چشمکان پيش من پر آب مکن شاعر : سنايي غزنوي دلم از عاشقي کباب مکن چشمکان پيش من پر آب مکن رود را پيش دل سراب مکن ريگ را پيش چشم رود مکن رقعهاي آيدت جواب مکن به کس از ابتدا رسول مباش به هم اندر مزن شتاب مکن به صبوري توان رسيد به دوست دعوت خلق مستجاب مکن نه خدايي چنين مجيب مباش ور نه شو خويشتن عذاب مکن با سنايي چنين تواني بود