سیاست‌های اقتصادی حمایتی

بدون توجه به تحولات تاریخی و سیاسی معاصر، چه شواهد تجربی نظام‌مندی در مورد افکار عمومی به منظور ارزیابی نگرش جمعی نسبت به جهانی شدن اقتصادی وجود دارد؟
شنبه، 7 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سیاست‌های اقتصادی حمایتی
گرم شدن کره زمین و نگرانی در مورد امنیت غذایی، آگاهی عمومی از اهمیت توسعه پایدار محلی در زمینه تولید غذا و واکنش عمومی در مقابل اخلاق مصرف مادی را تقویت کرده است. بحران بانکی سال ۲۰۰۸، که به سرعت از حوزه وام‌های بدون سپرده مسکن در آمریکا به بی ثبات کردن اعتبار در سراسر جهان مالی گسترش یافت، نیز خطرات وابستگی متقابل اقتصادی فزاینده در سطح جهان را برجسته کرد. البته در عوض ارائه یک تفسیر ساده ، می توان گفت: به واسطه تحولات پیچیده‌ای که به طور همزمان در نقاط مختلف جهان با هم در تعامل هستند، هم تز همگرایی و هم قطبی شدن به نوعی تایید می شوند. همانگونه که در الگوهای مقایسه ای جهانی شدن اقتصادی ، کشورهای استونی، لهستان و مالزی به منظور نیل به رشد اقتصادی، استراتژی‌های صادرات - محور را دنبال کرده و خود را در برابر بازارهای جهانی بازتر کرده‌اند، در حالی که کشورهای دیگر، از جمله کره شمالی و برمه سیاست‌های اقتصادی حمایتی و سیاست خارجی انزواطلبانه شدیدی را دنبال می کنند.
 
بدون توجه به تحولات تاریخی و سیاسی معاصر، چه شواهد تجربی نظام‌مندی در مورد افکار عمومی به منظور ارزیابی نگرش جمعی نسبت به جهانی شدن اقتصادی وجود دارد؟ فهم این موضوعات، به ویژه سنجش نوسانات افکار عمومی و پشتیبانی از سیاست گذاری‌های حمایتی و اصلاحات بازار در دموکراسی‌های جدید، به خصوص دولت‌های کمونیستی سابق و اقتصادهای آمریکای لاتین که به شدت سیاست گذاری های اجماع واشنگتن (یعنی مقررات زدایی، خصوصی سازی بخش دولتی، آزادسازی تجارت و کاهش نقش دولت را دنبال کرده اند، مهم است. تحقیقات متعددی برای کشف عوامل مرتبط با حمایت مردم از تجارت آزاد و ادغام اقتصادی آغاز شده است. غالب متون اقتصاد سیاسی، در این زمینه، مدل کنشگر عقلانی را پذیرفته اند و به بررسی عوامل ابزاری پرداخته اند که منجر به نگرش‌های سیاست اقتصادی‌ای می شود که مستقیما مرتبط با جهانی شدن اقتصادی است.
 
 اقتصاددانان سیاسی استدلال کرده اند که کارگران ماهر، در مقایسه با کارگران یقهابی نیمه ماهر که در نتیجه ورود کالاهای وارداتی با مخاطرات بیشتری مواجه اند، به احتمال بیشتر، از تجارت آزاد نفع می برند. در نتیجه، انتظار می رود که سطح مهارت (که بر حسب مدرک تحصیلی اندازه گیری می شود) ترجیحات تجاری فردی را پیش بینی کند. بر اساس همین منطق (نفع شخصی)، برخی دیگر از صاحب نظران، این نظریه را مطرح می کنند که کسانی که در بخش صادرات شاغل هستند نسبت به دیگران با احتمال بیشتری از سیاست های تجارت آزاد طرفداری می کنند. همچنین انتظار می رود افراد محافظه کار با احتمال بیشتری، سیاست های تجاری حمایتی را ترجیح دهند. اگر چه ممکن است ترس از این مخاطرات در دولت‌های رفاه نیرومند، اندک باشد.

