تو اي سيف زنگ اجل چون نگيري

تو اي سيف زنگ اجل چون نگيري شاعر : انوري که الحق به انصاف درخورد آني تو اي سيف زنگ اجل چون نگيري ترا در کجا مي‌خورد زندگاني بدين تيزي و روشنايي و گوهر نه در حرب ايام خوني براني نه در دست تقدير ملکي بگيري گران قلتباني گران قلتباني ترا ذوالفقار علي خود گرفتم به گوش دلت چون فرو مي‌نخواني حقوقي که در گردنت هست واجب چه تاخير سردست چون مي‌تواني بدين مايه داد و ستد بعد ماهي تو مردم نه‌اي قدر مردم چه داني چرا قدر مردم نداني وليکن مباد...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تو اي سيف زنگ اجل چون نگيري
تو اي سيف زنگ اجل چون نگيري
تو اي سيف زنگ اجل چون نگيري

شاعر : انوري

که الحق به انصاف درخورد آنيتو اي سيف زنگ اجل چون نگيري
ترا در کجا مي‌خورد زندگانيبدين تيزي و روشنايي و گوهر
نه در حرب ايام خوني برانينه در دست تقدير ملکي بگيري
گران قلتباني گران قلتبانيترا ذوالفقار علي خود گرفتم
به گوش دلت چون فرو مي‌نخوانيحقوقي که در گردنت هست واجب
چه تاخير سردست چون مي‌توانيبدين مايه داد و ستد بعد ماهي
تو مردم نه‌اي قدر مردم چه دانيچرا قدر مردم نداني وليکن
مباد آنکه اندر جهان تو بمانيخرابي عالم ز تو هست پيدا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط