گشت معلوم کنون قيمت ايام وصال شاعر : خواجوي کرماني که وصالت متصور نشود جز بخيال گشت معلوم کنون قيمت ايام وصال نيست ممکن که فراموش کنم عهد وصال گر ميسر نشود با توام امکان وصول تا گريبان تو شد مطلع خورشيد جمال هر سحر چاک زنم دامن جانرا چون صبح گشت چون زلف تو آشفته مرا صورت حال هست چون خال سياه تو مرا روز سپيد عالمي تشنه و عالم همه پرآب زلال شکرت شور جهاني و جهاني مشتاق که حرامست نظر بيتو و مي با توحلال تا نگوئي که حرامست مرا بيتو نظر ...