سخن با او به موئي درنگيرد

سخن با او به موئي درنگيرد شاعر : خاقاني وفا از هيچ روئي در نگيرد سخن با او به موئي درنگيرد چه عذر آرم که موئي درنگيرد زبانم موي شد ز آوردن عذر که اين دم با چنوئي درنگيرد غلامش خواستم بودن، دلم گفت حديث مهرجوئي درنگيرد چه جوئي مهر کين‌جوئي که با او چراغ از هيچ روئي درنگيرد بر آن رخ اعتمادش هست چندانک که با او رنگ جوئي در نگيرد ازين رنگين سخن خاقانيا بس
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سخن با او به موئي درنگيرد
سخن با او به موئي درنگيرد
سخن با او به موئي درنگيرد

شاعر : خاقاني

وفا از هيچ روئي در نگيردسخن با او به موئي درنگيرد
چه عذر آرم که موئي درنگيردزبانم موي شد ز آوردن عذر
که اين دم با چنوئي درنگيردغلامش خواستم بودن، دلم گفت
حديث مهرجوئي درنگيردچه جوئي مهر کين‌جوئي که با او
چراغ از هيچ روئي درنگيردبر آن رخ اعتمادش هست چندانک
که با او رنگ جوئي در نگيردازين رنگين سخن خاقانيا بس


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط