معجزي خود ز معجز ادبار

معجزي خود ز معجز ادبار شاعر : سنايي غزنوي نزد هر زيرکي کم از خر بود معجزي خود ز معجز ادبار زان که عقلش ز جهل کمتر بود خود همه کس برو همي خنديد ريشخندش نيز درخور بود زين چنين کون دريده مادر و زن تا چون هوات بر همه کس قادري بود چون خاک باش در همه احوال بردبار تا همچو آتشت ز جهان برتري بود چون آب نفع خويش به هر کس همي رسان هر زمان بر رادمردي سفله‌اي مهتر شود دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک سايه‌ي جوهر فزون ز اندازه‌ي جوهر شود ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معجزي خود ز معجز ادبار
معجزي خود ز معجز ادبار
معجزي خود ز معجز ادبار

شاعر : سنايي غزنوي

نزد هر زيرکي کم از خر بودمعجزي خود ز معجز ادبار
زان که عقلش ز جهل کمتر بودخود همه کس برو همي خنديد
ريشخندش نيز درخور بودزين چنين کون دريده مادر و زن
تا چون هوات بر همه کس قادري بودچون خاک باش در همه احوال بردبار
تا همچو آتشت ز جهان برتري بودچون آب نفع خويش به هر کس همي رسان
هر زمان بر رادمردي سفله‌اي مهتر شوددور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک
سايه‌ي جوهر فزون ز اندازه‌ي جوهر شودآن نبيني آفتاب آنجا که خواهد شد فرو
کانکه ز تو زاد بلندان شودچون تو شدي پير بلندي مجوي
سايه‌ي هر چيز دو چندان شودروز نبيني چو به آخر رسد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.