آفاق برون مرزي انقلاب اسلامي

برحسب آيات متعددي، قرآن کريم اسلام را آيين جهاني، جاوداني و همگاني معرفي مي کند که نه مرزهاي جغرافيايي آن را محدود مي کند و نه آن که در زمان خاصي محصور مي ماند، به علاوه تفاوت هاي قومي، قبيله اي و فرهنگي که بر ملل گوناگون سايه افکنده اين حقيقت الهي را در تنگنا قرار نمي دهد. قرآن مي فرمايد:«قل يا ايّها النّاس انّي رسول الله اليکم جميعاً؛(1) (اي پيامبر) بگو اي مردم، من فرستادة خداوند بر همة شما هستم.» «و اوحي اليّ هذا القرآن لانذرکم به و
دوشنبه، 7 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آفاق برون مرزي انقلاب اسلامي
آفاق برون مرزي انقلاب اسلامي
آفاق برون مرزي انقلاب اسلامي

نويسنده: غلامرضا گلي زواره




اسلام دين جهاني و جاوداني

برحسب آيات متعددي، قرآن کريم اسلام را آيين جهاني، جاوداني و همگاني معرفي مي کند که نه مرزهاي جغرافيايي آن را محدود مي کند و نه آن که در زمان خاصي محصور مي ماند، به علاوه تفاوت هاي قومي، قبيله اي و فرهنگي که بر ملل گوناگون سايه افکنده اين حقيقت الهي را در تنگنا قرار نمي دهد.
قرآن مي فرمايد:«قل يا ايّها النّاس انّي رسول الله اليکم جميعاً؛(1) (اي پيامبر) بگو اي مردم، من فرستادة خداوند بر همة شما هستم.» «و اوحي اليّ هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ...؛(2) اين قران بر من وحي گرديده است تا شما را و هر کس را که به او برسد بيم دهم.» «تبارک الذي نزّل الفرقان علي عبده ليکون للعالمين نذيرا؛(3) بزرگوار و مبارک است آن کسي که اين فرقان را بر بنده اش فرو فرستاد تا جهانيان را بيم دهنده اي باشد.» «و ما ارسلناک الّا کافّةً للنّاس بشيراً و نذيراً و لکنّ اکثر النّاس لايعلمون؛(4) تو را به عنوان پيامبر خويش نفرستاديم نگر بر همة مردم بشارت دهنده و بيم دهنده ولي بيشتر مردم نمي دانند.» «ان هو الّا ذکر للعالمين؛(5) و اين جز يادآوري و اندرزي براي مردم جهان نمي باشد.»
براساس همين ديدگاه جهان شمولي رسول اکرم(ص) بعد از آن که در منطقه حجاز آرامش و امنيت را حاکم ساخت و از ناحيه مشرکان، کافران و ديگر دشمنان در شبه جزيره عربستان آسوده گرديد، فرصت را غنيمت شمرد و با زمامداران وقت، رؤساي قبايل و رهبران مذهبي مسيحيان جهان آن روز باب مکاتبه را گشود و آئين اسلام را به ملل زندة آن روز جهان عرضه داشت. البته اگر لجاجت هاي خصم داخلي با نبردهاي خونين، جامعه اسلامي را به خود مشغول نمي ساخت، پيش از اين پيامبر رسالت خود را در جهان علني مي ساخت.
مجموع يکصد و هشتاد و پنج نامه از ميان مکتوبات پيامبر که جهت تبليغ و دعوت به اسلام و يا به عنوان ميثاق و پيمان در دست مي باشد که محدثان و مورخان آن ها را ضبط کرده اند، از محتواي اين نامه ها بر مي آيد که روش اسلام در فراخواني ملل جهان به آيين محمّدي بر اساس منطق، برهان، اندرز و نصيحت هاي حکيمانه توأم با لطافت هاي اخلاقي و نرمش هاي پيامبر بوده است و اين اسناد و مدارک ادعاي دروغين برخي خاورشناسان و مورّخان را که خواسته اند پيشرفت اسلام را محصول خشونت و زور و شمشير بدانند، باطل مي سازد.(6)
گروهي از مغرضان و محرومان از خرد و ايمان، اين رسالت جهاني را به ديدة ترديد نگريسته اند و اين اتهام يا سخن واهي را مطرح کرده اند که موضوع عموميت رسالت پيامبر بعدها بوجود آمد و اين برنامه در آغاز مطرح نبوده است، سر ويليام موير انگليسي در رأس اين دسته از خاورشناسان قرار مي گيرد. اما چنان که اشاره کرديم هم آيات قرآن و هم مکاتبات پيامبر، خلاف اين تفکّر غير واقعي را به اثبات مي رساند.(7)
بطور قطع آن چه که برخلاف نقشه هاي مخالفين، کارشکني هاي مشرکين و تبليغات زهرآگين يهود و نصارا، موجب موفقيت اين عقيده گرديد آن است که در درجه اول تعليماتش توسط خالق هستي و خداوند جهانيان بنياد نهاده شده و در درجه دوم اين آيين براساس سرشت و فطرت آدميان، بناگرديده و خردهاي سالم و منطق خالصانه حقايق آن را مي پذيرد. البته خوش رفتاري مسلمانان در هنگام تبليغ اسلام با مردمان ديگر مذاهب و اهتمام فوق العاده مسلمين صدر اسلام به رهبري رسول اکرم(ص) گسترش و نشر اسلام را تسريع نمود و قرآن کريم چه زيبا اين روند را بيان فرموده است:«هو الّذي أرسل رسوله بالهدي و دين الحقّ ليظهره علي الدّين کلّه و لوکره المشرکون؛(8) او پروردگاري است که پيامبر خود را براي هدايت مردم فرستاد، با ديني بر حق (و آييني استوار) تا او را بر تمام دين هاي ديگر غالب گرداند، هر چند مشکران را خوش نيايد» و در جاي ديگر مي فرمايد:«يريدون ليطفئوا نور الله بأفواهم و الله متمّ نوره و لو کره الکافرون؛(9) اراده نموده اند نور خداوند را با دهان هاي خويش خاموش کنند ولي خدا کامل کنندة نور خود است اگرچه کافران (از اين روند) اکراه دارند.»
عبدالنبي مغربي استاد دانشگاه الجزيره مي نويسد:
«...اسلام لزوماً فراگير و جهاني است و دستورها و هم چنين بينش آن از اين جهان، تنها ناظر به نژاد خاص يا قوم معيّن نمي باشد بلکه به همه افراد بشر در روي کره زمين مربوط مي شود بنيان گذار اسلام (رسول اکرم(ص)) کمي پس از تصويب قانون اساسي مدينه پيام هايي به سلاطين خاورميانه فرستاد و آنان را به قبول اسلام دعوت نمود... دين اسلام از سال 660ميلادي، تقريباً سي سال پس از رحلت پيامبر به چنان وسعتي دست يافته بود که از همان موقع از امپراتوري اسلام سخن به ميان مي آمد...»(10)
پروفسرو سرتوماس آرنولد عقيده دارد:
«...عاملي که مسلمانان را به حمل پيام و رسالت اسلام، به سوي مللي که بر آنان وارد مي شدند بر مي انگيخت و آنان را به جنبش وا مي داشت حرارت و شوري بود که نسبت به حقيقت دين داشتند... با گذشت يک قرن از وفات پيامبر، پيروانش از غرب به اسپانيا رسيده و از شرق رود سند را درنورديدند و چيزي نگذشت که در رأس يک امپراتوري عظيمي قرار گرفتند که از امپراتوري روم در اوج قدرتش بزرگ تر بود. با اين که در قرون بعد پايه هاي اين امپراتوري عظيم شکاف برداشت، پيروزي هاي فکري و معنوي آن هم چنان به پيشرفت خود ادامه داد.»(11)
لوئي گارده فيلسوف و محقق مسيحي و متخصّص در انديشه اسلامي و هم چنين تحليل گر ساختارهاي جوامع اسلامي يادآور شده است:
«ارزش هاي متعالي مذهب اسلام که منبع ادراکات مسلمانان است از يک سو و صفت نزديک خالق به مخلوق و نيز هادي و رحمان و رحيم بودن او نسبت به انسان از سوي ديگر، از جمله مسايلي هستند که دنياي مادي امروز را مورد استيضاح قرار مي دهند.»(12)
مارسل بوازار، اسلام شناس سوئيسي گفته است:
«اصل توحيد در قرآن، علاوه بر اعتقاد به يگانگي خدا، عامل رهبري و دستگيري انسان ها به سوي وحدت و تفاهم جهاني مي باشد، اين ديدگاه اسلام روشنگر ارج نهادن به انديشه هاي سياسي و اجتماعي و پيوستگي و تفاهم جهاني در مسير اتحاد ملل اسلامي است.»(13)
وي در جاي ديگر مي نويسد:
«اسلام قادر است مستقيماً در پي ريزي نظام تازه اي براي روابط بين ملت ها کوشش کند و در پيشاپيش جنبش هاي ضد استعماري مردمي که به خاطر آزادي و برابري و عليه تبعيض نژادي مي جنگند، نقش رهبري قاطع را برعهده گيرد.(14) در آينده اي نه چندان دور اسلام نقش خود را در روابط بين المللي دوباره باز خواهد يافت و امّت مسلمان، عظمت و افتخار پيشين را از سر خواهد گرفت. پيام آسماني قرآن در عين حال که بر انگيزندة خلق هاست آرام بخش دل ها نيز هست، در حقيقت اسلام تنها نصيحت گر فضيلت ها نيست بلکه برانگيزندة روح فضيلت هاست...»(15)
مارسل بوازار در اثر ديگر خود پاسخ برخي ترديدها را دربارة ويژگي هاي جهان منشي اسلام داده و گفته است اين خصوصيت از چند جنبه ثابت مي گردد، يکي توحيد مطلق و وحدت جهان و حاکميت خداي واحد بر تمامي عالم، دوم خطاب هاي قرآن غالباً به خصوص در سوره هاي مکّي يا ايّها الناس است، سوم عامل پيوند دهندة افراد مسلمان، قوميت، اشتراک هاي تاريخي، مسايل اقليمي و فرهنگي ملّت و سرزمين ها نمي باشد، بلکه اقرار به وجود خداي يکتا و اعتقاد به قرآن کريم، قبله اي واحد و مشترکات معنوي ديگر امّت مسلمان را منسجم و متحد مي سازد، حتي غير مسلمانان در صورت اعتقاد به يکي از اديان آسماني به عضويت در اين امّت فراخوانده مي شود و مي تواند پيرو دستورات آيين خود باشد به شرط آن که مقرّرات اسلامي را مراعات کند و براي جوامع اسلامي اختلالي بوجود نياورد،(16) او پس از اين بررسي ها مي نويسد:
«...از آن جا که هدف ارشاد ديني به آيندة متعالي و ابدي انسان مربوط مي شود پس جهان منش است و نيز اعتقاد به خداي يگانه عالم هر اصل نژادي و يا عصبيّت ملّي را از ميان مي برد. بي شک جهان منش بودن شريعت مبيّن تعميم ايمان است...»(17)

پرتو افشاني در نقاط ديگر

انقلاب اسلامي ايران نيز پرتوي از بعثت نبوي، مشي عَلَوي و حماسه حسيني مي باشد و در واقع ارزش هاي الهي و بنيان هاي قرآني در شکل گيري، پيروزي و استقرار آن دخالت داشت، بنابر اين نمي تواند در مرزهاي ايران محصور بماند، به فرمايش امام خميني، ملت ايران در اين حرکت با تعاليم اسلامي پيشرفت کرد، با خواست الهي بيدار شد و با اتحاد کلمه و بدون برخورداري از ساز و برگ قيام نمود و موانع را کنار زد.(18) ملت خداجوي ايران در دوازدهم فروردين شناسنامه به دست به سوي مراکز رأي گيري هجوم برد تا به نبوّت محمّد صلي الله عليه و آله و ولايت علي عليه السلام گواهي دهد و به پيامبر عرض کند: لبيک يا رسول الله! سخنانت را در روز غدير شنيدم و اکنون آمده ام به جانشين بر حقّت دست بيعت دهم، بيعتم را پذيرا باش. به علي عليه السلام بگويد: فريادهاي مظلومانه ات را شنيدم و براي دفاع از تو و آرمان هايت آماده ام، قبول کن. به امام حسين(ع) عرض کند اگر در صحراي کربلا نبودم به نداي "هل من ناصرت" لبيبک بگويم اکنون با جان و دل آمده ام تا در عمل ثابت کنم سرباز توأم، پذيرايم باش. به وليّ عصر ارواحنا فداه عرضه بدارد: اکنون که ايران را از دست ظالمان باز گرفته ايم تو ما را پناه ده و حق ما را از ظالمان بستان و به خانة دل ما قدم بگذار. کرم نما و فرودآ، که خانه خانه توست. و به نايب بر حق امام زمان(عج) خميني بت شکن بگويد: من به جمهوري اسلامي رأي مي دهم، نه يک کلمه کم و نه يک کلمه زياد.
