کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)

شبهه‌ای نیست که کاغذ از مهمترین موادی است که انسان را در مرحله علم و تمدن با قدمهای سریع پیش انداخته و در این راه به او کمکهای بزرگ کرده‌است چه علوم و ادبیات تا قبل از آنکه انسان به ساختن کاغذ توفیق یابد در محیط محدود محصور بود وجز یک طبقه معین دیگران به آن دسترسی نداشتند و موادی که در آن ایام برای نوشتن بکار می‌رفت هم استعمال و حمل و نقل آن چندان آسان نبود، هم هرگز مانند امروز مخزون کردن آنها امکان نداشت.
دوشنبه، 13 ارديبهشت 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)
کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)
کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)

تهيه كننده : محمود كريمي شروداني
منبع : راسخون



شبهه‌ای نیست که کاغذ از مهمترین موادی است که انسان را در مرحله علم و تمدن با قدمهای سریع پیش انداخته و در این راه به او کمکهای بزرگ کرده‌است چه علوم و ادبیات تا قبل از آنکه انسان به ساختن کاغذ توفیق یابد در محیط محدود محصور بود وجز یک طبقه معین دیگران به آن دسترسی نداشتند و موادی که در آن ایام برای نوشتن بکار می‌رفت هم استعمال و حمل و نقل آن چندان آسان نبود، هم هرگز مانند امروز مخزون کردن آنها امکان نداشت.
اگرچه از اواخر قرن بيستم پيشرفت‌هاي شگرفي در ذخيره الكترونيكي اطلاعات به عمل آمده است، ولي شكي نيست كاغذ به‌علت ارزاني و راحتي نسبي در سطح وسيع مورد استفاده قرار گرفته و خواهد گرفت. بسياري از ذخاير اطلاعاتي موجود و ساير وجوه فرهنگي ميراث ما به شكل چاپ روي كاغذ است، از اين‌رو، لازم است كه از آنها مراقبت به عمل آيد و نگهداري و محافظت شوند.

کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)

پیرامون واژه كاغذ

کلمه کاغذ ، از واژه چینی کاکتز گرفته شده است. (نام فارسی آن را رخنده یا پرزه است.)
ذکر واژه كاغذ یا « ورق» در کتب قدیمی عربی نیز بسیار فراوان دیده می‌شود.

نوشتن پیش از ساخت کاغذ

پیش از ساختن کاغذ، مردمان باستان برای ماندگار کردن نظرهای خود از کنده‌کاری روی سنگ و چوب و لوح‌های گلی بهره می‌گرفتند.

گِل

سومری‌ها از هزارهٔ چهارم پیش از میلاد بر لوح‌های گلی می‌نوشتند. بابلی‌ها این روش را از سومری‌ها آموخته و کتاب‌خانهٔ بزرگی از لوح‌های گلی درست کرده‌ بودند. آن‌ها گل را به صورت ورقه‌ای کلفت در می‌آوردند و پیش از آن که خشک شود، دانسته‌های خود را به خط میخی روی آن کنده‌کاری می‌کردند. سپس، آن را در آفتاب خشک می‌کردند یا در کوره‌های سفال‌پزی، می‌پختند. از این لوح‌های گلی پخته، شمار زیادی از ویرانه‌های شهرهای باستانی میان‌دورود، به‌ویژه بابل، به دست آمده‌است.

سنگ

یکی دیگر از این مواد «سنگ» بوده‌است که دوام آن بمراتب از گل بیشتر است اما در عوض سنگین تر بودن آن بیشتر زحمت تولید می‌کرده، استعمال گل و سنگ بعلت اشکال حمل و نقل و بزرگی حجم چندان شیوع نداشته.

طلا و فلزات

همچنین گاه نوشتن روی ورقه‌های مسی، برنزی و گاهی طلا انجام می‌شد که لوح‌های زرین دورهٔ هخامنشیان از نمونه‌های آن‌هاست.

پوست جانداران

دست‌کم از هزارهٔ دوم پیش از میلاد، آدمیان آموختند که می‌توانند از پوست جانوران کاغذ چرمی(پارشمن) بسازند. ایرانیان روی پوست گاو، گاومیش و گوسفند و رومی‌ها بر پوست خر وحشی می‌نوشتند. پوست‌ها پس از دباغی و صیقل‌کاری به اندازهٔ نازک و نرم از کار در می‌آمدند که در زیبایی و نیکویی شاهکار به شمار می‌آمدند. پارشمن ایرانی ویژگی‌های بهتری داشت. برای نمونه، ایرانیان برای از بین بردن بوی ناخوشایند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب می‌افزودند. اوستا را نخستین‌بار روی ۱۲ هزار پوست گاو نوشته بودند. اعراب نیز بیش‌تر برای نوشتن قرآن و نوشته‌های با اهمیت (به دلیل گرانی) از پوست جانوران استفاده می‌کردند.
استعمال پوست نازک برای کتابت پیش از اسلام معمول بود، مسلمین نیز آن را بکار می‌بردند لیکن قیمت گزاف آن سبب شد که فقط آن را برای نوشتن نسخ قرآن و قرارنامه‌های رسمی و عهد و پیمانها استعمال کنند. ابوریحان بیرونی آورده‌است: «هندیها عادت نداشتند که مثل یونانیها بر پوست بنویسند. از سقراط پرسیدند که چرا بکار تالیف و تصنیف نمی‌پردازد گفت من نمی‌خواهم که آنچه را که از دل مردم زنده میتراود بر پوست گوسفند مرده بنویسم.»
در اوایل اسلام نیز مثل دوره قدرت یهود خیبر مردم بر پوست کتابت می‌کردند و اوراق قرآن را بر پوست آهو نوشته بودند چنانکه یهود تورات را بر همان پوست می‌نوشتند». نوشتن بر روی پوست‌های نازک تا مدتها در مشرق و مغرب شایع بود و کتابخانه‌های مهم این کشورها کتبی بر پوست نوشته بزبان‌های یونانی و لاتینی و آرامی و عبری و عربی و غیره داشتند.

کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)

استخوان جانوران

اعراب بیش‌تر نوشته‌های خود را بر استخوان شانهٔ شتر یا سنگ‌های نازک سفید یا شاخه‌های پوست کندهٔ درخت خرما می‌نوشتند و به دلیل گرانی کم‌تر از پوست جانوران استفاه می‌کردند.

پاپیروس یا قرطاس

مصریان باستان از نزدیک ۲ هزار سال پیش از میلاد، از گیاه پاپیروس، که گونه‌ای از نی است، کاغذی می‌ساختند که به همان نام پاپیروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهٔ Paper در زبان انگلیسی ماندگار شده‌است. در مصر سفلی جنگلهای بسیاری بوده‌است که گیاه پاپیروس در آنها میروییده ‌است. مصریان مغز این گیاه بلندقامت زیبا را می‌گرفتند و آن را قطعه قطعه می‌کردند بعد بفشار صفحاتی از آن درست مینمودند سپس با آلتی از عاج آنها را صیقل می‌دادند بعد آن صفحات را بهم میچسباندند و به این ترتیب مجموعه‌هایی درست می‌کردند تا در نوشتن استفاده از آنها آسان باشد. این کاغذ را دربسیاری از مآخذ قدیمی «قرطاس» خوانده‌اند و سیوطی (متوفی سال ۹۱۱ ه'.ق. / ۱۵۰۵ م.) یکی از امتیازات مصر را انواع قرطاس آن میشمارد. معروف است که ایرانیان در دوران خلفا جز بر پوست کلفت و نازک بر چیزی دیگر نمی‌نوشتند و می‌گفتند که «ما جز بر آنچه در مملکت ما فراهم می‌شود بر چیزی دیگر کتابت نمیکنیم».

برگ و پوست درختان

مردم هندوستان روی برگ و پوست برخی درختان می‌نوشتند. ابوریحان بیرونی که در سال ۴۴۰ ه'.ق. (۱۰۴۸ م.) وفات کرده در باب ماده‌ای که مردم هند برای نوشتن بکار می‌برده‌اند چنین می‌نویسد:
« در بلاد جنوبی هندوستان درخت بلندقامتی است مثل درخت خرما و نارگیل که میوه آن را می‌خورند و برگهای آن بطول یک ذراع و عرض سه انگشت بهم چسبیده‌است. نام آن درخت به هندی «تاری» است. مردم هند مطالب خود را بر روی این برگها می‌نویسند بعد آنها را بوسیله نخی از سوراخی که در میان آنها می‌کنند بهم میچسبانند. اما در شهرهای مرکزی و شمالی هندوستان مردم پوست درخت توز را که بهوج مینامند و پرده‌های روی کمان را نیز از آن میسازند و در کتابت بکار می‌برند، این پوست را که بقدر یک ذراع طول و به اندازه چند انگشت باز یا کمتر از آن عرض دارد مردم می‌گیرند و پس از چرب کردن و صیقل دادن ابتدا سخت بعد صاف می‌کنند سپس بر روی آن می‌نویسند و اوراق آنها را که پراکنده‌اند به اعداد متوالی شماره میگذارند و بعد از آنکه کتاب تمام شد آن را در یک قطعه پارچه میپیچند و درمیان دو لوح که بهمان اندازه کتاب اختیار شده مینهند و این قبیل کتب را «پوتی» میخوانند، مراسلات و نوشته‌های دیگر ایشان هم بهمین ترتیب بر روی پوست درخت توز نوشته و به این طرف و آن طرف فرستاده می‌شود.»
شاید به همین دلیل باشد که امروزه به صفحه‌های کتاب یا دفتر، «برگ» می‌گویند. مسعودی که در سال ۳۴۵ ه'.ق.(۹۵۶ م.) فوت كرده از یک ماده دیگری که در هند بر آن می‌نوشته‌اند و نام آن را «کاذی» می‌گویند ذکر می‌کند و معلوم نشد که این «کاذی» همان «تاری» است که ذکر آن در بیان قول ابوریحان بیرونی گفته‌شد یا ماده دیگری بوده‌است.
به نظر می‌رسد رومیان نیز بخشی از نوشته‌های خود را روی پوست درختان ماندگار می‌کردند. چرا که واژهٔ لاتین Liber، به معنای پوست درونی درخت، برای کتاب به کار می‌رفت. اکنون نیز به جایی که کتاب‌ها در آن نگهداری می‌شود، Library، یعنی کتاب‌خانه، می‌گویند.

کاغذ ، توليد ، بازيافت (1)

تاريخچه

چینی‌ها نخستین مردمانی بودند که بیش از ۲ هزار سال پیش، کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. بنابر مدارك موجود، نخستين بار كاغذ را شخصي به‌نام تساي لون (؟ تا 118م.) در حدود در چين اختراع كرد. فن كاغذسازي او به مدت چند قرن در چين مورد استفاده بود و به‌تدريج تكميل شد. كاغذهاي چيني در آن دوران مخلوطي از پوست درخت و كنف بودند. اين مواد را تا جايي كه امكان داشت ريز مي‌كردند و با آب زياد مخلوط مي‌ساختند. بدين ترتيب خمير كاغذ بدست مي‌آمد. ماده خمير مانند را بر روي تورهاي قاب شده‌اي پهن مي‌كردند تا آب خود را از دست داده و آرام آرام خشك شوند، حاصل كار يك برگ كاغذ بود.
در 610م. كاغذسازي چيني به ژاپن راه يافت. در قرن اول اسلامي (حدود 88ق./710م.) مسلمانان راز و رمز كاغذسازي را از چينی ها آموختند و كاغذسازي به قلمرو اسلامي رسيد و به سرعت توسعه يافت. كاغذهاي اسلامي با نام شهرها و گاه اشخاص شهرت داشتند. ابن نديم در الفهرست از انواع كاغذهايي نام مي‌برد كه در بلاد اسلامي ساخته مي‌شدند، از آن جمله‌اند: كاغذ بغدادي، كاغذ سمرقندي، كاغذ برمكي، كاغذ نوحي، و جز آن. او مي‌نويسد كاغذ خراساني از كتان ساخته مي‌شود. ظاهرآ فضل بن يحيي برمكي(150-187ق.) نخستين كسي است كه كارخانه كاغذسازي در بغداد و بلاد اسلام تأسيس مي‌كند. مشهورترين كارخانه كاغذسازي ايران در خونج يا خونا بود كه خرابه‌هاي آن در نزديكي شهر خلخال است و در زمان ياقوت حموي (574-626ق.)، به كاغذ كتان شهرت داشته است.
كاغذ در قرن دهم ميلادي از جهان اسلام به مصر و بعد توسط اعراب مسلمان (مورها) به اسپانيا رفت. از اين راه بود كه اروپاييان با فن كاغذسازي آشنا شدند. حدود 1276م. نخستين كارخانه كاغذسازي در ايتاليا و سپس در نيمه قرن 14 در فرانسه تأسيس شد. با اختراع صنعت چاپ در نيمه قرن 15 تقاضا براي كاغذ افزايش يافت. در 1690 نخستين كارخانه كاغذسازي در ايالات متحده در جرمنتاون ساخته شد. در اواخر قرن 18، در فرانسه، نيكولا روبر ماشين كاغذسازي را اختراع كرد و دو برادر انگليسي به‌نام‌هاي هنري و سيلي فوردرينير آن را تكميل كردند. نكته در خور اهميت آن است كه شيوه كاغذسازي دستي عينآ همان است كه در ماشين‌هاي كاغذسازي به‌كار گرفته مي‌شد.

گونه‌های کاغذ در گذر تاريخ

بغدادی- هندی- خانبالیغ- اصفهانی- مصری- فرنگی- بخارایی- ترمه- ترمه اصفهانی- آهاری- ابری- ابریشمی- پوست دل آهو-حنایی- خراسانی- ونیزی- فرنگی نو- طلحی- نوحی- فرعونی- جعفری- طاهری- جیهانی- مامونی- منصوری- مقتابی- دولت آبادی.

کاغذ چینی، نخستین کاغذ

«خانبالیغ» نام قدیم پکن است که واژه‌ای ترکیبی از الفاظ فارسی است و شاید همین ریشه یکی از علل تغییر آن نام و تبدیل آن به پکن باشد! لیق و لیغ در فارسی دو مفهوم دارد: یکی به معنی ابریشم است و دلیلی که بر این ادعا دارم که پلی به سوی هزار توی تاریخ است، واژه «لیقه» است که به پوره‌ها و خرده ابریشمی گفته می‌شود که در درون دوات برای تعدیل انتقال مرکب به قلم مورد استفاده‌است و از چنان قدمتی هم برخوردار است که در زبان‌های دیگر سرزمین‌ها هم نفوذ کرده‌است. مفهوم دوم لیغ بیانگر اسامی «نی و نی بردی» است و تغییر شکل یافته آن چیغ است و آلاچیغ در حقیقت یادگار این تغییر و تبدیل هاست. ترکیب همین واژه با «خان» که برگرفته از خوان به معنی «سفره گسترده» است، شهر عظیم خانبالیغ (خانبالیق) را پدید آورده که حکایت از همبستگی و تفاهم عمیق و دراز مدت دو ملت است و خوانی گسترده از ابریشم.
کاغذ خانبالیق یا کاغذ چینی یا کاغذ ختایی در انواع مختلف ساخته می‌شد، اما با ضخامت نسبتاً زیاد، زیرا که روش کتابت با قلم موی چینی‌ها نیاز به کاغذ ضخیم مقاوم در مقابل آب داشت.
چینی‌های باستان نخست روی پارچهٔ ابریشم می‌نوشتند، اما از نزدیک ۱۵۰ سال پیش از میلاد، آموختند که می‌توانند پوست درخت توت را خرد کنند، به صورت خمیر درآورند و از آن کاغذ بسازند. آن‌ها به کاغذهای خود ساقه‌های کتان و رشته‌های تور ماهی‌گیری کهنه نیز می‌افزودند تا محکم‌تر شود. هر چند گیاهان در بیش‌تر جاها یافت می‌شدند، اما چینی‌ها شیوهٔ ساختن کاغذ را به صورت راز نگه داشته بودند. این راز زمانی فاش شد که عرب‌های مسلمان در سال ۱۳۳ هجری/۷۵۱ میلادی، اسیرانی را از چین با خود به سمرقند، از بزرگ‌ترین و شناخته‌شده‌ترین شهرهای دیرین ایران، آوردند. از جملهٔ اسیرانی که صالح‌بن‌زیاد از چین با خود به سمرقند آورد، کسانی بودند که در کار ساختن کاغذ مهارت داشتند. ایرانیان مسلمان شیوهٔ ساختن کاغذ را از آنان یاد گرفتند و آن را بهبود بخشیدند و به‌زودی سمرقند بزرگ‌ترین مرکز خرید و فروش کاغذ در جهان شد.
منابع تحقیق :
Fa.wikipedia.org
persian.cri.cn
daneshnameh.roshd.ir
ماللهند، ابوریحان بیرونی
فرهنگ فارسی دهخدا
ک‍اغ‍ذ، ه‍ديه‌ اس‍لام‌ ب‍ه‌ غ‍رب‌، (ح‍ی‍ات‌ ن‍و)
کیهان فرهنگی
ت‍اریخ‍چ‍ه‌ ک‍اغ‍ذ، م‍ح‍م‍ود ع‍ن‍ب‍رانی‌
«تاریخچه کاغذ: انواع کاغذهای خوشنویسی و نقاشی مینیاتور»، مسعود احمدی
daneshnameh.roshd.ir
www.cbi.ir
Piconweb.com سایت شرکت توسعه تجارت پاپیروس
ایران چاپ
irche.com
bazyaft-m.blogfa.com
آفتاب
noorportal.net
مجله یادگار




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط