ـ چهار صد هزار نفر: شهری در طرف شرق ساخته میشود که در آن حوادثی روی میدهد که هرگز مردم آن زمان نظیرش را ندیده باشند. ... و یک حادثه دیگر در شام روی میدهد که مجموعاً چهار صد هزار کشته بر جای میگذارد... .
بررسی تطبیقی نبرد «قرقسیا» و واقعه «آرماگدون»
اشاره:
مقالة حاضر به بررسی این دو واقعه و سنجش وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد.
- قرقیسیا
1. موقعیت جغرافیایی قرقیسیا
خرابههایی از قرقیسیا نزدیک «دیرالزور» از شهرهای سوریه کنونی و نزدیک به مرزهای عراق باقیمانده که فاصلة آن تا ترکیه نیز نسبتاً نزدیک است.2 قرقیسیا حدود 100 کیلومتر با عراق و 200 کیلومتر با ترکیه فاصله دارد.3
2. پیشگویی روایات دربارة قرقیسیا
حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) از «مسیر»، فاصله تا قرقیسا [قرقیسیا] را میپرسند و او پاسخ میدهد که همین نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد. آن حضرت(علیه السلام) صحبت خود را چنین ادامه میدهند:
اما در این ناحیه واقعهای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمانها و زمین را آفرید، اتفاقی نیفتاده و تا زمانی که آسمانها و زمین برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفرهای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر میشوند.4
3. نبرد بزرگ قرقیسیا
سفیانی... در طول مسیر عراق سپاهیان او وارد قرقیسیا میشوند و جنگی سخت به راه میاندازند که صد هزار نفر در آن کشته میشوند.5
4. انگیزه رویارویی و درگیری
5. زمان جنگ
6. طرفین درگیر در قرقیسیا
ـ ترکها [که احتمالاً منظور روسها باشد]: که در جزیره (بینالنهرین) نیرو پیاده کردهاند.
ـ رومیان: یهودیان و دولتهای غربی که وارد فلسطین شدهاند.9
ـ سفیانی که در آن هنگام بر شام کاملاً مسلط شده است.10
ـ دو نفر به نام «عبدالله» که در روایات ما توضیح خاصی درباره آنها اشاره نشده و احتمالاً هم پیمان غربیها باشند.
ـ «قیس» که مرکز فرماندهیاش در مصر است.
ـ یکی از بازماندگان عباسیان.11
نکتة قابل توجه و حائز اهمیت این است که روایات تأکید دارند که در این جنگ و به خصوص در میان کشتههای آن شیعیان دیده نمیشوند؛
آیا نمیبینید که دشمنان شما در معاصی خداوند کشته میشوند، بدون آنکه شما حضور داشته باشید در حالی که شما با آرامش و امنیت در گوشه خانههایتان نشستهاید، برخی از آنها، برخی دیگر را بر روی زمین میکشند. سفیانی عذاب مناسبی برای دشمنان شما و نشانهای برای خودتان است.
وقتی آن فاسق سر به شورش برداشت، شما (شیعیان) اگر یک یا دو ماه پس از شورش او از خود حرکتی نشان ندهید، به مشکلی بر نخواهید خورد تا این که بسیاری از خلق، منهای شما کشته شوند.12
7. پیروز میدان قرقیسیا
8. تعداد کشتهها و سرانجام آنها
ـ صد هزار نفر: [سفیانی] سپاهیانش را به قرقیسیا میرساند و در آنجا هم به جنگ کردن میپردازد. در این جنگ صد هزار نفر از جباران و ستمکاران کشته میشوند. پس از آن سفیانی سپاهی را به کوفه گسیل میدارد.14
ـ چهار صد هزار نفر: شهری در طرف شرق ساخته میشود که در آن حوادثی روی میدهد که هرگز مردم آن زمان نظیرش را ندیده باشند. ... و یک حادثه دیگر در شام روی میدهد که مجموعاً چهار صد هزار کشته بر جای میگذارد... .15
ـ از هر نه نفر، هفت نفر: قطعاً نهر فرات از کوهی از طلا پرده برمیدارد که مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر میافتند و از هر نه تن، هفت تن کشته میشود.16
ـ نود درصد یا (نه دهم) مردم: فرات از کوهی از طلا پرده برمیدارد... و از هر صد نفر، نود نفر در این نبرد کشته میشود17 و قیامت برپا نمیشود مگر این که ... نه دهم آنها کشته میشود.18
ـ نود و نه درصد مردم: قیامت برپا نمیشود تا این که ... از هر صد نفر، نود و نه نفر کشته میشود. هر یک از آن مردمان میگوید، شاید من همان باشم که نجات مییابد.19
ولی آنچه مسلم است این کشتهها به هر تعداد که باشند، دفن نشده و خوراک حیوانات میگردند:
همانا خداوند در قرقیسیا سفرة پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر میدهد و ندا میکند که ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین برای سیر شدن از گوشت تن سمتگران بشتابید.20
حجتالاسلام علی کورانی در کتاب خویش با عنوان عصر ظهور، چنین مینویسد:
چنانکه روایت اشاره میکند، عرصه نبرد، بیابان خشک و بیآب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمیکنند و یا قادر به دفن آنها نیستند.21
9. نحوة جنگیدن در قرقیسیا
10. زمینهسازی برای قرقیسیا
11. میزان احتمال وقوع نبرد قرقیسیا
شورش سفیانی، قیام یمانی، ندای آسمانی در بیست و سوم ماه رمضان، شهادت نفس زکیه و فرو رفتن سپاه سفیانی در (سرزمین) بیداء در بیابانی میان مکه و مدینه.22
بقیه حوادث نیز در عین آن که احتمال وقوعشان بسیار زیاد است، از احتمال بروز «بداء» در مورد آنها نیز نمیتوان چشمپوشی کرد23یعنی احتمال واقع نشدن آنها باید به طور جدی مورد نظر قرار گیرد؛ جریان قرقیسیا نیز از این قاعده مستثنی نیست.
نکتهای که ذکر آن در این جا خالی از لطف نمیباشد، این است که بیان فرو رفتن سپاه سفیانی (خسف) در سرزمین بیداء در میان علائم حتمی ظهور و در حالی که خود سفیانی هم یکی از افرادی که نابود میشوند شمرده شده، بیانگر عدم قطعیت دیگر اخباری است که پس از وقوع آن حادثه به نحوی با سفیانی مرتبط میشود. البته فراموش نکنیم که با استناد به حتمی بودن شورش سفیانی و جایگاه ویژه نبرد قرقیسیا در مین روایات، میتوان ادعا کرد که احتمال وقوع این وقایع از بقیه حوادث مطرح شده در روایات بیشتر است.
12.آثار پیشینی قرقیسیا
- آرماگدون
1. موقعیت جغرافیایی آرماگدون
برای این که به تپه «مجدّو» برویم، از «تلآویو» حدود 55 مایل به طرف شمال سفر میکنیم، و به محلی میرسیم که در 20 مایلی جنوب - جنوب شرقی «حیفا» قرار دارد و فاصلة آن از دریای مدیترانه حدود 15 مایل است.24
که البته وی مطالب دیگری را هم درباره این شهر به نقل از همراه خود نقل میکند ولی وقتی دربارة تطبیق آن مکان با محل موعود جنگ آرماگدون میپرسد، جواب میشنود:
شما همین اسم ـ یعنی مجدّو ـ را بگیرید. کلمة «هار» (که در زبان عبری به معنی کوه میباشد) را به آن اضافه کنید؛ این دو کلمه به شما «هارمجدّو» را میدهد که ما آنرا «هارمجدون» [= آرماگدون] ترجمه میکنیم.
هالسل خود میگوید:
در حالی که او صحبت میکند، من میکوشم استدلال او را با جستجوی کوه دنبال کنم، امّا کوهی پیدا نمیکنم. امّا با همه اینها آیا هارمجدّو (کوه مجدّو) بر یک محل دلالت میکند یا یک رویداد.25
به عبارت دیگر اگر واقعگرایانه بخواهیم نگاه کنیم:
1. ابداً معلوم نیست که منظور از آرماگدون مورد بحث یک محل است یا اتفاق!
2. به فرض که آنرا بدون دلیل به نام محل تفسیر کنیم، باز هم قابل تطبیق بر محل مورد ادعا نیست و اعتقاد مبلغان انجیلی مسیحی را اثبات نمینماید زیرا اساساً در آن منطقه چنین کوهی وجود ندارد بلکه دشت مجدو (مگدو) وجود دارد، نه کوه مجدو.26
3. از همه مهمتر این که حتی اگر با تسامح بگوییم هارمجدون این جا است مسئلة تحریف کتاب مقدس پیش خواهد آمد و آن موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن چشمپوشی کرد و با در نظر گرفتن آن بنای تمام تسامحهایی را هم که به کار برده بودیم فرو میریزد و دیگر چیزی باقی نمیماند که بخواهیم دربارهاش اغماض به خرج دهیم.
پس:
اصلاً مشخص نیست که آنچه آرماگدون (هارمجدون) خوانده میشود، چیست یا در کجا قرار دارد.
2. پیشگوییها دربارة آرمگدون
اما جالب آن است بدانیم که واژة هارمجدون تنها یکبار در انجیل آمده است؛
و ایشان را [نیروهای اهریمنی] به موضعی که آن را « هارمجدون» میخوانند، فراهم آورند.27
آشکار است که این عبارت اساساً مدعای آنان را اثبات نمیکند، بلکه ریشههای آنرا باید در اهداف خارج از کتاب مقدس آنان دنبال نمود.
و لذا اگر بگوییم که آرماگدون حتی در میان پیشگوییهای تورات و انجیل تحریف نشده نیز وجود ندارد، سخنی گزاف نگفتهایم. 28
3. نبرد بزرگ آرماگدون
اعتقاد به این امر موهوم چنان در میان سیاستگزاران آمریکایی نفوذ کرده است که بسیاری از سیاستهای رییس جمهورهای گذشته و کنونی آمریکا در راستای عملی شدن این جنگ مقدس بوده تا آنجا که آنان حتی در سیاست اقتصاد نیز تلاش میکردند میزان کمکهای دولت آیالات متحده به اسراییل، افزایش یابد.31
4. انگیزه درگیری و رویارویی
5. زمان وقوع نبرد آرماگدون
جالب است بدانیم که پیروان این جریان وقوع دو نشانه را پیش از رخ دادن آرماگدون ذکر میکنند و برای این دو نشانه هم ترتیب و توالی زمانی قائلند:
1. تجدید بنای هیکل (معبد) سلیمان: معبد سلیمان که نماد حکومت جهانی دولت یهود است پیش از برقراری حکومت جهانی مطلوب آنها میباید برپا شود، و به منظور وقوع این امر بر وجوب و لزوم قطعی حیات و کمک به اسراییل و مهاجرت تمام یهودیان دنیا به فلسطین اشغالی تأکید شدیدی میکنند. راه وصول به این مقصود نیز تخریب مسجدالاقصی است و میگویند باید معبد بهجای مسجد ساخته شود؛33 حتی اگر به قیمت آغاز جنگ جهانی سوم باشد.34
2. تولد گوسالة سرخ موی: یهودیان ادعا میکنند که در هنگام بنای معبد و پیش از شروع عملیات ساخت لازم است مراسم «تطهیر» انجام شود و برای انجام آن میبایست گوسالهای سرخ موی که ویژگیهای خاصی دارد، با آداب مخصوص به خود قربانی گردد.35
در چند دهة اخیر یهودیانی با استفاده از دانش ژنتیک اقدام به اصلاح نژادی گاو برای تولید این گوساله کردهاند و چندی پیش ادعای موفقیت در این راستا را نمودند که این ادعا مورد تأیید مؤسسه معبد واقع در اورشلیم قرار گرفت و اکنون این حیوان سه ساله است.36
یهودیان برای نیل به تخریب مسجدالاقصی با قاطعیت تصمیم دارند که حداقل در ابتدای هر ماه به طور جدی برای تحقق این تصمیم شوم اقدام کنند که تنها در سال جاری شاهد چند مورد تقابل بسیار جدی میان یهودیان با مسلمانان در اطراف قدس بودهایم.37
6. طرفین درگیر در آرماگدون
1. مؤمنان: یهودیان و هم پیمایان آنها (مسیحیان صهیونیست)
2. کفار و مشرکان: کمونیستها (شوروی (روسیه)، چین، کوبا و کره شمالی) و مسلمانان،38 که عمدتاً شیعیان مد نظر قرار گرفتهاند. در این میان جایگاه ویژة ایران، سوریه، لبنان و عراق39 را نمیتوان نادیده گرفت.40
نکته قابل توجه این جاست که تا قبل از فروپاشی شوروی، عنوان «امپراتوری شیطان» به آنجا اطلاق میشد و منظور از آن در تبلیغات مسیحیان صهیونیست، رهبری سپاه «شر» در جنگ آرماگدون بود41 و پس از آن، به خصوص بعد از حمله آمریکا به عراق، بارها از سوی آنها ایران «محور شرارت» خوانده شده و هدف بعدی حمله آنان اعلام شده است.42
7. پیروز میدان آرماگدون
8. تعداد کشتهها و سرانجام آنها
9. شیوة جنگیدن در آرماگدون
10. زمینهسازی برای آرماگدون
در هم تنیدگی عقاید مسیحیان صهیونیست و سیاستمداران آمریکایی به حدی است در حال حاضر «کلید فهم سیاست آمریکا»49 چیزی جز شناخت کامل و دقیق این جریان نیست. در راستای تبلیغ این جریان امروزه بیش از 1550 شبکه رادیویی و تلویزیونی، 80,000 کشیش سخنران و مبلغ، 200 مؤسسه و کالج علمی، 100,000 و دانشجوی پروتستان به طور شبانهروزی مشغول فعالیت هستند50 و تنها در آمریکا مخاطبانشان در حدود جمعیت کل ایران است51 و در سطح کلان حتی رؤسای جمهور گذشته و حال این کشور آرزو دارند آغازگر این جنگ بزرگ جهانی باشند.52
11. عوارض اعتقاد به آرماگدون
جیمز وات، وزیر کشور اسبق آمریکا در جمع کمیته مجلس نمایندگان اعلام کرد:
به علت ظهور دوباره و قریب الوقوع مسیح نمیتوانیم خیلی دربند نابودی منابع طبیعی خودمان [و صد البته دیگر کشورهای جهان] باشیم. 53
12. میزان احتمال وقوع آرماگدون
1. انتساب به کتاب مقدس که آکنده از تحریفات است و حتی نسخههایی که در صد ساله اخیر منتشر شدهاند، بنا به صلاحدید آنها برای تحریف تاریخی قومی غیر یهودی به طور جدی ویراستاری شده و مطالبی خاص را به عمد حذف کردهاند.54
2. انتساب رفتارهایی ناشایست و دور از مروت و جوانمردی به پیامبر اولوالعزم الهی حضرت مسیح علی نبینا و آله و (ع). به عبارت دیگر حضرت عیسی(ع) هیچگاه با آنچه میگویند سنخیتی نداشته و نخواهد داشت.
3. ویژگیهای غیرقابل باور تصویف شده برای آن.55
4. هستهای بودن جنگ.56
که البته اینها غیراز آن اشکالاتی است که ذیل هر عنوان به مناسبت از آن سخن گفتیم و در عین حال باز هم میتوان موارد دیگری را برشمرد که همگی حاکی از این هستند که ادعای وقوع این جنگ حز توهمی بیش نیست و احتمال وقوع چنین حادثه و پدیدهای در حد صفر است و صیفی بعید مینماید که روزی شاهد چنین حماقتی از سردمداران خون آشام آمریکا و رژیم صهیونیستی باشیم.
پینوشتها:
1. کامل، سلیمان، روزگار رهایی، برجمة علی اکبر مهدی پور، ج 2، ص 852.
2. کورانی، علی، عصر ظهور، ص 130.
3. ساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ترجمة محمود مطهری نیا، ص127
4. مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص291؛ نعمانی، الغیبه، ص303.
5. مجلسی، همان، ج52؛ نعمانی، همان، ص279.
6. عصر ظهور، ص 131، به نقل از نسخه خطی ابن حماد، ص 92.
7. ر.ک: شش ماه پایانی، ص 123.
8. همان، ص 127.
9. مجلسی، همان، ج52، ص207؛ شبخ طوسی، الغیبه، ص462.
10. ر.ک: شش ماه پایانی، ص127؛ الفتن، ص195.
11.کلینی، همان، ج8، ص295؛ مجلسی، همان، ص246؛ نعمانی، همان، ص278.
12. الفتن، ص212.
13. مجلسی، همان، ج52، صص212و 237؛ طوسی، همان، ص441؛ نعمانی، همان،ص279؛ الاختصاص، ص255 .
14. بشاره الاسلام، ص56.
15. الفتن، ص92 به نقل از عصر ظهور، ص131.
16. الفتن، ص418.
17.البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص111به نقل از ماهنامة موعود، ش31، ص52.
18. ابن طاووس، الفتن و الملاحم، ص58.
19. مجلسی، همان، ج52، ص246.
20. کورانی، همان، ص 130.
21.کلینی، همان، ج8، ص295؛ مجلسی، همان، ص246؛ نعمانی، همان، ص278.
22. ر.ک: شیخ صدوق،کمالالدین و تمام النعمه، ج 2، ص 650؛ شیخ طوسی، همان، ص 267؛ نعمانی، همان، صص 169 و 172؛ مجلسی، همان، ج 52، ص 204؛طبرسی، اعلام الوری، ص 426؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، صص 439 و 455.
23. تفصیل مطالب را درباره بداء در بخش دوم از فصل چهارم کتاب شش ماه پایانی مطالعه نمایید.
24. هالسل،گریس، تدارک جنگ بزرگ، ترجمة خسرو اسدی، ص 37.
25. همان، صص40-38.
26. هالسل،گریس، ید الله، ترجمة قبس زعفرانی، ص 35.
27. جمعی از نویسندگان، پیشگوییها و آخرالزمان، ، ج 2، ص 43.
27. مکاشفه یوحنا، 16:16.
28. ر.ک: هالسل، تدارک جنگ بزرگ، ص40 به بعد و یدالله، ص 35 به بعد .
29. صاحب خلق، نصیر، پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، ص 91.
30.صاحب خلق، نصیر، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، ص 177.
31. همان، ص 181.
32. ر. ک: تدارک جنگ بزرگ، صص 155 - 189 ) بر افروختن آتش یک جنگ مقدس)
33. ر. ک: هالسل، یدالله، بخش دهم (حصار مسجد)؛ صاحب خلق، پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، ص 118؛ جمعی از نویسندگان، همان، مقالات سوم تا پنجم و میزگرد دوم؛ النجیری، محمود، هرمجدون، ص 90 به بعد؛ هلال، رضا، مسیح یهودی و فرجام جهان، ص 161.
34.هالسل، همان، ص 95.
35. جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، ص 81.
36. همان، ص 83.
37. ر. ک: ماهنامه موعود، سال نهم، ش 50، ص 42 و ش52، ص 17 وجمعی از نویسندگان، همان، ج 2، صص 149-141.
38. آنها از هیچ فرصتی برای متهم کردن مسلمانان به روحیات و رفتارهای غیر انسانی دریغ نمیکنند (ر. ک:جمعی از نویسندگان، همان، ج 1) به خصوص از جریان دست ساخته 11 سپتامبر حداکثر استفاده را بردند.)همان، ج 2، صص 52-49.
39. در مورد عراق مطالب مفصلی با این نگاه گفته شده که به عنوان نمونه ر. ک: جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، صص 115-123.
39. ر. ک: صقر، الشربینی، الحرکة المسیحیة الاصولیة الامریکیة و علاقتها بالصهیونیة، ص 144؛ جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، ص 197 .
40. صقر، الشربینی، همان، ص 144؛جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، ص 48،هلال، رضا، همان، ص 147.
41. ر.ک:جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، صص 130-122 )اهداف بعدی حمله آمریکا)؛ صاحب خلق، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، صص 178 - 177؛ هالسل،تدارک جنگ بزرگ، صص 101-99.
42. نکته حاشیهای که در این جا میتوان متذکر شد، اصرار همزمان کشورهای آمریکا، انگیس و فرانسه و آلمان بر خلع سلاح هستهای ایران و در عین حال کمکهای فراوان هستهای به رژیم اشغالگر اسراییل است، که با این نگاه به راحتی میتوان به انگیزه بروز چنین تناقض فاحشی و رفتار این دولتها پی برد.
43.صاحب خلق، پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، ص 91؛هالسل، یدالله، ص 39 .
44. هالسل، یدالله، ص 37 و تدارک جنگ بزرگ، ص 46 .
45. هالسل، تدارک جنگ بزرگ، ص 46.
59. جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، ص 196.
46.. برای نمونه ر. ک: جمعی از نویسندگان، همان، ج 2، ص 46؛ هالسل،همان، صص 46 و 72؛ یدالله، صص 39-38.
47. صاحب خلق، پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، ص 91؛ هالسل، یدالله، ص 37و تدارک جنگ بزرگ، ص 105 به بعد وصاحب خلق، تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا، صص 178-177 ؛ جمعی از نویسندگان،همان، ج 2، ص 194.
48. ر. ک:جمعی از نویسندگان،همان، ، ج 2، صص41-19.
49. همان، ص 11.
50. برای نمونه ر. ک: هلال، همان، ص 320.
51. برای نمونه ر. ک:جمعی از نویسندگان،همان، ج 2، صص17-9و 123-115.
52. همان، ص 10.
53. همان.
54. برای مطالعه تفصیلی به عنوان نمونه ر. ک: پورپیرار، دوازده قرن سکوت؛ همو، ساسانیان، ج 2، صص 57-76، ذیل عنوان در آرامیان و تورات.
55. به عنوان نمونه اصلاً جمعیت مورد ادعا در منطقه «مجدو» جا نمیگیرند که بخواهند با هم در گیر شده و فلان مقدارشان کشته و دفن شوند. خانم هالسل در دو کتاب خود تدارک جنگ بزرگ و یدالله مفصلاً به این مطلب و باقی مسائل مربوط به آن پرداخته است.
56. اگر جنگی به عظمت مورد ادعای آرماگدون، هستهای باشد، نه منطقه و جمعیتی خاص که کل مردم جهان از آثار و تبعات سوء آن متضرر خواهند شد.
منبع:ماهنامه موعود شماره 67