مقدمه
در این نوشتار به بررسی روند تاریخی توسعه و تکامل وقف و امور خیریه در کشور ایالات متحده آمریکا پرداخته می شود و پس از آن به بررسی وضعیت موجود و آمارهای مربوط به نهادها و درآمدهای آنها پرداخته خواهد شد.در ابتدا به مرور عوامل پیدایش مؤسسات خیریه، چگونگی تشکیل اولین بنیادهای خیریه در آمریکا و روند تحول قوانین مربوط به خیریه پرداخته شده است.
سپس آمار و ارقام مربوط به وضعیت مالی و کمک رسانی خیریه ها در سال های اخیر در امریکا و تعداد خیریه ها و منابع درآمد آنان و غیره بیان شده است.
در نهایت به حجم کمک های بین المللی دولت آمریکا و جایگاه این کشور به لحاظ میزان بخشندگی در جهان پرداخته شده است.
روند توسعه وقف و امور خیریه در ایالات متحده آمریکا
عوامل پیدایش مؤسسات خیریه در ایالات متحده آمریکا
ایجاد مؤسسات خیریه در آمریکا از نظر تاریخی به چند عامل وابسته است که در ادامه شرح داده شده است:
خیریه به عنوان منبع مهم مالی
در واقع مؤسسات خیریه منبع مهم مالی هستند که می توانند با روش های نوین به حل مشکلات اجتماعی جامعه، مستقل از نهادهای حکومتی یا بخش خصوصی، کمک کنند. گاهی در تعریف این مؤسسات می گویند: «سرمایه مردمی که در معرض ریسک و مخاطره است.» این تعریف به این علت است که این منبع مالی، در محدوده خود از قبیل کمک به طرح های آزمایشگاهی، پژوهش ها، طرح های فرهنگی و یا حل مشکلات جامعه، در امور مالی آزادی عمل دارد.ریشه های فرهنگی جامعه
چرا فعالیت های خیریه و غیرانتفاعی، جزیی از فرهنگ ملی مردم آمریکاست؟ در جواب باید گفت که انجام کارهای خیریه ریشه در فرهنگ ملی آمریکا دارد، زیرا نیکوکاری دارای ریشه های عمیق دینی در تاریخ این سرزمین است. تاریخ جامعه آمریکا سرشار از همیاری مردمی، اعتقاد به اصول مشارکت و دموکراسی ملی، و ضرورت همکاری اجتماعی در حل مشکلات، علاوه بر اعتقاد به استقلال و حکومت محدود (به قانون) می باشد.تاریخ مردم این سرزمین نشان می دهد مهاجران اولیه هنگام ورود دارای حکومتی ضعیف بوده و دور از منطقه خود با مشکلات زیاد مواجه بودند. پس مردم به ناچار با همیاری و مشارکت، حکومت محلی را تقویت نموده و مشکلات خود را از راه فعالیت های مردمی، مانند ساختن مدارس، کلیساها، اطفای حریق و غیره حل می کردند. از راه همین تجربه ها روحیه نیکوکاری، فعالیت داوطلبانه و خیریه برای رفاه حال مردم گسترش یافت.
سپس مهاجران جدید از آسیا، آمریکای جنوبی و کشورهای دیگر آمدند. آنان نیز به کمک افراد جامعه خود از راه اماکن مذهبی، یا کمک به فقرا یا تشکیل جمعیت های خیریه برای کمک به مهاجران دیگر، اقدام کردند. در واقع مهاجران اروپایی و آفریقایی نیز در نیکوکاری و کمک های مالی دارای ریشه های عمیق هستند.
پشتیبان قانونی
علاوه بر آن بسیاری از مهاجران اولیه به خصوص اروپایی ها که کشورهای خود را به علل فشارهای دینی ترک کرده و به آمریکا آمدند، قدرت حکومت را محدود ساختند، و حقوق افراد را در تشکیل نهادها و جمعیت ها با اهداف دینی، و نیز حق مشارکت در رأی دادن، انتقاد و دست یافتن به منافع عمومی بدون دخالت دولت، تضمین کردند. این حق از جمله مبانی گسترش نهادهای غیردولتی است که قانون اساسی آمریکا در اولین تغییر خود، آن را تضمین کرده است.ریشه دینی کارهای خیریه
بی شک، باورهای دینی ریشه دار، نقش اساسی در پیدایش فعالیت های نیکوکاری و خیریه در جامعه آمریکا دارد، زیرا کمک های مالی به نیازمندان در مناطق خود یا مناطق دوردست، یا کمک به آسیب دیدگان حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و یا کمک به کلیساها، نمایانگر تعهد و مسئولیت دینی بسیاری از مردم است. و این گرایش در کمک به امور خیریه توسط رهبران مذهبی، یا فعالیت کلیساها مورد تأیید است.اعتقاد به مفهوم دینی وکالت یا «وصی بودن1» موجب شد کمک ها و فعالیت های نیکوکاری میان ثروتمندان افزایش یابد. مردم دیندار باور داشتند که ثروت از طرف خدا به انسان می رسد، و بشر امانت دار و وصی خداست، پس باید این اموال را به دیگران برسانند. مفهوم «وصی بودن» بعد گسترده تری پیدا کرد به گونه ای که ثروتمندان، بالا بردن سطح رفاه جامعه از راه کمک ها و رهبری مردم را جزو مسئولیت های خود دانستند.
در تاریخ مردم آمریکا می خوانیم که بسیاری از آنان از مظاهر ثروت اندوزی بیزار بودند، و گاهی معتقد بودند که ثروت زیاد برای فرزندان باعث انحراف و مفسده آنها خواهد بود، و چه بسا ثروت زیاد برای انسان هنگام مرگ عار است و نه افتخار این اعتقاد هنوز میان مردم طرفدارانی دارد، و موجب گسترش کمک ها و فعالیت های خیریه است.
فعالیت های خیریه با انگیزه های انسانی
بنجامین فرانکلین سیاستمدار و مورخ معروف دوره استعمار انگلیسی در آمریکا، یکی از نیکوکاران و افراد خیرخواهی بود که فعالیت های وی با انگیزه نوع دوستی و بدون انگیزه دینی بوده است. وی اندوخته خود را برای رفاه جامعه و بالا بردن سطح زندگی آنها وقف کرده بود. او نهادهای ملی خیرخواهانه مانند «جمعیت داوطلبانه ضد حریق2»، بیمارستان پنسیلوانیا، دانشگاه پنسیلوانیا و کتابخانه عمومی فیلادلفیا را تأسیس نمود.در قرن هجدهم میلادی، روند توسعه نهادهای خیریه و مدنی در آمریکا با رشد بالایی مواجه شد. آلکسی توکویل نویسنده فرانسوی کتاب دموکراسی در آمریکا (که در سال ۱۸۳۵ م چاپ شد) معتقد است که نهادهای داوطلبانه مردم آمریکا به عنوان ابزاری مهم در حکومت خود مختار محلی نقش دارند. وی اضافه می کند که این نهادها نقشی در تحکیم دموکراسی و محدودیت قدرت دولت داشته است.
در واقع مردم نتوانستند نهادهای خیریه را در مشکلات واقعی، و اجرای پژوهش ها و تحقیقات علمی به کار گیرند مگر در اوایل قرن بیستم.
اندرو کارنگی، ثروتمند آمریکایی، یکی از پیشروان کارهای خیریه نوین می باشد. وی در اواخر قرن نوزدهم میلادی تفسیر جدیدی از مفهوم دینی وکیل یا «وصی بودن» ارائه داد. وی معتقد بود که ثروت از راه «رقابت طبیعی انسان ها به دست می آید و نه از راه اختیار الهی»، آن گونه که آن روزها جزو باور مردم آمریکا بوده است.
وی معتقد بود ثروت انسان وسیله ای است برای گسترش نیکوکاری و کارهای خیریه، و در نتیجه تقویت و گسترش تمدن بشری. او این افکار را در برابر افکار انقلابی و اصلاح طلبانه رادیکال مطرح کرده بود. کارنگی اهداف و افکار خود را از راه تأسیس کتابخانه های عمومی و مؤسسات خیریه دیگر ادامه داد و معتقد بود که این نهادها نردبانی است برای کسانی که به دنبال تحقق اهداف خود می باشند.
نقش معافیت مالیات در گسترش امور خیریه
اگر مسائل دینی و مذهبی را که از عوامل مهم نیکوکاری است، در نظر نگیریم، بعضی از مردم نیکوکاری را با انگیزه جاودانه کردن نام فردی با خانواده ای انجام می دهند، و عده ای هم برای استفاده از کسر مالیات، زیرا مؤسسات خیریه اجازه دارند، کمک های مالی کسر شده از مالیات افراد را دریافت نموده، و به ذینفعان در داخل یا خارج از آمریکا ارسال نمایند، و یا در قالب بورس تحصیلی آن را پرداخت کنند. به خصوص اینکه خود افراد شخصا نمی توانند از این کسر مالیاتی استفاده کنند، و باید از راه مؤسسات خیریه باشد.بدون شک امکان کسر درصدی از مالیات بر درآمد افراد و اختصاص آن به کارهای خیریه نقش و انگیزه مهمی در افراد ایجاد می کند، ولی این مسأله نقش کمتری در تأسیس مؤسسات خیریه دارد، زیرا مؤسسات خیریه اصلی و مهم قبل از صدور قانون مالیات بر درآمد تأسیس شده بودند.
آغاز پیدایش مؤسسات خیریه
در آغاز قرن بیستم عده ای از پیشتازان فعالیت های مدنی و نیکوکاری در آمریکا مانند کارنگی و راکفلر، ساختار جدیدی مشابه مدیریت شرکت های تازه تأسیس یافته آن دوران، برای مدیریت مؤسسات خیریه به وجود آوردند. این نوع مدیریت به آنان آزادی عمل بهتری نسبت به «نهادهای وقفی» دینی و نیکوکاری که از فرهنگ حقوقی انگلستان برای آنها باقی مانده بود داد، پس مؤسسات جدید به جای «هیأت امنا» دارای «هیأت مدیره» و «مدیر» برای نظارت و اشراف بر کارهای خیریه شدند.در همان زمان فردریک گوف، در شهر کلیولند در ایالت اوهایو اولین «مؤسسه خیریه عمومی»، را تأسیس می کند. هدف این گونه موسسات خیریه (چه خاص و چه عام) دادن کمک مالی یا خدمات به طور مستقیم به مردم نبود، بلکه هدف آنها ایجاد بستر مناسب و یا ابزاری به نام «نهادهای خیریه علمی3» در راه اصلاح جامعه، و حل مشکلات از راه مبارزه با ریشه های فقر و مرض و عقب ماندگی بود.
پس می توان نتیجه گرفت که اندیشه ایجاد موسسات خیریه علمی، زاییده دوره ای از امید به نقش علم و اندیشه برای حل مشکلات بشری است، و این اندیشه ای اساسی بود که به موجب آن بقیه مؤسسات خیریه در آمریکا تأسیس شدند.
پس از آن مرحله بود که مؤسسات خیریه خاص (یا همان بنیادهای خصوصی)، توسط افراد با شرکت ها و نیز مؤسسات خیریه عام به وجود آمدند. به خصوص پس از اینکه قانون آمریکا در سال ۱۹۵۳ به دنبال افزایش این گونه موسسات خیریه در دهه چهل میلادی و پس از افزایش درآمدها و مالیات ها، مفهوم «کمک شرکت ها» در امور خیریه را روشن ساخت.
در دهه هفتاد میلادی، روند تأسیس مؤسسات خیریه رو به کاهش نهاد. آمارها نشان می دهد در آن دهه فقط ۸۳۹ مؤسسه به ثبت رسیده است، ولی در دهه هشتاد رو به افزایش بود. در آمار آمده که تا سال ۱۹۸۷ م حدود ۱۶۰۰ مؤسسه خیریه جدید، یعنی دو برابر دهه هفتاد، به ثبت رسیده است. شاید علت آن بهبود اقتصاد و افزایش درآمدهای شخصی افراد است، به خصوص اینکه مشکلات و نیازهای اجتماعی ریشه داری در این سال ها نمایان شد. این دو عامل (اقتصادی و اجتماعی) موجب افزایش نهادهای خیریه شدند.
روند تحول قوانین مرتبط با بخش غیرانتفاعی
یکی از مشخصات متمایز مقررات خیریه در آمریکا وجود یک سیستم حقوقی دوگانه شامل قوانین ایالتی و فدرال است که تا حد زیادی به موازات یکدیگر هستند.خیریه ها تحت اختیار و در نتیجه قوانین ایالت ها تأسیس شده و منحل می شوند. قوانین ایالتی شامل تعریف اهداف تأسیس خیریه ها، و محدودیت های عملکرد متولیان (تراستی ها) می شود.
قوانین ایالتی مرتبط با تأسیس خیریه ها بسیار سهل هستند و به سادگی تکمیل یک اظهارنامه با یک هدف خیرخواهانه، اعلام نام یک معتمد و پرداخت یک مبلغ ناچیز است. در برخی ایالت ها، این کار را حتی از طریق اینترنت نیز می توان انجام داد.
اما مسأله مهم تر برای اکثر سازمان های خیریه، معافیت از مالیات فدرال و واجد شرایط بودن برای کمک های مشمول امتیازات مالیاتی است. علاوه بر این، تقریبا در تمامی ایالت ها، شرط معافیت از مالیات های درآمد و فروش، معافیت فدرالی است.
تا دهه ۱۹۷۰، نظام نظارتی ایالتی و فدرال با اهداف و روش های جداگانه و واگرا عمل می کردند. دادگاه های ایالتی عمده مجازات ها و تحریم های مربوط با خیریه را در اختیار داشتند، و تنها مجازات قابل اعمال توسط سرویس درآمدهای داخلی (IRS)، لغو معافیت مالیاتی بود که برای بسیاری از خیریه ها قابل اجرا نبود. این نقص در سیستم فدرال در سال ۱۹۶۹ با تصویب قانون اصلاح مالیاتی تا حدی در ارتباط با بنیادهای خصوصی که تنها ۵٪ از کل تعداد خیریه ها را تشکیل می دهند، رفع شد.
