نخستين جهان گردان غرب در دوره ي اسلامي
ديدار او از ايران به روزگار حکومت سلجوقيان بوده است. او ضمن ديدار با جوامع کليمي به کار تجارب نيز، مي پرداخته است. بنيامين پس از ديدار از شوش و چند شهر ديگر در غرب ايران، به هندوستان مي رود. او نخستين جهان گرد غربي است که بعد از دوران باستان درباره ي منطقه خليج فارس مطالبي از خود به جاي گذاشته است. بنيامين درباره ي شهر همدان و معبدي که در آن استر و مردخاي مدفون است، توضيحاتي ارائه داده است. ( 2 )
در رديف وي مي توان ازخاخام موسي پتاچياد، ياد کنيم که در فاصله ي سال هاي 576 - 582 ه / 1181 - 1187 م. از زادگاه خود شهر پراگ چکسلواکي، سفر را آغاز کرده و از راه لهستان و روسيه به غرب ايران سفر کرده و درباره ي آرامگاه دانيال نبي و شوش گزارشي تهيه نموده است. (3)
جهان گرايي خارجي از قرن هفتم به بعد
1. مارکوپولو، جهان گرد معروف ونيزي در سال 669 ه / 1271 م. با پدر و عموي خود از شهرهاي ايران مانند تبريز، سلطانيه، ساوه و کاشان ديدن کرده است. (4)
2. حيواني دمونته و کورنيو، در سال هاي 688- 692 ه / 1289 - 1293 م. مقارن با آخرين سالهاي سلطنت ارغون به ايران آمده است.
3. ايکولده دامونته کروچه، قبل از سال 690 ه / 1291 م. به سفر پرداخته است.
4. او دوريکو داپور دنون، مابين سال هاي 716 - 718 ه / 1316 - 1318 م. به روزگار فرمانروايي سلطان ابوسعيد خان بهادر، آخرين فرمانرواي سلسله ايلخانان بزرگ مغول به ايران سفر داشته است.
5. فريوجوردانوس، سياح ديگري است که مابين سال هاي 721 - 731 ه / 1321- 1331 م. به ايران سفر داشته است.
6. جيواني دامار و يونولي، نيز در فاصله سال هاي 748 - 754 ه / 1347 -1353 م. در دوران حکومت ايلخانان کوچک از ايران ديدن کرده است. ( 5 )
7. سفرنامه ي کلاويخو. سفرنامه اي است که سفير پادشاه اسپانيا در دربار تيمور نوشته سال 806 - 809 ه / 1403 - 1406 م. وي از اسپانيا به ايران آمده واز شمال غربي تا اقصي ناحيه شمال شرقي ايران را پيموده و از اوضاع اجتماعي، اداري و سياسي ايران، در دوران تيمور، گزارش داده است.(6) اين سفرنامه، توسط مسعود رجب نيا، ترجمه شده است.
8. سفرنامه آمبر و سيوکنتاريني که از سوي دولت ايتاليا و در جهت خدمت به مسيحيت و پيش رفت آن، به دربار اوزن حسن، از پادشاهان آق قويونلو مي آيد و او را تشويق مي کند و با دولت عثماني بجنگد و پس از آن ايران را ترک مي کند و و گزارش سفر خود را که از 1473 - 1477 م / 877 - 881 ه. طول کشيده است و درسفرنامه ي خود مي آورد. ( 7 )
9. سفرنامه و نيزيان در ايران، نوشته پنج سوداگر و نيزي در زمان آق قويونلوها ( اوزن حسن )، ترجمه ي منوچهر اميري.
جهان گردان غربي عصر صفوي
1. وينچنتود الساندري: از فرستادگان و نيزي بود که در سال هاي 982- 977ه / 1574 - 1571 م. در ايران به سر مي برده است. گزارش او شرح کاملي ازدربار شاه طهماسب اول است. اطلاعات جالبي درباره ي نواحي و ممالک ايران، محصولات، خلق و خوي مردم، شخص شاه، وضع حکومت و دربار، چگونگي آداب و عادات و رسوم حاکم بر ايران، شيوه ي اداره ي دستگاه دادگستري و حکومت ايران در اختيار مي گذارد.
2. ژرژتکناندرفن گابل: شاه عباس کبير در سال 1007 ه / 1599 م. آنتولي شرلي را همراه با يکي از درباريان خود به نام حسينعلي بيک و به سفارتي مأمور کرد.
تکناندر در گزارش خود ضمن توصيف مراسم بارعام و تشريفات دربار، به ذ کر انگيزه هاي دشمني ايران با ترکان مي پردازد.
3. سفرنامه پيتر و دلاواله: وي از 4 ژانويه 1617 تا ژانويه 1623 م / 1026 - 1032 ه. در ايران بوده است. و پس از آن به هند مي رود و در سال 1035 ه / 1626 م. به ايتاليا باز مي گردد.
4. دن گارسيا دسيلو فيگوئروا: به عنوان سفير فيليپ سوم پادشاه اسپانيا در سال 1598/ - 1621 م. به دربار شاه عباس اول آمده و اقامت او در دربار ايران دو سال به درازا کشيده است.
5. آدام اولئاريوس: در سال 1053 ه / 1643 م. از هامبورگ حرکت مي کند و بعد از سفر به روسيه، به ايران مي آيد.دفتر چهارم سفرنامه وي مربوط به ايران است.
6. ژان شاردن: جهان گرد فرانسوي است که در سال 1075ه / 1664 م. گذري به ايران داشته و در زمان شاه عباس دوم به ا يران آمده و شش سال در اصفهان مانده و به سال 1670 م / 1018. به پاريس بازگشته است. سپس باجواهرات گران بها به اصفهان آمده و سه سال اقامت گزيده و سال 1088 ه / 1677 م. به اروپا بازگشته است. ترجمه جديدي ازسفرنامه وي توسط اقبال يغمائي انجام گرفته است.
7. ژان باتيست تاورنيه: از بزرگ ترين سياحان قرن هفدهم ميلادي است. وي بين سال هاي 1041 / 1079 ه 1634 - 1668 م. شش سفر به مشرق داشته و در تمام آنها به ايران سفر کرده است.
8. انگلبرت کمپفر: پزشک و دانشمندي بوده که با فرستادگان سوتوي در سال 1683 م. عازم دربار شاه سليمان شده است. هيئت همراه او در 29 مارس 1984 م / 1085 ه. به اصفهان ر سيده اند. اين سفرنامه توسط کيکاووس جهانداري ترجمه شده است.
9. سفرنامه سانسون: وي مبلغي مسيحي بوده که در زمان حکومت شاه سليمان صفوي ( 1077 - 1055 ه / 1666- 1694 م. ) براي ترويج دين مسيح به ايران آمده است. او، به اقتضاي شغلش گزارش هاي جالذبي از موقعيت و مناصب روحانيون ايران ارائه داده است.
10. سفرنامه کروسينسکي: کشيش لهستاني که در زمان حمله ي افغان ها به ايران و سقوط سلسله ي در سال 1135 ه / 1722 م. در ايران بوده است. کروسينسکي به عنوان پزشک دربار محمود افغان بوده و پس از روي کار آمدن اشرف افغان، همراه هيئتي در بهار 1138 ه / 1725 م. ايران را از راه ترکيه ترک گفته و به اروپا رفته است. (8)
کمپفر در آغاز سفرنامه خود با اشاره به دوران باستاني و ايران و عصر سلجوقيان درباره ي دوران صفويه مي نويسد:
ايران امروز؛ يعني در دوره ي فرومانروايي صفويه و نيز به همان درجه اهميت دارد و به همان مقدار شکوفان و آشتي خواه است که در گذشته بود. قدرتي است مقهور نشده که هراس در دل شرقيان افکنده و همه جهانيان را به اعجاب واداشته است. ( 9)
با تسلط افغان ها، بر ايران هرج و مرج و ناامني بر کشور حکم فرما مي شود و وحدت ملي که در زمان پادشاهان صفويه ايجاد شده بود، از بين مي رود. دولت افشاريه که با فعاليت ها و مبارزات سخت نادرشاه ( 1148 - 1160 ه / 1736- 1747 م. ) نوعي ثبات و وحدت ملي ايجاد کرده بود، دوام چنداني نمي يابد. ( 10 ) دولت زنديه نيز که در جنوب ايران تشکيل شد، متزلزل بود و در مجموع کمتر از 50 سال دوام يافت. (11) در نتيجه ي اين بي ثباتي، حضور جهان گردان خارجي در ايران کم شده است. و گزارش هاي اندکي از سياحان اروپايي در اين برهه از تاريخ داريم. با استقرار حکومت قاجار در سال 1193 ه / 1779 م. و انتقال پايتخت به تهران در سال 1200 ه / 1786 م. (12) يک نوع ثبات و امنيت در ايران ايجاد مي شود. از اين زمان به بعد حضور سياحان اروپايي که برخي افسر نيز بوده اند. بيشتر مي شود که گزارش آن از محدوده ي اين مقال خارج است.
