کاغذ سمرقندی
این کاغذ را باید نخستین نمونه کاغذ ایرانی دانست که برابر نیازهای کاتبان ایرانی و شرایط کتابتی با قلم نی پدید آمدهاست. تأیید استادان طراز اول خوشنویسی نظیر سلطان علی مشهدی در «صراط السطور» از مرغوبیت خاص این کاغذ خبر میدهد:
حبذا کاغذ سمرقندی مکنش رد، اگر خردمندی خط بر او صاف و خوب میآید لیک پاک و سفید میباید خواه رسمی و خواه سلطانی جهد کن تا که خوب بستانی کیفیت مناسب این کاغذ سبب رونق تجارت آن شد، به طوری که سمرقند را به مرکز تجارت آن تبدیل کرد. حتی مرغوبیت این کاغذ منجر به گرانی و اشتهار آن گردید، به طوری که از انواع مختلف آن در همه جا، با رغبت و تحسین استقبال میشد و در اندازههای مختلف کاربرد پیدا کرد و به تمام بلاد اسلامی صادر میشد.
کاغذهای سمرقندی در قطع رسمی و سلطانی از شهرت خوبی برخوردار بوده و در متون گذشته اشاراتی فراوان به آن دیده شدهاست، چنان که ثعالبی مینویسد: «کاغذهای سمرقندی به لحاظ لطافت و نازکی و زیبایی، قرطاسهای مصری را بی ارج کرد. یاقوت حموی (متوفا به سال ۶۲۶ ق) در شرح حال ابوالفضل جعفر بن فرات (متوفا به سال ۳۹۱ ق) مینویسد این وزیر از سمرقند کاغذ وارد میکرد تا کاتبانی که برای کتابخانه او کتابها را استنساخ میکردند آنها را به کار ببرند.
محمد بن طاهر مقدسی میگوید که در سمرقند مخصوصاً برای ابوالفضل وزیر کاغذ میساختند و از مصر هم هر سال مقداری کاغذ میآوردند و در کتابخانه او همیشه عدهای از کاتبان به کار استنساخ مشغول بودند. سیوطی هم به نقل اخباری در این مضمون میپردازد و میگوید: «قراطیس سمرقند برای مردم مشرق همان حکم قراطیس مصری را برای اهل مغرب دارد.»
و این کاغذ سمرقندی و کیفیت جهانگیر آن سبب شده تا کشورهای مسلمان آن روزگار، همیشه ترجیح دهند برای خلق آثار ماندگار، از آن استفاده کنند. حتی وقتی بایسنقر میرزا تصمیم به کتابت آن قرآن معروف و عظیم گرفت، دستور داد تا کاغذگران سمرقندی، تمامی تجربه و همت خویش را به کار بگیرند تا بتوانند صفحاتی عظیم از این کاغذ را پدید آورند و امروز شاهد بقایای این قرآن عظیم بایسنقری در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در ابعاد هر صفحه ۱۰۱در۱۷۷ سانتیمتر با مقیاس امروز هستیم که بزرگ تر از کاغذهای صنعتی استاندارد امروزین است.
قرآن عظیم بایسنقری:
این قرآن عظیم توسط بایسنقر میرزا، فرزند شاهرخ و گوهرشاد و نوه تیمور، به خط محقق جلی بر روی کاغذ سمرقندی کتابت شده و بزرگترین قرآن موجود به خط محقق بر کاغذ سمرقندی است که هم اکنون صفحاتی از این مصحف شریف در موزه آستان قدس رضوی، کتابخانه کاخ گلستان، کتابخانه ملی، موزه ایران باستان، کتابخانه ملک و بعضی از مجموعههای شخصی باقی است و بیانگر قدرت قلم سحرآمیز هنرمندی است که کتیبه ایوان مقصوره در مسجد گوهرشاد مشهد را در سن ۲۰ سالگی نوشتهاست و بانی مکتب هرات و شاهنامه بایسنقری است.
کاغذ تحریری سمرقندی:
نوع دیگری از انواع کاغذهای سمرقندی بودهاست که به دلیل کیفیت بسیار بالای آن برای کتابتهای تحریری و غبارنویسی مورد استفاده قرار میگرفته که اخبار کاغذیان حکایت از تولید آن تا عصر صفوی دارد.
کاغذ بخارایی:
دومین کاغذ تولیدی ایرانیان است که در کارگاههای کاغذ سازی بخارا رواج پیدا کرد و به همین ترتیب، نام گذاری کاغذ منسوب به مراکز تولیدی آن شد و به تدریج انتشار کاغذ و کاغذسازی از ماوراء النهر به سمت خراسان ادامه پیدا کرد، که ابن الندیم به آن اشاره دارد:
کاغذ خراسانی
کاغذ خراسانی که از کتان درخراسان ساخته شد، در زمان امویان و سپس در عهد بنی عباسیان رواج کامل داشتهاست. از جمله انواع این کاغذها باید از کاغذ طاهری، طلحی، مأمونی و نوحی نام برد.
کاغذهای طاهری به دستور طاهر دوم، از امرای نیشابور، و همین طور کاغذ طلحی به دستور طلحه بن طاهر، از امرای طاهری، ساخته شد. کاغذ مأمونی ظاهراً از انواع کاغذهایی است که به دستور فضل برمکی در مرو ساخته میشد که بعضی آن را کاغذ ذوالریاستین هم گفتهاند. کاغذ نوحی از انواع کاغذهای خراسانی است که نوح بن منصور سامانی در ساخت و ترویج آن نقش مؤثری داشته و به همین نام هم شهرت پیدا کردهاست.
کاغذ منصوری:
در خراسان تاکنون از دو نوع کاغذ منصوری یاد شدهاست که اولین آن منسوب به منصور سامانی است که آن را در شمار کاغذهای بخارایی هم آوردهاند و دیگری کاغذی است خراسانی که توسط کاغذگر هنرمندی به نام منصور کاغذی ساخته شدهاست و شاید در زمره معدود نمونههایی از کاغذ سازی کاغذیان باشد. وی از اهالی سمرقند بود و نام او را سمعانی، «ابوالفضل منصور بن نصر بن عبدالرحیم کاغذی» نوشته که در سال ۴۲۳ ق وفات یافتهاست.
کاغذ فرعونی:
برخلاف اسم آن، از انواع کاغذهای خراسانی است که تا سده پنجم هجری رواج داشته و رقیب سرسخت کاغذ مصری بودهاست. تاریخ و سابقه ساخت آن را تا نیمه اول سده دوم هجری ذکر کردهاند. در یک سند خطی که از این نوع کاغذ به دست آمده، نوشتهای به خط عربی با قدمتی تاریخی حدود ۱۸۰ تا ۲۰۰ هجری است که از عهد شیخ الرئیس ابوعلی سینا حکایت دارد و مربوط به یکی از شاگردان اوست. این شاگرد نوشتهاست: «شیخ الرئیس از من خواست تا برای او کاغذ سفید حاضر کنم و چون آوردم پارهای از آن برید و من پنج پاره از آنها را به هم پیوستم که هر کدام ده ورق به قطع چهار یک کاغذ فرعونی بود «(ر.ک ابن الندیم، «الفهرست»، ص ۳۶)
کاغذ کشمیری:
ناحیه کشمیر از هنر و فرهنگ ایرانی بسیار بهره برده است؛ از جمله کاغذ کشمیری که خمیر آن همراه با خردههای ابریشم همراه میشد. این کاغذ مقاوم و نازک بود که پس از آهار مهره بسیار ارزشمند بود و بعضی آن را کاغذ قابل شست و شو هم ذکر کردهاند.
کاغذ مصلوح:
کاغذی بود که هر دو روی آن را آهار مهره میکردند و هر دو سمت آن صاف و صیقلی بود. کاغذهای سایر بلاد ایران: به تدریج ساخت کاغذ از ماوراء النهر به خراسان و از خراسان به ری و از ری به بغداد و نیز از طریق سلطانیه و زنجان به سمت تبریز جریان یافت، بعد به اصفهان و شهرهای دیگر نظیر شام و دمشق و مغرب، و همین طور هرات و شهرهای هندوستان راه یافت که به معرفی برخی از آنها میپردازیم.
کاغذ سلیمانی:
سلیمان بن راشد نام والی خراسان در ایام هارون الرشید عباسی است. ابن الندیم در «الفهرست» خویش از کاغذی نام بردهاست که به دستور وی در خراسان و به نام او ساخته میشدهاست.
کاغذ دولت آبادی:
کاغذیان از دو نوع کاغذ دولت آبادی نام بردهاند که در کاغذ خانههای دو نقطه متفاوت تهیه میشدهاست: یکی در کاغذ خانه دولت آباد نزدیک ری که کاغذ دولتآبادی را میساخته و بیشترین نیاز کتابخانههایی نظیر کتابخانه صاحب بن عباد را تأمین میکردهاست. دیگری کاغذ دولت آبادی است که در هند و در عصر عادلشاه (۸۹۵-۹۱۶ ق) در محلی به نام دولت آباد ساخته میشده و از نظر میزان مرغوبیت از کاغذ عادشاهی پست تر بودهاست.
کاغذ عادلشاهی:
از انواع کاغذ هندی است که در عصر عادلشاه ساخته میشده و آن کاغذی بودهاست مرغوب با شفافیت و صیقل مناسب که درباره آن گفتهاند:
حبذا کاغذ عادلشاهی که هنرور گل بی خارش خواند قسمت آن، قلم من داند که نثارش، دُر شهوارش خواند بابا شاه اصفهانی، خوشنویس بزرگ عصر صفوی، ضمن آنکه شعر بالا را در تعریف کاغذ عادلشاهی در «آداب المشق» خویش آورده، میگوید: بدان که کاغذ عادلشاهی که کم دانه باشد بهترین کاغذهاست.
کاغذ بغدادی:
اولین کارخانه کاغذسازی در بغداد به وسیله فضل بن یحیی برمکی که قبلاً حکمران خراسان بود، ایجاد گردیدهاست. برادر فضل یعنی جعفر برمکی، وزیر هارون الرشید، اسناد رسمی دیوان خلافت را از پوست آهو به کاغذ تبدیل کرد. گوستاو لوبون در کتاب «تمدن اسلام و عرب»، اختراع کاغذ از پنبه و پارچههای کهنه را ابتکار مسلمانان میداند و مینویسد: کارگاههای کاغذسازی پس از بغداد، در شام و مصر دایر شد و در ۴۹۴ هجری در مراکش و حدود ۵۰ سال بعد یعنی در ۵۴۵ هجری در اسپانیا یا اندلس تأسیس شد و از اندلس به ایتالیا و سپس به فرانسه راه یافت.
بدین ترتیب، کاغذ ایرانیان از سمرقند به خراسان و از خراسان به ری و بغداد و از بغداد به شام و مصر و شمال آفریقا و از آن جا به اندلس (اسپانیا) و نهایتاً به اروپا راه یافت که فیلیپ در «تاریخ اعراب» به گونهای غیر مستقیم نوشتهاست: صنعت کاغذسازی یعنی سودمندترین چیزی که مسلمانان به اروپا دادند.
کاغذ جعفری:
ابن ندیم از این کاغذ نام برده و آن را از شمار کاغذ خراسانی دانسته که به روزگار اقتدار برمکیان ساخته شده و منسوب به جعفر برمکی (مقتول ۱۸۷ ق) است.
کاغذ آملی:
در میانه سدههای هفتم و هشتم هجری، کاغذسازی به آمل راه یافت، چنان که عبدالله صیرفی در رساله اش ضمن اشاره به کاغذ آملی، میفرماید:
بهترین کاغذ مجموع بلاد از دمشق آید و هند و بغداد پس سمرقندی باشد مرغوب آید از آمل هم کاغذ خوب کاغذ ساروی: کاغذ مرغوبی بود که از ساقههای برنج ساخته میشد و چون محل ساخت آن شهر ساری بود، آن را کاغذ برنج یا کاغذ ساروی گفتهاند.
کاغذ خُونَج:
خونه یا خونا یا خونج که در محدوده زنجان و میانه، در آذربایجان امروز، واقع شده بود، یکی از مراکز بزرگ کاغذسازی بودهاست که نیازهای کاغذی رَبع رشیدی و تبریز را تأمین میکرده. اکثر مردم این شهر به کاغذسازی در کاغذخانه خویش میپرداختهاند و از سده هفتم هجری آن جا را به نام «کاغذ کنان» خواندهاند.
کاغذ تبریزی:
آن را کاغذ گونی تبریزی هم ذکر کردهاند که دارای رنگ زرد اخرایی متمایل به طلایی بوده، در برخی منابع به کاربرد آن برای تذهیب و تذهیب معرق اشاره شده و در «مناقب هنروران» هم عالی افندی به آن اشاره کردهاست.
کاغذ علیشاهی:
از انواع کاغذهایی است که در هند ساخته میشد و بیشتر در ترکیه عثمانی مورد استفاده قرار میگرفت.
کاغذ قاسم بیگی:
عالی افندی در «مناقب هنروران» از کاغذ قاسم بیگی نام میبرد که در حوزه خوشنویسان ترک در سده دهم هجری ساخته میشده و از اشتهار خوبی هم برخوردار بودهاست.
کاغذ شامی:
در طرابلس لبنان امروز و شام دیروز، کاغذی لطیف و شفاف و براق ساخته میشد که در آن عصر از شهرت خوبی برخوردار بود. ناصر خسرو این کاغذ را بهتر از سمرقندی میداند و در سفرنامه اش از آن چنین یاد میکند: «آن جا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی بل بهتر و این شهر تعلق به سلطان مصر داشت.»
کاغذ حَمَوی:
از انواع کاغذ شامی است که در شهر «حماﺓ» ساخته میشد که از نظر مرغوبیت با کاغذ بغدادی برابر نیست. قلقشندی در «صبح الاعشی» ضمن اشاره به قطع آن مینویسد که قطع این کاغذ از قطع بغدادی کوچک تر است.
کاغذ حَلَبی:
از کاغذهای شامی است. کاغذی محکم، استوار و مرغوب که در کارخانه کاغذسازی «وراقه» واقع در شهر حلب ساخته میشد.
کاغذ دمشقی:
که در ناحیه دمشق ساخته میشد و از مرغوبیت خوبی برخوردار بود. همین کاغذ است که در ضمن جنگهای صلیبی به وسیله جنگجویان جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت. هنوز هم اروپاییان به این کاغذ «داماسینه» (Damascine) میگویند که تغییر شکل یافته «دمشقیه» است.
منابع تحقیق :
Fa.wikipedia.org
persian.cri.cn
daneshnameh.roshd.ir
ماللهند، ابوریحان بیرونی
فرهنگ فارسی دهخدا
کاغذ، هديه اسلام به غرب، (حیات نو)
کیهان فرهنگی
تاریخچه کاغذ، محمود عنبرانی
«تاریخچه کاغذ: انواع کاغذهای خوشنویسی و نقاشی مینیاتور»، مسعود احمدی
daneshnameh.roshd.ir
www.cbi.ir
Piconweb.com سایت شرکت توسعه تجارت پاپیروس
ایران چاپ
irche.com
bazyaft-m.blogfa.com
آفتاب
noorportal.net
مجله یادگار