حسن تو نهايت جمالست

حسن تو نهايت جمالست شاعر : خواجوي کرماني لطف تو بغايت کمالست حسن تو نهايت جمالست سر در قدم تو پايمالست با زلف تو هر که را سري هست وز دست تو جام مي حلالست بي روي تو زندگي حرامست از صحبت خويشتن ملالست باز آي که بي رخ تو ما را زين گونه شکسته پر و بالست جانم که تذر و باغ عشقست زانرو که چنين شکسته بالست مرغ دل من هوا نگيرد يا نکهت گلشن وصالست اين نفحه‌ي روضه‌ي بهشتست وين خود چه شمايل شمالست اين خود چه شمامه‌ي شميمست چون تشنه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حسن تو نهايت جمالست
حسن تو نهايت جمالست
حسن تو نهايت جمالست

شاعر : خواجوي کرماني

لطف تو بغايت کمالستحسن تو نهايت جمالست
سر در قدم تو پايمالستبا زلف تو هر که را سري هست
وز دست تو جام مي حلالستبي روي تو زندگي حرامست
از صحبت خويشتن ملالستباز آي که بي رخ تو ما را
زين گونه شکسته پر و بالستجانم که تذر و باغ عشقست
زانرو که چنين شکسته بالستمرغ دل من هوا نگيرد
يا نکهت گلشن وصالستاين نفحه‌ي روضه‌ي بهشتست
وين خود چه شمايل شمالستاين خود چه شمامه‌ي شميمست
چون تشنه بشربت زلالستخواجو بلب تو آرزومند


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط