دوران نهضت، حدودا آغاز قرن بیستم و حتی سال ۱۹۵۵م و با بازگشتی به نیمه قرن نوزدهم و با نگاهی به برخی نشانه های مربوط به ظهور آگاهی نوین درباره زن همانطور که در آثار رفاعه طهطاوی و علی مبارک و دیگران ظاهر شد. دوران میانه که مرتبط است با تحول سوسیالیستی و توسعه برنامه ریزی شده که ضمن تأثیرات اجتماعی مهم خود وضعیت زن را به شدت دستخوش تغییر قرار داد و در فاصله سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۴ م ادامه یافت. و در نهایت دوران معاصر که با اعلام عمومی دهۀ زن در سال ۱۹۷۵ م آغاز شد و تا ۱۹۹۹ ادامه یافت و ویژگی آن حاکمیت پدیده جهانی شدن در زمینه اکثر مسائل حیاتی کشورهای جهان سوم و از جمله مسئله زن است.
دوران نهضت (۱۸۵۰ - ۱۹۵۵م)
نهضت یکی از اصطلاحات پیچیده تاریخ معاصر مصر است و پیچیدگی آن برمی گردد به ظواهر متفاوت و متنوع آن که هم توصیف کننده ابعاد اقتصادی و سیاسی وضع موجود است، هم توصیف کننده گفتمان فرهنگی و حتی روحیه عمومی، آرمان ها با اوهام خواص و عوام.نهضت به عنوان یک حالت سیاسی و اقتصادی برمی گردد به اصلاحات محمد على که مصر را از نظامهای قرون وسطایی به نظام های اقتصادی نوین رساند، اما نهضت به عنوان یک گفتمان فرهنگی و ایدئولوژیک و جنبش اجتماعی اساسا به گفتمان اصلاح بازمی گردد که در خلال ربع آخر قرن ۱۹ و ربع اول قرن ۲۰ بر وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مصر حاکم شد. در این گفتمان، جریان های مختلف دینی و سکولار، اسلام گرا، ملی گرا، رادیکال و محافظه کار شرکت داشتند. اما ویژگی اساسی مشترک میان آنها که محور نهضت را شکل میداد ارتباط میان رهایی از اشغال از یک طرف و حرکت مصر در عرصه پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و علمی - به دور از اوضاع و خصوصیات به جا مانده از دوران عقب ماندگی در قیاس با الگوی حاکم غرب - از طرف دیگر بود.
این توصیف اجرایی گسترده از نهضت (که چگونگی محقق شدن آن را نشان نمیدهد) در حقیقت سبب می شود تا ما در دام طرفداری از تعاریفی بیفتیم که خطرناک ترینشان همان خلط شایع میان نهضت به عنوان یک طرح گروهی است که همه نیروها و جریان ها در آن مشارکت داشته اند از یک سو و پروژه نوگرایی سکولار است که برخی با مترادف قرار دادن این دو و از طریق تعریف نهضت به عنوان یک پروژه سکولار غرب گرایانه ادعا می کنند نهضت فقط به این معنی است.
این که نهضت را طرح نوگرایی تعریف کنیم علاوه بر اینکه نادرست است و سبب نادیده گرفتن وجود سایر جریانهای در صحنه بخصوص جریان اسلام گرا با طرح اصلاح طلبانه انقلابی آن می شود، مخالف وقایع تاریخی است که نشان میدهد طرحهای اسلام گرایانه انقلابی بر طرحهای سکولار نوگرایانه تقدم تاریخی داشته اند. از جمله آن طرحها، طرح جامعه اسلامی با تجلیات مختلف آن بود که در دهه هفتاد قرن ۱۹ از افغانی آغاز شد تا حزب ملی به ریاست مصطفی کامل در دهه اول قرن ۳۲۰. این همان طرحی بود که در چهارچوب کشمکش فرهنگی و ملی، پروژه ملی گرایی غیر مذهبی از آن نشئت گرفت ولی جایگزین گزینه اسلامی که رویکردهای متعددی در پیش گرفت، نگردید و در آن واحد با جریانهای غیر مذهبی و بنیادگرای محافظه کار به بحث و جدل پرداخت. و این چیزی است که بررسی گفتمان نهضت در مراحل مختلفش و در تمام موضوعاتش و در رأس آنها مسئله زن و اصلاح اجتماعی آن را نشان میدهد.
بنابراین نهضت عبارت بود از تعدادی دستورالعمل یا مجموعه ای کلی از راه حلها و تصورات در خصوص آینده امت با تمام جزئیات آن، و در این طرح زن جایگاه برجسته ای داشت زیرا در آن هنگام وضعیت سنتی زن از نظر بی سوادی، گوشه نشینی، به حاشیه رانده شدن از زندگی عمومی، ضعیف نگاه داشته شدن، پایین بودن موقعیت اجتماعی و گرفتار خرافات بودن، به عنوان نمونه های عقب ماندگی مورد توجه قرار گرفت که همه باید از آنها رهایی یابند. به این ترتیب مسئله ترقی زنان در گفتمان نهضت فرهنگی و اجتماعی، جایگاهی نمادین و عینی محوری یافت که همه جریانها و گرایشها اعم از اسلامی یا لائیک از رفاعه طهطاوی و محمد عبده و رشید رضا گرفته تا قاسم امین، احمد لطفی السید و سلامه موسی در آن سهیم بودند و عجیب نیست که برخی از بارزترین داعیان لائیک و ملی گرای طرح نهضت از کشف حجاب به عنوان نماد آزادی عقل و به عنوان شعاری برای مجلهای بهره بردند که بیانگر عقاید آنها بود. گفتمان عمومی نهضت در دوران خود پذیرای دعوت به ترقی زن از طریق آموزش و رهایی از افکاری که موجب حقارت او می شود گردید.
منبع: زن و جوامع عرب در طول یک قرن، منی ابوالفضل، مترجم دکتر هومن ناظمیان،صص45-43، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، تهران، 1394