قانون اصلاح مالیاتی 1969(4)، بنیادهای خصوصی را در قالبی که امروز وجود دارند، ایجاد نمود. محدودیت های ایجاد شده توسط قانون اصلاح مالیات به منظور جلوگیری از راه های سوءاستفاده از بنیادهای خصوصی نظیر فرار مالیاتی افراد ثروتمند، تنظیم شد.
برخی منتقدان معتقد بودند، اشخاص به منظور حراست اموال خود از مالیات، بنیادهای خصوصی را تأسیس می کنند و نسل های آنها می توانند کنترل تمامی این اموال را تا ابد در دست بگیرند.
یکی از اصلاحات درباره قوانین بنیادها، تعیین طول عمر مشخص برای یک بنیاد بود، زیرا گمان می رفت که مصرف پول زیاد در زمان کوتاه تر برای اهداف خیرخواهانه می تواند اثر بیشتری بر جامعه بگذارد و از سوءاستفاده های مالی جلوگیری کند. از این رو در سال ۲۰۰۷ وال استریت ژورنال اعلام کرد، همزمان که تعداد بنیادهایی که توسط خانواده های ثروتمند ایجاد می شود رو به افزایش است، تعداد بنیادهایی که توسط خود این خانواده تأسیس می شود نیز رو به افزایش است. این بدان معنی است که خانواده های ثروتمند پس از پایان عمریک بنیاد یا انحلال آن، اقدام به تأسیس بنیادهای جدید می نمایند.
مصوبه ۱۹۶۹ (و اصلاحیه آن در سال ۲۰۰۳) همچنین شامل بندی است که نظارت برخیریه ها را با تشویق به همکاری میان IRS و ایالت ها بهبود می بخشد. این بند، تبصره ای بر منع کلی علیه افشای اطلاعات مالیات دهندگان توسط IRS اضافه می کند که به پرسنل IRS اجازه تحویل اطلاعات در موارد خاص مرتبط با خیریه ها را به دادستان های کل ایالتی و مقامات ادارات مالیات ایالتی می دهد.
حدود سی سال بعد، مصوبه «حقوق اساسی مالیات دهندگان»، محدودیت های منفعت شخصی از خیریه های عمومی و سازمان های رفاه اجتماعی را اعمال کرد، که از جمله شامل اعمال مالیات بر افراد مطلعی که سودهای اضافه از قراردادها می برند و مدیران خیریه که با علم به این تراکنش ها را تأیید می کردند، می شود.
این بندهای قانونی، با تمرکز خود بر مجازات افراد، و نه خیریه ها، نظارت بر خیریه های معاف از مالیات را از قالب کلی حفظ یکپارچگی سیستم مالیات به قالبی که همچنین قصد حفاظت از اموال خیریه را نیز دارد، تغییر داد.
قوانین تراست ها
اغلب قوانین مربوط به تراست ها در ایالات متحده آمریکا در سطح ایالتی هستند. در آگوست ۲۰۰۴، با برگزاری کنفرانس ملی یکپارچه سازی قوانین ایالتی اولین تلاش برای تدوین قوانین اصولی مشترک درباره تراست ها به صورت یک قانون یکپارچه برای تمام ۵۰ ایالت آمریکا انجام گرفت.تا جولای ۲۰۱۲، ۲۵ ایالت قانون یکپارچه تراست5 را تصویب نمودند. هدف از این قانون یکپارچه، استاندارد نمودن قوانین تراست در سطح گسترده بود. اما به رغم این قانون یکپارچه، باز هم تفاوت های قانونی میان ایالت ها باقی ماند و هر ایالت نسخه خاصی از قانون یکپارچه تراست را تصویب کرد که استثنائات خاص آن ایالت در آن لحاظ شده است.
وضعیت موجود وقف و امور خیریه در آمریکا
وضعیت کمی مؤسسات خیریه
از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ تعداد سازمان های غیرانتفاعی که در IRS ثبت شده اند از ۱٫۳۸ میلیون به ۱٫۴۱ میلیون رسیده است که 2٫۸٪ افزایش داشته است.این ۱٫۴۱ میلیون سازمان طیف وسیعی از سازمان های غیرانتفاعی از جمله مؤسسات هنر، سلامت، آموزش و دفاع غیرانتفاعی، اتحادیه های کارگری و انجمن های کسب وکار و حرفه ای را شامل می شود.
البته این تعداد سازمان شامل سازمان های غیرانتفاعی ثبت شده می شوند و تعداد کل سازمان های غیرانتفاعی در آمریکا ناشناخته است. گروه ها و مؤسسات دینی با درآمد کمتر از ۵۰٫۰۰۰ دلار نیاز به ثبت نام در IRS ندارند هرچند بسیاری این کار را انجام می دهند. این سازمان ها وسعت بخش غیرانتفاعی را به بیش از ۱٫۴۱ میلیون مؤسسه افزایش می دهند. بر اساس آمار سال ۲۰۱۶، تعداد سازمان های معاف از مالیات در آمریکا به ۱٫۵۷۱٫۰۵۶ عدد رسیده است که ۱٫۰۹۷٫۶۸۹ عدد خیریه های عمومی (٪۷۰)، ۱۰۵٫۰۳۰ عدد بنیادهای خصوصی (٪۶٫۶) و ۳۶۸٫۳۳۷ عدد (٪۲۳) دیگر سازمان های غیرانتفاعی بوده اند.
وضعیت مالی مؤسسات غیرانتفایی
در سال ۲۰۱۳، در حدود ۳۵ ٪ از مؤسسات غیرانتفاعی که در سرویس درآمدهای داخلی (IRS) ثبت نام کرده بودند، ملزم به ارائه گزارش به صورت یکی از فرم های ۹۹۰ به این سازمان بودند.بر اساس این گزارش ها بخش غیرانتفاعی در سال ۲۰۱۳، ۲٫۱۹ تریلیون دلار درآمد و ۵٫۱۷ تریلیون دلار دارایی داشته است.
بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ وضعیت مالی گزارش شده سازمان های غیرانتفاعی رشد سالمی داشته اند. درآمدها و دارایی ها رشد سریع تری از GDP داشته اند. در این دوره زمانی، درآمدها ۳۰٫۷ ٪، دارایی ها ۳2٫۷ ٪ و مخارج بخش غیرانتفاعی 2۷٫۳ ٪ رشد داشته اند، در حالی که تولید ناخالص داخلی ۱۴٫۳٪ رشد داشته است.
در سال ۲۰۱۴، ۷۲٪ کمک های بشردوستانه در آمریکا از منابع شخصی، ۵٪ از شرکت ها، ۱۵٪ از بنیادها و ۸٪ از ارثیه تأمین شده است.
خیریه های عمومی
خیریه های عمومی دارای بزرگ ترین دسته بندی با بیش از ۳۰ نوع سازمان غیرانتفاعی معاف از مالیات هستند که در قانون درآمدهای داخلی تعریف شده اند. خیریه های عمومی شامل مؤسسات هنری، فرهنگی و بشردوستانه، آموزشی، مراقبت از سلامتی، خدمات انسانی و غیره می شوند. در سال ۲۰۱۳ بیش از ۹۵۰,00۰ مؤسسه به عنوان خیریه عمومی دسته بندی شدند که دو سوم از کل مؤسسات غیرانتفاعی ثبت شده را تشکیل می دهند.
بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ تعداد خیریه های عمومی ۱۹٫۵ ٪ رشد داشته است که سریع تر از نرخ رشد کل سازمان های غیرانتفاعی ثبت شده بوده است (۲٫۸ %).
تعداد خیریه های عمومی ثبت شده همچنین بیشتر از رشد سایر زیرگروه های غیرانتفاعی شامل مؤسسات خاص در این دهه بوده است که ۸٫۳ ٪ کاهش داشته اند. در نتیجه خیریه های عمومی در سال ۲۰۱۳ سهم بزرگتری (۶۷٫۵%) از بخش غیرانتفاعی را در مقایسه با سال ۲۰۰۳ (۵۸٫۱ ٪) تشکیل داده اند.
بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ تعداد خیریه های عمومی ۱۹٫۵ ٪ رشد داشته است که سریع تر از نرخ رشد کل سازمان های غیرانتفاعی ثبت شده بوده است (۲٫۸ %).
تعداد خیریه های عمومی ثبت شده همچنین بیشتر از رشد سایر زیرگروه های غیرانتفاعی شامل مؤسسات خاص در این دهه بوده است که ۸٫۳ ٪ کاهش داشته اند. در نتیجه خیریه های عمومی در سال ۲۰۱۳ سهم بزرگتری (۶۷٫۵%) از بخش غیرانتفاعی را در مقایسه با سال ۲۰۰۳ (۵۸٫۱ ٪) تشکیل داده اند.
اندازه
حتی پس از مجزا نمودن سازمان های با درآمد ناخالص کمتر از ۵۰٫۰۰۰ دلار، سازمان های کوچک اکثریت خیریه های عمومی را تشکیل می دهند.
۶۶٫۴ ٪ از خیریه های عمومی هزینه کمتر از ۵۰۰٫۰۰۰ دلار داشته اند (۱۹۴٫۷۴۹ مؤسسه) که کمتر از ۲٪ مخارج کل خیریه های عمومی را تشکیل می دهد (۳۰٫۱ میلیارد دلار). اگرچه مؤسسات با مخارج ۱۰ میلیون دلاریا بیشتر ۵٫۳ ٪ از خیریه های عمومی را تشکیل می دهند (۴۰۹ ۱۵٫ مؤسسه)، اما همین مؤسسات ۸۶٫7 ٪ از کل مخارج خیریه های عمومی را تأمین کرده اند. (۱٫۴ تریلیون دلار)
۶۶٫۴ ٪ از خیریه های عمومی هزینه کمتر از ۵۰۰٫۰۰۰ دلار داشته اند (۱۹۴٫۷۴۹ مؤسسه) که کمتر از ۲٪ مخارج کل خیریه های عمومی را تشکیل می دهد (۳۰٫۱ میلیارد دلار). اگرچه مؤسسات با مخارج ۱۰ میلیون دلاریا بیشتر ۵٫۳ ٪ از خیریه های عمومی را تشکیل می دهند (۴۰۹ ۱۵٫ مؤسسه)، اما همین مؤسسات ۸۶٫7 ٪ از کل مخارج خیریه های عمومی را تأمین کرده اند. (۱٫۴ تریلیون دلار)
منبع درآمد
نزدیک به نیمی (۴۷٫۵ %) از مجموع درآمد خیریه های عمومی از دستمزد خدمات و فروش کالا از منابع خصوصی به دست آمده است.
منابع درآمد خیریه های عمومی در سال ۲۰۱۳ نشان داده شده است. این نمودار پرداخت شهریه، فروش بلیط و درآمد بیمارستان ها (به جز مراقبت های پزشکی) را نیز در بردارد. در واقع بخش زیادی از درآمد خیریه های عمومی را درآمد سازمان های غیرانتفاعی ارائه دهنده خدمات آموزش عالی و بیمارستانی (از طریق فروش کالا و خدمات) تشکیل می دهند.
سهم بزرگ دیگر درآمدهای خیریه های عمومی مربوط به منابع دولتی مانند قراردادهای دولتی، هزینه های مراقبت ها و کمک های پزشکی می شود. این درآمدها کمتر از یک چهارم کل درآمد خیریه های عمومی را در سال ۲۰۱۳ تشکیل می دهند (۲۴٫۵ %).
خیریه های خصوصی ٪۱۳٫۳ و کمک های دولت ۸٪ از درآمد کل را تشکیل می دهند. باقیمانده درآمد شامل سرمایه گذاری (۴٫۸ %) و سایر درآمدها (۱٫۹ ٪) می شود.
با ادغام بخش قراردادها و کمک های دولت به یک بخش، دولت تقریبا یک سوم (۳۲٫۵) از درآمد بخش غیرانتفاعی را در سال ۲۰۱۳ تأمین نموده است.
منابع درآمد خیریه های عمومی در سال ۲۰۱۳ نشان داده شده است. این نمودار پرداخت شهریه، فروش بلیط و درآمد بیمارستان ها (به جز مراقبت های پزشکی) را نیز در بردارد. در واقع بخش زیادی از درآمد خیریه های عمومی را درآمد سازمان های غیرانتفاعی ارائه دهنده خدمات آموزش عالی و بیمارستانی (از طریق فروش کالا و خدمات) تشکیل می دهند.
سهم بزرگ دیگر درآمدهای خیریه های عمومی مربوط به منابع دولتی مانند قراردادهای دولتی، هزینه های مراقبت ها و کمک های پزشکی می شود. این درآمدها کمتر از یک چهارم کل درآمد خیریه های عمومی را در سال ۲۰۱۳ تشکیل می دهند (۲۴٫۵ %).
خیریه های خصوصی ٪۱۳٫۳ و کمک های دولت ۸٪ از درآمد کل را تشکیل می دهند. باقیمانده درآمد شامل سرمایه گذاری (۴٫۸ %) و سایر درآمدها (۱٫۹ ٪) می شود.
با ادغام بخش قراردادها و کمک های دولت به یک بخش، دولت تقریبا یک سوم (۳۲٫۵) از درآمد بخش غیرانتفاعی را در سال ۲۰۱۳ تأمین نموده است.
حوزه فعالیت خیریه ها
در سال ۲۰۱۳، خیریه های عمومی که حوزه فعالیت آنها خدمات انسانی همچون ایجاد بانک غذا، پناهگاه برای بی خانمان ها، خدمات جوانان، سازمان های ورزشی و خدمات خانوادگی یا قانونی، بوده است بیشترین سهم را در میان کل خیریه ها داشته و در حدود ۳۵٫۵ ٪ (یک سوم) خیریه های عمومی را تشکیل داده اند.
مؤسسات آموزشی با ۱۷٫۱ ٪ در جایگاه دوم به لحاظ تعداد قرار گرفتند. مؤسسات آموزشی شامل باشگاه های حمایتی، انجمن های اولیا مربیان، گروه های کمک های مالی و... می شود. مؤسسات آموزشی ۱۷٫۱ ٪ از مجموع درآمدها و ۱۶٫۶ ٪ از هزینه های کل خیریه های عمومی را تشکیل می دهند.
مؤسسات خدمات انسانی با وجود این که بیشترین تعداد را دارا هستند اما به نسبت درآمد (۱۲٫۴ ٪ از مجموع) و هزینه (۱۲٫۷ ٪ از مجموع) کمتری دارند.
بیمارستان ها، با آنکه تنها ۲٫۴ ٪ از خیریه های عمومی را تشکیل می دهند (تنها بیش از ۷۰۰۰ در مجموع) که منبع نیمی از درآمدها و هزینه های خیریه های عمومی (۴۹٫۸ و ۵۰٫۷ ٪ به ترتیب) هستند.
مؤسسات آموزشی با ۱۷٫۱ ٪ در جایگاه دوم به لحاظ تعداد قرار گرفتند. مؤسسات آموزشی شامل باشگاه های حمایتی، انجمن های اولیا مربیان، گروه های کمک های مالی و... می شود. مؤسسات آموزشی ۱۷٫۱ ٪ از مجموع درآمدها و ۱۶٫۶ ٪ از هزینه های کل خیریه های عمومی را تشکیل می دهند.
مؤسسات خدمات انسانی با وجود این که بیشترین تعداد را دارا هستند اما به نسبت درآمد (۱۲٫۴ ٪ از مجموع) و هزینه (۱۲٫۷ ٪ از مجموع) کمتری دارند.
بیمارستان ها، با آنکه تنها ۲٫۴ ٪ از خیریه های عمومی را تشکیل می دهند (تنها بیش از ۷۰۰۰ در مجموع) که منبع نیمی از درآمدها و هزینه های خیریه های عمومی (۴۹٫۸ و ۵۰٫۷ ٪ به ترتیب) هستند.
رشد خیریه ها
تعداد خیریه های عمومی گزارش شده در سال ۲۰۱۳، ۲٫۴ ٪ بیش از ۲۰۱۲ بوده است. درآمد، هزینه ها و دارایی های مجموع برای خیریه های عمومی گزارش شده بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ افزایش یافته است. با در نظر گرفتن افزایش تورم، درآمد ۳٫۵ ٪، هزینه ها ۲٫۳ ٪، و دارایی ها ۶٫۲ ٪ افزایش یافته است.
این روند رشد زیاد را چه از نظر تعداد و چه از نظر وضعیت مالی در بخش غیرانتفاعی در ۱۰ سال گذشته نشان می دهد. اما این رشد در زیربخش و دوره های مختلف، متفاوت بوده است. زیربخش ها درجه متفاوتی از رشد مالی را داشته اند ولی همگی حتی با در نظر گرفتن تورم در سال ۲۰۱۳ نسبت به ۲۰۰۳ رشد داشته اند تعداد کمی از زیربخشها شامل هنر، آموزش (به استثنای آموزش عالی) و سلامت (به استثنای بیمارستان ها و تسهیلات مراقبت های اولیه) و سایر مؤسسات ذینفع عمومی و اجتماعی کاهش اندکی داشته است.
کوچکترین زیربخش (مؤسسات بین المللی و امور خارجی و مؤسسات مربوط به حیوانات و محیط زیست) بیشترین رشد در تعداد مؤسسات را داشته اند و افزایش ۱۹٫۳ و ۱۸٫۲ ٪ به ترتیب از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ داشته اند.
از نظر مالی مؤسسات آموزشی (به استثنای آموزش عالی) بیشترین نسبت افزایش در درآمد و هزینه ها به رغم کاهش جزئی در تعداد داشته اند، رشد از ۷۰۰ میلیارد دلار در درآمد از سال ۲۰۰۳ به ۱۰۸٫۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ با در نظر گرفتن تورم، افزایش درآمد این خیریه ها از ۱۳۲٫۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳ به ۱۸۸٫۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ رسیده است.
مؤسسات اختصاص یافته به تحصیلات تکمیلی نیز رشد قابل توجهی داشته اند میزان درآمد آنها از ۱۳۲٫۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ به ۱۸۸٫۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ (با در نظر گرفتن تورم) رشد داشته است. هرچند مؤسسات سلامت به نسبت نرخ رشد کمتری (4۳٫1٪) در همان دوره داشته اند، درآمد بخش سلامت با در نظر گرفتن تورم از ۷۱۶٫۷ میلیارد دلار به ۱٫۰۳ تریلیون دلار افزایش داشته است.
این روند رشد زیاد را چه از نظر تعداد و چه از نظر وضعیت مالی در بخش غیرانتفاعی در ۱۰ سال گذشته نشان می دهد. اما این رشد در زیربخش و دوره های مختلف، متفاوت بوده است. زیربخش ها درجه متفاوتی از رشد مالی را داشته اند ولی همگی حتی با در نظر گرفتن تورم در سال ۲۰۱۳ نسبت به ۲۰۰۳ رشد داشته اند تعداد کمی از زیربخشها شامل هنر، آموزش (به استثنای آموزش عالی) و سلامت (به استثنای بیمارستان ها و تسهیلات مراقبت های اولیه) و سایر مؤسسات ذینفع عمومی و اجتماعی کاهش اندکی داشته است.
کوچکترین زیربخش (مؤسسات بین المللی و امور خارجی و مؤسسات مربوط به حیوانات و محیط زیست) بیشترین رشد در تعداد مؤسسات را داشته اند و افزایش ۱۹٫۳ و ۱۸٫۲ ٪ به ترتیب از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ داشته اند.
از نظر مالی مؤسسات آموزشی (به استثنای آموزش عالی) بیشترین نسبت افزایش در درآمد و هزینه ها به رغم کاهش جزئی در تعداد داشته اند، رشد از ۷۰۰ میلیارد دلار در درآمد از سال ۲۰۰۳ به ۱۰۸٫۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ با در نظر گرفتن تورم، افزایش درآمد این خیریه ها از ۱۳۲٫۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳ به ۱۸۸٫۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ رسیده است.
مؤسسات اختصاص یافته به تحصیلات تکمیلی نیز رشد قابل توجهی داشته اند میزان درآمد آنها از ۱۳۲٫۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ به ۱۸۸٫۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ (با در نظر گرفتن تورم) رشد داشته است. هرچند مؤسسات سلامت به نسبت نرخ رشد کمتری (4۳٫1٪) در همان دوره داشته اند، درآمد بخش سلامت با در نظر گرفتن تورم از ۷۱۶٫۷ میلیارد دلار به ۱٫۰۳ تریلیون دلار افزایش داشته است.
میزان بخشش
بخشش های خیرخواهانه خصوصی در ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ به 38/۳۵۸ میلیارد دلار رسید.
مجموع بخشش های خیرخواهانه برای پنجمین سال متوالی افزایش داشته است. از سال ۲۰۰۹ کمک مالی بخش خصوصی ۱۸٫۲ ٪ (با احتساب تورم) رشد داشته است.
مجموع بخشش های خیرخواهانه برای پنجمین سال متوالی افزایش داشته است. از سال ۲۰۰۹ کمک مالی بخش خصوصی ۱۸٫۲ ٪ (با احتساب تورم) رشد داشته است.
دریافت کنندگان
سازمان های دینی و مذهبی نزدیک به یک سوم از بخشش های خیرخواهانه در سال ۲۰۱۴ را دریافت کرده اند که این میزان اندکی کمتر از دریافتی آنها در ۵ سال گذشته بوده است.
پس از آن مؤسسات آموزشی و خدمات انسانی بیشترین بخشش را از سال ۲۰۰۹ به بعد دریافت کرده اند. بخشش مستقیم به افراد کمترین میزان بخشش خصوصی ٪۱٫۸ را تشکیل داده است.
پس از آن مؤسسات آموزشی و خدمات انسانی بیشترین بخشش را از سال ۲۰۰۹ به بعد دریافت کرده اند. بخشش مستقیم به افراد کمترین میزان بخشش خصوصی ٪۱٫۸ را تشکیل داده است.
بنیادها
مرکز بنیادها تخمین زده است که بیش از ۸۷٬۱۴۲ بنیاد گرنت میکینگ در ایالت متحده در سال ۲۰۱۳ فعالیت داشته اند. کمک مالی بنیادها، مجموعا ۵۵٫۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ بوده است که ۵٫۲ ٪ نسبت به سال ۲۰۱۲ رشد داشته است.
بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ میزان کمک این بنیادها ۴۴٫۲ ٪ رشد داشته است. دارایی بنیادها در همین دوره از ۶۰۳٫۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ به ۷۹۸٫۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ افزایش داشته است.
بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ میزان کمک این بنیادها ۴۴٫۲ ٪ رشد داشته است. دارایی بنیادها در همین دوره از ۶۰۳٫۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۳ به ۷۹۸٫۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ افزایش داشته است.
تعداد داوطلبان
داوطلب شدن یکی از بخش های مهم بخش غیرانتفاعی است. بیش از دو پنجم خیریه های عمومی وابسته به داوطلبان هستند.
۶۲٫۸ میلیون بزرگسال معادل ۲۵٫۳ ٪ از جمعیت آمریکا، حداقل یک بار در سال ۲۰۱۴ داوطلب شده اند.
۶۲٫۸ میلیون بزرگسال معادل ۲۵٫۳ ٪ از جمعیت آمریکا، حداقل یک بار در سال ۲۰۱۴ داوطلب شده اند.
وقف و کمک های مردمی پشتوانه مالی سیستم آموزش عالی آمریکا
پشتوانه مالی یا ذخیره ارزی یک مؤسسه7، به ویژه در آمریکا، به مقدار جمع هدایای نقدی و موقوفه های بخشیده شده به یک مؤسسه (همانند یک دانشگاه) بستگی دارد.
زمانی که یک دانشگاه موقوفه قابل توجهی دارد، یک صندوق برای اموال هدیه شده به دانشگاه ایجاد می شود که با سرمایه گذاری در زمینه های مختلف درآمدی مضاعف برای دانشگاه ایجاد نماید.
با استفاده از این درآمد، استادان می توانند حقوق بیشتری دریافت کنند و دانشجویان شهریه کمتری بپردازند. به علاوه، امکانات موجود در کلاس های درس، محوطه دانشگاه، ساختمان ها و لوازم تحقیقاتی بیشتر می شود که منجر به ارتقای کیفیت آموزشی می گردد.
برخی دانشگاه ها مثل دانشگاه های آیوی لیگ دارای سرمایه های خصوصی خودگردان8 و در نتیجه کاملا خودکفا هستند. به طور مثال دانشگاه هاروارد با موقوفه ۳۶ میلیارد دلاری تا پایان سال ۲۰۱۴، یک دانشگاه تمام خصوصی می باشد که بودجه سالانه خود را از منابع گوناگون مانند صنعت، پروانه اکتشاف و اختراع، سرمایه داران و همچنین از دایره فارغ التحصیلان خود تأمین می کند.
دانشگاه تگزاس در آوستین در عوض با وجود دارا بودن سرمایه خصوصی زیاد به صرف بودن یک مؤسسه دولتی به منابع فدرال و ایالتی نیز وابسته است.
دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل به طور نمونه نیز بیش از ۴۵۰ میلیون دلار در سال از ایالت کارولینای شمالی بودجه دریافت می کند و لذا یک دانشگاه دولتی می باشد.
یکی از دلایل مهم موفقیت دانشگاه های آمریکایی در سالیان متمادی، حمایت روزافزون نهادهای غیردولتی، شرکت ها، و افراد خیر آمریکا از نظام آموزش عالی کشورشان بوده است. این فرهنگ وقف به مؤسسات فرهنگی در هیچ جای دیگر دنیا نظیر ندارد. در سال ۲۰۱۵، دانشگاه های آمریکا مجموعا مبلغ ۴۰ میلیارد دلار هدایای نقدی دریافت نمودند.
بسیاری از این افراد خیر از اقشار فراوان ایرانیان آمریکا نیز بوده اند. به طور نمونه، در سال ۲۰۰۶ در تگزاس، گیتی و علی صابریون مقیم هیوستون ۱۰ میلیون دلار به مرکز سرطان ام دی اندرسون دانشگاه تگزاس اهدا نمودند.
در لس آنجلس، دانشگاه جنوب کالیفرنیا نیز در سال ۲۰۰۷ دریافت کننده هدیه ۱۷ میلیون دلاری یک مهندس ایرانی بود، در حالی که دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین هدیه ای ۳۰ میلیون دلاری از آقای معراج دریافت نمود.
در سانفرانسیسکو، دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو بزرگ ترین هدیه خود را از یک زوج دیگر ایرانی به نام ندا و مانی مشعوف به مبلغ ۱۰ میلیون دلار دریافت کرد، و دانشگاه ایالتی پورتلند حتی به پاس هدیه ۸ میلیون دلاری دکتر فریبرز مسیح، دانشکده مهندسی خود را به نام او گردانید.
زمانی که یک دانشگاه موقوفه قابل توجهی دارد، یک صندوق برای اموال هدیه شده به دانشگاه ایجاد می شود که با سرمایه گذاری در زمینه های مختلف درآمدی مضاعف برای دانشگاه ایجاد نماید.
با استفاده از این درآمد، استادان می توانند حقوق بیشتری دریافت کنند و دانشجویان شهریه کمتری بپردازند. به علاوه، امکانات موجود در کلاس های درس، محوطه دانشگاه، ساختمان ها و لوازم تحقیقاتی بیشتر می شود که منجر به ارتقای کیفیت آموزشی می گردد.
برخی دانشگاه ها مثل دانشگاه های آیوی لیگ دارای سرمایه های خصوصی خودگردان8 و در نتیجه کاملا خودکفا هستند. به طور مثال دانشگاه هاروارد با موقوفه ۳۶ میلیارد دلاری تا پایان سال ۲۰۱۴، یک دانشگاه تمام خصوصی می باشد که بودجه سالانه خود را از منابع گوناگون مانند صنعت، پروانه اکتشاف و اختراع، سرمایه داران و همچنین از دایره فارغ التحصیلان خود تأمین می کند.
دانشگاه تگزاس در آوستین در عوض با وجود دارا بودن سرمایه خصوصی زیاد به صرف بودن یک مؤسسه دولتی به منابع فدرال و ایالتی نیز وابسته است.
دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل به طور نمونه نیز بیش از ۴۵۰ میلیون دلار در سال از ایالت کارولینای شمالی بودجه دریافت می کند و لذا یک دانشگاه دولتی می باشد.
یکی از دلایل مهم موفقیت دانشگاه های آمریکایی در سالیان متمادی، حمایت روزافزون نهادهای غیردولتی، شرکت ها، و افراد خیر آمریکا از نظام آموزش عالی کشورشان بوده است. این فرهنگ وقف به مؤسسات فرهنگی در هیچ جای دیگر دنیا نظیر ندارد. در سال ۲۰۱۵، دانشگاه های آمریکا مجموعا مبلغ ۴۰ میلیارد دلار هدایای نقدی دریافت نمودند.
بسیاری از این افراد خیر از اقشار فراوان ایرانیان آمریکا نیز بوده اند. به طور نمونه، در سال ۲۰۰۶ در تگزاس، گیتی و علی صابریون مقیم هیوستون ۱۰ میلیون دلار به مرکز سرطان ام دی اندرسون دانشگاه تگزاس اهدا نمودند.
در لس آنجلس، دانشگاه جنوب کالیفرنیا نیز در سال ۲۰۰۷ دریافت کننده هدیه ۱۷ میلیون دلاری یک مهندس ایرانی بود، در حالی که دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین هدیه ای ۳۰ میلیون دلاری از آقای معراج دریافت نمود.
در سانفرانسیسکو، دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو بزرگ ترین هدیه خود را از یک زوج دیگر ایرانی به نام ندا و مانی مشعوف به مبلغ ۱۰ میلیون دلار دریافت کرد، و دانشگاه ایالتی پورتلند حتی به پاس هدیه ۸ میلیون دلاری دکتر فریبرز مسیح، دانشکده مهندسی خود را به نام او گردانید.
آینده مؤسسات خیریه
آینده مؤسسات خیریه در آمریکا امیدوار کننده است، زیرا برای تغییر قوانین دست و پاگیر این گونه نهادها، همایش ها و فعالیت هایی برپا شده، و امروزه هر تجمع و گروهی از ساکنان و مهاجران و هر مؤسسه جهانی می تواند نهاد خیریه تأسیس کند.
همچنین آمار مؤسسات خیریه عام، و کمک های مالی پرداخت شده افزایش یافته است؛ گسترش این گونه مؤسسات و فعالیت ها، در واقع پشتوانه ای برای خدمات دولت، و نمایان گر قدرت امور خیریه، و ریشه دار بودن سنت های دینی و مدنی مردم است. مردم آمریکا از راه فعالیت در این گونه مؤسسات، منابع مالی فراوانی در تولید ناخالص ملی و تهیه منابع مالی غیردولتی جهت بالا بردن سطح رفاه مردم ایجاد می کنند.
همچنین آمار مؤسسات خیریه عام، و کمک های مالی پرداخت شده افزایش یافته است؛ گسترش این گونه مؤسسات و فعالیت ها، در واقع پشتوانه ای برای خدمات دولت، و نمایان گر قدرت امور خیریه، و ریشه دار بودن سنت های دینی و مدنی مردم است. مردم آمریکا از راه فعالیت در این گونه مؤسسات، منابع مالی فراوانی در تولید ناخالص ملی و تهیه منابع مالی غیردولتی جهت بالا بردن سطح رفاه مردم ایجاد می کنند.
کمک های بین المللی آمریکا
در سال مالی ۲۰۱۵، میزان کمک های خارجی آمریکا ۴۸٫۵۷ میلیارد دلار تخمین زده شد که ۱٫۳٪ از کل بودجه فدرال را تشکیل داده است. در شکل زیر درصدی از بودجه اختصاص داده شده به حوزه های مختلف کمک های خارجی نشان داده شده است
در سال ۲۰۰۸، کنگره آمریکا برای اجرای اهداف به اصلاح بشردوستانه خود در ایران ۲۱٫۶ میلیون دلار بودجه با هدف توسعه دموکراسی، آزادی بیان، تقویت پیوند میان مردم ایران و آمریکا، ارتقای حاکمیت و مبارزه با فساد، افزایش فرصت های تبادل فرهنگی، تخصصی و آموزشی، اختصاص داد.
بودجه برنامه ریزی شده توسط دولت آمریکا برای کمک های خارجی در سال ۲۰۱۷، ۳۴ میلیارد دلار است.
در سال ۲۰۰۸، کنگره آمریکا برای اجرای اهداف به اصلاح بشردوستانه خود در ایران ۲۱٫۶ میلیون دلار بودجه با هدف توسعه دموکراسی، آزادی بیان، تقویت پیوند میان مردم ایران و آمریکا، ارتقای حاکمیت و مبارزه با فساد، افزایش فرصت های تبادل فرهنگی، تخصصی و آموزشی، اختصاص داد.
بودجه برنامه ریزی شده توسط دولت آمریکا برای کمک های خارجی در سال ۲۰۱۷، ۳۴ میلیارد دلار است.
مقایسه وضعیت کشور آمریکا در حوزه وقف و امور خیریه با دیگر کشورها
شاخص بخشندگی در دنیا9 یک گزارش سالانه است که توسط بنیاد امور خیریه (CAF) با استفاده از داده های جمعآوری شده توسط شرکت تحقیقاتی گالوپ، منتشر می شود و به رتبه بندی بیش از ۱۴۰ کشور دنیا از نظر میزان خیربودن مردم می پردازد.
در این تحقیق حدود ۱۰۰۰ پرسشنامه در هر کشور میان گروه های نمونه توزیع می گردد. افراد منتخب در نمونه آماری به گونه ای انتخاب می شوند که تمامی مناطق (حتی مناطق روستایی) و طبقه های اجتماعی را شامل شوند. در کشورهای بزرگ تر مانند چین و روسیه تعداد پرسشنامه ها به ۲۰۰۰ عدد افزایش یافت.
این پرسشنامه شامل سه سؤال اصلی است:
• آیا در ماه گذشته پولی به سازمان های خیریه اهدا نموده اند؟
• آیا فعالیت داوطلبانه ای در مؤسسات خیریه انجام می دهند؟
• آیا به افرادی که نیازمندان را نمی شناسند برای انجام کار خیر کمک می کنند؟
این شاخص براساس سه معیار کمک به خارجیان، کمک مالی به خیریه ها و اختصاص زمان برای کار داوطلبانه تعریف شده است که کشور ایالات متحده در رتبه بندی سال ۲۰۱۵ این گزارش رتبه دوم را در جهان کسب کرده است. این کشور از نظر کمک به خارجیان امتیاز ۷۶٪، کمک مالی به خیریه ها امتیاز ۶۳٪ و اختصاص زمان برای کار داوطلبانه امتیاز ۴۴٪ را کسب نموده است. (امتیاز بدین معنی است که چند درصد از مردم یک کشور حداقل یکبار در ماه این اعمال خیرخواهانه را انجام می دهند.)
مرکز پیشرفت جهانی10 در انستیتوهادسون برای اولین بار به معرفی و بررسی شاخص سهولت کمک های بشردوستانه(11) ۶۴ کشور دنیا (۸۱٪ جمعیت جهان) در تمام قاره ها پرداخته است و میزان توانایی آنها در ایجاد محیطی برای فعالیت های بشردوستانه را مطالعه کرده است. بر اساس سه شاخص میزان سهولت فعالیت بشردوستانه کشورها رتبه بندی شده است: ۱) سهولت ثبت نام و فعالیت سازمان های جامعه مدنی، ۲) سیاست های مالیاتی برای کسری، معافیت و امتیازهای مالیاتی، ۳) سهولت ارسال و دریافت پول نقد و کالا از مرزها.
شاخص سهولت کمک های بشردوستانه یک معیار اولیه از میزان سهولت بخشندگی و کمک در داخل یک کشور یا فراتر از مرزهای آن کشور و کمک به تعداد کشورهای بیشتری است. فاکتورهای مختلفی بر میزان سهولت عملکرد بخش بشردوستانه در کشورها مؤثر است. ضوابط و قوانین مبادلات خارجی و کنترل سرمایه، کار را برای سازمان ها و افراد فعال در بخش بشردوستانه بین المللی دشوار می سازد.
این شاخص به کشورها امتیازی بین ۱ تا ۵ اختصاص می دهد که عددا معرف فضایی است که مانع فعالیت های بشردوستانه می شود و عدد ۵ مختص به فضای حامی فعالیت های بشردوستانه است.
در این رتبه بندی ایالات متحده آمریکا با امتیاز ۴٫۷ پس از هلند رتبه دوم را در میان کشورهای جهان کسب کرده است.
به لحاظ کمک های بین المللی، ایالات متحده همواره بالاترین میزان بخشش کمک های بشردوستانه و کمک برای توسعه را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. در سال ۲۰۱۳ آمریکا ۳۱٫۵۵ میلیارد دلار کمک برای توسعه (ODA) پرداخته است (۰٫۱۹٪ از درآمد ناخالص ملی) و همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده، رتبه اول را در میان کشورهای جهان کسب نموده است.
در این تحقیق حدود ۱۰۰۰ پرسشنامه در هر کشور میان گروه های نمونه توزیع می گردد. افراد منتخب در نمونه آماری به گونه ای انتخاب می شوند که تمامی مناطق (حتی مناطق روستایی) و طبقه های اجتماعی را شامل شوند. در کشورهای بزرگ تر مانند چین و روسیه تعداد پرسشنامه ها به ۲۰۰۰ عدد افزایش یافت.
این پرسشنامه شامل سه سؤال اصلی است:
• آیا در ماه گذشته پولی به سازمان های خیریه اهدا نموده اند؟
• آیا فعالیت داوطلبانه ای در مؤسسات خیریه انجام می دهند؟
• آیا به افرادی که نیازمندان را نمی شناسند برای انجام کار خیر کمک می کنند؟
این شاخص براساس سه معیار کمک به خارجیان، کمک مالی به خیریه ها و اختصاص زمان برای کار داوطلبانه تعریف شده است که کشور ایالات متحده در رتبه بندی سال ۲۰۱۵ این گزارش رتبه دوم را در جهان کسب کرده است. این کشور از نظر کمک به خارجیان امتیاز ۷۶٪، کمک مالی به خیریه ها امتیاز ۶۳٪ و اختصاص زمان برای کار داوطلبانه امتیاز ۴۴٪ را کسب نموده است. (امتیاز بدین معنی است که چند درصد از مردم یک کشور حداقل یکبار در ماه این اعمال خیرخواهانه را انجام می دهند.)
مرکز پیشرفت جهانی10 در انستیتوهادسون برای اولین بار به معرفی و بررسی شاخص سهولت کمک های بشردوستانه(11) ۶۴ کشور دنیا (۸۱٪ جمعیت جهان) در تمام قاره ها پرداخته است و میزان توانایی آنها در ایجاد محیطی برای فعالیت های بشردوستانه را مطالعه کرده است. بر اساس سه شاخص میزان سهولت فعالیت بشردوستانه کشورها رتبه بندی شده است: ۱) سهولت ثبت نام و فعالیت سازمان های جامعه مدنی، ۲) سیاست های مالیاتی برای کسری، معافیت و امتیازهای مالیاتی، ۳) سهولت ارسال و دریافت پول نقد و کالا از مرزها.
شاخص سهولت کمک های بشردوستانه یک معیار اولیه از میزان سهولت بخشندگی و کمک در داخل یک کشور یا فراتر از مرزهای آن کشور و کمک به تعداد کشورهای بیشتری است. فاکتورهای مختلفی بر میزان سهولت عملکرد بخش بشردوستانه در کشورها مؤثر است. ضوابط و قوانین مبادلات خارجی و کنترل سرمایه، کار را برای سازمان ها و افراد فعال در بخش بشردوستانه بین المللی دشوار می سازد.
این شاخص به کشورها امتیازی بین ۱ تا ۵ اختصاص می دهد که عددا معرف فضایی است که مانع فعالیت های بشردوستانه می شود و عدد ۵ مختص به فضای حامی فعالیت های بشردوستانه است.
در این رتبه بندی ایالات متحده آمریکا با امتیاز ۴٫۷ پس از هلند رتبه دوم را در میان کشورهای جهان کسب کرده است.
به لحاظ کمک های بین المللی، ایالات متحده همواره بالاترین میزان بخشش کمک های بشردوستانه و کمک برای توسعه را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داده است. در سال ۲۰۱۳ آمریکا ۳۱٫۵۵ میلیارد دلار کمک برای توسعه (ODA) پرداخته است (۰٫۱۹٪ از درآمد ناخالص ملی) و همان طور که در نمودار زیر نشان داده شده، رتبه اول را در میان کشورهای جهان کسب نموده است.
پینوشتها:
1. Stewardship
2. Volunteer fire company
3. Scientific charity
4. Tax Reform Act of 1969
5. Uniform Trust Code(UTC)
6. در زمینه وضعیت مساجد و اماکن مذهبی ایالات متحده آمریکا، علیرغم جستجوهایی که در اینترنت صورت پذیرفت، به دلیل محدودیت های دسترسی منابع و همچنین عدم انتشار اطلاعات مفید از طرف کشور مورد مطالعه، مطالبی یافت نگردید و تکمیل اطلاعات موجود، نیاز به انجام تحقیقات میدانی و مطالعات تکمیلی در این زمینه دارد.
7. Academic financial endowments
8. endowments
9. World Giving Index
10. Center for Global Prosperity (CGP)
11. Index of Philanthropic Freedom
2. Volunteer fire company
3. Scientific charity
4. Tax Reform Act of 1969
5. Uniform Trust Code(UTC)
6. در زمینه وضعیت مساجد و اماکن مذهبی ایالات متحده آمریکا، علیرغم جستجوهایی که در اینترنت صورت پذیرفت، به دلیل محدودیت های دسترسی منابع و همچنین عدم انتشار اطلاعات مفید از طرف کشور مورد مطالعه، مطالبی یافت نگردید و تکمیل اطلاعات موجود، نیاز به انجام تحقیقات میدانی و مطالعات تکمیلی در این زمینه دارد.
7. Academic financial endowments
8. endowments
9. World Giving Index
10. Center for Global Prosperity (CGP)
11. Index of Philanthropic Freedom
منبع:
آشنایی با نظام مدیریت وقف و امور خیریه در کشور ایالات متحده آمریکا، گردآورنده: دفتر نوسازی و تحول معاونت توسعه و پشتیبانی سازمان اوقاف و امور خیریه، تهران: شرکت چاپ و انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه، چاپ اول، 1396ش.