نتيجه
1. پيوندي ژرف ميان تمدن و جهان گردي است. گردش گري را مي توان از شاخصه هاي توسعه و تمدن دانست. کشورهايي که از رشد بالايي برخوردارند، جهان گردان بيشتري دارند و ملتي که در ضعف و فقر به سر مي برد گردش گران کمتري دارد.
2. گردش گري نقش زيادي در انتقال دانش ها و فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعي دارد. چنانچه ملتي خودباخته باشد، از فرهنگ بيگانگان متأثر ميشود؛ اما اگر خود از فرهنگ و پرمايه و سرشاري و برخوردار باشد و به خودباوري رسيده باشد، مي تواند ديگران را تحت تأثير قرار دهد.
3. لازمه ي رشد صنعت گردش گري در کشورهايي که جاذبه هاي سياحتي دارند، ثبات و امنيت است. براي جذب گردش گر، و لازم است بستري آرام و مطمئن فراهم شود و بر آن تأکيد و تبليغ گردد. ديده شد که در دروان ناامني، جهان گردان کمتري به ايران سفر کرده اند.
4. گردش گران مسلمان، به طور کلي در سفرهاي خود انگيزه هاي مثبت داشته اند و براي کسب دانش و تعالي آن تلاش مي ورزيده اند. در برابر، شماري از جهان گردان غرب هدف هاي سياسي را دنبال مي کرده اند و در جهت ايجاد اختلاف و تفرقه ميان مسلمانان تلاش داشته اند. از اين روي، امروزه نبايد از هدف هاي سياسي آنان غافل بود.
5. فقيهان و دانشمنداني که به گردش گري پرداخته اند، ديدگاه هاي آنان از ژرفا و پختگي بيشتري برخوردار است و با شبهه هاي مخالفان و پاسخ آنها آشنايي بيشتري دارند.
6. در گردش گري از پيامده هاي ناخوش آيند واحتمالي آن، نبايد غافل بود. بايد با هوشياري عمل کرد و جهان گردان را با فرهنگ ملي، اسلامي خود آشنا ساخت و بايد دقت کرد و که حضور آنان زمينه اي براي هويتي در جامعه نباشد و فرهنگ خاصي را گسترش ندهند.
پي نوشت :
1- موسوعه العتبات المقدسه، جعفر خليلي، ج 5، ص 147، قسم القدس، ج 2.
2. مسعود نوربخش، مسافران تاريخ، ص 59؛ فرهنگ معين، ج 5، ص 135، نشر جيران
3. همان، ص 59
4. مسافران تاريخ، ص 87، فرهنگ معين، ج 5، ص 358.
5. مسافران تاريخ، ص 91، 92، 93، چاپ دوم اين کتاب با عنوان « با کاروان تاريخ ». منتشر شده است.
6. فرهنگ معين، ج 5، ص 767؛ ج 6، ص 1586
7. سيري در سفرنامه ها، ص 36
8. نظام حکومت ايران در دوران اسلامي، دکتر غلامرضا ورهرام ص 170 - 188، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي
9. انگلبرت کمپفر، سفرنامه ي کمپفر، ترجمه کيکاووس، جهانداري، ص 13، خوارزمي.
10. سلسله هاي اسلامي، ص 260.
11. همان، ص 263.
12. همان، ص 265
يادآوري در برابر سازي سال هاي هجري و ميلادي، از کتاب « تقويم و تقويم نگاري در تاريخ، » نوشته: دکتر ابوالفضل نبئي، استفاده شده است.
/س