روي تو شمع آفتاب بس است شاعر : عطار موي تو عطر مشک ناب بس است روي تو شمع آفتاب بس است قبلهي رويت آفتاب بس است چند پيکار آفتاب کشم زلف شبرنگ تو نقاب بس است روي چون روز در نقاب مپوش چين ابروي تو جواب بس است به خطا گر کشيدمت سر زلف در همه عمرم اين صواب بس است گر همه عمر اين خطا کردم دل من بي تو جاي تاب بس است تاب در زلف دلستان چه دهي برد آن چشم نيم خواب بس است چه قرارم بري که خواب از من در گذشته ز فرق آب بس است چه زني در من...