغدغه محقق شدن آنها را نیز نخواهد داشت.
 
4. پایان نامه کارشناسی ارشد دیگری نیز توسط مریم ظفردوست در دانشگاه الزهرا به راهنمایی عزت خادمی صورت گرفته که تأثیر نظرات فوکو را در ساختارهای آموزشی مورد بررسی قرار میدهد. این پژوهش با عنوان "بررسی و تبیین نظریات میشل فوکو و تأثیر آنها بر روی ساختارهای نظام آموزشی" در سال ۱۳۸۷ انجام شده و نظرات انتقادی فوکو درباره نهاد تعلیم و تربیت و سیاستهای اعمال شده در آن را مد نظر قرار داده است. به نظر می رسد، محدود نشدن موضوع و بررسی کل نظرات فوکو، پژوهشگر را از عمق بازداشته و به تعریفی کلی از نظریات فوکو وادار ساخته است.
 
5. در پایان نامه ای با عنوان "تبیین نظریه اخلاق در فلسفه مدرن (کانت) و پست مدرن (فوکو) و دلالتهای آنها در تربیت اخلاقی" که در سال ۱۳۸۷ توسط ابوالفضل علی آبادی و به راهنمایی سید مهدی سجادی صورت گرفته، نظریات فوکو در اخلاق و تربیت اخلاقی بررسی شده است. پژوهش مذکور در نهایت به این نتیجه رسیده است که سوژه اخلاقی مستقل در نگاه فوکو موجودیت ندارد و این سوژه متأثر از گفتمان، ابعادی اجتماعی و زبانی دارد که قابل انفکاک از آنها نیست. فوکو در نگاه خویش به دو نوع اخلاق "قراردادی" و "عملی" اشاره می کند و از این دو، به گونه دوم اعتقاد دارد. این نوع اخلاق زیباشناختی بیشتر رویکردی درون - فردی دارد و بر این محور استوار است که چگونه فرد ارباب خویشتن شود و از بردگی خویش جلوگیری نماید. بررسی نظرات فوکو در این اثر، منسجم و تا حدی عمیق است و پژوهشگر در نهایت تفاوتهای دیدگاه اخلاقی فوکو با دیدگاه مدرن را تبیین کرده است.
 
منبع: تبارشناسی و تعلیم و تربیت، نرگس سجادیه، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، تهران1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.