ساقيا برخيز و مي در جام کن ساقيا برخيز و مي در جام کنشاعر : سنايي غزنوي در خرابات خراب آرام کنساقيا برخيز و مي در جام کنخاک تيره بر سر ايام کنآتش ناپاکي اندر چرخ زنخدمت جمشيد آذرفام کنصحبت زنار بندان پيشهگيردست با زردشتيان در جام کنبا مغان اندر سفالي باده خورمرکب ناراستي را رام کنچون ترا گردون گردان رام کردخويشتن را لاابالي نام کننام رندي بر تن خود کن درستچون سنايي مفلس خودکام کنخويشتن را گر همي بايدت کام