چرا استفاده از MMS جذابیت دارد؟ (1)
پاسخ به این سوال که آیا خدمتی چون MMS می تواند همتای قدیمی خود - SMS- را به حاشیه براند یا خیر، قطعا مثبت است و قطعیت آن هم در جذابیت کاربری MMS خلاصه می شود؛ اما چرا استفاده از MMS جذابیت دارد؟ الزام اپراتور دوم تلفن همراه کشور بر ارائه خدمات GPRS و MMS خبر خوشحال کننده ای بود که احمد معتمدی-وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات- در مراسم رونمایی مناقصه اپراتور دوم اعلام کرد. معنا و مفهوم خبر خوشجال کننده این بود که مشترکان تلفن همراه در کشور ما نیز بعد از گذشت نزدیک به ۱۰ سال از ارائه نخستین خطوط موبایل، می توانستند به جز صحبت کردن، استفاده های دیگری از گوشی های خود داشته باشند؛ خدماتی که دیگر در دنیا، تازه و غیرقابل باور نمی نمود و به عنوان بدیهیات از سوی اپراتورها ارائه می شد، اما در کشور ما به دلایل فنی از جمله پاسخگو نبودن امکانات سخت افزاری و نرم افزاری شرکت ارتباطات سیار تنها اپراتور آن روزها قابل استفاده نبود.
به هرحال اپراتور دوم باید می پذیرفت که GPRS و MMS را به مشتریانش ارائه کند و غیر از این هم انتظار نمی رفت.
از سوی دیگر، استقبال ایرانیان از SMS نیز می توانست نوید بخش بازاری مطمئن برای خدمتی چون MMS باشد و به جز الزامات فناورانه، به نظر می رسد تقاضای لازم نیز برای عرضه چنین خدماتی فراهم است و نتیجه این شد که کنسرسیوم آفریقایی- ایرانی MTN- ایرانسل [پس از مناغشات فراوان در مناقصه و دخالت مجلس و دولت و تاخیر بسیار] کار خود را آغاز کرد و سرویسی چون MMS روی بیلبوردهای تبلیغاتی اوپراتور دوم تلفن همراه نقش بست؛ آغاز سال ۱۳۸۶، سرویس های GPRS و MMS برای نخستین بار در کشور توسط ایرانسل ارائه شد. یک داستان واقعی عرصه مخابرات و خصوصا شاخه تلفن همراه در سراسر دنیا یکی از درآمدزاترین حوزه های تجاری است، اما از آن جا که الگوهای تجاری، اقتصادی و اجتماعی کشور ما منحصر به فرد است، در این حوزه هم به شیوه خودمان عمل کردیم! البته این موضوع به معنی سودآور نبودن تجارت عظیم تلفن همراه در ایران نیست، بلکه منحصر به فرد بودن اش از آن جا سرچشمه می گیرد که سال های سال در کشور ما تنها خدمت اپراتور دولتی ما مکالمه بود که سپس با اضافه شدن سرویس پیام کوتاه، دایره خدمات اش بسته می شد و نه خبری از خدمات ارزش افزوده (در استاندارد جهانی) بود و نه سیم کارت های اعتباری و نه کاربری خاصی از تلفن همراه، ولی شرکت ارتباطات سیار پس از شرکت نفت، دومین ارگان درآمدزای دولتی کشور بود! به معادلات ناقص گفته شده باید ضریب نفوذ پایین تلفن همراه در ایران آن سال ها را نیز اضافه کنیم، که با استانداردهای وقت جهان فاصله بسیار داشت.
این جاست که یک سوال ریشه ای مطرح می شود: پس این درآمد از کجا می آمد؟ پاسخ این سوال را باید در الگوهای تجاری ارائه کنندگان و رفتار مشتریان جستجو کرد: نخست آن که سیستم فروش سیم کارت به مشتریان از طریق دریافت ودیعه و پیش فروش [آن هم با آن قیمت بالا] کمتر می شد (و می شود ) در دنیا دید ولی در ایران به دلیل عرضه محدود و تقاضای بسیار بالا، اتفاقا رونق فراوانی هم داشت. از طرفی بازار سیاه جنبی سیم کارت تلفن همراه نیز خود دلیلی بود بر افزایش تقاضا؛ اگر بخواهیم هجوم دلالان به صف های ثبت نام سیم کارت را انکار کنیم، ثبت نام برای دریافت ۳۵۰ قطعه سیم کارت توسط یک فرد را چگونه می توان توجیه کرد؟ در دنیای تجارت، کمتر کسب و کاری را می توان یافت که در بدترین حالت ممکن، در مدت یک سال، بیش از ۱۰۰درصد سود نصیب سرمایه گذار شود، اما این اتفاق در بازار بیمار تلفن همراه ما رخ می داد. دومین دلیل را باید در سیستم قیمت گذاری خدمات ارائه شده و تعرفه آنها دانست.
نگاهی به تعرفه مکالمه و سایر خدمات ارائه شده توسط اپراتورها در سایر کشورها نشان می دهد که قیمت تمام شده خدمات تلفن همراه (خصوصا مکالمه) در کشور ما بسیار بالاتر از میانگین جهانی است؛ چراکه ایشان به دلیل وجود بازار رقابتی سالم (با رقابت تنگاتنگ) سیم کارت و خدمات اولیه نظیر مکالمه را با قیمت تمام شده حداقلی به مشتریان ارائه می دهند و درآمد اصلی خود را از خدمات ارزش افزوده تامین می کنند. دسته دیگر دلایل درآمدزا بودن اپراتورهای تلفن همراه در کشورمان را باید در الگوهای اجتماعی از جمله الگوی مصرف و رفتار استفاده کنندگان ایرانی تلفن همراه یافت که در این بخش نیز تفاوت های بسیاری با نمونه های مشابه کشورهای پیشرفته دیده می شود: میانگین مدت مکالمه دارندگان موبایل در کشور ما، بسیار بیشتر از میانگین جهانی است و میزان استقبال و استفاده از پیام کوتاه توسط ایرانیان نیز مثال زدنی است و در مقابل، کاربری از خدمات ارزش افزوده چون انتقال دیتا بسیار کمتر از آن چیزی است که در آمار و ارقام مربوط به عملکرد اپراتورها در سایر کشورها (خصوصا در آمریکای شمالی، اروپا و شرق آسیا) دیده می شود.
یک تجربه شیرین تجاری ارائه کنندگان خدمات تلفن همراه در کشور که دیگر تعدادشان از عدد یک بیشتر شده بود (همراه اول و ایرانسل به عنوان اپراتور و تالیا در نقش پیمانکار شرکت مخابرات) همه و همه از ارائه خدمات پیام کوتاه (SMS) خوشنود بودند و این خوشنودی بیشتر از سابقه تجاری اوپراتور اول ناشی می شد. شیوه استفاده و الگوی کاربری سرویس کوته پیام در ایران، تقریبا همتایی در جهان ندارد و چه بسا اپراتورهای خارجی، به همتایان ایرانی شان در این باره حسادت بورزند! بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه ارتباطات، استفاده از خدمت پیام کوتاه را به منزله یک شکست برای ارائه کنندگان دانستند و اعلام کردند که همان بلایی بر سر این سرویس خواهد آمد که گریبانگیر پیجرها شد و چه بسا وخیم تر! آن دسته از کارشناسان و صاحبنظران، چندان هم بی راه نمی گفتند؛ دارندگان تلفن همراه در اغلب کشورهای آمریکای شمالی، اروپا و شرق دور، ترجیح می دهند به جای تایپ کردن پیام و وقت اضافی گذاشتن ، کارشان را با یک مکالمه کوتاه راه بیاندازند.
حق هم دارند چون مکالمه برایشان چندان گران تمام نمی شود و وقت شان خیلی بیشتر از صنار سه شاهی ارزش دارد! از سوی دیگر، ارائه خدمات جدیدتر و البته کامل تر از SMS ( همچون MMS) استفاده از خدمات کهنه را برای مشتریان دل آزار کرده بود و از همه مهمتر، وقتی ایشان می توانند از اینترنت پرسرعت در موبایل شان بهره ببرند، به راحتی استفاده از انواع و اقسام مسنجرها و ایمیل ها، تمام نیازشان را مرتفع می کند. این گونه بود که کاربری SMS ( به جز موارد معدود نظیر کنسرت Live ۸ که رکورد ارسال SMS جهان در لندن شکسته شد) در آن کشورها، محدود شد به استفاده های خاص و تجاری. و اما در ایران داستان به گونه دیگری رقم خورده است و به وضوح می توان فرهنگ و الگوی مصرف متفاوت دارندگان موبایل را دید.
ادامه دارد ...
منبع:www.poroge.parsiblog.com
/ن
به هرحال اپراتور دوم باید می پذیرفت که GPRS و MMS را به مشتریانش ارائه کند و غیر از این هم انتظار نمی رفت.
از سوی دیگر، استقبال ایرانیان از SMS نیز می توانست نوید بخش بازاری مطمئن برای خدمتی چون MMS باشد و به جز الزامات فناورانه، به نظر می رسد تقاضای لازم نیز برای عرضه چنین خدماتی فراهم است و نتیجه این شد که کنسرسیوم آفریقایی- ایرانی MTN- ایرانسل [پس از مناغشات فراوان در مناقصه و دخالت مجلس و دولت و تاخیر بسیار] کار خود را آغاز کرد و سرویسی چون MMS روی بیلبوردهای تبلیغاتی اوپراتور دوم تلفن همراه نقش بست؛ آغاز سال ۱۳۸۶، سرویس های GPRS و MMS برای نخستین بار در کشور توسط ایرانسل ارائه شد. یک داستان واقعی عرصه مخابرات و خصوصا شاخه تلفن همراه در سراسر دنیا یکی از درآمدزاترین حوزه های تجاری است، اما از آن جا که الگوهای تجاری، اقتصادی و اجتماعی کشور ما منحصر به فرد است، در این حوزه هم به شیوه خودمان عمل کردیم! البته این موضوع به معنی سودآور نبودن تجارت عظیم تلفن همراه در ایران نیست، بلکه منحصر به فرد بودن اش از آن جا سرچشمه می گیرد که سال های سال در کشور ما تنها خدمت اپراتور دولتی ما مکالمه بود که سپس با اضافه شدن سرویس پیام کوتاه، دایره خدمات اش بسته می شد و نه خبری از خدمات ارزش افزوده (در استاندارد جهانی) بود و نه سیم کارت های اعتباری و نه کاربری خاصی از تلفن همراه، ولی شرکت ارتباطات سیار پس از شرکت نفت، دومین ارگان درآمدزای دولتی کشور بود! به معادلات ناقص گفته شده باید ضریب نفوذ پایین تلفن همراه در ایران آن سال ها را نیز اضافه کنیم، که با استانداردهای وقت جهان فاصله بسیار داشت.
این جاست که یک سوال ریشه ای مطرح می شود: پس این درآمد از کجا می آمد؟ پاسخ این سوال را باید در الگوهای تجاری ارائه کنندگان و رفتار مشتریان جستجو کرد: نخست آن که سیستم فروش سیم کارت به مشتریان از طریق دریافت ودیعه و پیش فروش [آن هم با آن قیمت بالا] کمتر می شد (و می شود ) در دنیا دید ولی در ایران به دلیل عرضه محدود و تقاضای بسیار بالا، اتفاقا رونق فراوانی هم داشت. از طرفی بازار سیاه جنبی سیم کارت تلفن همراه نیز خود دلیلی بود بر افزایش تقاضا؛ اگر بخواهیم هجوم دلالان به صف های ثبت نام سیم کارت را انکار کنیم، ثبت نام برای دریافت ۳۵۰ قطعه سیم کارت توسط یک فرد را چگونه می توان توجیه کرد؟ در دنیای تجارت، کمتر کسب و کاری را می توان یافت که در بدترین حالت ممکن، در مدت یک سال، بیش از ۱۰۰درصد سود نصیب سرمایه گذار شود، اما این اتفاق در بازار بیمار تلفن همراه ما رخ می داد. دومین دلیل را باید در سیستم قیمت گذاری خدمات ارائه شده و تعرفه آنها دانست.
نگاهی به تعرفه مکالمه و سایر خدمات ارائه شده توسط اپراتورها در سایر کشورها نشان می دهد که قیمت تمام شده خدمات تلفن همراه (خصوصا مکالمه) در کشور ما بسیار بالاتر از میانگین جهانی است؛ چراکه ایشان به دلیل وجود بازار رقابتی سالم (با رقابت تنگاتنگ) سیم کارت و خدمات اولیه نظیر مکالمه را با قیمت تمام شده حداقلی به مشتریان ارائه می دهند و درآمد اصلی خود را از خدمات ارزش افزوده تامین می کنند. دسته دیگر دلایل درآمدزا بودن اپراتورهای تلفن همراه در کشورمان را باید در الگوهای اجتماعی از جمله الگوی مصرف و رفتار استفاده کنندگان ایرانی تلفن همراه یافت که در این بخش نیز تفاوت های بسیاری با نمونه های مشابه کشورهای پیشرفته دیده می شود: میانگین مدت مکالمه دارندگان موبایل در کشور ما، بسیار بیشتر از میانگین جهانی است و میزان استقبال و استفاده از پیام کوتاه توسط ایرانیان نیز مثال زدنی است و در مقابل، کاربری از خدمات ارزش افزوده چون انتقال دیتا بسیار کمتر از آن چیزی است که در آمار و ارقام مربوط به عملکرد اپراتورها در سایر کشورها (خصوصا در آمریکای شمالی، اروپا و شرق آسیا) دیده می شود.
یک تجربه شیرین تجاری ارائه کنندگان خدمات تلفن همراه در کشور که دیگر تعدادشان از عدد یک بیشتر شده بود (همراه اول و ایرانسل به عنوان اپراتور و تالیا در نقش پیمانکار شرکت مخابرات) همه و همه از ارائه خدمات پیام کوتاه (SMS) خوشنود بودند و این خوشنودی بیشتر از سابقه تجاری اوپراتور اول ناشی می شد. شیوه استفاده و الگوی کاربری سرویس کوته پیام در ایران، تقریبا همتایی در جهان ندارد و چه بسا اپراتورهای خارجی، به همتایان ایرانی شان در این باره حسادت بورزند! بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران حوزه ارتباطات، استفاده از خدمت پیام کوتاه را به منزله یک شکست برای ارائه کنندگان دانستند و اعلام کردند که همان بلایی بر سر این سرویس خواهد آمد که گریبانگیر پیجرها شد و چه بسا وخیم تر! آن دسته از کارشناسان و صاحبنظران، چندان هم بی راه نمی گفتند؛ دارندگان تلفن همراه در اغلب کشورهای آمریکای شمالی، اروپا و شرق دور، ترجیح می دهند به جای تایپ کردن پیام و وقت اضافی گذاشتن ، کارشان را با یک مکالمه کوتاه راه بیاندازند.
حق هم دارند چون مکالمه برایشان چندان گران تمام نمی شود و وقت شان خیلی بیشتر از صنار سه شاهی ارزش دارد! از سوی دیگر، ارائه خدمات جدیدتر و البته کامل تر از SMS ( همچون MMS) استفاده از خدمات کهنه را برای مشتریان دل آزار کرده بود و از همه مهمتر، وقتی ایشان می توانند از اینترنت پرسرعت در موبایل شان بهره ببرند، به راحتی استفاده از انواع و اقسام مسنجرها و ایمیل ها، تمام نیازشان را مرتفع می کند. این گونه بود که کاربری SMS ( به جز موارد معدود نظیر کنسرت Live ۸ که رکورد ارسال SMS جهان در لندن شکسته شد) در آن کشورها، محدود شد به استفاده های خاص و تجاری. و اما در ایران داستان به گونه دیگری رقم خورده است و به وضوح می توان فرهنگ و الگوی مصرف متفاوت دارندگان موبایل را دید.
ادامه دارد ...
منبع:www.poroge.parsiblog.com
/ن