و شامگاهان آغاز نشده بود که ماه تابان «جمهوري اسلامي» دميد و نه تنها ايران که خانه هاي مستضعفان و کوخ هاي محرومان را در سراسر گيتي روشن ساخت و روح تازه اي به کالبد ستمديدگان جهان دميد.
و امام امت در پيامي از اين يوم الله بزرگ چنين ياد کردند:
«من در اين روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملّت، جمهوري اسلامي ايران، را اعلام مي کنم... مبارک باد بر شما روزي که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهاي طاقت فرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاي درآورديد و با رأي قاطع به جمهوري اسلامي، حکومت عدل الهي را اعلام نموديد. حکومتي که در آن جميع اقشار ملت با يک چشم ديده مي شوند و نور عدالت الهي بر همه و همه به يک طور مي تابد...
صبحگاه دوازده فروردين که روز نخستين حکومت الله است، از بزرگترين اعياد مذهبي و ملّي ما است. ملت بايد اين روز را عيد بگيرند و زنده نگهدارند. روزي که کنگره هاي قصر دوهزار و پانصد سال حکومت طاغوتي فرو ريخت و سلطة شيطاني براي هميشه رخت بر بست و حکومت مستضعفين که حکومت خدا است به جاي آن نشست...
هان! اي ملت عزيز که با خون جوانان خود، حقّ خود را بدست آورديد، اين حق را عزيز بشمريد و از آن پاسداري کنيد و در تحت لواي اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهي را با پشتيباني خود اجرا نمائيد. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت اسلام است اين چند روز آخر عمر را مي گذرانم و از ملت انتظار دارم که با تمام قوا از اسلام و جمهوري اسلامي ايرن پاسداري کنند».
امام خميني تأکيد کرده اند:
«...اگر...متاع بزرگمان را آن طور که هست به عالم عرضه کنيم که اين جمهوري اسلامي است همه مي پذيرند و ممالک اسلامي يکي پس از ديگري به شما اقتدا مي کنند...(19) نهضت ايران مخصوص به خودش نبوده و نيست براي اين که اسلام اختصاص به طايفه خاصي ندارد. ما که نهضت کرديم براي جمهوري اسلامي بوده است. نهضت براي اسلام نمي تواند محصور يک کشور باشد و نه حتي به تمام کشورهاي اسلام...(20) همة ما با هم قيام کرده ايم که اسلام را در اينجا زنده کنيم و ان شاءالله انقلاب را به همه جا صادر مي کنيم...».(21)
اصولاً صدور معنويت و پرتوهاي فکري و فرهنگي اين انقلاب بر اثر برنامه ريزي هاي سياسي، فعاليت هاي تبليغي و تلاش هاي بين المللي انجام نگرفته و وقتي خورشيدي از اوج آسمان ايمان نور افشاني مي کند خود انوارش معرّف و مبلّغ و ناشرش خواهد بود. اين نکته را امام مورد توجه قرار داده است.
«آن طور که ملّت هاي اسلامي خارج، اطلاع پيدا کردند و بر وقايع اينجا، نه اين بوده است که ما يک تبليغاتي داشتيم و آن ها را با تبليغات خودمان آن طور عاشق اين انقلاب کرديم. اين انقلاب خودش منعکس شده در آن ها و آن ها که بي غرض بودند فهميده اند که تا يک حدودي شماها چه مي خواهيد...(22) انقلاب ما متکي به معنويات و خداست همان خط معنويتي که (بر اثر آن) مردم دنيا متوجه انقلابمان شدند...»(23)
انقلاب اسلامي همانگونه که مورد استقبال مسلمين و محرومان جهان قرار گرفته، قدرت بزرگ را دچار هراس نموده است زيرا مظلومان عالم راه اميدي را يافته اند که مي تواند براي استکبار خطرآفرين باشد و بساط تجاوزها، زورگويي ها و ناراستي هاي آنان را بر هم مي ريزد، از اين روي کوشيد با اجراي نقشه هاي گوناگون، توطئه هاي متعدد، شايعه افکني، نشر اکاذيب، ايجاد تفرقه بين مردم و... اين فروغ فروزان را خاموش کنند امّا به لطف خداوند انقلاب ايران از گزند اين نيرنگ ها مصون مانده است.
امام خميني فرموده اند:
«انقلاب اسلامي ايران با تأييد خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است ان شاءالله با گسترش آن قدرت هاي شيطاني به انزوا کشيده خواهند شد و حکومت مستضعفان برپا و زمينه براي حکومت جهاني مهدي آخرالزمان(عج) مهيا خواهد شد.»(24)
«اين انقلاب اسلامي ايران همچو در دنيا چهره پيدا کرده است که همه قدرت هاي بزرگ را به وحشت انداخته است که مبادا اين انقلاب با آن چهره واقعي که دارد، همه جا توجه به آن بکنند و يک وقت ابر قدرت ها ببينند که ممالک اسلامي و ممالک ديگر هم از دست آن ها رفت، از اين جهت کوشش مي کنند که اينجا (را) که هسته مرکزي اين انقلاب و نهضت اسلامي، بکوبند...»(25)
بنيان گذار نظام اسلامي ايران و رهبر کبير انقلاب، امام خميني اظهار اميدواري کرده است:
«اگر چنانچه اين قدرت که از ناحيه خدا به اين ملت اعطا شد و توانايي آن را پيدا کرد تمام قدرت هاي مجهز به ضد ملّت را خنثي کند و همه دست ها را از ذخاير خودش و از ملت خودش قطع کند، اگر اين محفوظ بماند اميد اين است که اين مطالب در همه ممالک اسلامي و در همه جاهايي که مستضعفين جهان تحت سلطه مستکبرين بودند اين مسأله انجام گيرد(26) ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مي کنيم، چرا که انقلاب ما اسلامي است و تا بانگ: لا اله الّا الله و محمدرسول الله بر تمام جهان طنين نيفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جاي جهان عليه مستکبرين هست، ما هستيم...»(27)
اما تأکيد مي نمايند صدور انقلاب به معناي کشورگشايي نمي باشد:
«اين که مي گوئيم بايد انقلاب ما به همه جهان صادر بشود، اين معني غلط را از او برداشت نکنند که ما مي خواهيم کشورگشايي کنيم. ما همه کشورهاي مسلمين را از خودمان مي دانيم، همه کشورها بايد در محل خودشان باشند. معني صدور انقلاب ما اين است که همة ملت ها بيدار بشوند و همه دولت ها بيدار بشوند و خودشان را از اين گرفتاري که دارند و از اين تحت سلطه بودني که هستند و از اين که همة مخازن آن ها دارد به باد مي رود و خودشان به نحو فقر زندگي مي کنند نجات بدهد.»(28)
مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در تبيين اين مفهوم مي فرمايند:
«...صدور انقلاب يعني صدور فرهنگ انسان ساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکيه و اصرار بر ارزش هاي انساني. ما به اين کار و انجام اين وظيفه افتخار مي کنيم. اين راه انبياست و ما بايد اين راه را ادامه دهيم...چرا بايد شرم کنيم از اين که غيرت و حميّت و ايستادگي در مقابل قدرت هاي باطل را به صورت درس عملي به ملت هاي ديگر ارائه و تعليم بدهيم؟ ملت ها باور نمي کنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرت هاي استکباري در افتاد. ما در افتاديم و پيروز هم شديم. چرا اين عمل و تجربه خودمان را در اختيار افکار عمومي ملت ها نگذاريم؟ ما اين انقلاب را صادر مي کنيم. اگر منظور اين است که ما مواد منفجره صادر مي کنيم، اين ادعا دروغ است، اين کار را خود دستگاه هاي پليد خبيث استکباري مي کنند.»(29)
اصولاً شخصيت هاي مذهبي، سياسي و فرهنگي جهان و نيز رسانه هاي کشورهاي گوناگون انقلاب اسلامي را يک حرکت اميدوار کننده براي مسلمانان جهان و محرومين ملل تلقّي کرده اند. چنان چه شيخ يوسف شبلي امام جمعه شهر مينتوکانادا آن را نجات دهنده مسلمانان سراسر جهان دانسته است، ابومسلم رهبر مسلمانان گويان رشد فکري و آگاهي سياسي مسلمين اين سرزمين را متأثر از انقلاب اسلامي مي داند، شهيد سيد عارف حسين حسيني از علماي پاکستان، يادآور گرديد: اين حرکت، مردم پاکستان را از درون منقلب نمود، علامه سيد محمد حسين فضل الله دانشور برجسته لبناني يادآور شد اين انقلاب، به تمام مسلمانان و مستضعفان جهان تعلّق دارد. شهيد حجة الاسلام و المسلمين سيّد محمد باقر حکيم رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق (در سال هاي حاکميت حزب بعث بر عراق) انقلاب را اميد محرومان به شمار آورد. سر دبير نشريه تحقيقات اسلامي سنگال گفت: انقلاب اسلامي ايران باعث شکوفايي در اين کشور شد. محمد خليل ابراهيم، مسلمان اهل سودان اظهار داشت: اين انقلاب بر پايگاه هاي مردمي تکيه دارد و سرانجام موفق مي شود حقيقت را براي جهانيان آشکار سازد.
دکتر کليم صديقي(ره) رئيس سابق انيستيتوي اسلامي انگلستان در بخشي از سخنان خود يادآور شد: انقلاب اسلامي ايران هدف ما بود و در انتظارش بسر مي برديم. ما فکر مي کنيم تحت رهبري امام خميني انقلاب صدر اسلام دوباره تکرار شود. رئيس دانشکدة الهيات دانشگاه عليگره هند و از رهبران برجستة شيعيان اين سرزمين طي اظهاراتي گفت: انقلاب ايران نشان داد که زنده نگاه داشتن خاطرة کربلا و تکرار هر سالة آن بيهوده و بي حاصل نبوده است. بلکه چنان تأثير شگرفي در دگرگون سازي وجدان هاي انساني دارد که با گذشت چهارده قرن هنوز مي تواند بساط طاغوت ها را برچيند. يکي از شخصيت هاي برزيلي که در سال 1361ش به ايران سفر نمود، از فراگيري انقلاب ايران سخن گفت و افزود: افکار مسلمانان در سراسر جهان و همة نيروهاي آزادي بخش کرة زمين امروز انقلاب اسلامي ايران و امام خميني را تأييد مي کنند. ما اطمينان داريم که صداي اين انقلاب در تغيير سرنوشت همة ملت هاي دربند و نهضت هاي رهايي بخش و مبارز مؤثر خواهد بود، چرا که نظامي که هم اکنون در ايران حاکم است براساس قرآن و اسلام مي باشد.
دکتر احمد هوبر متفکر مسلمان اهل سوئيس در حاشيه کنفرانس انديشه اسلامي، در تهران، گفت: همه ما شاهد هستيم که امروز جمهوري اسلامي نه تنها در سطح جهان اسلام بلکه در عرصة سياست جهاني، بسيار با ثبات تر و قوي تر شده است. ابراهيم امين از مسلمانان لبناني که در جماران به ديدار امام خميني نايل گرديده گفت: پيام امام براي تمام مسلمين و محرومين جهان است و به همين دليل همه کساني که از نژادهاي مختلف و کشورهاي متفاوت آمده بودند، به هنگام ديدار با امام به گريه افتادند.
عبدالمجيد مسعود مسلمان اهل کنيا گفت: وقتي امام را ديدم، اين احساس را پيدا کردم که ايشان امام و رهبر تمام مسلمانان جهان مي باشد. رهبر جنبش اتحاد اسلامي تونس در مقاله اي نوشت: کمترين تأثير انقلاب اسلامي ايران در تونس اين است که عدّه زيادي را به اين فکر واداشته که مي شود مذهب را به متن آورد، مي شود تبعيض ها، استعمار شدن ها و به بردگي کشيدن انسان ها را از ميان برد. نمايندة آزادي بخش کشور بحرين در مصاحبه اي خاطر نشان ساخت: تنها آرزوي ملت بحرين پيروزي انقلاب در ايران بود و اهميت اخبار ايران به جايي رسيد که در بحرين هر کسي فکر مي کرد اين اخبار در داخل بحرين جريان دارد و به خود مردمش مربوط است. عبدالحميد أجل سفير سابق الجزاير در ايران گفت: انقلاب اسلامي ايران از نظر ما با امپرياليسم و صهيونيزم مبارزه مي کند و حرکتش در جهت ترقي، پيشرفت و آزادي ملت هاست. عبدالحليم خدّام وزير امور خارجه سابق سوريه يادآور شد: انقلاب ايران نه فقط براي ايران، بلکه براي سراسر منطقه و جهان انقلاب عظيمي است و تحکيم آن به نفع همه خواهد بود.
حبيب شطّي دبير کل سابق سازمان کنفرانس اسلامي ضمن ستايش از نقش انقلاب اسلامي گفت: انقلاب اسلامي ايران به همه نشان داد که اسلام چقدر قدرتمند است و اين که ايمان مي تواند به مسلمين کمک کند تا به حکومت دلخواه خود برسند. ما دوست داريم اين بيداري در کشورهاي اسلامي ديگر نيز مشاهده گردد. دانشمندان برجسته لبناني شيخ محمد مهدي شمس الدين طي بياناتي گفت: پيروزي انقلاب اسلامي در تقويت روح ديني و معنويت مسلمانان جهان تأثير بسزايي داشته است و به همين دليل ابر قدرت ها عليه آن قدعلم کرده اند. ما به خوبي درک مي کنيم که اين انقلاب تمام هستي ملّت خود را در راه اسلام و رهايي مستضعفان دنيا در طبق اخلاص نهاده است.
هنري کيسينجر وزير اسبق امور خارجه آمريکا طي مقاله اي به واقعيت هايي اشاره کرد: پيروزي ايران عقايد راديکال اسلامي را از جنوب شرقي آسيا تا سواحل اقيانوس اطلس گسترش خواهد داد. برونوکرايسکي صدر اعظم سابق اتريش چنين گفته است: انقلابي که در ايران رخ داد موجب علاقه بيشتر به اسلام در خارج از جهان اسلام شده است، اين انقلاب در خارج از جهان اسلام نفوذ فراواني کرده است.(30)

تأثيرگذاري بر تکاپوگري هاي جهان اسلام

علامه محمد اقبال لاهوري متفکر و شاعر پاکستاني در کتاب خود پيش بيني کرده است که تهران در آينده قرارگاه مسلمانان خواهد شد.(31) سخن وي محقق گرديد و کشور ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي به صورت ام القراي جهان اسلام درآمد، اين تحوّل شگرف که برآمده از مذهب است به تجديد حيات اسلام در جهان مدد رسانيد که از مهم ترين نمودهاي آن تولد، تداوم و گسترش جنبش هاي سياسي اجتماعي در دهه هاي اخير است.
در برخي کشورهاي مسلمان تا قبل از وقوع اين انقلاب حرکت هاي مذهبي يا به طور کلّي وجود نداشتند و چنانچه از موجوديت برخوردار بودند، فعاليّت برجسته اي نداشتند و حتي برخي از اين جنبش ها در برابر استبداد و استکبار انعطاف، انفعال و نرمش نشان مي دادند که با الهام گرفتن از انقلاب ايران موضع فعّالي پيش گرفتند و از نظر کمّي و کيفي به رشد قابل ملاحظه اي دست يافتند، حتي در پاره اي از نقاط خاورميانه، آسياي جنوب و جنوب شرقي و آفريقاي شمالي و شرقي جنبش هايي جوشيدند که رويش شکوهمند خود را مديون انقلاب اسلامي مي دانند.
نماينده سودان در کنفرانس قدس گفت: اين انقلاب به اين زودي آغوش خود را بر روي جنبش هاي آزادي بخش باز کرده است.(32) رهبر جنبش اتحاد اسلامي تونس تصريح نمود: مبارزان مسلمان تونس از انقلاب اسلامي ايران الهام مي گيرند.(33)
دبير کلّ سازمان ازادي بخش فطاني (واقع در جنوب تايلند) در يک اظهار نظر پيرامون انقلاب اسلامي خاطرنشان ساخت: ما پيروزي انقلاب ايران را پيروزي اسلام مي دانيم و چون مردم فطاني مسلمانند، پيروزي آن، روحيه رزمي و مقاومت آن ها را بيشتر و اميدها را به پيروزي هاي بزرگ چند برابر کرد.(34) يکي از مبارزين فلسطيني گفته است: فلسطيني ها فکر مي کنند اگر چند پايگاه و يا چند منطقه را از دست بدهند مهم نيست و مي توان آن را در آينده بازگرداند ولي اگر انقلاب اسلامي با شکست روبرو شود همه چيز را از دست مي دهند و امروز با وجود انقلاب اسلامي ما مي گوئيم همه چيز داريم و آن روزهايي که مي گفتيم تنها هستيم از بين رفت، زيرا رمز پيروزي انقلاب فلسطين با پيروزي انقلاب اسلامي بدست مي آيد و حتماً با اتّحاد مسلمانان، قدس و سرزمين هاي اشغالي از زير سلطه صهيونيسم خارج خواهد شد.(35)
نماينده جنبش آزادي بخش اريتره يادآور شد: پيروزي انقلاب اسلامي براي سازمان آزادي بخش اريتره يک رويداد بزرگ و جنبش آزادي بخش مورو در اين باره متذکر گرديد: هنگام فرار شاه ايران، اطمينان پيدا کرديم انقلاب اسلامي پيروز خواهد شد، خصوص وقتي اما از پاريس به تهران عزيمت فرمودند و ديگر علماي دين تحت رهبري ايشان به حرکت درآمدند، ما دريافتيم خون بر شمشير پيروز است و اين درس بزگ براي ما بود.(36)
سيف الدّين ايّوبي رهبر جمعيت اسلامي جزاير آنتيل گفت: زماني که انقلاب اسلامي در ايران به ثمر رسيد مسلمانان اين جزايرآن را انقلاب خود دانستند، رهبر نظام اسلامي ايران قائد تمامي مسلمانان جهان اسلام و از جمله جزاير آنتيل مي باشد.(37) ابوبکر محمّد، نايب رئيس شوراي اسلامي در آفريقاي جنوبي اظهار داشت: مسلمانان اين سرزمين همواره در آرزوي يافتن يک حکومت اسلامي اصيل بودند تا آن را الگوي حرکت انقلابي خود قرار دهند که هم اکنون با تحقق يافتن انقلاب اسلامي به آروزي ديرينه خود دست يافته اند.(38)
در مقاله اي دربارة تأثير انقلاب اسلامي بر نيجريه چنين مي خوانيم: زعامت امام خميني در ايران و توفيق وي در برپايي جمهوري اسلامي در نيجريه تأثير شگرفي داشته است به گونه اي که فعاليت هاي معارضه جويانه مردم نيجريه هم اکنون شامل طيف گسترده اي حرکت هاي خود جودش مي باشد که از الگوي انقلابي ايران متأثرند.(39)
نفوذ انقلاب اسلامي ايران بر جنبش هاي کشور عراق در زمان اختناق حزب بعث و ديکتاتوري صدام حسين، هنگامي آشکار گرديد که مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق از طرف گروهي از علما و روحانيان عراقي تحت رهبري شهيد سيّد محمد باقر حکيم پايه گذاري شد. اين مجلس در سال 1361 براي متحد کردن و پيش بردن مبارزه عليه رژيم بعث شکل گرفت.(40)
ظهور جنبش هاي اسلامي در کشورهاي حوزه خليج فارس و جزيره العرب پديده اي کاملاً تازه است و تحت تأثير مستقيم انقلاب اسلامي ايران بوجود آمده است البته عوامل ديگر هم در تسريع اين روند دخالت داشته اند مثل شکاف اجتماعي عميق ميان اقشار گوناگون مردم، حاکميت موروثي و خانوادگي بر اين سرزمين ها، سرکوب آزادي هاي اساسي، شکست جنبش هاي ملي گرايي عربي و راه حل هاي چپ گرايانه برخي روشنفکران سوسياليست و چون غالب ناراضيان، شيعه مي باشند و از اين تبعيض ها بيش از ديگران رنج برده اند، گرايش يه سوي انقلاب اسلامي ايران شکل حادتري به خود مي گيرد.
تأثير انقلاب اسلامي ايران بر جنبش هاي خاورميانه، بيش از هر کجا در کشور لبنان مشهود است. جنبش امل در اوايل دهه 1970م توسط امام موسي صدر جهت سازماندهي جامعه شيعه بوجود آمد و اگرچه فعاليت هاي چشمگيري انجام مي داد امام در سياست هاي لبنان جايگاه خاصي نداشت، اما بعد از پيروزي انقلاب و ناپديد شدن امام موسي صدر گسترش يافت و از سال 1982م به بعد از بازيگران عمده صحنه سياست هاي لبنان تبديل شد. سرانجام بر اثر سياست هاي خاصي که نبيه بري، رهبر جنبش امل، داشت، گروهي از مبارزان شيعه که به شدت از انقلاب اسلامي پيروي مي کردند و خود را از نظر سياسي حامي امام خميني مي دانستند، تشکلي تحت عنوان امل اسلامي بوجود آوردند. آنان پس از چندي به مهم ترين گروه شيعه يعني حزب الله لبنان پيوستند.(41)
شهيد سيد عباس موسوي که در صف مقدم جهاد عليه رژيم صهيونيستي قرار گرفت با هم فکري جمعي از دوستان و شادگردانش جنبش انقلابي حزب الله لبنان را بوجود آورد که در سال 1984م اعلام موجوديت کرد. بر اثر فشارهاي نظامي اين جنبش، رژيم اشغالگر قدس که بخش هايي از لبنان را اشغال کرده بود در چهاردهم ژانويه 1985م تصميم به عقب نشيني از لبنان نمود و نخستين شکست رسمي خود را تجربه کرد.
مقاومت قهرمانانه مردم اين سرزمين که در حزب الله تبلور يافت بار ديگر برگ زريني بر تاريخ لبنان مظلوم افزود و در ماه مه 2000 ميلادي مطابق خرداد1379 بعد از 22سال به مرزهاي بين المللي بازگشت.
در سال 2006ميلادي، تير 1385ش ارتش رژيم صهيونيستي به بهانه آزادسازي اسراي خود و به تحليل بردن توانمندي هاي حزب الله و منزوي کردن اين تشکّل شيعي تهاجم گسترده، وحشيانه و خونيني را عليه لبنان آغاز کرد اما حزب الله در مقابله با ارتشي قدرتمند و مورد حمايت استکبار جهاني مقاومت کرد و در نبردي سي و سه روزه جايگاه خود را به عنوان نيروي دفاعي و باز دارنده به اثبات رسانيد و با تکيه بر ايمان و همبستگي ملّي لبناني ها اشغالگران را وادار به عقب نشيني نمود و افتخارات ارزشمندي را به ارمغان آورد.(42)
در مصر انقلاب اسلامي تأثيري عميق اما غير مستقيم بر جنبش هاي اسلامي داشته است، اين اثرگذاري هم باعث راديکال شدن برخي جنبش ها شده و هم تحرکات ميانه رو را براي رسيدن به اهداف خود تشويق کرده است. اوج اين برنامه ترور انور سادات در اکتبر1981م توسط خالد اسلامبولي از سازمان الجهاد تحت رهبري عبدالسلام فرج بود. مخالفت قوانين مصر با احکام شرعي، صلح سادات با اشغالگران قدس، دستگيري، آزار و تحقير مبارزين مسلمان دلايل از بين بردي وي بود.(43)
جنبش اليسار الاسلامي به شدت از انقلاب اسلامي تأثير پذيرفت و در نشريه خود از اين نهضت بارها به دفاع برخاست و رهبرش بر کتاب حکومت اسلامي امام خميني مقدمه مبسوطي نوشت و آن را به زبان عربي برگردانيد، يکي از اعضاي اين جنبش يعني دکتر ابراهيم دسوقي کتابي درباره انقلاب اسلامي نوشت و تعدادي از آثار دکتر علي شريعتي را به عربي ترجمه کرد.
جنبش اخوان المسلمين دوران سادات، پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران انگيزه هاي جديد براي فعاليت هاي خود پيدا کرد و در نشريات خود به دفاع از انقلاب ايران پرداخت و مصاحبه اي با امام خميني انجام داد و آن را منتشر ساخت، جنبش مذکور در سال 1979م کتابي تحت عنوان خميني آلتروناتيو اسلامي به طبع رسانيد، در مقالات تحقيق که در مجله المختار اسلامي درج مي کرد مسير نهضت ايران را بررسي نمود و از تشيع به عنوان يکي از مذاهب رسمي اسلام دفاع کرد. اين حرکت اسلامي در انتخابات سال 1984م تعدادي نماينده به پارلمان مصر فرستاد.(44)
نفوذ معنوي انقلاب اسلامي مشوّق رهبران برجسته جنبش هاي اسلامي تونس بوده است مهم ترين آن ها حرکة الاتجاه الاسلامي است که بعدها تحت عنوان حرکة النهضة تغيير نام داد، توسط راشد الغنوشي و عبدالفتاح مورو رهبري مي شود، اين حرکت بارها در نشريات خود انقلاب اسلامي را مورد ستايش قرار داد و امام خميني را نمونه رهبر بيدار و انقلابي جهان اسلام توصيف کرد، يکي از رهبان آن در مقاله اي نوشت: پيروزي انقلاب اسلامي در ايران رويداد عظيمي بود که نسل هاي مسلمان را از رکود و گوشه گيري نجات و انسان را به حرکت واداشت و ثابت کرد اسلام قادر است بر دشمنان پيروز گردد و گستاخ ترين نظام ضد مذهبي را واژگون نمايد. به نظر راشد الغنوشي انقلاب ايران در مسير بعثت پيامبراکم(ص) قرار دارد.(45)
مهمترين جنبش اسلامي در الجزاير که پس از انقلاب اسلامي در الجزاير شکل گرفت جبهه نجات اسلامي است که در مارس 1989 توسط دکتر عباس مدني وعدّه اي ديگر از روشنفکران مسلمان بوجود آمد.
در ژوئن 1990م در جريان انتخابات شهرداري ها از بين 612 کرسي جبهه نجات اسلامي با کسب 327 کرسي در مقابل 200 کرسي اکتسابي جبهه آزادي بخش ملّي به پيروزي رسيد، پيروزي مزبور نظام حاکم بر الجزاير را چنان نگران ساخت که اصلاحات دموکراتيک را محدود نمود و به دنبال آن عباس مدني و علي بلحاج را به اتهام توطئه عليه امنيت کشور بازداشت کرد. با اين وجود انتخابات سال 1991 به پيروزي بلامنازع جبهه نجات اسلامي منجر گرديد امّا متاًسفانه ارتش الجزاير به بهانه اختلال در امنيت کشور نتايج انتخابات جديد را لغو کرد و افراد زيادي از جمله رهبران جبهه نجات اسلامي را دستگير و تحويل دادگاه نظامي داد.(46)
در افغانستان جمعيت ها، احزاب و تشکّل هاي سياسي براي مبارزه با نظام حاکم بر اين کشور و سلطه شوروي و نيز گروه طالبان بوجود آمده اند که از انقلاب اسلامي متأثر بوده اند، برخي از آن ها عبارتند: از حزب اسلامي به رهبري گلبدين حکمتيار، جمعيت اسلامي با هدايت برهان الدين رباني، جبهه نجات اسلامي افغانستان به رهبري صبغت الله مجدّدي.
در سال 1368 هفت حزب شامل سازمان نصر نهضت اسلامي، پاسداران جهاد اسلامي، حزب دعوت اسلامي، نيروي اسلامي، شوراي اتفاق اسلامي و جبهه متحد اسلامي که همگي شيعه بودند حزب وحدت را تشکيل دادند که بعدها به دوشاخه خليلي و اکبري تقسيم شدند، دليل اين تفکيک همکاري يا عدم همکاري با دولت ربّاني بودف آصف محسني در سال 1328 حزب حرکت اسلامي افغانستان را تشکيل داد. مهمترين تشکل سياسي و نظامي ازبک هاي شمال افغانستان جنبش ملي اسلامي شمال افغانستان است، پايگاه اصلي آن در نواحي شمالي خصوص مزار شريف قرار داشت.(47)
مردم مسلمان کشمير علاقة فراواني به انقلاب اسلامي دارند. شيخ تجعل از اعضاي برجسته جمعيت جامو و کشمير در سال 1980 در سرينگر اعلام کرد: انقلاب اسلامي که توسط امام خميني در ايران به وقوع پيوست بهترين سبک براي ماست تأثير اين انقلاب در تحوّلات اخير کشمير در انتخاب مساجد به عنوان پايگاههاي مبارزه و نيز در شعارهاي مبارزين اين سرزمين قابل مشاهده است.(48)
راستي چرا انقلاب اسلامي بر جنبش هاي اسلامي معاصر اين گونه تأثير گذاشته است؟ در پاسخ بايد گفت آنان وجوه مشترکي که با يکديگر همگرايي پيدا کرده اند دارند که عبارتند از: توحيد کلمه و مصالح مشترک، آرمان مشترک، دشمن يکسان، وحدت گرايي و انسجام اسلامي، مردم گرايي و پايگاه قوي در ميان ملّت ها.
محورهاي اين تأثيرها عبارتند از:
1- تلاش براي دست يابي به نظامي اسلامي و تجديد حيات ديني و اجراي احکام شريعت.
2- بدست آوردن هويتي اصيل بر پايه بنيان هاي مذهبي و افزايش اعتماد به نفس.
3- برداشت نويني از اسلام که مسلمان را براي نيل به حقوق خويش استوار و مقاوم مي کند.
4- رهايي از دايره تنگ ملّي گرايي، چپ گرايي و روي آوردن به اتحاد اسلامي.
5- نقش برجسته علما در رهبري جنبش و حرکت هاي سياسي.
6- بوجود آوردن ارزش هاي فرهنگي نوين در هنگام مبارزه مثل جهاد، دفاع، شهادت، مقاومت، نهراسيدن از دشمن.
7- بسيج توده هاي مردمي به جاي تکيه بر خواص و برخي روشنفکران.
8- قراردادن کانون هاي مقاومت و مبارزه در مساجد و محافل عبادي و تبليغي.
9- گسترش حجاب اسلامي و حفظ شؤونات ديني در مناسبات اخلاقي و اجتماعي.
10- متداول گرديدن شعارهاي مردم ايران در جنبش هاي اسلامي و تظاهرات به سبک ايران.(49)

پي نوشت :

1. سورة اعراف، آية 158 .
2. سورة انعام، آية19 بخشي از آيه.
3. سورة فرقان، آية1 .
4. سورة سباء، آية28 .
5. سورة ص، آية87 .
6. پروفسور محمد حميد الله حيدرآبادي، استاد دانشگاه پاريس در کتاب الوثائق السياسيه که در ايران توسط دکتر محمد مهدوي دامغاني ترجمه شده و نيز مرحوم آيت الله علي احمدي ميانجي در کتاب مکاتيب الرسول اين نامه ها را گرد آورده اند.
7. فروغ ابديت، آيت الله جعفر سبحاني، ج2، ص209-208 .
8. سورة توبه، آيه 33 و نيز سوره صف، آيه 9 .
9. سورة صف، آية8 .
10. دنياي اسلام از پيدايش تا تجديد حيات، عبدالغني مغربي، ترجمه شيوا رضوي، ص25 .
11. چگونگي گسترش اسلام، توماس آرنولد، ترجمه حبيب الله آشوري، ص46-44 .
12. اسلام، ديروز فردا، لوئي گارده و محمد ارغون، ترجمه محمد علي اخوان، ص 34.
13. اسلام در جهان امروز، مارسل بوازار، ترجمه د.م.ي، ص82 .
14. همان، ص153 .
15. همان، ص182 .
16. انسان دوستي در اسلام، مارسل بوازار، ترجمه محمد حسن مهدوي اردبيلي، غلامحسين يوسفي، ص138-132 .
17. همان، ص140-139 .
18. در جستجوي راه از کلام امام (دفتر دهم: انقلاب اسلامي)، ص434-433 .
19. همان، ص434 .
20. همان، ص435 .
21. همان، ص438 .
22. همان، ص444 .
23. همان.
24. همان، ص445 .
25. همان، ص446 .
26. همان، ص444-443 .
27. صحيفه امام، ج12، ص148 .
28. همان، ج13، ص281 .
29. حديث ولايت، ج1، ص359 .
30. اقتباس و گزينش از کتاب انقلاب اسلامي در چشم انداز ديگران.
31. اسرار خودي و رموز بي خودي، محمد اقبال لاهوري، محمد حسين مشايخ فريدني، ص73 .
32. روزنامه جمهوري اسلامي، بيستم مرداد1359 .
33. روزنامه اطلاعات، نهم فروردين 1361 .
34. روزنامه جمهوري اسلامي، 1359/2/16 .
35. نشريه امّت اسلامي، ش22، 1359/11/20 .
36. همان، مأخذ.
37. همان.
38. انقلاب اسلامي در چشم انداز ديگران، ص89 .
39. روزنامه جمهوري اسلامي 1360/11/19 .
40. انقلاب اسلامي در گسترة نظام بين الملل، سيد نادر علوي و عليرضا قرباني، 78 .
41. همان، ص84 .
42. همان، ص95-94، مشاهير سياسي قرن بيستم، احمد ساجدي، ص426 .
43. امّت مسلمان، ديروز، امروز، از نگارنده، ص132 .
44. جنبش اسلامي در جهان عرب، هراير کميجان، ترجمه حميد احمدي، ص152-151.
45. انقلاب اسلامي در گسترة نظام بين الملل، ص117-116 .
46. تونس از استقلال تا امروز، کيهان، 1366/8/26 مجله العالم، ش2254 فوريه 1985م، ص66، مقالات حرکةالاتجاه اسلامي في تونس، دارالکروان الطباعه و النشر و التوزيع، پاريس 1984ن، ص79-77 .
47. سرزمين اسلامي، ص364-363، فصلنامه قرائات سياسيه، ش2، سال1992م .
48. انقلاب اسلامي در گسترة نظام بين الملل، ص142-136 .
49. همان، ص149 .
50. نک: انقلاب اسلامي ايران و جنبش هاي جهان اسلام، مرتضي شيرودي، رواق انديشه ش30، خرداد1383.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.