مطالعات تجربی، نگرش نسبت به تجارت آزاد و نفتا را در ایالات متحده بررسی کرده اند. کشوری که تصور می شود در آن، تجربه مستقیم جهانی شدن اقتصادی به تشویق حمایت از نگرش‌های نئولیبرالی نسبت به تجارت آزاد، بازار کار باز و ادغام اقتصادی، به ویژه در بخش‌هایی که از رشد صادرات - محور و جریان‌های سرمایه نفع می برند، منجر شده است. مطالعات تطبیقی، واکنش های عمومی نسبت به اصلاح اقتصادی را در برخی کشورهای اروپای شرقی و آسیای شرقی بررسی کرده اند. محققان دیگر نیز با استفاده از داده‌های طولی، نوسانات روندهای تایید بازار واحد اتحادیه پولی اروپا و جابه جایی نیروی کار در اتحادیه اروپا را مورد بررسی قرار داده اند و در این زمینه، وجود نوسانات نامنظم در افکار عمومی و تضاد بارز میان دولت‌های عضو(و نه حمایت همگانی پایدار و در حال رشد از ادغام اقتصادی) را گزارش کرده اند.
 
همچنین بر اساس شواهد موجود در مورد افکار عمومی، استدلال قطبی شدن مبنی بر اینکه واکنشی در مقابل اجماع نئولیبرال واشنگتن در بسیاری از نقاط جهان روی داده است، تا حدودی تایید می شود. برای مثال، یک پیمایش تطبیقی که در سال ۲۰۰۷ در ۱۸ کشور در حال توسعه و توسعه یافته توسط گلوب اسکن، در مورد افکار عمومی جهان انجام شد، نشان داد که در اغلب کشورها، اکثریت مردم از نظام تجارت آزاد حمایت می کنند، اما در سالهای اخیر این حمایت، در ۱۰ کشور کاهش یافته و در بعضی از موارد این کاهش خیلی شدید بوده است.

علاوه بر این، نظرسنجی سرویس جهانی BBC در ۳۴ کشور در سراسر جهان، که توسط گلوب اسکن در نوامبر سال ۲۰۰۷ انجام گردید، نیز نگرانی گسترده همگانی از روند سریع جهانی شدن اقتصادی، شامل تجارت و سرمایه گذاری را نشان داد. جالب توجه است که بالاترین نگرانی در برخی از مرفه ترین جوامع پساصنعتی مانند استرالیا (۷۳ درصد)، اسپانیا (۶۸ درصد) و فرانسه (۶۴ درصد) اظهار شده است. نگرانی بسیار کمتری در میان مردم کشورهای دارای درآمد متوسط مانند روسیه (۲۳ درصد)، فیلیپین (۲۴ درصد)، ترکیه (۱۵ درصد) و مکزیک (۱۵ درصد) وجود داشت. نتایج پیمایشی که در استرالیا انجام شد نیز حاکی از آن است که مردم این مشخصه جهانی شدن اقتصادی را که سبب گسترش فرصت های مصرف محصولات و دستیابی به کالاهای سراسر جهان می گردد، را تایید می کنند. این پیمایش همچنین نشان می دهد که مردم استرالیا احساس نگرانی گسترده‌ای در مورد احتمال از دست دادن مشاغل خود، در صورت باز شدن بازار کار دارند.

نتایج پیمایش‌های انجام شده در کشورهای جنوب آفریقا نیز نشان داد که نگرش‌های پیچیده ای نسبت به انواع اصلاح اقتصادی وجود دارد و در این زمینه واکنش های ساده ای در موافقت یا مخالفت با این ایده وجود ندارد. بنابراین به طور کلی، مجموعه در حال رشد شواهد تجربی مربوط به روندهای افکار عمومی در مورد جهانی شدن اقتصادی و محرک های حمایت از چنین جهانی شدنی تصویر پیچیده ای از تحولات را فراهم می کند که به بیمایش خاص، موضوعات مورد بررسی و چارچوب تطبیقی مطالعات مختلف، وابسته است، اما این شواهد حاکی از آن است که مردم در مورد ادغام اقتصادی، «تردید» دارند و هیچگونه سطوح فزاینده حمایت همگانی از این فرایند مشاهده نمی شود.
 
منبع: جهانی شدن و تنوع فرهنگی، پیپا نوریس و رونالد اینگلهارت، ترجمه: عبدالله فاضلی و ساجده علامه،صص229-228، چاپ و نشر سپیدان، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط