تأمین و حفظ امنیت اجتماعی و رعایت حجاب

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی

کرامت زن اقتضاء می کند، هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و باوقار باشد. در طرز رفتار و لباس پوشیدن هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زبان...
چهارشنبه، 1 بهمن 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی

واژه حجاب

کلمه حجاب، هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده حاجب. بیشتر استعمالش به معنی «پرده» است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش دارد که پرده، وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوششی حجاب نیست. آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.(1)
 
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن، یک اصطلاح نسبتا جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها، کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است و فقها در کتاب های خود معترض این مطلب شده اند و کلمه «ستر» را به کار برده اند نه کلمه حجاب را.(2)
 
بهتر بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می بردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب «پرده» است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.(3)
 

حجاب حق الهی

 حجاب زن حقی است از حقوق الهی، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله» مطرح است و خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفریده که معلم عطوفت باشد و پیام عاطفه بیاورد، اگر جامعه این درس را ترک کرد به همان فسادی مبتلا می شود که در غرب ظهور کرد.
 
زن به عنوان امین حق الهی از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام و این حرمت را که حق خود اوست، به زن داد و فرمود: «این حق مرا، تو به عنوان امانت حفظ کن».
 

حجاب از نظر قرآن

اصل وجوب حجاب برای زنان از ضروریات دین اسلام است و منکر آن منکر حکم اسلام است و کسی که از روی عمد و آگاهی منکر ضروریات اسلام شود در حکم کفر است، مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا و یا رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نیست. ضروری و واجب بودن حجاب برای زنان از نظر قرآن و گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان(علیه السلام) به حکم عقل و اجماع و اتفاق رأی فقها و علمای اسلام ثابت است. در اینجا نظر شما را به ذکر آیاتی از قرآن که بر لزوم حجاب دلالت دارند جلب می کنیم. در قرآن برای وجوب حجاب و حدود آن چهار آیه که بر آن صراحت دارد تمسک شده است، ولی در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن در قرآن بیش از ده آیه وجود دارد. آیاتی که به طور صریح بر وجوب و لزوم اصل حجاب برای زنان دلالت دارند، چهار آیه است که عبارتند از:
 
آیه ۳۰ سوره نور - آیه ۵۹، ۲۳ و ۳۳ سوره احزاب.
آیه ۳۰ سوره نور "و قل للمؤمنات یغضضن من أبصارهن و یحفظن ..."
 
ای پیامبر! به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که نمایان است آشکار نسازند، و (اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان و سایر افراد محرمشان. آیه ۵۹ سوره احزاب "یا ایها النبی قل لأزواجک وبناتک ونساء المؤمنین .."
 
ای پیامبر! به همسران، دختران و زنان مؤمنان بگو جلبابهای (روسری های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنان سر زده توبه کند) خداوند همواره آمرزنده مهربان است. این آیه به اصل وجوب حجاب برای زنان تصریح نموده است.

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

زنان الگو در قرآن

در ایام نزول قرآن حرمت زن محفوظ نبود، لذا قرآن بیش از حد توقع و انتظار بر مسأله حرمت زن تکیه نموده و در تمام شؤون برای او سهمی قائل شده و به یگانگی او با مرد در مقام انسانیت تصریح نموده است. (4)
 
حضرت فاطمه (علیها السلام) کلمة الله
فاطمه زهرا(علیها السلام) برترین و بزرگترین چهره و الگویی است که می تواند رویاروی دختران جوان و همه زنان با ایمان قرار گیرد تا از او درس بگیرند و مشق بیاموزند.(5) انوار عترت طاهره همان مقامات علمی است که حضرت آدم - سلام الله علیه - آن را تلقی کرد و زمینه نجات او پیدا شد.(6)
 
در دنیایی که چهره های دروغین ماسک زده و شخصیتهای کاذب در پیش روی دختران و زنان قرار می گیرند شخصیت حضرت فاطمه اطهر(علیها السلام) می تواند بهترین نمونه و الگوی رفتار، کردار و اندیشه زن مسلمان باشد. از دید حضرت زهرا(علیها السلام) فراترین زینت و افتخار زن عصمت، عفت، طهارت و تقوا و تربیت فرزندان برومند و متعهد است(7) و این افتخار برای زنان مسلمان بس که سیمای تابناکش در قرآن ستوده شده مانند کوثر(8)، سوره هل اتی(9) ، آیه تطهیر(10) ، آیه مباهله(11) و آیه ذوی القربی.(12)
 
مریم (علیها السلام) مظهر عفت
حضرت مریم (علیها السلام) از لحاظ ملکه عفاف بودن، یا هم سطح یوسف صدیق (علیه السلام) است که خدا او را به عنوان عبد مخلص یاد کرد، و یا از او بالاتر است.(13) خداوند در قرآن می فرماید: و یاد آر حال مریم دخت عمران که رحمش را پاکیزه داشتیم، آنگاه در آن، روح قدسی خویش بدمیدیم که آن (مریم) کلمات پروردگار خود و کتب آسمانی او را با کمال ایمان تصدیق کرد و از بندگان مطیع خدا، بشمار بود.(14)
 
آسیه زن فرعون
اداران ایران در آسیه زن فرعون بود که به خاطر خداپرستی، رنج های فراوان دید، شکنجه های زیادی به او دادند و دشنامها و کتکهای فراوانی را تحمل کرد اما هرگز از عقیده خویش دست بردار نبود(15) و پاک زیست.
 
خداوند در قرآن کریم به او مثل زده است و می فرماید: برای کسانی که ایمان آوردند خداوند همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت برای من خانه ای بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان .(16)
 

حجاب از نظر فطرت

پوشش زنان و مردان، قبل از هر چیز از خواسته های فطرت پاک و ساختار وجودی ذاتی آنها است. زیرا از همان آغاز خلقت بشر، هر یک از زن و مرد کوشیدند تا به نحو ممکن خود را بپوشانند بی آنکه قبلا در این مورد آموزش ببینند. این موضوع بیانگر آن است که در نهاد انسان عامل بازدارنده و هدایت کننده ای به نام حیا وجود دارد که می خواهد انسان را از خطرها و انحرافها حفظ کند و او را به راه صحیح هدایت نماید. برهمین اساس در قرآن آمده، هنگامی که آدم و حوا پس از چشیدن از آن درخت بهشتی که از آن نهی شده بودند از بهشت اخراج شدند، خود را برهنه یافتند. "وطفقا یخصفان من ورق الجنه" شروع کردند با قرار دادن برگهای بهشتی بر یکدیگر، تا همدیگر را بپوشانند (سوره اعراف آیه ۲۲).
 
آدم و حوا قبل از این ماجرا برهنه نبودند، بلکه دارای نوعی از پوشش بهشتی بودند ولی بر اثر خطا، آن کرامت و پوشش بهشتی، از تن آنها فرو ریخت و پس از هبوط به زمین، وقتی که خود را از آن کرامت برهنه یافتند با شتاب سعی کردند همدیگر را بپوشانند . سرعت در پوشیدن خود با برگ های بهشتی بیانگر آن است که پوشش برای زن و مرد، یک امر فطری و ذاتی است. مطابق روایتی از ابن عباس نقل شده، پس از ماجرا، قوچی را که از بهشت آمده بود ذبح کردند، حضرت حوا از پوست آن لباس بلندی برای آدم (علیه السلام) فراهم کرد و برای خود یک پیراهن و روسری تهیه نمود. (17)

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

حجاب از نظر عقل

عقل سلیم آنچه را که برای انسان مایه کرامت و حفظ از انحراف و بیهودگی ها و پوچیها است، آن را موجب استواری انسان می داند و آنچه را که باعث فساد اخلاقی و پیامدهای شوم برهنگی می شود آن را مذموم و ناپسند می داند.
 
خصلت حیا یکی از شعبه های عقل است. وجود حیا در انسان او را به سوی حفظ پوشش و عفت دعوت می کند و به عکس بی حیایی که از شعبه های جهل است، انسان را به برهنگی و بی عفتی و زیست عروسکی فرا می خواند. امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود: خداوند به آدم (علیه السلام) وحی کرد: «من تو را به انتخاب یکی از  صفت مخیر نمودم که عبارتند از: عقل، حیا و دین، یکی از آنها را انتخاب نما و صفت دیگر را رها کن!» آدم عرض کرد: «من عقل را برگزیدم».
 
خداوند توسط جبرئیل به حیا و دین او فرمود: از عقل جدا گردید و او را به خودش واگذارید، آنها به جبرئیل گفتند: "انا امرنا ان تکون مع العقل حیث کان" ما از سوی خدا، فرمان داده شده ایم که از عقل جدا نگردیم. هر جا عقل باشد، ما همراه آن هستیم. جبرئیل گفت: چنین باشید! (18)
 

حجاب و اصل آزادی

کرامت زن اقتضاء می کند، هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و باوقار باشد. در طرز رفتار و لباس پوشیدن هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زبان دار لباس نپوشد، زبان - دار راه نرود، زبان دار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد. (19) گاهی اوقات ژست ها سخن می گویند، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگر می زند .(20)
 
تا برای اداری حقیقت این است که این وضع بی حجابی رسوا که در میان ماست و از اروپا و آمریکا هم داریم جلو می افتیم از مختصات جامعه های پلید سرمایه داری غربی است و یکی از نتایج سوء پول پرستی ها و شهوت رانی های سرمایه داران غربی است .(21)
 

فلسفه حجاب

درباره لزوم حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و علت و فلسفه آن، مسائل زیر را مدنظر قرار می دهیم که هر کدام به نحوی بیانگر لزوم پوشش اسلامی برای زنان است:
 
چشم چرانی مردان و خودآرایی زنان
در مرد همواره غریزه جنسی فوق العاده قوی وجود دارد که او را به شدت نسبت به زن علاقه مند می کند. این غریزه اگر به طور صحیح اشباع نشود، موجب انحرافات و پیامدهای ویرانگری خواهد شد. از سوی دیگر، زنان علاقه شدید به خودآرایی و نمایش خود دارند، به طوری که اگر قانون و ضابطه ای برای کنترل آنها نباشد تا آنجا پیش می روند که انگار می خواهند عریان شوند. اگر عفت و پوشش صحیح در جامعه نباشد موجب فسادهای گوناگون و زمینه ساز جرایم و بزهکاری های مختلف خواهد شد.
 
زن در آفرینش الهی، نسبت به مرد دارای ظرافت بیشتری است. اگر در محیطی بی قانون قرار بگیرد یا در محیطی که حاکمیت عقل و منطق در آن ضعیف است وارد شود مورد ستم قرار می گیرد. حجاب و پوشش برای زن و مرد یک سنگر نیرومند در جلوگیری از ظلم و ستم و تجاوز به حقوق همدیگر است.
 
حفظ حرمت و کرامت زن
زن از نظر حقوق و شخصیت انسانی با مرد یکسان است و حرمت و کرامت او به این است که به عنوان یک انسان شرافتمند به او نگریسته شود، نه به عنوان یک وسیله جنسی و وسیله تبلیغ کالاها و دکور اتاق ها، عاملی برای جلب سیاحان و ....
 
گسترش و دامنه فساد
یکی از عوامل مهم فحشاء و منکرات و جرایم ویرانگر و گیج کننده در دنیا که همه را به شدت نگران و متأثر کرده است، برهنگی و بی حجابی است. مطابق آمارهای قطعی و مستند، هر روزه بر تعداد خانواده های از هم پاشیده و طلاق و فرزندان نامشروع و انحرافات جنسی افزوده می شود.
 
امیر مؤمنان حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: در آخر زمان که بدترین زمان ها است، زنان بی حجاب و برهنه آشکار شوند که با زینت و آرایش بیرون آیند، آنها از مرز دین خارج شده و در فتنه ها وارد گشته و به سوی شهوتها تمایل و شتاب دارند، حرامها را حلال و سرانجام در دوزخ گرفتار عذاب ابدی خواهند شد.(22)
 
  بیماری های روانی
هرگاه پوششی برای زنان نباشد و آنها با جلوه گری و عشوه گری آشکار گردند، به طور طبیعی مردان به خصوص جوانان در یک حالت هیجان قرار می گیرند و همین امر موجب هیجانهای عصبی خواهد شد. چنانکه پزشکان می گویند: هیجان مستمر موجب بیماری روانی خواهد شد.
 

رواج فرهنگ غرب، یکی از حربه های استعمار

یکی از حربه های مهمی که استکبار جهانی و استعمارگران برای انحطاط و سقوط ملت های مظلوم جهان سوم به کار می برند تا آنها را از درون تهی کنند و در نتیجه هرگونه استقلال را از آنها گرفته و همواره دنباله رو و محتاج سازند رواج فرهنگ مبتذل غرب، هجوم یا شبیخون فرهنگی است. علامه اقبال لاهوری در یکی از اشعار هشدار دهنده خود می گوید:
 
 ای زافسون فرنگی بی خبر
 فتنه ها در آستین او نگر
 از فریب او اگر خواهی امان
 اشترانش را زحوض خود بران

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

تاریخ حجاب در میان ملل و اقوام گذشته

ستر و حجاب زنان از قدیم ترین دوره های تاریخ به صور مختلف و برای منظورهای گوناگون در بین اقوام و ملل باستانی وجود داشته و از مخترعات اسلام نیست. اسلام این عادت قدیمی را که از اعتدال بیرون بود، مانند بسیاری از عادات دیگر، اصلاح و تعدیل نمود و به حد لازم، جزء فریضه دینی قرار داد.
 
به گواهی تاریخ، در یونان و روم و مصر و ایران، زنان به خصوص زنان شهرنشین و زنان طبقه اشراف خود را می پوشانیده و از نظرها دور می داشته اند. زن در یونان هنگامی که از خانه بیرون می رفت، بدن و صورت خود را می پوشانید. زنان آشوری نوع به حجاب بدن و صورت و سر عادت داشتند. در روم شرقی (بیزانس) حجاب با شدت هرچه تمام تر رواج داشت. در میان مسیحیان و اروپائیان، حجاب معمول و متعارف بوده و این عادت تا قرن سیزدهم به طور جدی رایج بود و پس از آن دچار تحول شد. زنان اشراف و نجبای ایران، بسیار کم از منزل بیرون می رفتند. حجاب از دیر زمان جزء عادات و آداب ملل متمدن جهان بوده و اسلام آن را به صورت متناسب و موافق با مصالح اجتماعی معرفی کرده و حکم مذهبی قرار داده است .
 
حجاب در عصر بت پرستی و در دوره حضرت خلیل (علیه السلام)
تورات (آیه ۱۶ از فصل ۲۰) از قول ابی ملک (پادشاه فلسطین)، خطاب به ساره زوجه حضرت ابراهیم (علیه السلام)، به وی گفت: اینک به برادرت هزار مثقال نقره دادم. اینک او (یعنی نقره) برای تو به جهت تمامی همراهانت با کل سایرین پرده چشم است و از این متنبه شد. مفسر آمریکایی، فرانکس در صفحه ۲۴۲ از تفسیر خود در شرح آیه می گوید: ابی ملک پول بسیار به ابراهیم خلیل الله (علیه السلام) شوهر ساره داد تا اینکه برای او نقاب بخرد که به صورت بیندازد و جمال خود را که محفل خوف ابراهیم (علیه السلام) بود بپوشاند از تمام سکنه آن مملکت و دیگران، و هر جا رود با نقاب باشد نه بی نقاب.
 
حجاب در شرع کلیم
 آیه ۶۴ و ۶۵ از فصل ۲۴: ربقاء (دختر بثوئیل) چشمان خود را گشود و اسحاق را دید و از شتر به زیر آمد و به غلام گفت: این شخص که از برای استقبال ما در صحرا می آید کیست؟ غلام گفت: آقای من است، پس روبند گرفته، خود را مستور نمود .
 
حجاب در شریعت مسیح (علیه السلام)
انجیل متی؛ صحاح ۱۵، آیه ۱۸-۲۰.
انجیل مرقس، صحاح 7، آیه ۲۰-۲۳.
 
در این آیات، تمام مذمت اخلاق باطنی و اعمال تقبیح شده که از آن قبیل زنای چشم است که چشم بد و خیالات بد را ممنوع داشته، و نظر کردن به زن اجنبیه را منع نموده که نگاه به غیر محارم را نا پاک کند، ناظر قرار داده، و از این قبیل آیات در اناجیل بسیار است که دال بر عدم رویت اجنبیه که اولین سد آن حجاب است.
 
حجاب در زمان های قدیم
به شهادت تاریخ و مؤلفین ملل قدیمه، ظاهر می گردد که در زمان قدیم، ملل متمدنه در حفظ شرافت ملیت و سعادت خود، احتیاج به قانون را احساس و درک نموده اند. دائرة المعارف لاروس می نویسد که عادت زنهای یونان قدیم بر آن بود که با حجاب خویش صورت خود را مستور می داشتند.
 
اقوم مؤلفین یونان می نویسد: «ینیلوپ زن عولیس پادشاه ایتاک، اهتمام در حجاب داشت. زنان فنیقیات حجاب سرخ رنگ خوشگلی داشتند. زنان شهر تب، حجاب مخصوص که غیر از دو چشم، تمامی صورت را می گرفت، داشتند و در اسپارت، دختران بعد از اختیار شوهر، با حجاب، صورت خود را می پوشاندند و زنان در وقت خارج شدن از خانه ها، مکلف به حجاب بودند. در میان قبایل مادها و فارس یعنی ایرانی های قدیم و عرب عادت حجاب جاری بود و رومانی ها در عصر شوکت خود در اول جمهوریت به حد کمال اهتمام به حفظ قانون حجاب داشتند.
 

بی عفتی، عامل نابودی دولت روم

 بزرگترین شاهد تاریخ، دولت رومانی قدیم است. دسته ای از مهاجرین از ترواده رحلت و در شبه جزیره ای از اروپا، یعنی ایتالیا قرار گرفته، به مرور عده ایشان زیاد شد، به شجاعت و ثبات ذاتی شروع به جهان گیری کردند، به آسیا و آفریقا تجاوز نموده، و دولت رومان را تشکیل دادند. مملکت رومان، مشرق علم و عرفان شد و شعاع خود را در اطراف دنیا منتشر ساخت و زمام عالم را به دست گرفت.
 
زن های رومان در پس پرده حجاب و عفت و حیا بودند. دائرة المعارف قرن نوزدهم می نویسد: «دور انحطاط و خرابی رومانی (روم)، وقتی شروع شد که عنصر خسیس یعنی مردها، زنها را از پس حجاب و حیا خارج نموده و در مجالس لهو و العب و فسق و طرب مخفی مهیا نموده، وسایل شهریه رذیله خود حاضر نمودند. میل و معاشرت زمامداران با زنان به حد جنون رسید که حاضر بودند در جلب خاطر و رضای معشوقه های خود مال و شرف و ملت رومان را قربانی کنند. این حب به زن ها، اختیار را از مردان سلب نمود. زنها در دایره سیاست قدم گذاشته، در عزل و نصب و تعیین رجال مملکت، صاحب رای و قدرت شدند . یکی از حکیمان مشهور رومان می گفت که: این جمهوریت به دو مرض مهلک مبتلا است؛ یکی، افراط بخل اغنیا و یکی، اسراف زنها در زینت و آرایش و نمایش به جمال خود که از توجه مردها به آنها ناشی شده، این دو مرض، سرایت به جامعه نموده و اعضای آن را فاسد و معطل خواهد کرد .» (23)
 
اگوست کنت در کتاب خود موسوم به نظام سیاسی می گوید: طرفداران نشر قانون تساوی و توازن جنسین، نه تنها ضدیت به حکم عقل و طبیعت می کنند، بلکه این جنس را به طرف شقاوت و پریشانی و ذلت سوق می دهند و گمان می کنند که از حقوق او دفاع می کنند .(24)

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

حجاب در ایران قدیم

پیداوار کا ایوان بالا را دارد و ی بالای ایران ایرانیان تا زمان خلیفه دوم پیرو آئین زرتشت بودند. اگر جوانان عصر برای شهوترانی تقلید می خواهند به قهقرا برگردند و به فرس قدیم پیوندند و کیش (مادزیستی) از سرگیرند سهو نکنند در دیانت فرس قدیم هم اولین شرط درستی ازدواج حجاب از نامحرم و نیامیختن با غیره بوده است.
 
نامه شت مها باد، آیه ۹۰: "زن خواهید و جفت گیرید و هم خفت و خوابه دیگری را نبینید و بر او منگرید و به او میامیزید" که در مذهب فرس قدیم هم نظر به اجنبیه حرام و عدم حجاب موجب نظر خواهد بود.
 
 در مخزن شرف گهری جز حجاب نیست
 شمشیر دیده را سپری جز حجاب نیست(25)
 
پوشش زنان در عهد هخامنشی
آثار بدست آمده عهد هخامنشی نشان دهنده آن است زنان این دوره پارچه شنل مانندی روی سر می انداخته اند که حالتی شبیه به چادر داشته است. (26)
 
پوشش زنان عهد اشکانی
از نقوش و آثار به دست آمده معلوم می شود که زنان این دوره دارای حجاب بوده اند به طوری که پیراهن بلند می پوشیده اند و بر روی آنها چادر هم سر می کرده اند. حتی بعضی از آنان در زیر چادرهای خود بر سر تاجهای مخصوصی می گذاشته اند. (27)
 
چادر زنان اشکانی و عهد ساسانی
چادر زنان اشکانی به رنگ های شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. زنان عهد ساسانی گاهی چادری گشاد و پرچین بر سر می کردند که تا وسط ساق پا می رسیده است. نقوشی که از بانوان ساسانی در بشقاب های نقره ای ساخته شده، می نماید که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده دارند. (28)
 
در عهد ساسانیان سپاه ایران از مسلمانان شکست خورد و پایتخت ایران به تصرف مسلمانان در آمد. مسلمانان با فتح و پیروزی برای مردم ایران، یگانه پرستی، آزادی و برادری را به ارمغان آوردند. مردم ایران به جهت برخورد و رفتار حسنه مسلمانان، شیفته اخلاق و تعالیم اسلامی شدند و از این طریق اسلام آوردند. همچنین در برابر تعالیم اسلامی از جمله مسأله پوشش و حجاب، سر تعظیم فرود آوردند.
 
اما متاسفانه مسأله حجاب و نوع پوشش اسلامی زنان تداوم نیافت و به مرور زمان، فرمانروایانی همچون مغول، تیمور و... خلافت را به دست گرفتند و برای رسیدن به منافع مادی و شهوانی خود از هیچ چیز دریغ نکردند. از جمله پوشش زنان را نیز مورد هجوم قرار دادند که آخرین هجومها از ناحیه رضاخان بود . (29)

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

کشف حجاب در ایران

بحث از حجاب، انتقاد از آن و شعار کشف حجاب، از برداشتن برقع و نقاب از روی تا برگرفتن حجاب به طور کامل از چهار مسیر به ایران رسیده است: نخستین طریق آن، نشر افکار اروپایی در ایران بود که از راه های مختلفی صورت گرفت. ایرانیان که به نوعی شیفته غرب می شدند و مهمترین مسیر ورودی این افکار در داخل ایران، ایجاد مدارس نوین به خصوص مدارسی بود که با حمایت و پشتوانه خارجی ها و در اصل فرانسوی ها و امریکایی ها و به سبک مدارس اروپایی در ایران تاسیس شده بود.
 
 دومین مسیر، افکار و تجربه هایی است که از طریق کشورهای عربی وارد ایران شده است که خود برگرفته از افکار اروپایی بوده است. با این حال قدری در محیط اسلامی و دینی کشورهای عربی بازخوانی اسلامی و محلی شده و پس از آن به ایران رسیده است.
 
چهارمین مسیر، نشر اندیشه های نوین از طریق هند به ایران بوده است (30). نمونه های روشن آن از طریق نشریاتی مانند حبل المتین بود که اصولا روزنامه یاد شده، خط تجدد و نوسازی را در ایران دنبال کرد.
 
در سال ۱۳۰۷ در افغانستان کشف حجاب شد و پس از آن خاندان سلطنتی افغانستان به صورت بی حجاب به ایران وارد شدند، این مسأله به گونه ای خاص زمینه کشف حجاب را در ایران از پیش فراهم کرد.
 
در عصر ناصرالدین شاه، استعمار غرب دریافت که دین اسلام  بزرگترین و محکم ترین عاملی است که سد راه آنها است و برای اینکه این عامل را تضعیف کند از راه های گوناگونی وارد شد، از جمله با دین سازی خواستند بین مسلمانان ایجاد تفرقه کنند. در این راستا آئین استعماری بابیگری و بهائیگری را در ایران به وجود آوردند.(31)
 
سوء استفاده از زنان ضعیف النفس و به اصطلاح روشنفکر که در اروپا پرورش یافته بودند یکی از این راه ها بود. از نخستین زنانی که در مسیر بی حجابی گام برداشت، صدیقه دولت آبادی، خواهر یحیی دولت آبادی، مشروطه خواه بابی ازلی معروف (نویسنده کتاب حیات یحیی) است که در سوربن درس خوانده و در سال ۱۳۰۶ ش. به ایران بازگشت، رسما بی حجاب در خیابانهای تهران ظاهر شد. وی آنچنان در این باره اصرار داشت که حتی در وقت مرگ، در وصیتنامه اش نوشت: «زنانی را که با حجاب بر مزارم بیایند، نخواهم بخشید» . (32)
 
نمونه دیگر از این قبیل زنان، فخرالملوک دختر نصرالله خان زند مشهور به زندخت از خاندان زندیه است که به سال ۱۲۹۰ش/۱۳۲۹ق. متولد شد. پس از آن در سال ۱۳۰۹ش. به تهران آمد و مجله دختران ایران را منتشر کرد. و به سال ۱۳۳۱ش. در گذشت. کار اصلی وی روزنامه نگاری و شاعری بود. و پیش از آن در شیراز، توسط علما، تکفیر شده بود. او از حامیان فرهنگی رضاخان در امر کشف حجاب بود(33)
 
 این قبیل افراد، گاه برای فریب عامه مردم، نامی از دین و مظاهر دینی می بردند. برای نمونه همین فخرالملوک، امام علی (علیه السلام) را رئیس المتجددین می خواند . (34)
 
اما همو، تمام آرزویش آن بود که زنان ایرانی مانند زنان اروپایی شوند. قرة العین، که زنی زیبا و عشوه گر بود با دسیسه طرفداران باب، به آنها پیوست. او برای ترویج فرهنگ غرب، زیر ماسک دین، با آرایش کامل بدون حجاب در برابر چشم مردم ظاهر می شد و عملا مردم را به بی حجابی دعوت می کرد. این زن هوس باز که شیفته مقام طلبی و شهرت بود، برای اینکه آزاد باشد از شوهرش جدا شد و مدتی به بغداد رفت. بی عفتی های این زن باعث شد که حاکم بغداد او را بیرون کرد .(35)
 
و اما تاریخ تکرار می شود و استعمارگران هنوز هم در تکاپو، و امروزه در قالب جایزه صلح نوبل (جایزه سال ۲۰۰۳ م به خانم شیرین عبادی که از تفکر سکولار و فرهنگ غرب دفاع و در ضدیت با دین و شرع مقدس فعالیت می کرده است.) و منع حجاب در کشورهای اروپایی دست بکار فرهنگ ند. در این صورت است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «لن یفلح قوم اسندوا امرهم الیه امراة»، هرگاه ملتی امور خود را براساس پیروی از زن انجام دهد، رستگار نخواهد شد (منظور زنانی هستند که حریم عفت و اسلام را رعایت نمی کنند و استقلال فکری ندارند).

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

زن و اجتماع

در درون اجتماع، زن موجودی ظریف، حساس و پر عاطفه تلقی می شود. کانون گرم اجتماع زمانی می تواند استمرار داشته باشد که بر شایستگی ها و توانمندیهای فردی زنان ارزش و اهمیت قائل باشد. معمولا نگاه آحاد جامعه به زنان نگاهی مثبت گرایانه و واقعی بینانه نیست. نگاه ارزشی زمانی تحقق می یابد که به ارزش های فرهنگی و واقعی زنان در جامعه توجه همه جانبه کرده باشیم. پیکره فرهنگهای قداست، حریم وحرمتهای جامعه تا حدود زیادی به کانون خانواده بستگی دارد. وجود زن در خانواده، بالندگی فرهنگ ها و پویندگی تمدنها و شکوفایی اندیشه های اجتماعی را به دنبال دارد. هنر، مایه گرانبهای اجتماع به پدیده پاکدامنی زنان جامعه بستگی دارد. اگر جامعه می خواهد از بحران فساد و فحشا و تبعیض های روحی و فکری نجات یابد و اگر افراد به دنبال سلامت و بهداشت روحی و روانی هستند، بایستی به جایگاه زن و ارزش آن ارج بنهند. اگر پیکره وجودی زنان آلوده به انواع واقسام فسادها باشد، انتظار نمی توان داشت که جامعه به سوی کانون سلامت گام بردارد. دیگر نمی توان انتظار داشت که رنگ و لعاب زندگی افراد از لجن زار شهوت زدگی مصون بماند، دیگر نمی توان انتظار داشت که سلامت فرد و اجتماع در مقابل حوادث دچار آسیب پذیری نشود . به هر حال، زن در اجتماع به عنوان ضروری ترین، حیاتی ترین و مطمئن ترین ثمره حیاتی جامعه تلقی می شود و اگر درخت تنومند اجتماع می خواهد در قبال طوفانها، تهدیدها، حفظ و حراست یابد، بایستی آب پاکدامنی را در سایه سار وجودی آن درخت ارزشمند ریخت و این امر فقط از عهده زنان پاکدامن بر می آید که قامت رعنای خویش و ریحان وجودی خویش را برای اعتلا بخشی و احیاء بخشی قرار می دهند.
 
آری! زن زینت اجتماع است، بدون زن، اجتماع چهره زیبای خویش را از دست خواهد داد. نقاب خوشبختی اجتماع به حجاب ارزش زنان بستگی دارد و بازگشت به درون خویش از طریق پاکدامنی مادران ما شکل می گیرد و شکوفا می گردد.
 

زن و امنیت

مقوله امنیت به عنوان حیاتی ترین و ضروری ترین نیاز جامعه تلقی می شود و بدون آن جامعه به رشد و تعالی همه جانبه نخواهید رسید. اگر آرامش و امنیت در شاهراه سعادت نهادینه بشود، آنگاه می توان انتظار داشت که جامعه در حول محور چرخه امنیت گام برداشته است. عوامل مختلفی در تقویت بنیه امنیتی کشور نقش دارد. یکی از آن عوامل؛ وجود زنان با عفت در جامعه است. اگر زنان پاکدامن در درون جامعه حی و حاضر باشند، جامعه به سمت و سوی امنیت روحی و عاطفی خواهد رفت. فاصله گرفتن از گردونه پاکدامنی موجب اضمحلال پارامترهای امنیتی می شود، از یک طرف زن مقدمات لازم برای امنیت زندگی را فراهم می کند و از سوی دیگر الهام بخشی و تحقق بخشی آن را به دنبال دارد. وجود زنان معیوب و نالایق در جامعه، ضربات جبران ناپذیری به پیکره خانواده ها وارد می سازد و خانواده را دچار بحران و تهدید می سازد و اگر مادران ما از لحاظ فیزیکی و جسمی دچار عیب و نارسایی باشند، شالوده شخصیتی فرزندانمان دچار خدشه می شود و ناامنی را به کانون تندرستی بچه ها ارزانی می دارد. از سوی دیگر پیکره روحی جامعه و میزان و معیار سلامت جامعه به موقعیت روحی و عاطفی زنان هم مربوط می شود. تربیت فرزندان سالم مدیون و مرهون مادرانی است که دارای امنیت عاطفی و روحی کامل باشند. اما آنچه فرهنگ جامعه را پایدار و ثابت نگه می دارد وجود مادرانی است که در حیطه فرهنگی قامت رعنای خویش را نمایان ساخته و گامی در تقویت بنیه فرهنگی جامعه برداشته اند.
 
وجود زنان لایق و شایسته در حیطه فرهنگی این نوید را به کانون فرهنگی جامعه می دهد که تندرستی همه جانبه تا حدود زیادی به رفتارها و بایدها وحریمهای فرهنگی زنان بستگی دارد. پس اگر می خواهیم پیکره فرهنگی جامعه سالم بماند و امنیت فرهنگی داشته باشیم، باید نوع نگاه ها و روش ها را درباره زنانمان عوض کنیم وگرنه نه زنان ما می توانند مقدمات امنیت همه جانبه را فراهم بکنند ونه جامعه می تواند جایگاه ارزشی زنان را حفظ کند و در نتیجه به این نکته اشاره کنیم، اگر زنان ما بانیان امنیت نباشند حاملان بی امنیتی تلقی خواهند شد و جامعه را در گرداب بی امنیتی غوطه ور خواهند ساخت.

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

زن و سعادت بشری در جامعه

زنان به عنوان حاملان خوشبختی، طلایه دار شادکامی و پرچمدار سرفرازی تلقی می شوند. وجود زنان پاک در پیکره اجتماع، موجب دوام و بقا ارزش های انسانی و اسلامی می شود. شالوده اساسی مکتبهای فکری و فرهنگی و عقیدتی برای این است که تا جهان بشری به سوی کامیابی و خوشبختی سوق پیدا نکند نمی تواند به اقلیم عشق حقیقی گام بگذارند. گام گذاشتن در این وادی نیازمند درایت و توجه زنان اندیشمند، خاضع و پرتوان است. ارزش و اهمیت زنان زمانی محقق می شود که میدان بالندگی و شکوفایی را برای آنها فراهم کرده باشند. زن سعادتمند در جستجوی انتقال خوشبختی ها و کامیابی ها به نسل های بعدی است. اگر محیط مناسب برای تربیت زنان فراهم نشود، اگر شاخصها و مؤلفه های یک زن مطلوب در خانواده ها تحقق نیابد، نبایستی انتظار داشت که جامعه در محور تندرستی ها و خوشبختی ها به راه خویش ادامه دهد. اگر خواهان سلامت جامعه هستیم، اگر به دنبال توفیقات جامعه بشری هستیم بایستی زن را در آیینه سعادتمندی ها ببینیم. زن شکست خورده و آسیب دیده نمی تواند مقدمات لازم جهت سعادت بخشی جامعه را فراهم بکند. اگر تعمقی به تاریخ زنان موفق داشته باشیم متوجه می شویم که آنان زیر چتر پاکدامنی ها، حفاظت ها و ضمانت ها قرار گرفته بودند و اگر زنان کشور ما در لوای ارزش های حقیقی وانسانی قرار نگیرند نمی تواند بهروزی و سربلندی آیندگان را به ارمغان بیاورند. اگر طنین آموزه های تربیتی و پرورشی در دامن زنان ما تحقق نیابد نبایستی انتظار داشت که موفقیت ها و شادکامی ها در جریده زندگی انسانها نمودار بشود. پس اقلیم وجودی خوشبختی ها را در درون پاکدامنی ها و گوهر پاک زنان پاک نیت و پاک اندیش جستجو کنیم. ارمغان تندرستی جامعه بدست زنان تحقق می یابد و ترازوی خوشبختی به دست آنها به حرکت در می آید. آنها به عنوان نردبان ترقی، چشم و چراغ تندرستی، کلید موفقیت، کشتی کامیابی، خورشید خوشبختی تلقی می شوند و بی اغراق می توان گفت سعادت فرد و جامعه به میزان سعادت و موفقیت زنان بستگی دارد و بس!
 

زن و مسئولیت پذیری

مسئولیت در ابعاد مختلف اجتماعی یکی از مهم ترین فرضیه ها تلقی می شود و مهم تر از آن این است که فاعل آن مسئولیت شرایط مسئولیت پذیری را داراست. زنان در جوار مردان نقش مسئولیت پذیری در بیشترین محورها را برعهده دارند و ظرافت کاری آنها نشان از توانایی آنان در قبال پذیرش مسئولیت ها دارد. زنان مسئولیت پذیر فرزندان مسئول را در بهترین شرایط تربیت می کنند و تحقق شاخص های تربیتی مسئولیت همگانی را به دنبال دارد. اصولا در تقسیم مسئولیت های اجتماعی، زنان پرچمدار فعالیت ها معرفی شده اند. زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی، هنری فعالیت چشم گیری از خود به نمایش گذاشتند و انتظار بر این است در محورهای اقتصادی و سیاسی و قضایی جایگاه خویش را بدست آورند. شرایط اقتضا می کند که زنان در شغل ها و پست های مختلف دخالت مستقیم نداشته باشند و این به دلایل و شرایط فیزیکی و عاطفی است که از پذیرش آن مسئولیت ها سربازده اند. اما تجربه نشان داده است که زنان در تقسیم وظایف و تحقق فعالیت ها نقش بسزایی داشته و دارند و نادیده گرفتن آنها در فعالیتهای مختلف موجب بحران های مختلف می شود. هرچند که بیشترین مسئولیت زنان در تربیت فرزندان وشوهرداری نهفته است اما در اوج ایثارگری هم وظایف محوله مادری را بر عهده می گیرند و هم در خارج از مدرسه به انجام وظیفه مشغول هستند تا چرخه زندگی به نحو مطلوبی بچرخد. دین اسلام سفارش های زیادی در قبال مسئولیت های زنان کرده است و با توجه به ظرفیت های روحی و عاطفی و جسمی آنان مسئولیتهایی را از آنان می خواهد . آری! زن در جوار مرد نقش کشتیبانی را دارد و اگر کشتی تربیتی خویش را به ساحل امن و آرامش نرسانند نمی توان انتظار داشت که فردا فرزندانی سالم و مطمئن داشته باشیم. همانندسازی زنان به زنان اسوه اسلامی، چون فاطمه (علیها السلام) زهرا و حضرت معصومه(علیها السلام) می تواند افق های تربیتی را برای فرزندان این مرز و بوم بگشاید. پس اگر خواهان سعادت و ترقی جامعه هستیم، اگر می خواهیم جامعه ما به سوی تندرستی حرکت نماید، بایستی به جامعه مادری ارج بنهیم و بستر مناسب برای تحقق وعده های تربیتی را برای آنها فراهم نماییم.

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

زن و حقوق اجتماعی

از توصیه ها وسفارشهای قرآنی و احادیث نبوی می توان این نکته را استنباط کرد که حقوق بین زن و مرد بالسویه است، آنچه تمیز دهنده دو جنس مذکور است، تفاوت های فردی و خصوصیات روحی و جسمانی است، اما حقوق اجتماعی و استفاده از مزایای قانونی برای تمامی انسانها یکسان است. حق آزادی، حق انتخاب، حق امنیت، حق شغل و حق تحصیل و ده ها حق دیگر برای تمامی انسانها یکسان می باشد. اما در بعضی موارد شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. در امر تقسیم اموال و ارث و قانون طلاق و ... تفاوت وجود دارد و این مسئله با توجه به دلایل مختلف قابل پذیرش و اصلا تبعیضی در آن وجود ندارد. اما آنچه در جهان کنونی وجود دارد و بسیار نگران کننده است؛ اجحاف به حقوق زنان در بسیاری از قوانین جزایی و قضایی است. وزن را به عنوان یک کالا تلقی می کند و خرید و فروش صدها عاطفه سرلوحه کار ده ها خود فروخته می شود و نگاه ترحم و برده انگارانه به زنان دارد. اما پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای احیاء ارزش های عالی زنان با خرافات و آداب و رسوم غلط عرب ها که همانا زنده به گور کردن دختران بود جنگید و مبارزه همه جانبه کرد وحقوق بر باد رفته زنان را یک بار دیگر احیاء کرد. اما در دنیای کنونی در بسیاری از کشورهای غربی و آفریقایی زن به عنوان کالا معامله می شود، چهره پاکدامنی را از شالوده ذهنی آنها برداشته و به دید دیگر می انگارند. در کشورهای اسلامی حقوق زنان به مراتب بیشتر از سایر کشورها رعایت می شود، اما هنوز با حقایق حقوقی فاصله زیاد داریم. از سوی دیگر به این نکته توجه باید کرد که با سست شدن پایه های اجتماعی خانواده ها، نیاز همه جانبه به احیای ارزشهای والای انسانی داریم تا کانون زندگی را به سوی آرمانی آن سوق بدهیم. جلوه های حقوق اجتماعی زنان زمانی نمایان می شود که همگان پایبند به اصول و مقررات حقوقی باشند و بر چرخه قانون، حقوق را به منصه ظهور برسانند. پس بایستی اذعان داشت زن در آیینه جمال اجتماعی بروز و ظهور می کند و به شکوفایی می رسد. در این راستا از آفت های اجتماعی چون تبعیض، خیانت وتعصب که حقوق اجتماعی را دچار مخاطره می سازد جلوگیری کنیم و حافظ ارزش ها و قدرتها وحریم های قانونی زنان پاکدامنی باشیم که برای اعتلا بخشی نسل ها به تکاپو و تلاش مشغول هستند.
 

زن و ارزش های انسانی

ارزش ها، آیه ها و نشانه های روشن در عرصه اجتماعی تلقی می شوند. تبلور شخصیت و ارزش ها در شاهراه تربیت تحقق می یابد. تبلور ارزش در جامعه زمانی نمودار می شود که حاملان ارزشی بتوانند آن را سرلوحه زندگی انسانها قرار دهند. وجود زنان ارزشمند موجب تقویت بنیه ارزشی کانون اجتماع می شود. اعتبار بخشی به ارزش های انسانی مرهون زنان پاکدامنی است که توشه های ناب ارزش را به یدک می کشند. عفت، پاکدامنی، حیا، حجاب، غیرت در قبال بیگانگان، تربیت سازنده پرورش منزلت، صیقل دادن روح وروان و دهها شاخصه دیگر باعث شده است تا دوام و بقای توشه های معرفتی را دو چندان کند، اهمیت وجودی زنان پاکدامن هم در عرصه های مختلف نمایان می شود و هم در شالوده وجودی نظام تربیتی. ترمیم حریم ها، حرمتها، ایده ها، افق ها، نوآوری ها، سازندگی ها و قداستهای یک جامعه توسط معمار اندیشه تربیتی چون زن تحقق می یابد. اگر زنان ما از این مؤلفهها خارج باشند ضربات جبران ناپذیری بر پیکره نظام تربیتی وارد می آید و جامعه را به سوی انحطاط و سقوط سوق می دهد. اگر می خواهیم ارزشها در جامعه نمود عینی به خود بگیرد، اگر منتظر مدینه فاضله در شاهراه. تربیتی هستیم، اگر به سرمایه های وجودی تربیت یافتگان صالح می اندیشیم، بایستی اذعان کنیم طبیب دردهای جامعه بشری زنان وارسته و شایسته است و این زنان پاکدامن هستند که چراغ ارزشها را سرلوحه زندگی فرزندان نمودار می سازند و کلید سعادتمندی را به دست تربیت یافتگان عرصه علم و عمل قرار می دهد و محفل انس ارزشی را برای پویندگان فراهم می آورد. اینک بر ماست در یک انقلاب روحی به دنبال ارزش ها باشیم که جامعه بشری به دنبال آن است و آن جز ارزش پاکدامنی و عفت نیست. پس اگر در انتظار ارزش هایی وجودی خویش هستیم بایستی بر ارزش های وجودی زنان ارج بنهیم و آنان را سرچشمه ارزشها و قداستها بدانیم و افق ارزشی را در سایه سار زنان جامعه ببینیم و به آرزوهای ارزشی زنان توجه ویژه ای بنماییم.

حق و مسئولیت زن در عرصه های اجتماعی
 

زن و رقابت های اجتماعین

 هنر زنان امروزی در کشورهای اسلامی به ویژه در ایران اسلامی را می توان در تمامی محورها مشاهده کرد. زمانی که در تحقق اصول ارزشی در درون اجتماع نقش رقابتی خود را با سایر افراد داشته و دارند و هر لحظه بررقابت خویش می افزایند. زنان در پذیرش مسئولیت های اجتماعی فعال و موفق بوده اند و توانستند پست های مختلفی را تصاحب کنند. اما نگاه دیگران در قبال زنان در انجام کارها، نگاه ضعیف و کوته بینانه و تنگ نظرانه در اوج خود بود، اما زنان با استعداد و خلاقیتی که از خود نشان داده اند میدان دار عرصه ها شدند. در میدان علمی بهترین و بیشترین کرسی ها را از آن خود کردند، در عرصه اقتصادی بهترین تولیدات به ویژه تولیدات صنایع دستی و در امور اجتماع پیروزی ها و موفقیت ها را یکی پس از دیگری جشن می گیرند. زنان بانیان رقابت و توسعه دهندگان آن هستند. هنر زنان ایرانی در زمانی نمایان می شود که حس رقابت را کنار مردان نمایان می سازند و برای شکوفایی مردان، رقابت را با رفاقت ها قرار می دهند. خوشبختانه رقابت ها فقط در جنبه های علمی نیست، بلکه در تمامی محورها، حضور زنان را می توان مشاهده کرد، در محور اقتصادی آنان از تربیت کنندگان و تولید کنندگان فرهنگ اقتصادی اعم از نیروی انسانی و کالای خدماتی هستند. در عرصه فرهنگی چشم و چراغ فعالیتها تلقی می شوند و بنیان گذار فرهنگ ناب استعدادهای اقتصادی تلقی می شوند. در عرصه اجتماعی، مهم ترین و اساسی ترین شایستگی را به منصه ظهور می رسانند . به هر حال زنان ما، آیینه تمام نمای فعالیتهای ابتکارات، اختراعات، خلاقیت ها، خدمات، و تولیدات هستند و جامعه ای می تواند شکوفا باشد که از وجود رقابت های زنان برخوردار باشد و در پیشرفت ها و سازندگی ها، آنها را دخیل ساخته و مقدمات لازم را جهت تقویت بنیه رقابتی در زنان فراهم آورده باشند.
 

زن و آرامش خانواده

قرآن و احادیث مختلف توصیه های مهمی دارند که کانون آرامش خانوادها مرهون و مدیون زنانی است که از خصلتهای چون ایمان پروری، سعه صدر، صبوری، فداکاری، علم، تربیت، و انعطاف پذیری همه جانبه بهره مند باشد. اگر در حیطه مدیریتی به اصول و ابزارهای مدیریتی متمسک شویم و سهل الوصول ترین راه را برای رسیدن به آن ارزشها و خصیصه ها به کار بریم، آنگاه می توان امیدوار بود که به جایگاه وارزش و مقام زنان توجه و عنایت داشته باشیم و تربیت یافتگانی شایسته تحویل جامعه داده ایم. آرامش بخشی خانواده ها مرهون فداکاری ها، ایثارگری های باورها، عقیده ها، منشها و امیدهای زنانی است که خود را برای احیاء آن ارزشها بسیج کرده اند. اگر خانواده ها از وجود مادران با شخصیت بهره مند نباشند کانون شکستها و یأسها و تفرقه های اجتماعی خواهد بود.
 
زنی که از معیارها و شاخص های ارزشی بهره مند باشد، دیگر تسلیم امواج طوفان های زندگی نمی شود. برای رهایی زنان از ناآرامی ها و بحران ها راهی جزء اندیشیدن، تجربه کردن و پذیرفتن ایده های مختلف منطقی و واقعی نیست. اگر سنگ بنای عقیده ها را بر پایه استدلالات منطقی قرار دهیم می توان انتظار داشت که چرخه زندگی در راه مطمئن به گردش در بیاید. به هر حال زن در خانواده، کشتی خانواده را به سوی ساحل امن و آرامش سوق می دهد.
 

نتیجه گیری و چند پیشنهاد

حجاب یکی از شاخص های مهم در عرصه زندگی هرکسی تلقی می شود، حجاب، حافظ اخلاق فردی و اجتماعی است، نگهبان خلل ناپذیر ارزش های روحی، روانی، فکری و جسمی و طلایه دار شیرازه های خانوادگی است. حجاب، سنگر محکمی در مقابل تهاجم فرهنگی بیگانگان است. تحقق حجاب در جامعه موجب توسعه ابعاد فرهنگی، هنری و اجتماعی می شود. پوشش و حجاب فطرت در ساختار ذاتی انسانها وجود دارد و همراه با خلقت انسان ها بوده و قرآن مجید ارزش و اعتبار آن را در سوره های احزاب و نور بیان فرموده است. در حالی که تمامی پیامبران و امامان معصوم مهر تأیید بر آن زده اند و عقل منطقی پذیرای فلسفه حجاب است. اما عدهای از غفلت زدگان غربی و شرقی بر این باور هستند که تحقق پوشش و حجاب اسلامی مانع بزرگی بر پیشرفت جامعه می شود؛ آنان از جایگاه حجاب اطلاعی ندارند و از پیامها و اهداف آن بی خبرند. عده ای ملت های خاصی را در این مورد دیده اند و به غلط عدم امنیت اجتماعی و عدالت اجتماعی، تسلط مرد بر زن، استثمار، مشکلات روحی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به حجاب نسبت می دهند. در دیدگاه اسلام همه این عوامل رد و مورد انتقاد قرار می گیرد و هیچ یک از آن عوامل نمی تواند مانع ترقی و پیشرفت زنان و مردان در جامعه بشود.
 
پر واضح است که میزان تأثیر پذیری این شاخصه بیشتر در زنان نمایان می شود و به قول پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اعتبار حجاب و پوشش در عرصه عفت و پاکدامنی میان زنان و مردان نسبت ده به یک است و نه قسم آن به زنان اختصاص دارد و یک قسم از آن مردان است.
 
به هر حال آثار درخشان حجاب را در تمامی محورهای مختلف جامعه شاهد هستیم، اما ضعف ایمان و اعتقاد و عدم پایبندی به ارزش ها، فشارها، برخوردهای بیجا و... باعث شده است این مؤلفه تا حدودی در جامعه ما رعایت نشود. بایستی بپذیریم که حجاب دژ محکم ترقی جامعه است و سر منشأ تغییرات و تحولات فردی و اجتماعی. این عامل محدودیت به دنبال ندارد، و باعث مصونیت فرد و جامعه می شود و هیچ تعارضی با آزادی فرد ندارد.
 
در پایان برای تحقق اهداف حجاب و تعمیق و گسترش آن در جامعه راه حل هایی به نظر می رسد که به برخی از آنها در زیر اشاره می شود:
 
1. برنامه ریزی مدون و پویا در عرصه ارائه مفاهیم فرهنگی، برای نسل آینده.
2. انتشار نشریات ویژه دانش آموزی و دانشجویی پیرامون حجاب اسلامی.
۳. ترغیب و تشویق دانش آموزان به استفاده از فرهنگ حجاب در تمامی شئونات زندگیشان.
4. توجه بیشتر مسئولان فرهنگی و تبلیغی و اجرایی به امر پوشش اسلامی.
5. بهره برداری از دیدگاه های متخصصان داخلی و خارجی جهت ارتقاء بینش آحاد مردم در امر فریضۂ حجاب اسلامی.
6. ایجاد نمایشگاه حجاب و انجام مسابقات فرهنگی در این حیطه برای تمامی مقاطع تحصیلی.
۷. برنامه ریزی بر اساس تقویم زمانی سالانه برای هفته حجاب، جهت احیاء پیام های مختلف در عرصه پوشش.
8. تهیه سریال ها و فیلم های مناسب به منظور توسعه بینش آحاد مردم و حجاب در جامعه.
9. جلوگیری از عوامل تخریب زای فردی و اجتماعی وارداتی بیگانه در عرصه حجاب و پوشش مناسب.
10. تقویت فرهنگ حجاب در دانشگاه ها، خانواده ها و کانون های علمی و تحصیلی.
11. اختصاص دادن بودجه کافی برای مبارزه با افراد سودجو در امر جذب و فریب نسل جوان به ویژه (دختران فراری در جامعه).
۱۲. اهتمام به نظرات از دانش آموزان و دانشجویان موافق و مخالف حجاب با برگزاری همایش ها و میزگردها به منظور رفع معضلات و نواقص موجود.
۱۳. مراقبت و کنترل در موقعیت های خاص اجتماعی توسط مسئولان اجرایی و انتظامی .
 
پی‌نوشت‌ها:
1 - مسئله حجاب، مرتضی مطهری.
۲- همان.
3- همان.
4- زن در آئینه جمال و جلال، جوادی آملی. ص ۱۴۲.
5 - بانوی اول، جواد نعیمی، ص۲۸.
6- زن در آئینه جمال و جلال، جوادی آملی.صص۱۴۳ - ۱۴۴.
7- بانوی اول، جواد نعیمی، ص۲۸.
8- سوره کوثر، اول تا آخر سوره - جمع ۳ آیه.
9- سوره انسان، آیه ۸
10 - سوره احزاب، آیه ۳۳.
11 - سوره آل عمران، آیه ۶۱
12- سوره شوری، آیه ۲۳.
13- زن در آئینه جمال و جلال، جوادی آملی. ص ۴۶
14- سوره تحریم، آیه ۱۲.
15- بانوی اول، جواد نعیمی. ص ۷۰
16- سوره تحریم، آیه ۱۱.
17- حجاب بیانگر شخصیت زن، محمدی اشتهاردی، ص ۷۰.
18- اصول کافی، ج ۱، صص ۱۰-۱۱؛ حجاب بیانگر شخصیت زن - ص ۷۱.
19- مسأله حجاب، ص ۸۶
20- همان
21 - همان. ص ۷۸.
22- وسائل الشیعه ، ج۱۴،ص۱۹؛ من لایحضره الفقه، ج۲ص۱۲۵، حجاب بیانگر شخصیت، ص۷۷.
23- رسائل حجابیه رسول جعفریان. ص ۱۷۲
24- همان، ص ۱۷۵.
25- طومار عفت، شیخ یوسف نجفی گیلانی (تألیف در سال ۴۶-۱۳۴۵ ق/۷-۱۳۰۶ ش).
26 - زن به ظن تاریخ، ص۱۱۵؛ پوشش زن در گستره تاریخ، ص ۶۶
27- پوشش زن در گستر، تاریخ، طیبه پارسا، ص۶۶.
28- همان، ص ۶۸.
29 - پوشش زن در گستر تاریخ ، طیبه پارسا، صص ۷۰-۶۹.
30- امام خمینی (رضی الله عنه) در کشف الاسرار، صص ۳۳۱-۳۳۰.
31- حجاب بیانگر شخصیت زن، ص ۸۱.
32- انقلاب مشروطیت ایران، ژانت آفاری، ترجمه: رضا رضایی ، ۱۳۷۹.ص۲۴۷.
33 - زندخت پیشاهنگ نهضت آزادی بانوان در ایران، ص۲۴(تهران، ۱۳۷۶ش، کتابخانه طهوری).
34- همان، ص ۱۳۹.
35- کتاب جامعه شناسی غربزدگی، نوشته دکتر علی محمد نقوی.
 
منبع: مجموعه مقالات حقوق و مسئولیت‌های زن در نظام اسلامی، جلد دوم، نویسنده: اسدالله جنت بوداغی و اشرف سرسخت، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1386 ش، صص 216-187


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط