حلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد

حلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد شاعر : انوري دل ببرد از من و بيمست که ايمان ببرد حلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد که همي جان و تن و دين و دلم آن ببرد در سر زلف تو جز حلقه و چين خاصيتي است که همي زلف تو از راه دل آسان ببرد خود دل از زلف تو دشوار توان داشت نگاه هيچ دل را که همي سخت به سامان ببرد از خم زلف تو سامان رهايي نبود کين مرا زود که از خدمت سلطان ببرد عشق زلف تو چو سلطان دلم شد گفتم که کنون خوش خوشم از طاعت يزدان ببرد برد از خدمت...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد
حلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد
حلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد

شاعر : انوري

دل ببرد از من و بيمست که ايمان ببردحلقه‌ي زلف تو بر گوش همي جان ببرد
که همي جان و تن و دين و دلم آن ببرددر سر زلف تو جز حلقه و چين خاصيتي است
که همي زلف تو از راه دل آسان ببردخود دل از زلف تو دشوار توان داشت نگاه
هيچ دل را که همي سخت به سامان ببرداز خم زلف تو سامان رهايي نبود
کين مرا زود که از خدمت سلطان ببردعشق زلف تو چو سلطان دلم شد گفتم
که کنون خوش خوشم از طاعت يزدان ببردبرد از خدمت سلطانم از آن مي‌ترسم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط