اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست شاعر : خواجوي کرماني حديث من گل صد برگ گلشن جانست اگر چه بلبل طبعم هزار دستانست دلم چو مرغ چمن روز و شب در افغانست ز بيم چنگل شاهين جان شکار فراق روان خستهام از دست دل پريشانست چو تاب زلف عروسان حجله خانهي طبع سفينه ساز و مينديش ازينکه طوفانست چو از سر قلمم برگذشت آب سياه اگر نظر بحقيقت کني سليمانست کسي که ملکت جم پيش همتش بادست که نزد اهل مودت وراي درمانست دواي دل ز دواخانهي محبت جوي چرا که جايگه گنج...