من کيستم اي نگار چالاک

من کيستم اي نگار چالاک شاعر : سنايي غزنوي تا جامه کنم ز عشق تو چاک من کيستم اي نگار چالاک زير قدم سگ ترا خاک کي زهره بود مرا که باشم آويخته سرنگون ز فتراک صد دل داري تو چون دل من وز دست تو زهر همچو ترياک در عشق تو غم مرا چو شادي گر جان بدهم نيايدم باک در راه رضاي تو به جانت بيزار شدستم از دل پاک از هر چه برو نشان تو نيست شور دل مردم هوسناک شوريده سر دو زلف تو هست زين نيست ترا خبر هماناک در کار تو شد سر سنايي ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
من کيستم اي نگار چالاک
من کيستم اي نگار چالاک
من کيستم اي نگار چالاک

شاعر : سنايي غزنوي

تا جامه کنم ز عشق تو چاکمن کيستم اي نگار چالاک
زير قدم سگ ترا خاککي زهره بود مرا که باشم
آويخته سرنگون ز فتراکصد دل داري تو چون دل من
وز دست تو زهر همچو ترياکدر عشق تو غم مرا چو شادي
گر جان بدهم نيايدم باکدر راه رضاي تو به جانت
بيزار شدستم از دل پاکاز هر چه برو نشان تو نيست
شور دل مردم هوسناکشوريده سر دو زلف تو هست
زين نيست ترا خبر هماناکدر کار تو شد سر سنايي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط