گر نيستي زمانه به جنگ و نبرد خلق شاعر : انوري پيوسته با زمانه کجا در نبردمي گر نيستي زمانه به جنگ و نبرد خلق در جوي آسيا متوطن نگردمي ور آسياي چرخ بر غمم نگرددي ورنه قفا ز ورطهي طوفان نخوردمي آب مراد زير پل کس نميرود کي جفت گرددي اگر آزاد و فردمي با من غم خرابي عالم به کلبهاي من در خلاص او به مثل حمله بردمي نفسي که گر بدان دگري مبتلا شدي يا گوييا که حادثه را ناگزردمي يا در مدد چو مهره ميان بندمي به مهر يا خود بساط حاصل خود در نوردمي...