نگاهی به تاریخچه داروسازی در ایران

بسیاری از قراین و شواهد موجود حاکی از آن است که دانش و فن داروسازی نخستین بار در ایران زمین سربرآورده است و درمان بیماران و بکاربردن داروها از ایرانیان کهن یا آریایی ها شروع شده است و این دانش را مردم...
دوشنبه، 8 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به تاریخچه داروسازی در ایران

داروسازی در ایران

در گذشته های دور ، پیشوایان مذهبی بیشتر از همه در طب و طبابت شهرت داشتند. بدین جهت نام بیماریها و شیوه معالجه آنها در معابد نگهداری میشد و کاهنان و رهبران مذهبی حافظ و نگهبان اسرار پزشکی و داروسازی بودند و در مجموع پزشکی و درمان در دست کاهنان و جادوگران و اطباء بود. سپس با پیدایش علوم مانند ریاضی و فلسفه و منطق، از زمان بقراط بتدریج طب از جادو و ادعیه و اوراد جدا شده و نظیر سایر علوم بر پایه و اساس منطق استوار گردید.
 

سیر روند داروسازی در ایران

در تمدن اسلامی ، به همت بزرگانی همچون : ابن ربن طبری، ابوبکر محمد زکریای رازی، ابوعلی سینا، اهوازی، سیداسماعیل جرجانی، بیرونی و ابومنصور موفق الهروی و امثال آنها طب و داروسازی پیشرفت کرد و به شهرت جهانی رسید به طوری که سالها آثار برخی از آنها در جهان کتب درسی مدارس طب بود.

سپس به علت عدم وجود وحدت و یگانگی در میان ملل مسلمان و حمله و حکمرانی چنگیز و تیمور و جانشینان آنها این پیشرفت متوقف گردید و بسیاری از علما و اطباء سرزمینهای اسلامی بویژه ایران ، راه مهاجرت را پیش گرفته و به دیار دیگر رفتند.

در دوره صفویه داروسازی صاحب اعتباری گردید و کتب زیادی در این زمینه نوشته شد که از آن جمله اند: اختیارات بدیعی، علاجات داراشکوهی، خلاصة التجارب، تحفه حکیم مؤمن و چند اثر دیگر. تا این تاریخ اطباء در هر دو رشته پزشکی و داروسازی متبحر بودند و جدایی بین آن دو وجود نداشت.

در این دوره ، برای آموختن پزشکی و داروسازی ، دانشکده وجود نداشت . هر فرد نزد یکی از اساتید ، شاگردی می کرد و همین قدر که آشنایی می یافت به طور مستقل مشغول کار می شد. اغلب اجزای گیاهی به عنوان دارو توسط حکیم باشی ها تجویز می شد و به وسیله عطارها که داروساز داشتند و در عطاریها اشتغال به کار داشتند تحویل بیماران می شد. 

دکان های عطاری
عطاری دکانی بود با قفسه بندی کامل تا زیر طاق که از کثرت و فشار جنس جای خالی در آن دیده نمی شد. به این صورت که زیر قفسه تا یک ذرع از زمین بالا آمده، کشوها و جعبه ها در ابعاد یک در دو وجب و کم و زیاد پهلوی هم جاسازی شده بود که در آنها انواع دارو و گل و گیاه ریخته می شد.

بالای آنها قفسه های مختلف الاضلاع از بیست تا پنجاه سانت ارتفاع بود که در آنها نیز قوطی های حلبی و شیشه ای محتوی انواع دارو از گل و برگ و ریشه و تخم و دانه و گردو حب و شیاف و امثال آنها وجود داشت.

بالاتر از قفسه های مزبور امتعه اجناس غیردارویی مانند حنا و سدر و صابون و رنگ و روناس و چای و قهوه و کله قند چیده می شد. بالاتر از آنها غرابه های انواع عرقهای بیدمشک و نعناع ها و بید و نسترن و کاسنی و چهار عرق و گلاب و غیره قرار داشتند. در وسط، اطراف، پایین و جلوی دکان عطاری کیسه های فلفل و زردچوبه و گل گاوزبان و برگ بید و پوست بید، لیمو خشک و امثال آنها چیده می شد.

از کالاهای دیگر عطاری مایه پنیر و کدوهای خشک بوستانی و جنگلی و لیف و جوز و قرص کمر و نخ کشیده و غیره بود. در هر عطاری غالبا یک پیشخوان وجود داشت که داخل دکان را از خارج مجزا می کرد.

روی پیشخوان ترازو و طشتک سنگ و ترازوی دقیق (ترازوی زرگری) و طشتکهای محتوی زردچوبه و دارچین و فلفل کوبیده قرار داشت. . بجز عطاری ها که در دکان ها مستقر بودند دوا فروشهای خرده فروش هم بودند که کیسه های کوچک و بزرگ دوا و درمان را می چیدند و به طبابت و نسخه پیچی می پرداختند.
 
داروسازی جدید در ایران
شاید بتوان ورود پر سیمون موردلس سفیر پادشاه اسپانیا به دربار سلطان محمد خدابنده پادشاه صفوی را آغاز رواج علوم جدید در ایران دانست. بعد از آن در دوره قاجاریه عباس میرزا نایب السلطنه در سال ۱۲۲۶ هجری قمری چهار نفر و چهار سال بعد پنج نفر را برای تحصیل دانش های نوین به اروپا اعزام داشت.

معروفترین محصلین اعزامی که پزشکی آموخت و به ایران بازگشت و آن را رواج داد میرزا بابا دکتر بود. حکیم قُبُلی کتابی درباره بیماریها و درمان آنها با داروهای جدید نوشته است.

با آغاز کار مدرسه دارالفنون، نخستین آزمایشهای شیمی به شکل امروزی در آن انجام شد.

در دارالفنون قسمتی به نام طب و داروسازی وجود داشت. در این مدرسه دروس به سه قسمت تقسیم می شد : طب ایرانی ، طبیعیات و داروسازی و طب اروپایی .

در دارالفنون ، طب ایرانی توسط میرزا احمد طبیب کاشانی تدریس می شد؛ طبیعیات به وسیله دکتر فوکتی درس داده می شد و وظیفه دکتر پولاک تدریس طب اروپایی بود و پس از او دکتر شلیمر هلندی به تدریس این رشته پرداخت. دکتر فوکتی که متخصص داروسازی بود نخستین آزمایشگاه جدید شیمی را در ایران به وجود آورد.
 
اولین بیمارستان جدید در ایران
ناصرالدین شاه پس از مراجعت از فرنگ در سال ۱۲۹۰ دستور داد به سبک فرنگ و براساس علوم جدید بیمارستانی بنا نهند و ناظم الاطباء را مأمور تأسیس این مرکز درمانی کرد. وی پس از تأسیس مریضخانه دولتی ، هشت سال ریاست آن را برعهده داشت و داروهای داروخانه آن را نیز غالبا داروهای جدید تشکیل می دادند که به عطارخانه ی بیمارستان شهرت داشت.

بدین ترتیب ناظم الاطباء ، نخستین بیمارستان جدید را در ایران تأسیس نمود و تا ۱۲۹۸ هجری قمری ریاست آن را عهده دار بود و بعد از کناره گیری از ریاست بیمارستان دولتی ( سینا ) با میرزا حسین خان مشیرالدوله که مامور تولیت آستان رضوی شده بود به مشهد رفت و در آنجا بیمارستان رضوی را از موقوفات آن آستان تأسیس کرد. و آن هم دومین بیمارستانی بود که به روش اروپایی در ایران تأسیس گردید.
 
جداشدن داروسازی از طب
در محرم سال ۱۳۳۷ هجری قمری (۱۲۹۷ ه. ش.) دکتر لقمان الدوله از طرف احمدشاه به ریاست قسمت طب دارالفنون منصوب شد و برای اولین بار کلاس طب به نام مدرسه طب خوانده شد که محل جداگانه ای در حیاط دارالفنون به آن اختصاص یافت.

بعد از فوکتی، شوربن آلمانی و مولیون فرانسوی از سوی دولت استخدام و مأمور تدریس طبیعیات و داروسازی گردیدند و هر یک داروخانه ای نیز طبق اصول و ضوابط جدید در تهران دایر کردند .

لازم به توضیح است بعد از آنکه قرارداد استخدامی فوکتی خاتمه یافت یکی از شاگردانش به نام میرزا کاظم خان محلاتی که در همین سال از اروپا مراجعت کرده بود به جای وی مشغول کار شد ؛ وی تا سال ۱۳۱۳ هجری قمری که سال فوت اوست به این شغل اشتغال داشت ؛ پس از او مسیو رکبرن با معرفی دکتر تولوزان (پزشک ناصرالدین شاه) معلم طبیعیات و داروسازی شد و شوربن بعد از مسیو رکبرن به تدریس پرداخت.

از طرف دیگر عده ای از داروسازان تحصیل کرده خارجی نیز به ایران آمدند و به این فن اشتغال ورزیدند از آن جمله دکتر پاپاریان (از ترکیه)، گارنیک (از ترکیه)، نباطی ( از الزاس ) ، و دکتر پطروسیان (از سوئیس) را می توان نام برد.
 
آزمایشگاه تحقیقاتی و دانشکده داروسازی
در سال ۱۲۸۲ هجری شمسی یک دارو ساز فرانسوی به نام گوستاو یوکنت که سرگرد ارتش فرانسه بود به عنوان رییس آزمایشگاه و داروساز شاه قاجار به استخدام ایران درآمد. او در تکیه دولت یک آزمایشگاه شیمی دایر کرد و درباره آبهای معدنی مطالعاتی انجام داد و نتیجه مطالعات خود را به سال ۱۹۰۶ میلادی در پاریس به چاپ رسانید.

در آزمایشگاه او داروسازان متعدد ایرانی گرد می آمدند و دکتر عباسعلی قریب دروس او را ترجمه می کرد. پس از چندی این آزمایشگاه تعطیل شد و در سال ۱۳۴۱ هجری قمری (۱۳۰۱ ه. ش.)، نخستین مدرسه داروسازی به عنوان شعبه ای از مدرسه طب تأسیس گردید و این در حالی بود که ۶۹ سال از تأسیس دارالفنون میگذشت و تنها استاد مدرسه دکتر «پاپاریان» اهل ترکیه بود. طبق پیشنهاد دکتر پاپاریان برای ورود دارو به ایران موافقت اداره کل صحیه و سندیکای داروسازان اجباری گردید .

در سال ۱۳۰۲ شمسی شعبه مدرسه طب و داروسازی به محل آموزش و پرورش در نزدیک بهارستان منتقل شد و در سال ۱۳۰۵ دوره مدرسه داروسازی سه سال و شرط ورود به آن مدرک سه ساله متوسطه بود. در سال ۱۳۰۹ دوره داروسازی به پنج سال افزایش یافت و در سال ۱۳۱۳ با تأسیس دانشگاه تهران شرط ورود به رشته داروسازی داشتن دیپلم کامل متوسطه و دوره دکترای داروسازی سه سال پس از دیپلم شد.

در سال ۱۳۱۸ دوره تحصیل از سه سال به چهار سال افزایش یافت و در سال ۱۳۲۳ دوره تحصیل داروسازی پنج سال شد و این کار عملا در سال ۱۳۳۰ به اجرا درآمد و سرانجام فارغ التحصیلان دوره شش ساله داروسازی در سال ۱۳۵۳ وارد بازار کار شدند.
 

تاریخچه داروخانه

درگذشته ، داروها گیاهی و سنتی بودند که توسط حکیم باشیها تجویز شده و به وسیله عطارها به بیماران تحویل میشد . وضع بدین منوال بود تا آنکه نخستین مریضخانه دولتی، پس از مراجعت ناصرالدین شاه از فرنگ در تهران تأسیس گردید. مریضخانه مزبور که به سبک جدید اداره میشد یک دواخانه داشت و دو نفر به نامهای میرزافرهاد و میرزا عنایت الله در آن داروخانه کار می کردند منتهی چون اغلب مجهز به داروهای گیاهی بود به عنوان عطارخانه در یک بیمارستان جدید محسوب گردیده و به این نام مشهور بود .

نخستین داروخانه به سبک جدید توسط شوربن آلمانی ، معلم داروسازی دارالفنون و داروساز مخصوص ناصرالدین شاه در خیابان ناصرخسرو تأسیس شد و آغاز به کار نمود ، مسیو ایگن بوناطی کنسول افتخاری نروژ نیز در داروخانه شوربن مشغول به کار شد. سپس داروخانه دیگری در زمان سلطنت مظفرالدین شاه توسط مولیون فرانسوی ، معلم طبیعیات و داروسازی دارالفنون دایر شد.

بعد نیز دو نفر از ارامنه ترکیه به نامهای «پاپاریان» و «گارنیک دی گیجیان» هر کدام داروخانه ای در تهران افتتاح نمودند. سپس داروسازان ایرانی به تقلید از استادان خود در تهران و شهرستانها اقدام به تأسیس داروخانه نمودند و با افزایش جمعیت تعداد آنها نیز رو به تزاید گذاشت.

داروخانه هایی که قبل از سال ۱۳۰۰ هجری شمسی در تهران تأسیس شدند به قرار زیر هستند :

داروخانه پاستور .

داروخانه شرق .

داروخانه خیریه .

داروخانه خورشید .

داروخانه جاوید .

داروخانه سیروس .

داروخانه هایی که بعد از سال ۱۳۰۰ شمسی تأسیس شدند عبارت بودند از :

 داروخانه شبانه  که جزو مؤسسات بلدی بود و در ضلع شرقی میدان سپه قرار داشت. یک نفر داروساز شبها در این داروخانه انجام وظیفه میکرد.

داروخانه سپه  که دولتی بود و برای رفع احتیاجات ارتش از ۳۰ فروردین ۱۳۹۱ هجری شمسی آغاز به کار نمود.

داروخانه های دیگر نیز به شرح زیر بودند :

داروخانه مریضخانه دولتی .

داروخانه مریضخانه بلدی شماره یک .

داروخانه بیمارستان روزبه .

داروخانه مریضخانه بلدی شماره دو (بیمارستان فارابی) .

داروخانه بیمارستان نسوان ( زنان ).

داروخانه نظامی واقع در خیابان چراغ برق که توسط دکتر هوشنگ نظامی از فارغ التحصیلان دانشکده داروسازی پاریس تأسیس شده بود. در این داروخانه الکسیر یا شربت انهم تهیه شد که فروش نسبتا خوبی داشت.

و همچنین از داروخانه پاستور به مدیریت موسی طوب باید یاد کرد که خمیردندان و قرص ترک تریاک می ساخت.
 
برخورد مردم با نخستین داروخانه فرنگی تهران
داروخانه شوربن آلمانی تحت عنوان نخستین دواخانه دارالخلافه در خیابان ناصریه (ناصرخسرو امروزی) قرار داشت. این خیابان را در سال ۱۲۸۲ هجری قمری پس از پرکردن خندق شرقی ارگ به وجود آوردند . شمال خیابان ناصریه ابتدا باز نبود تا آنکه در اسال ۱۲۸۴ هجری قمری آن را به میدان توپخانه باز کردند و دروازه ای به نام دروازه ناصریه برای آن ساختند (محل دروازه پهلوی ساختمان پست و تلگراف کنونی ) بود.

توسعه و آبادانی آن از سال ۱۲۸۹ هجری قمری توسط امین حضور انجام گرفت و آن را به صورت یکی از خیابانهای خوب آن زمان درآورد. این خیابان نیز مانند باب همایون دارای درختهای انبوه بود و نهرهای آب در دو طرف آن می گذشت.

از بناهای معروف ناصریه مدرسه دارالفنون، عمارت شمس العماره و عمارت کامران میرزا نایب السلطنه را می توان نام برد که دو ساختمان اولی و دومی هم اکنون باقی است اما ساختمان سومی به مجتمع ساختمانهای وزارت دارایی اختصاص یافته است.

خلاصه در بهترین خیابان پایتخت ایران، در همسایگی خانه شاه ، داروخانه شوربن دایر شده بود که دواهای اروپایی می فروخت. در اوایل کار مشتریان این داروخانه اروپاییان مقیم تهران و اعضای سفارتخانه ها بودند، اهالی بومی خیلی کم با این مکان درمانی سرکار داشتند مگر اینکه خیال مسخرگی و آزار و اذیت داشته باشند … به این طریق که چون داروهای فرنگی را جوهر داروهای ایرانی می دانستند .

جهت تحقیر داروهای فرنگی ، روزی یکی مراجعه کرده جوهر گندم می طلبید و وقتی شوربن بیچاره و بی خبر اظهار نا آشنایی با داروی مورد درخواست می کرد، از میان دستمال یا کاغذ ، مدفوع خشک یا تری بیرون آورده می گفت:

از این نوع جوهر گندم میخواهم !

روز دیگر فردی به او مراجعه کرده و کپسول ریش دراز می خواست … وقتی شوربن اظهار بی اطلاعی میکرد ، پشکل بز نشانش میداد !

یا یکی دیگر مراجعه می کرد و قرص باد معده از شوربن می خواست و چون مدیر داروخانه پیگیری می کرد … او از پایین صدایی درآورده و سریع فرار میکرد .

از جمله این مسخرگیها و اذیت و آزارها ، روزی شخصی شرط می بندد که وسط داروخانه شوربن رفع حاجت کند . بدین ترتیب به داروخانه شوربن مراجعه کرده و درخواست نفت می کند و چون شوربن می گوید نفت ندارد ، او در جوابش می گوید : به دواخانه ای که نفت ندارد باید مدفوع کرد و سپس تنبانش را پایین کشیده وسط داروخانه مدفوع می کند .

این تنها کاسب فرنگی بود که توانسته بود با این احوال و مشکلات مقاومت داشته ، خودش را حفظ کند … اما در عوض توسط همین کارها که با وی و داروخانه اش میشده تعریفش به این سو و آن سو می رسید و در اندک زمانی چنان معروفیت یافت و شهرت پیدا کرد که از جمله سرشناس ترین مؤسسات درآمد که شاید با مخارج سنگین اعلان و خرج تبلیغ هرگز نتوان به آن شهرت رسید.


منبع: سایت راستینه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط