نه آن جنسم که در قحط خريدار از بها افتم شاعر : صائب تبريزي همان خورشيد تابانم اگر در زير پا افتم نه آن جنسم که در قحط خريدار از بها افتم جهان ماتمسرا گردد اگر من از نوا افتم به ذوق نالهي من آسمان مستانه ميرقصد که در هر گردش چشمي به گرداب فنا افتم درين درياي پرآشوب پنداري حبابم من نميدانم کجا خيزم، نميدانم کجا افتم خبر از خود ندارم چون سپند از بيقراريها عزيزم، هر کجا چون سايهي بال هما افتم تلاش مسند عزت ندارم چون گرانجانان نميرويد زر...