اي بلبل وصل تو طربناک

اي بلبل وصل تو طربناک شاعر : سنايي غزنوي وي غمزت زهر و خنده ترياک اي بلبل وصل تو طربناک آويخته از دوال فتراک اي جان دو صدهزار عاشق در جنب ستانه‌ي تو مفلاک افلاک توانگر از ستاره با طوق تو گردنان سرناک در بند تو سر زنان گردون پيشاني ماه تخته‌ي خاک از بهر شمارش ستاره تا روي تو و همه خطرناک از زلف تو صد هزار منزل وي خلعت خلقت تو «لولاک» اي نقش نگين تو «لعمرک» از عقل بشسته تخته‌ها پاک بر بوي خط تو روح پاکان «لولاک لما خلقت الا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي بلبل وصل تو طربناک
اي بلبل وصل تو طربناک
اي بلبل وصل تو طربناک

شاعر : سنايي غزنوي

وي غمزت زهر و خنده ترياکاي بلبل وصل تو طربناک
آويخته از دوال فتراکاي جان دو صدهزار عاشق
در جنب ستانه‌ي تو مفلاکافلاک توانگر از ستاره
با طوق تو گردنان سرناکدر بند تو سر زنان گردون
پيشاني ماه تخته‌ي خاکاز بهر شمارش ستاره
تا روي تو و همه خطرناکاز زلف تو صد هزار منزل
وي خلعت خلقت تو «لولاک»اي نقش نگين تو «لعمرک»
از عقل بشسته تخته‌ها پاکبر بوي خط تو روح پاکان
«لولاک لما خلقت الا فلاک»با نقش تو گفته نقش بندت
هر روز قباي نو کند چاکاز رشک تو آفتاب چون صبح
گشته مي صرف غوره بر تاکبا تابش تو به ماه نيسان
ماننده‌ي مرکب تو چالاکاز گرد رکاب تو سنايي
آن تو و آنگه از کسش باک؟با کيش نه از کس و گزافست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط