چرا اسلام طلا را برای مردان حرام کرده است؟

چرا اسلام طلا را برای مردان حرام کرده است؟ ایا هر طلایی برای مرد حرام است؟ چه دلیلی بر حرمت طلا برای مرد وجود دارد؟ در این مطلب پاسخ می دهیم.
دوشنبه، 25 ارديبهشت 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
چرا اسلام طلا را برای مردان حرام کرده است؟
مقدمه:
هزاران سال است که از طلا برای زینت استفاده می‌شود که از این بین زنان بیشتر از آن استقبال می‌کنند. اثرات زیان بار طلا بر بدن مردان را ازحکمت های حرمت استفاده طلا برای مردان بر شمرد.
 
 امروزه در علم طب نیز چنین مسئله ای به اثبات رسیده است. چنان که اثبات شده، استفاده طلا در خون سازی بدن کمک می کند .از آن روی که هر ماه مقداری خون از بدن زنان خارج می شود، خون سازی طلا، کمک به جبران خون از دست رفته می کند.

 در صورتی که استفاده از طلا برای بیشتر مردان سبب بیماری خونی می شود.  نه تنها دین مبین اسلام استفاده از زیور آلات طلا را برای زنان ( چه در حال نماز و غیر آن ) جایز دانسته. بلکه اگر برای شوهران خود زینت کنند از ثواب و اجر بسیار بهره خواهند برد
 
در این مطلب برآنیم تا فلسفه و حکمت حرمت طلا را از جهات روایی و علمی و اجتماعی مورد بحث قرار دهیم .اگر چه فلسفه حقیقی احکام  الهی به دلیل ناتوانی علمی انسانها همیشه درپرده ای از ابهام قرار دارد.
 
چرا اسلام طلا را برای مردان حرام کرده است؟
چرا در قران بر حرمت طلا اشاره نشده است؟
همه مسائل لازم نیست که در قرآن ذکر شده باشد.کیفیت نماز وعدد رکعات هم در قرآن نیامده است ،لکن توسط مفسران حقیقی قرآن تبیین گردیده است.

درک فلسفه و حکمت احکام دینی یا به تعبیر دیگر دفاع «عقلانی» از دین دو شیوه و متد وجود دارد و طبیعتا هر یک با ویژگی ها و محدودیت های خاصی روبه روست :

1) روش اول شیوه عقل کل نگر توحیدی است ; یعنی انسان مؤمن و خداشناس بر اساس باور ژرف و عمیقی که به خداوند به عنوان کامل مطلق و حکیم علی الاطلاق دارد یقین پیدا می کند.
 
 که هر آنچه از ناحیه او دستور داده شده و هر حکمی که ازناحیه وی صادر گردیده - اعم از مسائل حقوقی الزامی و احکام اخلاقی - حتما دارای مصالحی است که به بندگان بازگشت می نماید;

هر چند که عقول و اندیشه های بشری از درک حکمت آن ناتوان و قاصر باشد. چنین متدی نقطه قوتی دارد و نقطه ضعفی : قوت آن در این است که تمام سؤالات انسان را یک جا پاسخ می دهد.
 
 و دیگر جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد و روح و روان آدمی را بی هیچ دغدغه ای تسلیم فرمان های الهی می کند. نقطه ضعف آن این است که حکمت هیچ چیز را به طور جزئی و روشن و دقیق مشخص نمی سازد.
 
2) متد دیگر روش عقل جزءنگر است که در فرآیند تحقیقات علمی تجربی به کار می رود. بر اساس این روش حساب هر حکمی جداگانه و تک به تک رسیدگی و با عقول و رهیافت های علمی بشر سنجیده می شود.
 
این شیوه نیز محاسنی دارد و معایبی : حسن آن این است که به دقت می تواند حکمتهای بسیاری برای یک حکم جزئی ارائه دهد; مثلا در رابطه با فلسفه حرمت شراب می توان از علومی مانند فیزیولوژی پزشکی روان شناسی و... بهره جست و نکات بسیار ارزشمندی در این رابطه دریافت داشت .
 
نقص و عیب این روش آن است که: اولا; تدریجی است و ثانیا; محدودیت های زیادی دارد; یعنی بسیاری از سؤالات انسان را بدون پاسخ گذاشته و گاه نیز ره آوردهای نادرست علمی یا شرایط و جو فکری و فرهنگ عصری تأثیرات نامطلوبی را در این راستا به جای خواهد گذارد.
 
 همین مسأله باعث شده که در جهان غرب جریانی به نام «فیدیسم» پدید آید که معتقد است به جای دفاع عقلانی از دین همواره باید در جهت حفظ ایمان توده ها کوشید.
 
 اکنون چه باید کرد؟ به نظر ما دفاع عقلانی از دین به خوبی میسور است و اتفاقا دین اسلام همواره در این مسائل سرافراز بیرون آمده است; لیکن جز دو ابزار بیان شده و نیز فلسفه ها و حکمت هایی که در خود دین تعیین گردیده راه دیگری وجود ندارد.
 
بنابراین ما در درجه اول باید بدانیم که ابزارهای تحقیقمان چیست و تا چه اندازه توانایی استفاده از آن را داریم . بدون شک عقل جزءنگر محدودیت های زیادی دارد و افراط در استفاده از آن اندیشه را به ناکامی می کشاند ولی نباید به طور کلی آن را کنارزد.
 
 پس تا آن جا که توانایی علمی ما اجازه می دهد باید فلسفه احکام را دریابیم و آن جا که ناتوان شدیم دیگر راه چاره ای جز اتکا به عقل کل نگر و قطع کلی به مصالح احکام الهی وجود ندارد و نباید ضعف دانش و بینش خود رابه حساب دین بگذاریم.
 
البته فلسفه آفرینش اشیا خودش یکی از فلسفه هایی ست که علما از آن استفاده کرده ا ند در آیات و روایات به فلسفه آفرینش برخى از اشیاء اشاره شده است. دراین گونه موارد اگرآن چیز حکمى داشته باشد با توجه به فلسفه آفرینش آن مى توان به فلسفه آن حکم پى برد.
 
 غزالى در احیاءالعلوم, از طرفداران بلکه از مبتکران این روش است. وى در فلسفه حرمت کنز درهم و دینار و حرمت استفاده از ظرف طلا و نقره و معامله ربوى در درهم و دینار, از فلسفه آفرینش طلا و نقره استفاده مى کند و مى نویسد:
 
(فلسفه آفرینش طلا و نقره استفاده مردم در تعیین ارزش کالاها و دستیابى به سایر اشیاء و داد و ستد است.) سپس مى نویسد: (بنابراین, طلا و نقره از نعمتهاى الهى است و هرکس ازآنها استفاده اى برخلاف این حکمت و فلسفه آفرینش کند, کفران نعمتهاى الهى کرده است.) (1)
 
دلیل روایی بر حرمت طلا برای مردان
پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله فرمودند:أحلّ الذّهب و الحریر لاناث أمّتی و حرّم على ذکورها: طلا و ابریشم بر زنان امت من حلال است و بر مردانشان حرام.(2)

لذا امام صادق(ع) می فرماید: «... و جعل الله الذهب فی الدنیا زینه النساء فحرم علی الرجال لبسه والصلوه فیه»«خداوند چون طلا را در دنیا زینت زنان قرار داده است، پوشیدن آن برای مردان و نماز خواندن با آن حرام شده است». (3)
 
الف: موثقه عمار از امام صادق(ع) که شیخ صدوق در علل در ضمن حدیثی آورده اند که:« لَا یَلْبَسُ الرَّجُلُ الذَّهَبَ وَ لَا یُصَلِّی فِیهِ لِأَنَّهُ مِنْ لِبَاسِ أَهْلِ الْجَنَّة».(4)

مرد نباید طلا بپوشد و نباید در آن نماز گزارد چون این از لباس اهل بهشت است (و مختص به بهشت و در دنیا حرام است).

ب: در روایت موسی بن اکیل نمیری از امام صادق علیه السلام آمده است که در باره آهن فرمود:« فِی الْحَدِیدِ إِنَّهُ حِلْیَةُ أَهْلِ النَّارِ وَ الذَّهَبِ إِنَّهُ حِلْیَةُ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ اللَّهُ الذَّهَبَ فِی الدُّنْیَا زِینَةَ النِّسَاءِ فَحَرَّمَ عَلَی الرِّجَالِ لُبْسَهُ وَ الصَّلَاةَ فِیهِ الْحَدِیث» (5)

آهن زینت اهل آتش است و طلا زینت اهل بهشت و خداوند طلا را در دنیا تنها زینت زنها قرار داده است پس بر مردان پوشیدن آن حرام است و در آن نباید نماز گزارد.
 
ج: در روایت دیگر که در خصال صدوق آمده است از جابر جعفی از امام باقر علیه السلام که فرمود:« وَ یَجُوزُ لِلْمَرْأَةِ لُبْسُ الدِّیبَاجِ وَ الْحَرِیرِ فِی غَیْرِ صَلَاةٍ وَ إِحْرَامٍ وَ حُرِّمَ ذَلِکَ عَلَی الرِّجَالِ إِلَّا فِی الْجِهَادِ وَ یَجُوزُ أَنْ تَتَخَتَّمَ بِالذَّهَبِ وَ تُصَلِّیَ فِیهِ وَ حُرِّمَ ذَلِکَ عَلَی الرِّجَالِ وَ قَالَ النَّبِیُّ ص یَا عَلِیُّ لَا تَتَخَتَّمْ بِالذَّهَبِ فَإِنَّهُ زِینَتُکَ فِی الْجَنَّةِ » (6)

زن می تواند طلا بپوشد و انگشتری طلا بپوشد و با آن نماز گزارد ولی بر مرد حرام است آن چه بر زنان حلال می باشد. و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به علی(ع) فرمود که یا علی(ع) با طلا انگشتری نپوش که این طلا زینت تو در بهشت است.
  
دلیل علمی بر حرمت طلا برای مردان
طلا با عث ازدیاد بیش از حد گلبول های سفید مردان می شود.
در تحقیقات متعدد این گونه بیان شده است که طلا موجب بالارفتن گلبول های سفید خون شده و در نتیجه گلبول های قرمز خون را کاهش میدهد که این امر موجب اختلال در سیستم ایمنی مردان می‌شود و به دنبال آن دچار کم خونی و سرطان خون ناشی از عدم تعادل بین گلبول های قرمز و سفید است.(7)
 
طلا تحریکات عصبی  منفی برای مردان دارد.
مسئله تحریکات عصبی از دیگر عوارض است. دکتر احمد صبور اردوبادی در کتاب ” بهداشت در اسلام” این مسئله را مورد اشاره قرار داده است و نتایج تحقیقات دانشمندان را منعکس کرده است.
 
 طلا می تواند روند فعالیت ارگانیسم مردان را تسریع کند و به تحریکات عصبی منتهی شود، برخلاف طلا نقره برای مردان ایجاد آرامش می کند.(8)
 
طلا باعث عقیم شدن مردان می شود
استفاده طولانی از طلا روی تمام هورمونهای مردان به ویژه هورمونهایی که از ناحیه هیپوفیز در بدن پخش می شود تأثیر منفی می گذارد.

و در آن میان می توان به کاهش ترشح تستسترون و کمبود اسپرماتوزوئید، اختلالات هورمونی، و در نهایت کاهش قدرت جنسی و در نتیجه عقیم شدن آنها اشاره کرد.

در این پژوهش‌ها بیان شده است که تحرک اسپرم ها تحت تاثیر نانوذرات طلا تغییر می‌کند و این موضوع ممکن است روی باروری مردانی که از طلا استفاده می‌کنند تاثیرات منفی داشته باشد. (9)
 
تحقیقاتی که در سال 1970 انجام شده گفت: در این تحقیقات مشخص شده است که شیرمادرانی که از طلا استفاده می کنند در سیستم جنسی نوزادان جمع می شود اما این امر برای نوزادان دختر صادق نیست. به طوری که 70 تا 105 نانوگرم طلا در یک میلی لیتر مایعی که اسپرم در آن وجود دارد به شدت تحرک و رشد اسپرم را دچار اختلال می کند.
 
وی اضافه کرد: از میان دیگر عوارضی که طلا برای مردان ایجاد می کند می توان به تحقیقاتی اشاره کرد که در سال 1990 در آمریکا انجام شده است.
 
محققان با مطالعه روی افرادی که با طلا ارتباط دارند به این نتیجه رسیده اند که طلای موجود در بدن آنها باعث ایجاد اختلالات هورمونی شده و هورمونهای پرولاکتین و FSH بیشترین تأثیر منفی را از طلای موجود در بدن آنها گرفته و بیشترین تجمع طلا در دستگاه تناسلی مردان مشاهده شده است.(10)

تحقیقات انجام شده در سال 1970 در خصوص اندازه گیری طلا در سرم خون، مایع منی و شیر انسان و همچنین تراکم طلا در بافت های مختلف نشان می دهد.
 
 که بیشترین مقدار آن در دستگاه تناسلی از جمله تخمدان ها و رحم و در مردان در بیضه ها و اپیدیدیم تجمع می یابد و در مردان جوان از طریق مایع منی و در افراد مسن از طریق ادرار دفع می گردد.
 
محدووده ی 75-105 نانو گرم طلا در یک میلی لیتر مایع منی ، مانعی برای تحرک اسپرم ها ایجاد نمی کند ولی با بیشتر از این حد میزان تحرک اسپرم به طور محسوسی کاهش می یابد.
 
آندرو (Andrew) و همکارانش در سال 1990 نشان داند که بالا بودن طلای موجود در بدن افراد زرگر باعث ایجاد اختلالات هورمونی می شود و هورمون های پرولاکتین و F.S.H بیش از همه تحت تاثیر قرار می گیرند.
 
از ان جا که بیشترین تجمع طلا در دستگاه تناسلی مذکر ، اپیدیدیم است و اسپرم ها مدتی در آن جا می مانند تا قدرت تحرک و باروری پیدا کنند. تحقیقات به عمل آمده رابطه ی معنی داری بین قدرت تحرک و میزان طلای موجود در مایع منی نشان داده است.
 
درنتیجه می توان یکی از علل عمده ی تحریم استعمال طلا برای مرد را ، نقش این فلز در کاهش تحرک سلول های جنسی نر ( اسپرم ) و اختلالات هورمونی در ظهور صفات ثانویه ی زنانه دانست.(11)
  
طلا بر پوست و خون مردان اثرت منفی دارد.
 طلا به عنوان یک فلز، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن و عارضه هایی که استفاده از آن برای مردان ایجاد می کند، به تحقیقات متعددی اشاره کرد که طی سالهای مختلف در کشورهای غربی درباره مضرات استفاده از طلا انجام شده است).
 
تحقیقات پزشکی نشان می دهد طلا روی گلبول های قرمز خون مردان اثرگذار است و سیستم ایمنی بدن آنان را دچار مشکل می کند. درواقع وقتی طلا با پوست مردان تماس پیدا کند، یون های آن وارد بدن می شود.
 
 چرا که در ساختار چربی پوست آقایان و خانم ها تفاوت هایی هست و همین مقدار چربی کمتر پوست آقایان باعث می شود طلا به راحتی به صورت یون از پوست مردان عبور کرده و در کبد آنان اختلال ایجاد کند.
 
 بنابر بررسی هایی که در سال 2010 در «ونکوور» کانادا انجام شده طلا دارای خاصیت شبه القایی است که بر پوست و خون مردان اثر منفی دارد. این فلز می تواند علاوه بر اثر منفی در کبد، موجب غلظت خون شده و به مرور زمان به امراض قلبی و سکته برای آقایان منتهی شود.
 
پس فلز طلا خاصیت شبه القایی دارد و بر پوست و خون مردان اثر منفی میگذارد که باعث غلظت خون، امراض قلبی و خونی و سکته می‌شود که این اثرات در مردان متفاوت است.(12)
 
اجماع علما بر حرمت طلا برای مردان
طبق بررسی های انجام شده و وجود اتفاق نظر علما و مراجع اسلامی استفاده از فلز طلا برای مرد حرام است. اتفاق علماء بر حرمت پوشیدن طلا برای مردان است.
 
در دین مبین اسلام آنچه را که فقها و علما به آن رسیده اند بنابر احکام شرعی و دینی و روایی است که خداوند حرام کرده است و بی دلیل و بیهوده نبوده است .
 
دلایل اجتماعی حرام بودن طلا برای مردان
ممکن است استفاده از طلا برای مردان آثار روحی و اجتماعی نامطلوب داشته باشد. مثلاً اگر مردان انگشتر طلا به دست کنند و خود را با طلا آلات مانند زنان زینت کنند،.
 
 روحیه تکبر و خودگرایی در آنان بوجود می آید یا باعث رواج تجمل گرایی در جامعه می شود. علاوه بر این شباهت به زنان پیدا می کنند. بدیهی است چنین چیزی برای یک مرد و روحیه مردانه، مطلوب و پسندیده نیست. در روایات از شباهت زن و مرد در پوشاک، بسیار نهی شده است.
 
استفاده طلا برای مرد آثار بد روحی و اجتماعی دارد. اگر مردان انگشتر طلا به دست کنند، روحیه تکبر به وجود میآید و حتی رواج تجمل گرایی در جامعه می شود.

رسیدن به مرحله عبودیت پروردگار که مقصود اسلام است، با این گونه روحیات سازش ندارد.چه بسا از روایات بتوان استفاده نمود که حرام بودن طلابرای مردان وحلال بودن آن برای زنان، اشاره به تفاوتهای ساختاری و فطری این دو جنس دارد.

زن موجودی ظریف با عواطفی لطیف می باشد که اولا، فی نفسه به زیبایی ها گرایش بیشتری دارد، و ثانیا، نسبت به زیبا بودن و مورد تحسین واقع شدن از احساس ویژه ای برخوردار است.
به همین دو علت می توان گفت: زینت نمودن نیز برای او امری طبیعی است.

بر خلاف زن، مرد موجودی است با ویژگیهای روحی و جسمی متفاوت. او بیش از آن که بخواهد با تحسین انتخاب شود، انتخاب کننده است. از اینرو مرد بر اساس فطرت و سرشت خود، مایل نیست که خود را همچون زنان بیاراید و زینت و بزک نمایند.

مطلب دیگری که می تواند مؤید این گفتار باشد، کلام مولی الموحدین حضرت علی(ع) است که در بیان تفاوت های جسمی و روانی بین زن و مرد چنین می فرمایند:«… ان المرأه ریحانة و لیست بقهرمانة …» یعنی همانا زن مانند گل بهاری است، نه یک پهلوان سخت کوش.(13)
 
بنابراین می توان گفت که بین زن و مرد، در اصل سرشت و فطرت آنها، تفاوت وجود دارد؛ و با توجه به این تفاوتهای روحی و جسمی بین آن دو، شریعت و آئین اسلام نیز زینت نمودن با طلا را برای زن اجازه داده، و برای مرد منع کرده است.
 
اسلام خواسته تا مردان مردانه و مطابق فطرت خود زندگی کنند، و زنان نیز بر اساس خواسته طبیعی خود عمل نمایند.

تخلف از این طبیعت چه بسا مردان را از انجام وظائف مردانه شان باز می دارد، همچنان که در مورد زنان می توان چنین گفت. چه بسا کم رنگ شدن غیرت در جوامع امروزی، به خصوص آنها که با فرهنگ غربی زندگی می کنند،
 
و همچنین بی فروغ شدن و سردی روابط خانوادگی به موجب همین باشد که مردان مردانه زندگی نمی کنند، و زنان از فطرت خود دور شده اند
 
آیا هر طلایی برای مردان حرام است؟
منظور از طلا هر نوع طلایی به هر نوع و شکل و رنگی میباشد و تغییر رنگ در طلا باعث رفع مضرات آن نمی‌شود و همچنین تغییر شکل در آن نیز باعث رفع ضرر آن نمی‌شود.
 
 به هر گونه ای که باشد چه انگشتر چه دستبند و آنچه که مهم است ماهیت طلاست که مورد توجه است و این ماهیته خوده طلاست که دارای اضرار برای مردان است.

وقتی صحبت از طلا به میان می آید، همه جواهرات ساخته شده از آن را در بر می گیرد. زنجیر طلا، انگشتر طلا، حلقه طلا، بند ساعت و حتی عینک طلا و حتی سروکار داشتن با طلا و طلاسازی هم می تواند برای مردها مشکل ایجاد کند.
 
 و فرقی هم نمی کند مدت کوتاهی با این طلا در ارتباط باشید یا طولانی، به هر حال برای مردان منع استفاده دارد. اما در برخی شرایط از طلا و سایر فلزات از قبیل نقره به عنوان درمان استفاده می شود و گاهی نیز این فلز در دندان سازی و جراحی استخوان ها کاربرد دارد.
 
پاسخ به یک سوال:
سوال: در دین اسلام پوشیدن طلا برای مرد مشکل دارد؛ پس چرا در آیه 31 سوره کهف دست‌بندهایی از طلا برای بهشتیان ذکر شده است؟

پاسخ: قرآن کریم در توصیف نعمت‌های بهشتی، و بهره‌مندی مؤمنانی که با اعمال نیکو به سرای آخرت وارد شده‌اند، می‌فرماید:

«آنها کسانى هستند که بهشت جاودان براى آنان است؛ باغ‌هایى از بهشت که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جارى است؛ در آن‌جا با دست‌بندهایى از طلا آراسته می‌شوند و لباس‌هایى (فاخر) به رنگ سبز، از حریر نازک و ضخیم، دربر می‌کنند، در حالی‌که بر تخت‌ها تکیه زده‏اند ...».(14)
 
آیات دیگری نیز به استفاده بهشتیان از طلا و حریر تصریح دارند. (15)در ارتباط با پرسش مطرح شده که چرا استفاده از این پوشش‌ها در دنیا برای مردان حرام شمرده شده، اما همین زینت‌ها در بهشت مجاز اعلام شده است.
 
 اساساً احکام و تکالیفی که در این دنیا برای مردان و زنان قرار داده شده، متناسب با این دنیا است، و در سرای آخرت چنین احکامی وجود ندارد.(16)
 
اگر خدای متعال زندگى پر زرق و برق این جهان را نکوهش کرده؛ برای آن است که محدودیت این جهان سبب می‌شود فراهم کردن چنان زندگانى با انواع ظلم و ستم توأم باشد.
 
 و بهره‌‏گیرى از آن با غفلت و بی‌خبرى؛ تبعیض‌هایى که از این رهگذر پیدا می‌شود مایه کینه‌‏ها، حسادت‌ها، عداوت‌ها و سرانجام خونریزی‌ها و جنگ‌ها است.
 
اما در آن جهان که همه چیزش گسترده است؛ نه تحصیل این زینت‌ها مشکل ایجاد می‌کند؛ نه سبب تبعیض و محرومیت کسى می‌شود؛ نه کینه و نفرتى برمی‌انگیزد.
 
نه در آن محیط مملو از معنویت انسان را از خدا غافل می‌سازد؛ نه نیاز به زحمت حفظ و حراست دارد؛ نه در رقبا ایجاد حسادت می‌کند؛ نه مایه کبر و غرور است؛ و نه موجب فاصله گرفتن از خدا و خلق خدا می‌شود.
 
بنابر این؛ چرا بهشتیان از چنین مواهبى محروم باشند که لذتى است جسمانى در کنار مواهب بزرگ معنوى بدون هیچ واکنش نامطلوب.(17)
 
گذشته از این، استفاده از طلا و حریر برای مردمی که این زیور آلات جزو فرهنگ و سنت آنان نیست، عیب شمرده می‌شود، نه به طور مطلق. بسا اتفاق می‌افتد که یک چیزی نزد مردمی عیب محسوب ‌شود.
 
اما در فرهنگ برخی دیگر عیب به حساب نیاید. و هیچ دلیل عقلی وجود ندارد که این مسئله در تمام زمان‌ها و در تمام مکان‌ها و بین همه مردم عیب شمرده شود. (18)
 
البته برخی گفته‌اند: پوشیدن لباس‌های فاخر و دست‌بند طلا، از عادات ملوک و پادشاهان بود؛ و نیز رسم عرب بود که هر مبارز که بر دشمن خود پیروز می‌شد دست‌بند در دست می‌کرد.
 
 بهشتیان هم آن‌را در دست می‌کنند تا دیگران بدانند که آنان بر دشمنی؛ مانند هوای نفس و شیطان غلبه کرده و شاهانه در بهشت ابدى ساکن شده‌اند. خلاصه این‌که بهشتیان در جامه شاهان می‌باشند. (19)
 
البته این معنای ظاهری آیه می‌باشد، اما اهل عرفان معتقدند بهشتیان به انواع زینت‌ها مزین می‌شوند؛ از حقایق توحید ذاتی و معانی تجلیات عینیه احدیه؛ زیرا طلاجات از زیورها همان صفات نورانی‌اند. و پوشش با لباس‌های سبز رنگ، همانا متصف شدن به صفات شادمانی، طراوت و زیبایی است. (20)
 
بنابر این؛ اولاً: بهشت نه مانند دنیا دار تکلیف و تکلف است، و نه نعمت‌هایش دقیقاً همان چیزی است که ما از نعمت‌های مادی دنیا تصور می‌کنیم.

 ثانیاً: زمان و مکان در اثبات و نفی احکام، ارتباط مستقیم دارند؛ یعنی این‌طور نیست که اگر حکمی در زمان، مکان و شرایط ویژه‌ای برای موضوعی ثابت شد، حتماً همان حکم در زمان، مکان و شرایط دیگری نیز برای آن موضوع ثابت شود.
 
ثالثاً: ممکن است طلا و حریر این دنیا با طلا و حریر بهشت کلاً متفاوت بوده و تنها در نام اشتراک داشته باشند، همان‌گونه که شراب دنیایی با شراب آخرت اگرچه در نام مشترک‌اند، امّا این تنها اشتراک لفظی است، و ماهیتاً با هم تفاوت دارند.
 
زیرا شراب دنیایی رجس و پلیدی است،[(21) اما شراب بهشتی پاک و طهور و از نعمت‌های الهی برای بندگان صالح خواهد بود.
  
احکام کلی در مورد استفاده از طلا
- حکم شرعی استفاده از طلا برای مردان
به طور کلی طلا در بازار در ۳ رنگ زرد ، سفید و قرمز وجود دارد و رنگ طلایی که مردان استفاده می کنند؛ مدنظر نیست بلکه مهم ماهیت طلا که در سه رنگ آن وجود دارد؛ اهمیت بسیاری دارد.

تصور بعضی از افراد اینست که طلا سفید درواقع همان پلاتین است درحالیکه پلاتین به فلزی جداگانه گفته میشود که متفاوت از طلا سفید است.

 طلا سفید، اینگونه حاصل میشود که مقداری نقره را با رنگ سفید مخلوط می کنند و درواقع نوعی طلای زرد رنگ است و قطعا حکم آن برای مردان حرام است و همچنین دارای ضرر و مشکلاتی می باشد.

 پلاتین به عنوان یک فلز متفاوت از اشعه های منفی طلا برخوردار نیست و مردان می توانند از آن استفاده کنند. از این رو استفاده از جواهراتی نظیر پلاتین یا نقره برای بدن مفید است.
 
- استفاده از طلا بدون قصد زینت:
بهتر است بدانید که درصورت استفاده ی مردان از طلا به قصد زینت یا غیر آن و پوشاندنش از نامحرم، بنابر نظر مراجع تقلید، حرام است و حتی خرید و فروش طلای مردان جایز نیست.
 
- استفاده از دندان طلا:
حکم استفاده از دندان با روکش طلا توسط مردان از نظر مراجع تقلید به شرح زیر میباشد :عقیده ی امام خمینی و آیت‌الله خامنه ای اینست که اگر مردان بخواهند دندانشان را نه به قصد زینت بلکه اصلاح، درست کنند؛ بلامانع است.

حکم استفاده از طلا سفید برای مردان,حکم استفاده از طلا برای مردان,حکم استفاده از طلا برای مردان و زنان,حکم شرعی استفاده از طلا برای مرداناحکام طلا برای آقایان استفاده از روکش طلا برای دندان مرد از نظر آیات عظام بهجت، تبریزی، سیستانی و نوری، بدون ایراد است.

آیت الله صافی بر این باورست که اگر مردان از طلا برای دندان های جلو حتی به قصد غیر زینت استفاده کنند، جایز نیست.
 
- حکم شرعی استفاده از نقرۀ آمیخته به طلا برای مرد:
درصورت درست کردن آلیاژی از طلا و فلز دیگر با مقدار خیلی کمی طلا برای مردان که عرفاً به آن طلا نمی گویند، مانع ندارد.
 
- حکم استفاده از طلای مخلوط:
گاهی وقت ها با استفاده از دو فلز، انگشتر یا دستبند را می سازند و طلایی که در آن استفاده شده، کم تر از فلز دیگر است به عنوان مثال نسبت ۲۰ به هشتاد درصد؛ در چنین شرایطی برای استفاده از این جواهر باید احکام زیر را مدنظر قرار داد:
 
نظر همه مراجع تقلید بجز آیت‌الله فاضل در چنین شرایطی اینست که مثلا درزمان درست کردن انگشتر یا طلا، اگر واقعا از طلا استفاده نشده یا مقدار آن، بسیار ناچیز است؛ بلامانع است.
 
دیدگاه آیت‌الله فاضل لنکرانی به این شرح است که درهر صورت استفاده از چنین جواهری، حرام است.
 
- حکم شرعی استفاده از انگشتر طلا:
استفاده ی مردان از انگشتر طلای سفید که درواقع همان مخلوط طلاى زرد با ماده‏ى سفید رنگ است، بنابر احکام، حرام شده ولى درصورت استفاده از طلا به میزان خیلی ناچیز که عرفاً طلا نامیده نمیشود؛ بدون اشکال است و پلاتین نیز ایرادی ندارد.
 
- حکم شک در جنس جواهر:
نظر مراجع تقلید درخصوص استفاده ی مرد از جواهری که از طلا یا پلاتین بودن آن مطلع نیست، اینست که می تواند از آن جواهر استفاده کند و درواقع بدون اشکال است.
 
نتیجه:
حرمت استفاده و یا به دست کردن طلا براى مرد از احکام حتمى فقه است. اولاً، فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلى روشن نیست و آگاهى از آن دانشى فراتر از تنگناهاى معارف عاد ى بشرى مى طلبد.

 لیکن بطور اجمالى روشن است که همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتى که فلسفه حکمى را بالخصوص ندانیم بنابر قاعده کلى فوق از آن باید پیروى کرد.
 
زیرا یقین به وجود مصلحتى در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد. ثانیا، در جست و جوى فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربى رفت و دلیلى مادى و فیزیولوژیک برایش جست و جو نمود.
 این فرایند که همواره در پى یافتن مصلحت یا مفسده اى طبى یا... باشیم برخاسته از نگرشى مادى گرایانه است. در حالى که بسیارى از احکام مصالحى معنوى دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشرى قابل تحقیق نیست.
 
 و آنها با متد تجربى خود قادر به حکمى نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند و یا اگر نظرى بدهند بسیار سطحى است و چه بسا مسأله حکمتى برتر و بالاتر داشته باشد.

 چنان که در مورد روزه علوم به خواص بهداشتى آن پرداخته اند ولى قرآن مجید فلسفه اى بالاتر را بیان فرموده و آن «تقوایابى» است. حرمت زینت طلا براى مرد و حلیت آن براى زن دلایل چندى دارد؛ از جمله: الف) ویژگى هاى جسمى و روانى، مرد تفاوت هایى با زن دارد .

و این تفاوت ها به طور طبیعى رسالت هاى گوناگونى را به عهده این دو جنس قرار مى دهد. اسلام باتوجه به تفاوت هاى طبیعى هریک -که درجاى خود حکمت هاى ارزشمندى دارد - احکام و مقررات ویژه اى را وضع کرده است و از مرد انتظار دارد که عنصرى فعال در تامین نیازهای زندگی باشد و از تجملات زیاد مانند تزیین به طلا پرهیز نماید.
 
 در مقابل براى زن که طبیعتى احساسى و عاطفى تر دارد برخى از زینت ها را که هم با روحیه او سازگارتر است و هم به زندگى با مرد شیرینى بیشترى مى بخشد اجازه داده است.
 
تحقیقات جدید نشان مى دهد گلبول هاى سفید در خون مرد بیش از زن است.ازطرف دیگر طلا در افزایش این گلبول ها مؤثر است. از این رو وجود آن براى زن مفید است ولى براى مردان چندان مناسب نیست و ممکن است موجب بر هم زدن تعادل گلبول هاى سرخ و سفید گردد.
 
پی نوشت:
1. فیض کاشانى, محمدبن مرتضى, المحجة البیضاء, (قم, دفتر انتشارات اسلامى), 7 / 162.
2. نهج الفصاحه، ح 104
3. حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 4، باب 30، ح 5، ص 412.
4. تهذیب ج 2 ص 372 ح 1548 علل الشرایع: 348 الوسائل 3: ابواب لباس المصلی ب 30 ح 4 .
5. تهذیب ج 2 ص 227 حدیث ش 894 الوسائل ج 2 ص 300 ابواب لباس المصلی باب 30 ح 5 و باب 32 حدیث 6 با اندکی تفاوت
6.خصال ص 588) و همینطور ر.ک: الوسائل ج 3 ص 299 ابواب لباس المصلی باب 30 و عوالی اللئالی ج 1 ص 291 ح 204 و سنن ابن ماجه ج 2 ص 1189 حدیث 3595 و ص 1190 حدیث 3597.
7. (ر.ک : سالنامه پیام اسلام , سال 1357).
8. همان
9. ر.ک : بهداشت در اسلام , دکتر احمد صبور اردوبادی
4.همان
10.دکتر تخصصی نانو زیست فناوری، جواد ملکوتی خواه، مسئول گروه نانو فناوری سبز.
11. کتاب تجلی حکمت در فلسفه پزشکی احکام . تالیف : محمد عزیز حسامی. ص 29.
12.دکتر تخصصی نانو زیست فناوری، جواد ملکوتی خواه، مسئول گروه نانو فناوری سبز.
13. نهج البلاغه،نامه31.
14. کهف، 31.
15. حج، 23؛ فاطر، 33؛ انسان، 12 و 21؛ دخان، 53.
16. ر. ک: (عدم وجود احکام فقهی در بهشت)، 788.
17. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 12، ص 425، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
18. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 8، ص 258، بیروت، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
19. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج 12، ص 350، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق؛ سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، تحقیق، سعیدی سیرجانی، علی اکبر، ج 2، ص 1424، تهران، فرهنگ نشر نو، تهران، چاپ اول، 1380ش.
20. ابن عربی، ابو عبدالله محیی الدین محمد، تفسیر ابن عربی، تحقیق، رباب، سمیر مصطفی، ج 1، ص 405، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
21. مائده، 90. «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، جز این نیست که شراب و قمار و بت‌‏ها، یا سنگ‏‌هایى که براى قربانى نصب شده و چوبه‌‏هاى قرعه، پلید و از عملیات شیطان است. پس دورى کنید از آنها، شاید که رستگار شوید.
  
منابع:
https://www.sarpoosh.com/religion/rules-religious/sharialaw-usegold-men-32.html
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa799
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa82350
https://www.porseman.com/article/7/20242
https://hawzah.net/fa/Question/View/11438
https://www.porseman.com/article//102893
https://tabrizmarktabrizmaster.ir
http://ensani.ir/fa/article/134692
https://www.tgju.org/news/4097
https://golsilver.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.