رهیافت امنیتی آقا نورالله نجفی و شهید مدرس (2)
نویسنده : رشید رکابیان
حاج آقا نوراللَّه و امنیت فرهنگی
با کوشش او و برادرش آقا نجفی و رکنالملک شیرازی در محله ارامنه اصفهان انجمن صفاخانه را تأسیس و با حمایت نامبردگان مجله الاسلام را منتشر و مناظره هایی بین مسیحیان و مسلمانان ترتیب داد.
تأثیر این اقدام فرهنگی تا آنجا ادامه مییابد که نسخههای مجله در لندن و بعضی پایتختهای اروپایی و همچنین مصر ، هند و حجاز، مورد استفاده در برخورد با آرای مسیحیان قرار میگیرد.
اقدام سیاسی دیگر مرحوم آقا نوراللَّه توجه به وحدت اسلامی و یکپارچه نمودن جامعه مسلمان در مقابل اجانب و استعمارگران بوده است. او بر روی وحدت شیعه و سنی خیلی تأکید میکرد و وحدت ایران و عثمانی را نوعی وحدت در مقابل قدرتهای استعماری میدانست.
مرحوم حاج آقا نوراللَّه در مسافرتی که در سال 1329 به عراق داشت با علما دیدار کرد و طی اعلامیهای خطوط سیاسی فکری وحدت اسلامی را این گونه تبیین نمود:
چون دیدیم که اختلافات فرقههای پنجگانه مسلمین، اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست موجب انحطاط دول اسلام و استیلای اجانب شده، به جهت حفظ کلمه جامعه دینیه و دفاع از شریعت محمدیه فتاوای مجتهدین عظام که رؤسای شیعه جعفریه هستند و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده و بر وجوب تمسک به حبل اسلام چنان چه خداوند عزوجل در آیه شریفه میفرماید:
وَاعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهَ جَمیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا و اتفاق شد بر وجوب اتحاد مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگاهداری جمیع مملکتهای اسلامی از عثمانی و ایران از تشبّثات دول بیگانه و [...] ، متحد شد رأی ما جمیعاً برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را بر این خصوص مبذول داریم13
با به قدرت رسیدن رضاخان، مذهب و ارزشهای دینی به منزله نمادی از عقب ماندگی معرفی شد و واکنشهایی از طرف علما به همراه داشت. مرحوم حاج آقا نوراللَّه از جمله کسانی بود که به این مهم دست زد و رضاخانی را که هدفش قدرتنمایی و دیکتاتوری و مبارزه با دین بود با چالش جدی مواجه کرد. مرحوم حاج آقا نوراللَّه برای مقابله با رضاخان با تأسیس نوعی تشکیلات نیمه مخفی در پوشش اتحاد اسلام مبادرت ورزید. اهداف اتحاد اسلام دقیقاً مقابله با چیزی بود که رضاخان ماهیت حکومت خود را بر اساس آن بنا نهاده بود و آن مقابله با نفوذ فرهنگ و اقتصاد و سیاست مغرب زمین در ایران بود.
مرام نامه اتحاد اسلامی عبارت است از:
1. کوشش نمودن در ترویج احکام مذهب جعفری؛
2. اهتمام در احقاق حقوق مظلومین و طرفداری از آنها؛
3. احیای مدارس قدیمیه؛
4. جدیت در ترک منهیات؛
5. ضبط کتب حقه و طرد کتب ضاله؛
6. ترویج و تشویق اهل علم و اهل صنعت؛
7. توسعه دادن به امتعه و البسه وطنی و عدم شراء از خارجه به مقدار مقدور؛
8. مساعدت و همراهی با کلیه هیئات متحده و احزاب دینیه در مقاصد مشروعه آنها؛
9. جدیت نمودن در ترقی معارف حقه؛
10. سعی در اجرای احکام شرع؛
11. اقدام نمودن در شرایع اسلام؛
12. اقدام و سعی نمودن در ترقی مملکت.
در مرامنامه اتحاد اسلامی به خوبی، تمام امور و اصول یک مملکت اسلامی مورد تأکید قرار گرفته و نیز استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک مملکت اسلامی مورد تأکید واقع شده است.
مدرس و امنیت ملی ایران
مدرس با کودتای انگلیسی سیدضیاء به مخالفت برخاست و در نهایت به قزوین تبعید شد و با دیکتاتوری رضاخان و عوامل آن به ستیز برخاست.
مدرس همچنین بر وجود مجلس قوی و کارآمد تأکید داشت و همچنین بر توجه به رعایت قانون و تفکیک قوا و ممانعت از ایجاد مزاحمت برای مردم تأکید میکرد. مدرس، مردم و نمایندگان کشور را به وحدت اصولی و پرهیز از اختلاف و دسته بندی دعوت مینمود.
مرحوم مدرس سیاست را با دیدگاه خود تعریف میکند و معتقد است که ایرانیان باید این گونه باشند:
سیاست ما ایرانیها باید سیاست بز کوهی باشد. سیاست بز کوهی آن است که همیشه بینالطلوعین چرا میکند که به قدری روشن باشد که علف را ببیند، اما به قدری روشن نباشد که صیاد او را صید کند. ما ایرانیها هم باید سیاستمان طوری باشد که زندگی کنیم، اما صیاد او را صید نکند.15
یکی از موضوعات کلیدی اندیشه مرحوم مدرس بحث سیاست خارجی به شمار میرود که آن را تحت عنوان سیاست موازنه عدمی بیان میکند. در این زمانه دو قدرت روس و انگلیس که در ایران به دنبال منافع خود بودند منافع ملی این کشور را مورد تاخت و تاز و ثروت ملی کشور را مورد تاراج قرار دادند.
مدرس در سال 1302 طی نطقی تاریخی در مجلس شورای ملی، سیاست توازن عدمی را عنوان نمود. سیاست موازنه عدمی مدرس هر گونه سلطه و قدرت خارجی را در ایران محکوم نمود تا موجبات رشد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ملت ایران را فراهم سازد. با به قدرت رسیدن رضاشاه قیامهای متعددی در اطراف و اکناف به راه افتاد. از قیام میرزا کوچکخان و شیخ محمد خیابانی تا تظاهرات درون شهری همه یکی پس از دیگری توسط دیکتاتور و حامیان بیگانهاش سرکوب شدند. اما مدرس که یکی از مخالفان جدی رضاخان بود ، در مجلس سازمان اقلیت مخالفت با رضاخان را به عهده گرفت و رهبری فراکسیون اقلیت را با آگاهی کامل به امور سیاسی کشور بر عهده گرفت و دولت رضاخان را مکرر استیضاح میکرد.
شهید مدرس ندا سر میدهد که روابط ما با کشورها چه همسایه و چه غیرهمسایه اعم از مسلمان و غیرمسلمان بر پایه روابط حسنه و صلح و صفاست و هیچگونه جنگی با هیچ کشوری نداریم. در عینی که خواستار روابط حسنه هستیم به کسی اجازه سلطه نمیدهیم.
مدرس بر اساس آیه شریفه: لن یجعل اللَّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا معتقد بود که کفار نباید در هیچ یک از ابعاد زندگی ایرانیان سلطه و برتری داشته باشند و نفی سلطه به معنای اعم آن سلطه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی را شامل میشود.
مدرس در باب روابط با دول بیگانه چنین میگوید:
منشأ سیاست ما دیانت ماست. ما با تمام دنیا دوستیم، مادامی که متعرض ما نشدهاند هر کس متعرض ما شود متعرض او خواهیم شد. همین مذاکره را با مرحوم صدراعظم شهید عثمانی کردم. گفتم اگر کسی بدون اجازه ما وارد سر حد ایران شود و قدرت داشته باشیم او را با تیر میزنیم. خواه کلاهی باشد خواه عمامهای باشد و خواه شاپو بر سر داشته باشد. دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست.16
مدرس در عین این که به دین اهمیت زیادی میداد ولکن با مدرن شدن مخالفت نمیکرد. مدرن شدن بدین معنا که یادگیری علوم و فنون را لازم میدانست.
او عزت مسلمین و منافع مسلمین را در نفی سلطه میداند، در عین این که روابط حسنه را با تمام دول جهان نفی نمیکند. اما در جهت حفظ بیضه اسلام و منافع و امنیت مسلمین نهایت سعی و تلاش خود را به کار برد و همین سیاست، شجاعت و دلیری و راسخیت او در بیان، کلام و مبارزه او بود که در راه دین و امنیت این سرزمین به شهادت رسید.
به عقیده مرحوم مدرس نیل به خودکفایی و دست یابی به استقلال فرهنگی و اقتصادی جز در سایه اعمال سیاست توازن عدمی و جلوگیری از نفوذ قدرتهای استعماری شرق و غرب میسر نیست و بر این نکته تأکید دارد که توازن عدمی را نسبت به همه دولتها رعایت کنیم.
مدرس در این باره میگوید:
ما را بگذارید که صلاح و فساد خودمان را میدانیم. من مناسب نمیبینم که دولتها دوستهای خصوصی پیدا کنند. یکی تعریف ما میکند یکی مذمت. من اگر خوبم اگر بد، تو برو خود را باش، من که با همه خوبم. هیچ دوست ندارم که یک دولتی چه در اینجا و چه در مرکز خود، تعریف مرا بکند. من اگر خوبم برای خودم و اگر بدم برای خودم هستم. من دوست ندارم که یکی از این دولتها اظهار تمایل به یکی از رجال ما بکند. من از هر دولتی که بخواهد دخالت در امور بکند میترسم و باید توازن عدمی را نسبت به همه مراعات کرد. نه توازن وجودی، یعنی شما برای خودتان ما هم برای خودمان.17
یکی از مصادیق مخالفت با موازنه وجودی و اعتقاد به موازنه عدمی شهید مدرس را میتوان مخالفت با قرارداد 1919 دید:
قرارداد منحوسی، یک سیاست مضر به دیانت اسلام، مضر به سیاست بی طرفی ما بود. کابینه وثوق الدوله خواست ایران را رنگ بدهد. اظهار تمایل به دولت انگلیس کرد. بر ضد او، ملت ایران قیام نمود. حال هم هر کسی تمایل به سیاستی نماید ما، یعنی ملت ایران با او موافقت نخواهیم نمود. چه رنگ شمال داشته باشد و چه رنگ جنوب و چه رنگ آخر دنیا.18
مرحوم مدرس با وجود این که عالمی دینی بود، با بینش سیاسی و آینده نگری که داشت سعی میکرد امور مملکت بر اتحاد و به دور از اختلاف حل شود. اگر چه نقد و انتقاد سازنده و به دور از غرضورزی را میپذیرفت ولکن به این مسئله واقف بود که بیگانگان از عدم اتحاد و تفرقه بین ایرانیان نهایت استفاده را خواهند برد او در جلسه 202، حفظ کشور و مجلس را موقوف بر کلمه جامعه اتحاد، یعنی اتحاد در غرض نه اتحاد در سلیقه میداند. او در تفسیر آن میگوید:
البته جماعتی از عقلا سلیقه شان در مطالب مختلف است، اما در غرض یکی است. باید حفظ آن مرتبه را کرد.19
پس سلیقهها مختلف است ولکن باید هدف و غرض را جهت حفظ کشور و مصالح ملی دانست. اما در همین زمان مخالفین مدرس ضمن سنگ اندازی، هدفی جز نابودی چهرههای دلسوز ملت نداشتند و هدفشان منافع فردی و بیگانه بوده است.
اصول سیاست خارجی او مبنی بر:
1. تعقیب اصول دوستی با تمام دول خصوصاً دولتهای همسایه؛ او در مورد رابطه با دول اسلامی معتقد است، به علت این که به لحاظ فرهنگی، اجتماعی به هم نزدیک هستیم باید روابط حسنه خاصه با آنها پیدا کنیم و اگر حسن روابط به یکی زیادتر باشد ضرر ندارد و دلیل نظر سوء نیت بر دیگران نیست؛20
2. پرهیز و مخالفت از برقراری دوستی بر اساس روابط یک طرفه؛
3. پرهیز از تشنج در روابط با سایر کشورها؛
4. ابراز خصوصیت بیشتر به کشورهای اسلامی؛
5. عدم رنگ پذیری و سلطه پذیری؛ مرحوم مدرس بر این نکته خیلی تأکید میکرد. سلطه بیگانه بر این کشور را مغایر با آیه قرآن وَلَن یَجعَلَ اللَّهُ لِلکافِرِینَ عَلَی المُؤمِنینَ سبیلاً میدانست؛
6. کوشش جهت حل تضادهای غربی که ایران را آلت دست خود قرار دادند؛
7. رعایت موازنه عدم در سیاست خارجی؛
8. مسدود ساختن طرق ایجاد توقعات نامشروع نسبت به کشور از راه ایستادگی و مقاومت.
مدرس و امنیت قضایی
البته در اسلام، قاضی شروطی دارد و نحوه برخورد او با متهمین هم باید بر اساس شروطی باشد. عدالت، برابری و تساوی افراد در برابر قانون مکرراً در روایات اسلامی ذکر شده است.
در جلسه 33 مورخه سی ام مهر 1300 راجع به برنامه اصلاحات دولت در امر قضا، مدرس پس از اشاره به همکاری خود با میرزا حسن خان مشیر الدوله و جمعی دیگر جهت تهیه و تدوین قانون برای عدلیه از جمله قانون محاکمات و ذکر این نکته که ماهیت مسائل حقوقی و جزایی همان است که در قانون هست و امکان ندارد به قدر یک خشخاش از آن کم یا زیاد بشود.21
راجع به کیفیت اجرای آن میگوید:
وضعیات دنیا ما را متنبه کرد که کیفیات اجرا و طرز اداره باید به وضع سایر نقاط دنیا باشد. که مردم بگویند ما هم داخل در تمدن شدهایم. البته باید کیفیت جریان اداره را مثل سایر دنیا و بلکه اکمل کنیم.22
مدرس میخواهد محاکم و حقوق بر اساس حقوق اسلامی باشد و اظهار میدارد که:
برای این که آنها از تربیت قاضی اروپا مستحضرند، و ما هم از قواعد مذهبی خودمان.23
او میگوید با حقوق و قانون غرب نمیشود در ایران قضاوت کرد. و در صورتی که قانون غرب را در ایران پیاده کنیم از حقوق اسلامی خودمان فاصله میگیریم، در حالی که قانون ما قانون تام و اکملی است که نیاز به قانون دیگران ندارد. پس هدف آنها از وضع قانون غرب در اسلام، سلطه قانون آنها بر ایران است. قضاوت در این مملکت، علم حقوق همین مملکت را میطلبد و لا غیر.
او میگوید:
قاضی باید عالم به حقوق مملکت و مجتهد باشد قانون اداری هم بداند....24
مدرس و امنیت اقتصادی
شهید مدرس تهدیدات اقتصادی کشور را ناشی از داخل و خارج میداند. وی در نطقهای خود به کسانی که واردات کالاهایی که از خارج وارد میشود و فی نفسه سودی برای مملکت ندارد، میتازد. او اظهار میدارد:
باید پولی که بابت خرید مشروبات الکلی از مملکت خارج میشود صرف خرید کارخانجات شود. امروزه جنگ از زمین و هوا رفته باید کارخانه هواپیماسازی و توپ ریزی دایر کنیم. به علاوه اگر من باب ضرورت و دارو کسی باید بخورد، ما که داریم و خوبش را هم داریم، چرا نجسیهای (مشروبات الکلی) خارجی را بخورد.25
مدرس در نطق دیگری اظهار میدارد:
روزی خواهد رسید که برای شیر و پنبه و پشم و پوست که از صادرات کنونی ما است، گردن ما به جانب خارج کج باشد. و دست حاجت به سوی آنان دراز کنیم.26
از ویژگیهای شهید مدرس پیش بینی آینده بود. او اقتصاد کشور را در خطر میبیند و مسئولین را تشویق به خودکفایی و امنیت اقتصادی میکند و داشتن کارخانههای هواپیما سازی، اسلحه سازی و... را برای آینده کشور ضروری و لازم میداند.
مدرس و امنیت فرهنگی
شهید مدرس از امنیت فرهنگی و تهدیداتی که متوجه آن است هم سخن گفته است. او تهدیداتی را که متوجه ارزشهای حاکم بر جامعه است از ناحیه غربیها میداند و با درایت آینده این خطر را به احمد شاه خبر داد.
او اظهار میدارد:
در رژیم نویی که نقشه آن را برای ایران بی نوا طرح کردهاند نوعی از تجدد به ما داده میشود که تمدن مخربی را با رسواترین قیافه تقدیم نسلهای آینده خواهند نمود و آن روز فراخواهد رسید که چوپانهای قریههای ورامین و کنگاور با فکل و کروات خودنمایی میکنند. ممکن است شمار کارخانه نوشابه سازی روزافزون گردد، اما کوره آهنگری و کاغذ سازی پا نخواهد گرفت.
درهای مسجد و تکایا به عنوان منع خرافات و اوهام بسته خواهد شد. اما سیلها از رمانها و افسانههای خارجی به وسیله مطبوعات و پردههای سینما به این کشور جاری خواهد گشت و عقاید و اندیشههای پوچ را به عنوان فرهنگ غربی آن هم با رقص و آواز و دزدیهای عجیب ارسن لوپن و بی عفتیها و مفاسد اخلاقی دیگر به ما تحمیل خواهند کرد و اینها را لازمه تمدن غربی میدانند.27
نطقهای شهید مدرس در دوره پهلوی به اوج خود رسید. فرهنگ غربی جای گزین فرهنگ دینی شد.
شهید مدرس بر امنیت فردی و حقوق فردی مردم تأکید زیادی داشت. او فلسفه وضع قانون را، آسایش خلق در امور زندگی میدانست.
پي نوشت :
13. همان، ص 19.
14. محمد ترکمان، آراء، اندیشهها و فلسفه سیاسی مدرس، (مرکز خدمات فرهنگی سالکان، چاپ اول، سال 1374) ص 20.
15. حسین مکی، مدرس قهرمان آزادی، (تهران: انتشارات ترجمه و نشر کتاب، سال 1358) ص 209.
16. رضا عیسینیا، مجله علوم سیاسی، شماره سال 1379، ص 209.
17. همان، ص 210.
18. همان.
19.ترکمان، پیشین، ص 29.
20. همان، ص 58.
21. همان، ص 64.
22. همان.
23. همان، ص 65.
24. همان.
25. مدرسی، پیشین، ص 180.
26. همان.
27. همان.
/ن