دل جام جام، زهر غمان هر زمان کشد شاعر : خاقاني ناکام جان نگر که چه در کام جان کشد دل جام جام، زهر غمان هر زمان کشد در نوش خنده بين که چه زهر غمان کشد اين کوه زهره دل که نهنگي است بحرکش دود سياه بر صدف آسمان کشد بحر نهنگدار غم از موج آتشين گنجشک وارشان ز هوا در دهان کشد مرغان روزگار نگر کاژدهاي غم هم گوشهي دلش ستم بيکران کشد و آن کو به گوشهاي ز ميانه کرانه کرد ايمن نگردد ارچه سرش صد سنان کشد مسکين درخت گندم از انديشهي ملخ چند از...