نابرابری در دسترس به اطلاعات (قسمت اول)

تحقیقات پراکنده نیز نابرابری های مشابهی را در دیگر کشورها کشف کرده اند، اما همچنان، باید دید که آیا این یافته ها منعکس کننده یک «الگوی عمومی» هستند.
سه‌شنبه، 3 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نابرابری در دسترس به اطلاعات (قسمت اول)
نابرابری‌های سطح ملی، شکل مرتبط و حتی پیچیده‌تری از نابرابری نیز وجود دارد؛ حتی در اقتصادهای پساصنعتی مرفه، مانند ایالات متحده، برخی از شهروندان میزان دسترسی و استفاده به مراتب بیشتری نسبت به سایر افراد، به منابع اطلاعاتی دارند. حتی در میان کسانی که دسترسی دارند، نیز قرار گیری مداوم در معرض ارتباطات جمعی و منابع خبری و توجه به آنها به طور معناداری متفاوت است و این الگو معمولا منعکس کننده گروه‌های اجتماعی و جمعیت شناختی در درون هر کشوری است. «شکاف اطلاعاتی اجتماعی» معطوف به نابرابری‌های سطح فردی است که تقریبا با منابع اجتماعی - اقتصادی (که با درآمد خانوار، پس انداز خانوار، منزلت شغلی و طبقه اجتماعی شغلی سنجیده می شود)، مهارت های شناختی (که با تحصیلات و زبان سنجیده می شود)، ویژگی های جمعیت شناختی (سن و جنسیت) و عوامل انگیزشی (مانند علاقه و اعتماد به رسانه‌ها) همراه است. ایده «شکاف دانش» برای اولین بار طی اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط محققان مطرح شد؛ طبق این ایده، گروهی از مردم تحصیل کرده که اطلاعات بیشتری نسبت به بقیه دارند، از رسانه‌ها نیز اطلاعات بیشتری کسب می کنند و در مقابل، افراد دارای سطح پایین تحصیلات، که دانش کمتری نسبت به بقیه دارند، اطلاعات کمتری از رسانه‌ها کسب می کنند. در نتیجه تصور می شود که تفاوت های تحصیلی و اجتماعی - اقتصادی به مرور زمان به واسطه توجه به رسانه‌های خبری تقویت و نه تضعیف شوند.
 
الگوی گسترده تر «قرار گیری گزینشی در برابر اخبار » تنها، به تحصیلات و طبقه اجتماعی مرتبط نیست؛ زیرا به همان اندازه، الگوهای نسلی و مرتبط با سن نیز در مورد مصرف اخبار وجود دارند. به عنوان مثال، تلفن های سلولی با امکان ارائه خدمات داده ای و کامپوترهای جیبی وایرلس، به ویژه در میان نسل های جوان در ایالات متحده متداول هستند. این ابزارها، ارتباطات ایمیلی و متنی، اشتراک گذاری عکس های دیجیتالی و تماشای ویدئوهای یوتیوب، پیش بینی وضع هوا با نقشه های GPS را در کافی شاپ ها، فرودگاه ها و نقاط پر ترافیک شهرها، تسهیل می کند. اما این امر الزاما بدان معنا نیست که اعضای نسل های جوانتر، به شدت به مصرف کنندگان آنلاین اخبار منابع رسانه‌ای سنتی مانند سی ان ان و نیویورک تایمز تبدیل شده اند. معمولا دیده می شود که جمعیت کهنسال، تمایل بیشتری به مطالعه روزنامه دارند. این قضیه در مورد تماشای  تلویزیون نیز به خاطر ماهیت غیر متحرک (حالت نشسته)ه این کنش صدق می کند. یک پژوهش تطبیقی در مورد مطالعه روزنامه در جوامع اروپایی از اوایل دهه ۱۹۷۰ نشان داد که پس زمینه اجتماعی همچنان پیشین عمده ای برای این امر است که چه افرادی به طور منظم روزنامه مطالعه می کنند و چه افرادی مطالعه نمی کنند. هر چند که تفاوت های تحصیلی و جنسیتی تدریجا به مرور زمان از بین می روند. تحقیق مشابهی نیز اثبات کرد که طی دوره یکسان، در اروپا، مختصات اجتماعی (طبقه، سن، ...) افرادی که به تماشای اخبار می پردازند نیز با گسترش میزان مخاطبان، تنوع بیشتری یافته است. در حالی که، منازعات مداومی بر سر نقش نژاد و قومیت در تعیین استفاده معاصر از اینترنت وجود دارد. الگوهای مرتبط با نژاد در مصرف اخبار نیز به طور گسترده در ایالات متحده، مشاهده شده اند.
 
بیشتر شواهد أخیر در مورد این موضوعات از مطالعات مربوط به دسترسی به اینترنت در جوامع پساصنعتی خصوصا ایالات متحده و اروپا نشأت گرفته است. برای مثال، طی دهه ۱۹۹۰، دپارتمان تجارت ایالات متحده یک سری گزارشات تحت عنوان «خروج از شبکه» منتشر کرد که توجه آن عمدتا به الگوهای «محرومیت» در میان اجتماعات آفریقایی - آمریکایی و اجتماعات روستایی معطوف بود. ادعا می شد که برخی از این شکاف های اجتماعی به مرور زمان از بین رفته اند، هر چند این تفسیر بعدا توسط مطالعات دیگر، به چالش کشیده شد. نگرانی های مشابهی در مورد «شکاف دیجیتال» در میان دیگر جوامع پساصنعتی مرفه گسترش یافت. به عنوان مثال، سازمان توسعه همکاری‌های اقتصادی (OECD) و اتحادیه اروپا، نابرابری های اجتماعی مشابهی در دسترسی به کامپیوتر و اینترنت گزارش کردند که منعکس کننده تفاوت در درآمد، طبقه اجتماعی و منزلت شغلی، تحصیلات، نسل، قومیت انژاد، جنسیت و شهرنشینی بود. طی دهه ۱۹۹۰، منازعه بر این امر متمرکز شد که آیا شکاف های اجتماعی در بین جمعیت آنلاین، مشخصه دائمی جوامع اطلاعاتی است که در آنها منزلت اجتماعی و شغلی توسط سطوح اتصال به اینترنت و مهارت‌های تکنولوژیک تعیین می گردد یا اینکه این شکاف های اجتماعی تدریج از بین رفته با با کاهش قیمت ها و کاربر پسند شدن تکنولوژی (به عنوان مثال هنگامی که پیام رسانی متنی و مرورگرهای وب ارزان تر شده و از طریق تلفن های سلولی موبایل به شکل گسترده تری دسترس پذیر می شوند) عادی و معمولی می شوند. پیمایش‌های بعدی که از سال ۲۰۰۰ توسط پروژه «اینترنت و زندگی آمریکایی پیوه، انجام شد از بین رفتن تدریجی شکاف جنسیتی در استفاده از اینترنت را در ایالات متحده به ثبت رسانده است، اما، استمرار یک شکاف ۱۰ نقطه ای، بین سیاه پوستان و سفید پوستان و شکاف نسلی ۵۵ نقطه ای بین افراد کمتر از ۳۰ سال و بالای ۶۵ سال نیز طی این پروژه اثبات شده است. تحقیقات پراکنده نیز نابرابری های مشابهی را در دیگر کشورها کشف کرده اند، اما همچنان، باید دید که آیا این یافته ها منعکس کننده یک «الگوی عمومی» هستند.
 
بنابراین نه تنها به کشف الگوهای دسترسی به اینترنت، بلکه، به میزان استفاده افراد از کلیه رسانه‌های خبری نیز، نیاز داریم. شناسایی مؤثرترین سیاست گذاری های عمومی برای غلبه بر شکاف های اطلاعاتی اجتماعی و جهانی و پیش بینی روندهای آینده، مستلزم بررسی دقیق محرک‌های عمده این شکاف ها است. منطقی ترین تبیین ها برای چنین نابرابری‌هایی کدامند طی یک دهه گذشته، فهم دلایل اقتصادی، سیاسی و جامعه شناختی عدم اتصال به فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی جدید در کانون توجه پژوهش‌های این حوزه قرار گرفت.
ائامه دارد..
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص144-142، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط